فهرست اسماء الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (۱ نسخه واردشده)
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
نام‌ها و اسامی خداوند در [[قرآن]] و روایات مختلف ذکر شده است. در روایتی [[پیامبر اکرم(ص)]]، ۹۹ نام برای خداوند می‌شمارند. همچنین برخی از ادعیه و روایات، نام‌های بسیاری برای خداوند ذکر کرده‌اند، که همگی آن‌ها اشاره به یک صفت از صفات خداوند دارد. بنابر قول مشهور، نام‌های خداوند منحصر در آنچه در ادعیه و قرآن آمده است نیست، و اگر نامی، اشاره به صفات کمالی خدا داشته باشد و از آن منع نشده باشد، می‌توان برای اطلاق بر خدا از آن استفاده کرد.
[[پرونده:اسماء الحسنی اثر زهرا عابدینی کهنمویی.jpg|بندانگشتی|اسماء الحسنی اثر زهرا عابدینی کهنمویی]]
[[پرونده:اسماء الحسنی اثر زهرا عابدینی کهنمویی.jpg|بندانگشتی]]
نام‌های خداوند در [[قرآن]] و روایات ذکر شده است. روایاتی تاکید دارند که خدا ۹۹ اسم دارد. برخی از [[دعا|دعاها]] و روایات، نام‌های بسیاری برای خداوند ذکر کرده‌اند. بنابر قول مشهور، نام‌های خداوند منحصر در آنچه در ادعیه و قرآن آمده است نیست و اگر نامی، اشاره به صفات کمالی خدا داشته باشد و از آن منع نشده باشد، می‌توان برای اطلاق بر خدا از آن استفاده کرد.
==نام های خدا در قرآن==
==نام‌های خدا در قرآن==
از آیات قرآن<ref>آیه ۸ سوره طه، آیه ۱۸۰ سوره اعراف، آیه ۲۴ سوره حشر</ref> برمی‌آيد كه هر اسمى در عالم كه از جهت معنا احسن اسماء بوده باشد آن اسم از آن خداست، پس نمی‌توان اسماء حسنى را شمرد و به عدد معينى محدود كرد. ولى آن مقدارى كه در خود قرآن آمده "صد و بيست و هفت" اسم است:  
لفظ اسماء الحسنی در قرآن چهار بار آمده است.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۸۰. سوره اسراء، آیه ۱۱۰. سوره طه، آیه ۸. سوره حشر، آیه ۲۴.</ref> از این آیات برمی‌آيد كه هر اسمى در عالم كه از جهت معنا احسن اسماء بوده باشد آن اسم از آن خداست، پس نمی‌توان اسماء حسنى را شمرد و به عدد معينى محدود كرد. ولى آن مقدارى كه در خود قرآن آمده "صد و بيست و هفت" اسم است:  


اله، احد، اول، آخر، اعلى، اكرم، اعلم، ارحم الراحمين، احكم الحاكمين، احسن الخالقين، اهل التقوى، اهل المغفرة، اقرب، ابقى. بارى، باطن، بديع، بر، بصير. تواب. جبار، جامع. حكيم، حليم، حى، حق، حميد، حسيب، حفيظ، حفى. خبير، خالق، خلاق، خير، خير الماكرين، خير الرازقين، خير الفاصلين، خير الحاكمين، خير الفاتحين، خير الغافرين، خير الوارثين، خير الراحمين، خير المنزلين. ذو العرش، ذو الطول، ذو انتقام، ذو الفضل العظيم، ذو الرحمة، ذو القوة، ذو الجلال و الاكرام، ذو المعارج. رحمان، رحيم، رؤوف، رب، رفيع الدرجات، رزاق، رقيب. سميع، سلام، سريع الحساب، سريع العقاب. شهيد، شاكر، شكور، شديد العقاب، شديد المحال. صمد. ظاهر. عليم، عزيز، عفو، على، عظيم، علام الغيوب، عالم الغيب و الشهادة. غنى، غفور، غالب، غافر الذنب، غفار. فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتاح. قوى، قدوس، قيوم، قاهر، قهار، قريب، قادر، قدير، قابل التوب، القائم على كل نفس بما كسبت. كبير، كريم، كافى. لطيف. ملك، مؤمن، مهيمن، متكبر، مصور، مجيد، مجيب، مبين، مولى، محيط، مقيت، متعال، محيى، متين، مقتدر، مستعان، مبدى، مالك الملك. نصير، نور. وهاب، واحد، ولى، والى، واسع، وكيل، ودود. هادى.<ref>تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۸، ص۳۵۷</ref>
{{ستون|عرض=9em}}
* اله
* احد
* اول
* آخر
* اعلى
* اكرم
* اعلم
* [[ارحم الراحمين]]
* احكم الحاكمين
* احسن الخالقين
* [[اهل التقوى]]
* [[اهل المغفرة]]
* اقرب
* ابقى
* بارى
* باطن
* بديع
* بر
* بصير
* تواب
* جبار
* جامع
* [[حكيم]]
* [[حليم]]
* [[حى]]
* حق
* [[حميد]]
* حسيب
* حفيظ
* حفى
* خبير
* خالق
* خلاق
* خير
* خير الماكرين
* [[خير الرازقين]]
* خير الفاصلين
* خير الحاكمين
* خير الفاتحين
* خير الغافرين
* خير الوارثين
* خير الراحمين
* خير المنزلين
* ذو العرش
* ذو الطول
* ذو انتقام
* ذو الفضل العظيم
* ذو الرحمة
* ذو القوة
* ذو الجلال و الاكرام
* ذو المعارج
* [[رحمان]]
* [[رحيم]]
* رؤوف
* رب
* رفيع الدرجات
* [[رزاق]]
* رقيب
* [[سميع]]
* [[سلام]]
* [[سريع الحساب]]
* سريع العقاب
* شهيد
* [[شاكر]]
* [[شكور]]
* شديد العقاب
* شديد المحال
* [[صمد]]
* ظاهر
* [[عليم]]
* [[عزيز]]
* عفو
* على
* [[عظيم]]
* علام الغيوب
* عالم الغيب و الشهادة
* غنى
* [[غفور]]
* غالب
* [[غافر الذنب]]
* [[غفار]]
* فالق الاصباح
* فالق الحب و النوى
* فاطر
* فتاح
* قوى
* قدوس
* قيوم
* قاهر
* قهار
* قريب
* قادر
* قدير
* قابل التوب
* القائم
* كبير
* كريم
* كافى
* [[لطيف]]
* ملك
* مؤمن
* مهيمن
* متكبر
* مصور
* [[مجيد]]
* [[مجيب]]
* مبين
* مولى
* محيط
* مقيت
* متعال
* محيى
* متين
* مقتدر
* مستعان
* مبدى
* مالك الملك
* نصير
* نور
* [[وهاب]]
* واحد
* ولى
* والى
* [[واسع]]
* [[وكيل]]
* [[ودود]]
* [[هادى]]<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۵۷</ref>
{{پایان}}


==نام‌های خدا در روایت==
==نام‌های خدا در روایت==
[[امام صادق(ع)]] از [[امام باقر(ع)]] و ایشان از [[امام سجاد(ع)]] و ایشان از [[امام حسین(ع)]] و ایشان از [[حضرت علی(ع)]] نقل نمودند که [[پیامبر اکرم(ص)]] فرمود:
روایاتی از [[امام صادق(ع)]]<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۷، بَابُ الْمَعْبُودِ، حدیث۲.</ref> و [[امام رضا(ع)]]<ref>ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، ص۱۹۵، حدیث۹.</ref> تاکید دارند که خدا ۹۹ اسم دارد. در روایتی امام صادق(ع) از [[امام باقر(ع)]] و ایشان از [[امام سجاد(ع)]] و ایشان از [[امام حسین(ع)]] و ایشان از [[حضرت علی(ع)]] نقل نمودند که [[پیامبر اکرم(ص)]] ۹۹ فرمود:


حق تعالی را نَود و نُه اسم می‌باشد که اگر کسی آنها را برشمارد، وارد بهشت می‌شود و آن اسامی از این قرار است:
{{متن عربی|حق تعالی را نَود و نُه اسم می‌باشد که اگر کسی آنها را برشمارد، وارد بهشت می‌شود و آن اسامی از این قرار است:
{{ستون|۷}}
{{ستون|عرض=9em}}
* [[الله]]
* [[الله]]
* الإله
* الإله
* الواحد
* الواحد
* الأحد  
* الأحد  
* الصّمد،
* الصّمد
* الأوّل،
* الأوّل
* الآخر،
* الآخر
* السّمیع،
* السّمیع
* البصیر،
* البصیر
* القدیر،
* القدیر
*القاهر،
*القاهر
* العلیّ،
* العلیّ
* الأعلی،
* الأعلی
* الباقی،
* الباقی
* البدیع،
* البدیع
* الباریء،
* الباریء
* الأکرم،
* الأکرم
* الظّاهر،
* الظّاهر
* الباطن،
* الباطن
* الحیّ،
* الحیّ
* الحکیم،
* الحکیم
* العلیم،
* العلیم
* الحلیم،
* الحلیم
* الحفیظ،
* الحفیظ
* الحقّ،
* الحقّ
* الحسیب،
* الحسیب
* الحمید،
* الحمید
* الحَفِیّ،
* الحَفِیّ
* الرّبّ،
* الرّبّ
* الرّحمن،
* الرّحمن
* الرّحیم،
* الرّحیم
* الذّاری،
* الذّاری
* الرّازق،
* الرّازق
* الرّقیب،
* الرّقیب
* الرّؤوف،
* الرّؤوف
* الرّائی،
* الرّائی
* السّلام،
* السّلام
* المؤمن،
* المؤمن
* المهیمن،
* المهیمن
* العزیز،
* العزیز
* الجبّار،
* الجبّار
* المتکبّر،
* المتکبّر
* السیّد،
* السیّد
* السبوح،
* السبوح
* الشهید،
* الشهید
* الصّادق،
* الصّادق
* الصانع،
* الصانع
* الطّاهر،
* الطّاهر
* العدل،
* العدل
* العَفُوّ،
* العَفُوّ
* الغفور،
* الغفور
* الغنیّ،
* الغنیّ
* الغیاث،
* الغیاث
* الفاطر،
* الفاطر
* الفرد،
* الفرد
* الفتّاح،
* الفتّاح
* الفالق،
* الفالق
* القدیم،
* القدیم
* الملک،
* الملک
* القدّوس،
* القدّوس
* القویّ،
* القویّ
* القریب،
* القریب
* القیّوم،
* القیّوم
* القابض،
* القابض
* الباسط،
* الباسط
* قاضی الحاجات،
* قاضی الحاجات
* المجید،
* المجید
* المولی،
* المولی
* المنّان،
* المنّان
* المحیط،
* المحیط
* المبین،
* المبین
* المقیت،
* المقیت
* المصوّر،
* المصوّر
* الکریم،
* الکریم
* الکبیر،
* الکبیر
* الکافی،
* الکافی
* کاشف الضّر،
* کاشف الضّر
* الوتر،
* الوتر
* النّور،
* النّور
* الوهاب،
* الوهاب
* النّاصر،
* النّاصر
* الواسع،
* الواسع
* الودود،
* الودود
* الهادی،
* الهادی
* الوفیّ،
* الوفیّ
* الوکیل،
* الوکیل
* الوارث،
* الوارث
* البرّ،
* البرّ
* الباعث،
* الباعث
* التّواب،
* التّواب
* الجلیل،
* الجلیل
* الجواد،
* الجواد
* الخبیر،
* الخبیر
* الخالق،
* الخالق
* خیر النّاصرین،
* خیر النّاصرین
* الدّیّان،
* الدّیّان
* الشکور،
* الشکور
* العظیم،
* العظیم
* اللطیف،
* اللطیف
* الشافی<ref>محمّد باقر، مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۱۸۶، ح۱؛ صدوق، التوحید، ص۱۹۴، ح۸.</ref>
* الشافی}}<ref>ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، باب۲۹، ص۱۹۴، ح۸.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


البته باید توجه داشت که معنی برشمردن اسماء الله در این حدیث نورانی، احاطه و آگاهی بر معانی آن اسماء می‌باشد نه صِرف خواندن اسماء الله.<ref>صدوق، التوحید، ص۱۹۵.</ref> به بیان دیگر هر یک از این نام‌ها صفات و ویژگی‌های خداوند متعال را بیان می‌کند و شمارش آن‌ها به معنی باور بر دارا بودن این صفات و ویژگی‌ها برای خداوند، است.
البته باید توجه داشت که معنی برشمردن اسماء الله در این حدیث نورانی، احاطه و آگاهی بر معانی آن اسماء می‌باشد نه صِرف خواندن اسماء الله.<ref>ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، باب۲۹، ص۱۹۵.</ref> به بیان دیگر هر یک از این نام‌ها صفات و ویژگی‌های خداوند متعال را بیان می‌کند و شمارش آن‌ها به معنی باور بر دارا بودن این صفات و ویژگی‌ها برای خداوند، است.


اسماء '''الهی''' در نود و نه اسم مذکور منحصر نمی‌شود، بلکه برای حق تعالی اسماء زیادی در روایات و ادعیه معصومین(ع) ذکر گردیده است. در برخی ادعیه برای حق تعالی هزار و یک اسم مقدس ذکر شده است و در برخی دیگر چهار هزار اسم روایت شده است. اما وجه برشمردن این نود و نه اسم مبارک از میان سایر اسماء الله شرافت یا شهرت بیشتر این اسماء یا شمول و فراگیری این اسماء است.<ref>الکفعمی، ابراهیم بن علی، المقام الأسنی، ص۸۶.</ref>
اسماء '''الهی''' در نود و نه اسم مذکور منحصر نمی‌شود، بلکه برای حق تعالی اسماء زیادی در روایات و ادعیه معصومین(ع) ذکر گردیده است. در برخی ادعیه برای حق تعالی هزار و یک اسم مقدس ذکر شده است و در برخی دیگر چهار هزار اسم روایت شده است. اما وجه برشمردن این نود و نه اسم مبارک از میان سایر اسماء الله شرافت یا شهرت بیشتر این اسماء یا شمول و فراگیری این اسماء است.<ref>الکفعمی، ابراهیم بن علی، المقام الأسنی، قم، موسسه قائم ال محمد، چاپ اول، ۱۳۷۱ش، ص۸۵.</ref>


برخی اسما الهی در قرآن را در عدد ۱۴۵ می‌دانند.<ref>تفسیر نور،‌ ج۳، ص۲۲۷</ref>
برخی از مسران گفته‌اند در قرآن، ۱۴۵ اسم از اسامى خدا آمده است و عدد نود و نه در روايات، يا براى اين است كه برخى نام‏‌ها قابل ادغام و تطبيق بر بعض ديگر است، يا مراد اين است كه اين نام‌‏ها در قرآن نيز هست، نه اينكه فقط اين تعداد باشد. در بعضى از آيات، مضمون اين نام‌‏ها وجود دارد.<ref>قرائتى، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ هش، ج۳، ص۲۲۷.</ref>


==نامیدن خداوند با اسماء دیگر==
==نامیدن خداوند با اسماء دیگر==
{{اصلی|توقیفی بودن اسماء الهی}}
{{اصلی|توقیفی بودن اسماء الهی}}
نکته مهم در باب اسمای الهی این است که اسمای الهی بنابر قول مشهور، منحصر در آنچه در کتاب و [[سنت]] آمده نمی‌باشد. یعنی در صورتی که نامی، دلالت بر کمال داشته باشد و قابلیت اطلاق به خداوند را داشته باشد می‌توان از آن برای نامیدن خداوند استفاده کرد، البته احتیاط شرعی در این است که از نامی برای اطلاق به خداوند استفاده شود که زیبنده خداوند باشد. بنابر این همین که منع شرعی در اطلاق آن صفت کمالی بر حق تعالی نباشد، در جواز اطلاق آن بر خدا، کافی است.<ref>حسن‌زاده آملی، حسن، کلمه علیا در توقیفیت اسماء، ص۱۷.</ref>
نکته مهم در باب اسمای الهی این است که اسمای الهی بنابر قول مشهور، منحصر در آنچه در کتاب و [[سنت]] آمده نمی‌باشد. یعنی در صورتی که نامی، دلالت بر کمال داشته باشد و قابلیت اطلاق به خداوند را داشته باشد می‌توان از آن برای نامیدن خداوند استفاده کرد، البته احتیاط شرعی در این است که از نامی برای اطلاق به خداوند استفاده شود که زیبنده خداوند باشد. بنابر این همین که منع شرعی در اطلاق آن صفت کمالی بر حق تعالی نباشد، در جواز اطلاق آن بر خدا، کافی است.<ref>حسن‌زاده آملی، حسن، کلمه علیا در توقیفیت اسماء، ص۱۷.</ref>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. بحار الانوار، ج۴، ص۱۸۴ الی ۲۱۰.
[[پرونده:ترجمه شرح اسماء الله الحسنی.jpg|بندانگشتی|294x294پیکسل]]
 
۲. التوحید (صدوق)، ص۱۸۵ الی ۲۲۳.
 
۳. مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر.
 
۴. عده الداعی، (ابن حلّی)، ص۱۳۷ الی ۴۰۰.
 


* کتاب اسماء الحسنی(صفات و نام های خداوند)، محمد شجاعی
* درباره اسماء الحسنی و اسم اعظم پروردگار، ابوالقاسم حسینی‌سیستانی و نصیر جینور لنگرودی
* شرح اسماء الله الحسنی، ملا هادی سبزواری، ترجمه دکتر علی شیخ الاسلامی، ناشر کتاب عقیق.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۴

سؤال

اسماء الهی را نام ببرید؟

اسماء الحسنی اثر زهرا عابدینی کهنمویی

نام‌های خداوند در قرآن و روایات ذکر شده است. روایاتی تاکید دارند که خدا ۹۹ اسم دارد. برخی از دعاها و روایات، نام‌های بسیاری برای خداوند ذکر کرده‌اند. بنابر قول مشهور، نام‌های خداوند منحصر در آنچه در ادعیه و قرآن آمده است نیست و اگر نامی، اشاره به صفات کمالی خدا داشته باشد و از آن منع نشده باشد، می‌توان برای اطلاق بر خدا از آن استفاده کرد.

نام‌های خدا در قرآن

لفظ اسماء الحسنی در قرآن چهار بار آمده است.[۱] از این آیات برمی‌آيد كه هر اسمى در عالم كه از جهت معنا احسن اسماء بوده باشد آن اسم از آن خداست، پس نمی‌توان اسماء حسنى را شمرد و به عدد معينى محدود كرد. ولى آن مقدارى كه در خود قرآن آمده "صد و بيست و هفت" اسم است:


نام‌های خدا در روایت

روایاتی از امام صادق(ع)[۳] و امام رضا(ع)[۴] تاکید دارند که خدا ۹۹ اسم دارد. در روایتی امام صادق(ع) از امام باقر(ع) و ایشان از امام سجاد(ع) و ایشان از امام حسین(ع) و ایشان از حضرت علی(ع) نقل نمودند که پیامبر اکرم(ص) ۹۹ فرمود:

«حق تعالی را نَود و نُه اسم می‌باشد که اگر کسی آنها را برشمارد، وارد بهشت می‌شود و آن اسامی از این قرار است:

  • الله
  • الإله
  • الواحد
  • الأحد
  • الصّمد
  • الأوّل
  • الآخر
  • السّمیع
  • البصیر
  • القدیر
  • القاهر
  • العلیّ
  • الأعلی
  • الباقی
  • البدیع
  • الباریء
  • الأکرم
  • الظّاهر
  • الباطن
  • الحیّ
  • الحکیم
  • العلیم
  • الحلیم
  • الحفیظ
  • الحقّ
  • الحسیب
  • الحمید
  • الحَفِیّ
  • الرّبّ
  • الرّحمن
  • الرّحیم
  • الذّاری
  • الرّازق
  • الرّقیب
  • الرّؤوف
  • الرّائی
  • السّلام
  • المؤمن
  • المهیمن
  • العزیز
  • الجبّار
  • المتکبّر
  • السیّد
  • السبوح
  • الشهید
  • الصّادق
  • الصانع
  • الطّاهر
  • العدل
  • العَفُوّ
  • الغفور
  • الغنیّ
  • الغیاث
  • الفاطر
  • الفرد
  • الفتّاح
  • الفالق
  • القدیم
  • الملک
  • القدّوس
  • القویّ
  • القریب
  • القیّوم
  • القابض
  • الباسط
  • قاضی الحاجات
  • المجید
  • المولی
  • المنّان
  • المحیط
  • المبین
  • المقیت
  • المصوّر
  • الکریم
  • الکبیر
  • الکافی
  • کاشف الضّر
  • الوتر
  • النّور
  • الوهاب
  • النّاصر
  • الواسع
  • الودود
  • الهادی
  • الوفیّ
  • الوکیل
  • الوارث
  • البرّ
  • الباعث
  • التّواب
  • الجلیل
  • الجواد
  • الخبیر
  • الخالق
  • خیر النّاصرین
  • الدّیّان
  • الشکور
  • العظیم
  • اللطیف
  • الشافی»[۵]


البته باید توجه داشت که معنی برشمردن اسماء الله در این حدیث نورانی، احاطه و آگاهی بر معانی آن اسماء می‌باشد نه صِرف خواندن اسماء الله.[۶] به بیان دیگر هر یک از این نام‌ها صفات و ویژگی‌های خداوند متعال را بیان می‌کند و شمارش آن‌ها به معنی باور بر دارا بودن این صفات و ویژگی‌ها برای خداوند، است.

اسماء الهی در نود و نه اسم مذکور منحصر نمی‌شود، بلکه برای حق تعالی اسماء زیادی در روایات و ادعیه معصومین(ع) ذکر گردیده است. در برخی ادعیه برای حق تعالی هزار و یک اسم مقدس ذکر شده است و در برخی دیگر چهار هزار اسم روایت شده است. اما وجه برشمردن این نود و نه اسم مبارک از میان سایر اسماء الله شرافت یا شهرت بیشتر این اسماء یا شمول و فراگیری این اسماء است.[۷]

برخی از مسران گفته‌اند در قرآن، ۱۴۵ اسم از اسامى خدا آمده است و عدد نود و نه در روايات، يا براى اين است كه برخى نام‏‌ها قابل ادغام و تطبيق بر بعض ديگر است، يا مراد اين است كه اين نام‌‏ها در قرآن نيز هست، نه اينكه فقط اين تعداد باشد. در بعضى از آيات، مضمون اين نام‌‏ها وجود دارد.[۸]

نامیدن خداوند با اسماء دیگر

نکته مهم در باب اسمای الهی این است که اسمای الهی بنابر قول مشهور، منحصر در آنچه در کتاب و سنت آمده نمی‌باشد. یعنی در صورتی که نامی، دلالت بر کمال داشته باشد و قابلیت اطلاق به خداوند را داشته باشد می‌توان از آن برای نامیدن خداوند استفاده کرد، البته احتیاط شرعی در این است که از نامی برای اطلاق به خداوند استفاده شود که زیبنده خداوند باشد. بنابر این همین که منع شرعی در اطلاق آن صفت کمالی بر حق تعالی نباشد، در جواز اطلاق آن بر خدا، کافی است.[۹]


مطالعه بیشتر

ترجمه شرح اسماء الله الحسنی.jpg
  • کتاب اسماء الحسنی(صفات و نام های خداوند)، محمد شجاعی
  • درباره اسماء الحسنی و اسم اعظم پروردگار، ابوالقاسم حسینی‌سیستانی و نصیر جینور لنگرودی
  • شرح اسماء الله الحسنی، ملا هادی سبزواری، ترجمه دکتر علی شیخ الاسلامی، ناشر کتاب عقیق.

منابع

  1. سوره اعراف، آیه ۱۸۰. سوره اسراء، آیه ۱۱۰. سوره طه، آیه ۸. سوره حشر، آیه ۲۴.
  2. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۵۷
  3. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۸۷، بَابُ الْمَعْبُودِ، حدیث۲.
  4. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، ص۱۹۵، حدیث۹.
  5. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، باب۲۹، ص۱۹۴، ح۸.
  6. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، باب۲۹، ص۱۹۵.
  7. الکفعمی، ابراهیم بن علی، المقام الأسنی، قم، موسسه قائم ال محمد، چاپ اول، ۱۳۷۱ش، ص۸۵.
  8. قرائتى، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ هش، ج۳، ص۲۲۷.
  9. حسن‌زاده آملی، حسن، کلمه علیا در توقیفیت اسماء، ص۱۷.