لؤلؤ و مرجان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
درباره کتاب لؤلؤ و مرجان و نویسنده‌اش توضیح دهید؟
کتاب لؤلؤ و مرجان از کیست و چه محتوایی دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
حسین نوری طبرسی معروف به محدث نوری از علمای قرن چهاردهم قمری در روستای «یالو»، از روستاهای شهر «نور» مازندران(طبرستان) به دنیا آمد. وی نویسنده کتاب لؤلؤ و مرجان است. كتاب لؤلؤ و مرجان در يك مقدمه و در دو فصل تنظيم شده است: فصل اول: اخلاص در عبادت و روضه‌خوانى و پرهيز از ريا. فصل دوم:  ارزش صدق و راست‌گويى.
{{جعبه اطلاعات کتاب
 
 
{{جعبه اطلاعات کتاب  
  | عنوان                  =لؤلؤ و مرجان
  | عنوان                  =لؤلؤ و مرجان
  | تصویر                  =لؤلؤ و مرجان.jpg
  | تصویر                  =لؤلؤ و مرجان.jpg
خط ۴۲: خط ۳۹:
}}
}}
{{درگاه|امام حسین}}
{{درگاه|امام حسین}}
'''لؤلؤ و مرجان''' کتابی است درباره آداب منبر و تبلیغ و رد خرافات درباره عاشورا و [[امام حسین(ع)]]. این کتاب نوشته [[میرزا حسین نوری]] (درگذشته ۱۳۲۰ق) از محدثان بزرگ قرن چهاردهم قمری است. نویسنده کتاب، انگیزه خود را از نوشتن کتاب، از بین بردن خرافه و دروغ در حوزه تبلیغ، به ویژه در مراسم و مجالس عاشورا دانسته است.
این کتاب در دو بخش به [[اخلاص]] در عبادت و [[ریا در عبادت|پرهیز از ریا]]، و نیز ارزش راست‌گویی می‌پردازد.


== نویسنده ==
== نویسنده ==
میرزا حسین نوری محدّث شیعی در قرن چهاردهم قمری است.<ref>وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳ و ۲۴.</ref> وی در هجدهم شوال ۱۲۵۴ق، در شهر نور مازندران به دنیا آمد. او در تهران با شیخ عبدالرحیم بروجردی (پدر همسرش) آشنا شد و از وی بهره برد. سپس همراه او در سال ۱۲۷۳ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم [[آیت‌الله شیخ عبدالحسین تهرانی]] مشهور به «شیخ العراقین» بود. او پس از چند روز تحمل بیماری، در سال ۱۳۲۰ق، درگذشت.<ref>وفایی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، ص۲۳-۲۴.</ref>


حسین نوری معروف به محدث نوری در هجدهم شوال ۱۲۵۴، در «یالو»، از روستاهای شهر «نور» مازندران (طبرستان) به دنیا آمد. او که در هشت سالگی پدرش را از دست داد، با ملّا محمّد علی محلّاتی آشنا شد. سپس به تهران مهاجرت کرد و با شیخ عبد الرحیم بروجردی(پدر همسرش) آشنا شد. همراه او در سال ۱۲۷۳ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم آیة اللَّه شیخ عبد الحسین تهرانی مشهور به «شیخ العراقین» بود. پس از مراجعت به وطن و سفر به [[حج در قرآن|حج]]، به نجف بازگشت و در درس میرزای شیرازی، شرکت کرد و در سال ۱۲۹۲ق، همراه وی به سامرّا مهاجرت نمود. وی دو سال بعد از وفات استادش عازم نجف گردید تا در آن جا بماند؛ امّا پس از چند روز تحمّل بیماری، در سال ۱۳۲۰ ق، درگذشت.<ref>وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳.</ref>
== معرفی و جایگاه ==
کتاب لؤلؤ و مرجان در دو بخش، به اخلاص در عبادت و پرهیز از ریا، و نیز ارزش راست‌گویی می‌پردازد. این کتاب، مفصل درباره دروغ بحث می‌کند، اقسام دروغ را می‌شمارد و از دروغ‌های رایج در بین روضه‌خوانان و نقل وقایع عاشورا، سخن به میان می‌آورد و از علمای دین می‌خواهد که با این پدیده زشت و زیان‌بار مبارزه کنند و نگذارند دروغ به محافل حسینی و مرثیه‌سرایی و منبر راه یابد.<ref>صادقی، غلامرضا، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref>


== معرفی و جایگاه==
محدث نوری از نفوذ تحریف و خرافه به حوزه عزاداری و مرثیه‌خوانی، در نگرانی شدید به سر می‌برد. و برای پیراستن این مراسم مقدس و معنوی از پیرایه‌ها و دروغ‌ها، کتاب لؤلؤ و مرجان را نوشت.<ref>صادقی، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، ص۷.</ref>


محدث نورى از نفوذ تحريف و خرافه به حوزه عزادارى و مرثيه‌خوانى، در نگرانى شديد به سر مى‌برد و براى پيراستن اين مراسم مقدس و معنوى از پيرايه‌ها و [[دروغ|دروغ‌ها]]، دست به قلم برد و كتاب پرارج لؤلؤ و مرجان را نوشت.
انگیزه اصلی تألیف این کتاب، آن‌گونه که خود وی یادآور شده، از بین بردن خرافه و دروغ در حوزه تبلیغ، به ویژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است؛ موضوعی که افزون بر دروغ‌پراکنی درباره سید شهیدان، چهره شیعه را در جهان بد جلوه‌گر می‌سازد و مردم را از گرایش به مکتب [[اهل‌بیت(ع)]] بازمی‌دارد. محققان معتقدند آنچه به تلاش علمی و افشاگری‌های بهنگام و بایسته محدث نوری در این‌باره شتاب داد، شِکوه طلبه‌ای به نام مولوی سیدمرتضی جان‌پوری، از طلاب هند بود که از رواج خرافه و دروغ‌پرداری در مجاس وعظ و روضه شیعیان هند گله داشت. وی، از محدث نوری خواست در این‌باره به واعظان هشدار دهد. این خود انگیزه محدث نوری را در مبارزه با خرافه و تحریف بیش‌تر کرد.<ref>صادقی، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، ص۷.</ref>


انگيزه اصلى تأليف اين كتاب، رواج خرافه و دروغ در حوزه  تبليغ، بويژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است. موضوعى كه افزون بر بدعت‌گسترى و دروغ‌پراكنى درباره [[امام حسین علیه‌السلام|سيد شهيدان]]، چهره شيعه را در جهان بد جلوه‌گر مى‌سازد و مردم را از گرايش به مكتب اهل‌بيت باز مى‌دارد. آن‌چه به تلاش علمى و افشاگري‌هاى بهنگام و بايسته محدث نورى در اين‌باره شتاب داد، شکایت طلبه‌اى به نام مولوى سيدمرتضى جان‌پورى، از طلاب هند بود. وى از محدث نورى خواست در اين‌باره رواج خرافه و دروغ‌پردارى در مجالس وعظ و روضه شيعيان هند، به واعظان هشدار دهد.
محدث نوری عامل عمده دروغ‌پردازی در عزاداری بر امام حسین(ع) را اطلاق احادیثی می‌داند که توصیه به گریانیدن در مصیبت آن حضرت می‌کنند. بنابر این هر چه سبب گریه کردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نیکو است.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، فرهنگ‌نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء، تهران، نشر مشعر، ۱۳۷۸ش، ص۵۸.</ref>
 
== نظر شهید مطهری درباره کتاب لؤلؤ و مرجان ==
[[شهید مطهری]] کتاب لؤلؤ و مرجان را مورد ستایش قرار می‌دهد و آن را کتاب فوق‌العاده خوبی توصیف می‌کند:
* «در این کتاب راجع به وظایف اهل منبر سخن گفته است. همه این کتاب در دو فصل است: یک فصل [در] اخلاص، یعنی خلوص نیت، که شرط اول گوینده، خطیب، واعظ، روضه خوان خلوص نیت است، که وقتی منبر می‌رود، روضه می‌خواند به طمع پول نباشد، به طمع دیگری نباشد. پایه دوم صدق و راستی است و در اینجاست که موضوع راست گفتن و موضوع دروغ گفتن [را مطرح کرده است.] انواع دروغها [را بیان کرده،] که من خیال نمی‌کنم در هیچ کتابی درباره دروغ به طورکلی، به اندازه‌ای که در این کتاب بحث شده است [بحث شده باشد.] اخبار و روایاتش و انواع دروغ آنجا ذکر و تشریح شده است.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش، ج۱۷، ص۷۱.</ref>
* «چنین کتابی شاید در دنیا وجود نداشته باشد. عجیب این مرد تبحّر به خرج داده است! این مردِ بزرگ، در همین کتاب خودش نمونه‌هایی، آن هم نمونه‌هایی از دروغ‌هایی که معمول است و اینها را به این حادثه بزرگ، حادثه تاریخی کربلا، نسبت می‌دهند ذکر کرده است. آنچه که من عرض می‌کنم غالباً یا همه آن، همان‌هایی است که مرحوم حاجی نوری هم از آنها ناله کرده است، و حتی این مرد بزرگ صریحاً می‌گوید: امروز باید عزای حسین را گرفت، اما برای حسین در عصر ما یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید این همه دروغ‌هاست که درباره حادثه کربلا گفته شده است.»<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۷۱.</ref>
* «من این کتاب را از اول تا آخر خواندم، فوق‌العاده تحت تأثیر آن قرار گرفتم و مکرر در مکرر از این کتاب ترویج و تبلیغ کرده‌ام؛ راجع به دستور برای اهل منبر و انتقاد از بعضی اهل منبر که شرایط تبلیغ دین را رعایت نمی‌کنند.»<ref>مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۹.</ref>


== محتوا ==
== محتوا ==
كتاب لؤلؤ و مرجان در يك مقدمه و در دو فصل تنظيم شده است:  
کتاب لؤلؤ و مرجان در یک مقدمه و در دو فصل تنظیم شده است:
 
فصل اول: اخلاص در عبادت و روضه‌خوانى و پرهيز از ريا.


فصل دوم: ارزش صدق و راست‌گويى.
'''فصل اول''': در اخلاص در عبادت و روضه‌خوانی و پرهیز از ریا.


مؤلف درباره اقسام دروغ، توريه، دروغ مصلحت‌آميز، دروغ‌هاى رايج در ميان روضه‌خوانان، بويژه درباره وقايع عاشورا و تعزيه و زيارت ائمه بحث کرده است. پس از آن وظايف عالمان در برخورد با دروغ‌پردازان و خرافه‌گستران را برشمرده است و با عنايت به آيه كريمه: {{قرآن|وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ| ترجمه= و از سخن باطل بپرهيزيد.|سوره=حج|آیه=۳۰}} و آيات ديگر، به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنيدن چنين ياوه‌هايى بايد دورى گزيد.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پيرايه‌زدا از فرهنگ دينى»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref>
'''فصل دوم''': در ارزش صدق و راست‌گویی.


مؤلف در فصل دوم به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث کرده است. مانند اقسام دروغ، توریه، دروغ مصلحت‌آمیز، دروغ‌های رایج در میان روضه‌خوانان، به ویژه درباره وقایع عاشورا و تعزیه و زیارت ائمه. پس از آن وظایف عالمان در برخورد با دروغ‌پردازان و خرافه‌گستران را برشمرده است و با عنایت به آیه: {{قرآن|وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ|ترجمه=و از گفتار باطل اجتناب ورزید.|سوره=حج|آیه=۳۰}}» و آیات دیگر به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنیدن چنین یاوه‌هایی باید دوری گزید.<ref>صادقی، غلامرضا، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، ص۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۷۲: خط ۷۹:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}


[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۲

سؤال

کتاب لؤلؤ و مرجان از کیست و چه محتوایی دارد؟

لؤلؤ و مرجان
لؤلؤ و مرجان
اطلاعات کتاب
نویسندهمحدث نوری
تاریخ نگارشقرن چهاردهم قمری
موضوعآداب منبر و رد خرافات درباره حماسه عاشورا
زبانفارسی
درگاه‌ها
امام حسین.png


لؤلؤ و مرجان کتابی است درباره آداب منبر و تبلیغ و رد خرافات درباره عاشورا و امام حسین(ع). این کتاب نوشته میرزا حسین نوری (درگذشته ۱۳۲۰ق) از محدثان بزرگ قرن چهاردهم قمری است. نویسنده کتاب، انگیزه خود را از نوشتن کتاب، از بین بردن خرافه و دروغ در حوزه تبلیغ، به ویژه در مراسم و مجالس عاشورا دانسته است.

این کتاب در دو بخش به اخلاص در عبادت و پرهیز از ریا، و نیز ارزش راست‌گویی می‌پردازد.

نویسنده

میرزا حسین نوری محدّث شیعی در قرن چهاردهم قمری است.[۱] وی در هجدهم شوال ۱۲۵۴ق، در شهر نور مازندران به دنیا آمد. او در تهران با شیخ عبدالرحیم بروجردی (پدر همسرش) آشنا شد و از وی بهره برد. سپس همراه او در سال ۱۲۷۳ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم آیت‌الله شیخ عبدالحسین تهرانی مشهور به «شیخ العراقین» بود. او پس از چند روز تحمل بیماری، در سال ۱۳۲۰ق، درگذشت.[۲]

معرفی و جایگاه

کتاب لؤلؤ و مرجان در دو بخش، به اخلاص در عبادت و پرهیز از ریا، و نیز ارزش راست‌گویی می‌پردازد. این کتاب، مفصل درباره دروغ بحث می‌کند، اقسام دروغ را می‌شمارد و از دروغ‌های رایج در بین روضه‌خوانان و نقل وقایع عاشورا، سخن به میان می‌آورد و از علمای دین می‌خواهد که با این پدیده زشت و زیان‌بار مبارزه کنند و نگذارند دروغ به محافل حسینی و مرثیه‌سرایی و منبر راه یابد.[۳]

محدث نوری از نفوذ تحریف و خرافه به حوزه عزاداری و مرثیه‌خوانی، در نگرانی شدید به سر می‌برد. و برای پیراستن این مراسم مقدس و معنوی از پیرایه‌ها و دروغ‌ها، کتاب لؤلؤ و مرجان را نوشت.[۴]

انگیزه اصلی تألیف این کتاب، آن‌گونه که خود وی یادآور شده، از بین بردن خرافه و دروغ در حوزه تبلیغ، به ویژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است؛ موضوعی که افزون بر دروغ‌پراکنی درباره سید شهیدان، چهره شیعه را در جهان بد جلوه‌گر می‌سازد و مردم را از گرایش به مکتب اهل‌بیت(ع) بازمی‌دارد. محققان معتقدند آنچه به تلاش علمی و افشاگری‌های بهنگام و بایسته محدث نوری در این‌باره شتاب داد، شِکوه طلبه‌ای به نام مولوی سیدمرتضی جان‌پوری، از طلاب هند بود که از رواج خرافه و دروغ‌پرداری در مجاس وعظ و روضه شیعیان هند گله داشت. وی، از محدث نوری خواست در این‌باره به واعظان هشدار دهد. این خود انگیزه محدث نوری را در مبارزه با خرافه و تحریف بیش‌تر کرد.[۵]

محدث نوری عامل عمده دروغ‌پردازی در عزاداری بر امام حسین(ع) را اطلاق احادیثی می‌داند که توصیه به گریانیدن در مصیبت آن حضرت می‌کنند. بنابر این هر چه سبب گریه کردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نیکو است.[۶]

نظر شهید مطهری درباره کتاب لؤلؤ و مرجان

شهید مطهری کتاب لؤلؤ و مرجان را مورد ستایش قرار می‌دهد و آن را کتاب فوق‌العاده خوبی توصیف می‌کند:

  • «در این کتاب راجع به وظایف اهل منبر سخن گفته است. همه این کتاب در دو فصل است: یک فصل [در] اخلاص، یعنی خلوص نیت، که شرط اول گوینده، خطیب، واعظ، روضه خوان خلوص نیت است، که وقتی منبر می‌رود، روضه می‌خواند به طمع پول نباشد، به طمع دیگری نباشد. پایه دوم صدق و راستی است و در اینجاست که موضوع راست گفتن و موضوع دروغ گفتن [را مطرح کرده است.] انواع دروغها [را بیان کرده،] که من خیال نمی‌کنم در هیچ کتابی درباره دروغ به طورکلی، به اندازه‌ای که در این کتاب بحث شده است [بحث شده باشد.] اخبار و روایاتش و انواع دروغ آنجا ذکر و تشریح شده است.»[۷]
  • «چنین کتابی شاید در دنیا وجود نداشته باشد. عجیب این مرد تبحّر به خرج داده است! این مردِ بزرگ، در همین کتاب خودش نمونه‌هایی، آن هم نمونه‌هایی از دروغ‌هایی که معمول است و اینها را به این حادثه بزرگ، حادثه تاریخی کربلا، نسبت می‌دهند ذکر کرده است. آنچه که من عرض می‌کنم غالباً یا همه آن، همان‌هایی است که مرحوم حاجی نوری هم از آنها ناله کرده است، و حتی این مرد بزرگ صریحاً می‌گوید: امروز باید عزای حسین را گرفت، اما برای حسین در عصر ما یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید این همه دروغ‌هاست که درباره حادثه کربلا گفته شده است.»[۸]
  • «من این کتاب را از اول تا آخر خواندم، فوق‌العاده تحت تأثیر آن قرار گرفتم و مکرر در مکرر از این کتاب ترویج و تبلیغ کرده‌ام؛ راجع به دستور برای اهل منبر و انتقاد از بعضی اهل منبر که شرایط تبلیغ دین را رعایت نمی‌کنند.»[۹]

محتوا

کتاب لؤلؤ و مرجان در یک مقدمه و در دو فصل تنظیم شده است:

فصل اول: در اخلاص در عبادت و روضه‌خوانی و پرهیز از ریا.

فصل دوم: در ارزش صدق و راست‌گویی.

مؤلف در فصل دوم به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث کرده است. مانند اقسام دروغ، توریه، دروغ مصلحت‌آمیز، دروغ‌های رایج در میان روضه‌خوانان، به ویژه درباره وقایع عاشورا و تعزیه و زیارت ائمه. پس از آن وظایف عالمان در برخورد با دروغ‌پردازان و خرافه‌گستران را برشمرده است و با عنایت به آیه: ﴿وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ؛ و از گفتار باطل اجتناب ورزید.(حج:۳۰)» و آیات دیگر به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنیدن چنین یاوه‌هایی باید دوری گزید.[۱۰]

منابع

  1. وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳ و ۲۴.
  2. وفایی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، ص۲۳-۲۴.
  3. صادقی، غلامرضا، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.
  4. صادقی، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، ص۷.
  5. صادقی، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، ص۷.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، فرهنگ‌نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء، تهران، نشر مشعر، ۱۳۷۸ش، ص۵۸.
  7. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش، ج۱۷، ص۷۱.
  8. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۷۱.
  9. مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۹.
  10. صادقی، غلامرضا، «چند اثر پیرایه‌زدا از فرهنگ دینی»، ص۷.