فلسفه تحریم زنا

نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۷ توسط Shamsoddin (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

فلسفه تحریم زنا چیست؟ چرا اسلام زنا کار را به اشد مجازات محکوم می‌کند؟

فلسفه تحریم زنا آثار و پیامدهایی است که بر آن مترتب است.

تعریف زنا و حرمت آن

زنا عبارت است از آمیزش مرد و زن بدون عقد ازدواج یا ملکیت. زنا در دین اسلام حرام و از گناهان کبیره است و برای مرتکب آن حد در نظر گرفته شده است. این عمل در ادیان دیگر نیز حرام بوده است.[۱]

قرآن کریم در آیه ﴿و لاتَقْرَبُوا الزِّنَا انَّهُ کانَ فَاحِشه و سَآءَ سَبِیلاً؛ و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.(اسراء:۳۲) از مسلمانان خواسته است که به این عمل نزدیک نشوند. همچنین در روایتی که امام علی از پیامبر نقل کرده است: گرفتن صفا و نورانیت از انسان، قطع شدن روزی و تسریع در نابودی انسان ها از عواقب دنیوی این گناه ذکر شده است همچنین غضب پروردگار، سختی حساب و دخول ـ یا خلود ـ در آتش جهنّم از عواقب اخروی آن.[۲]

فلسفه تحریم

در تفسیر نمونه برای حرمت فلسفه‌هایی ذکر شده است:

  1. جلوگیری از تزلزل نظام خانواده: اگر زنا شایع گردد، فرزندان نامشروعی در جامعه به و جود می‌آیند که از عنصر محبت محرومند و روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده متزلزل می‌گردد.
  2. جلوگیری از درگیری در جامعه: تجربه نشان می‌دهد که در کنار انحرافات جنسی بدترین جنایات نیز اتّفاق می‌افتد و آسایش و امنیت اجتماعی از بین می‌رود.
  3. پیشگیری از اشاعه بیماری‌ها در جامعه: تجربه نشان می‌دهد که زنا باعث اشاعه انواع بیماری‌های مقاربتی می‌شود.
  4. جلوگیری از قطع نسل: زنا غالباً باعث سقط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل می‌گردد؛ زیرا زنان مبتلا به این عمل هرگز حاضر به نگهداری این گونه فرزندان نیستند.
  5. مانع تحقق هدف ازدواج: هدف از ازدواج تنها مساله اشباع غريزه جنسى نيست، بلكه اشتراك در تشكيل زندگى و انس روحى و آرامش فكرى، و تربيت فرزندان و همكارى در همه شئون حيات از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به يكديگر و تحريم زنا امكان‌پذير نيست.[۳]

در تفسیر المیزان نیز در این باره آمده است:

«این‌که می‌بینیم تمام اقوام و ملل در همه اعصار این عمل را زشت و فاحشه خوانده‌اند، برای این بوده که می‌فهمیدند این عمل باعث فساد انساب و شجره‌های خانوادگی و قطع نسل، و ظهور و بروز امراض گوناگون تناسلی گشته، و همچنین علاوه بر این باعث بسیاری از جنایات اجتماعی از قبیل آدم‌کشی و چاقوکشی و سرقت و جنایات و امثال آن می‌گردد، ونیز باعث می‌شود عفّت و حیا و غیرت و مودّت و رحمت در میان افراد اجتماع جای خود را به بی‌عفتی و بی‌شرمی و بی‌غیرتی و دشمنی و شقاوت بدهد.»[۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. طباطبائی، سیّد محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیّد محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۳، ص۱۲۳–۱۱۸.
  2. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، المجلد۵ و ۶، ص۶۳۸.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۳–۱۰۴، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، تهران، ۱۳۷۴ش.
  4. طباطبائی، سیّد محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیّد محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۳، ص۱۲۳–۱۲۸.