مجازات اهانت به پیامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۵ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

مجازات اهانت به مقدسات دینی چیست؟

مجازات شخص اهانت کننده به مقدسات اسلامی دارای دو نوع ماهیت حدّی و تعزیری است. هرگاه جرم اهانت به صورت سب النبی (ص) و ائمه و حضرت زهرا (ع) باشد، مجازات آن قتل است. البته لازم به ذکر است که اجرای این مجازات از نظر مشهور فقها نیازی به طی مراحل دادرسی و محاکمه ندارد و بلکه بدون آن بر شنونده سب تحت شرایطی، مثل عدم وجود خوف بر نفس، عرض و مال معتد، قتل مرتکب سبّ واجب است.[۱] منتهی در صورت دستگیری باید اتهام در دادگاه بر اساس موازین حقوقی ثابت شود.

هر گاه اهانت به شکل ارتداد نمود پیدا کند، حکم آن که عبارت از قتل مرد مرتد فطری و قتل مرد مرتد ملی بعد از ردّ درخواست توبه توسط وی و حبس ابد برای زن مرتده بعد از رد درخواست توبه توسط وی است اجرا می‌شود.[۲] اگر اهانت به حد ارتداد و سب نرسد، مجازات آن ماهیت تعزیری خواهد داشت، هر چند در پاره‌ای از موارد مجازات تعزیری آن به شکل ثابت تعیین شده‌است، مثلاً هر گاه کسی عمداً در کعبه مرتکب برخی اعمال خیلی موهن گردد (که در کتب فقهی مشخص شده‌است) از آن جا و از حرم بیرون می‌برند و به عنوان مجازات می‌کشند.[۳]

با توجه به این که هرگاه اهانت در حد سب و ارتداد نباشد، ماهیت تعزیری خواهد داشت، چنان‌که گذشت، قانونگذار مجازات آن را در ماده ۵۱۳، یک تا ۵ سال حبس تعیین کرده‌است و هر گاه اهانت نسبت به بنیانگذار و مقام معظم رهبری باشد، مجازات آن طبق ماده ۵۱۴ حبس از ۶ ماه تا دو سال است.

در پایان خاطر نشان می‌شود با توجه به اینکه مفهوم اهانت و مصادیق مقدسات در قانون ذکر نشده‌است، و مفهوم اهانت یک مفهوم شناور و عرفی است، قاضی رسیدگی کننده بایستی همه جوانب مسئله بویژه شخصیت متهم، اوضاع و احوال جرم و عرف محلی که اهانت در آن صورت گرفته‌است را مورد کنکاش دقیق قضایی قرار داده و نفع متهم را به موجب اصل تفسیر مضیق در نظر داشته باشد. البته اهانت هرگاه به وسیله مطبوعات باشد، هیئت منصفه که نماینده عرف جامعه است، حساسیت موضوع را نسبت به قاضی کمتر خواهد کرد.


منابع

  1. نجفی، محمد حسن، جواهر کلام، داراحیا التراث العربی، ج۴۱، ص۴۳۲، خویی، ابوالقاسم، تکمله المنهاج، کتاب الحدود، چاپ سازمان مهر، ۱۳۶۳، ص۴۵، مسئله ۲۱۴.
  2. خویی، ابوالقاسم، همان، ص۵۵، بحث ارتداد و مسئله ۲۷۱.
  3. همان، ص۵۸.