فضایل امام رضا(ع)

سؤال

از امام رضا(ع) چه فضایل و اوصافی نقل شده است؟


زندگی‌نامه

امام هشتم علی بن موسی الرضا در روز یازدهم ذی القعده سال ۱۴۸ هـ ق، در مدینه به دنیا آمد. آن حضرت در دانش، اخلاق عالی، انسان دوستی و درست کاری سرآمد مردم زمانش بود. در سال ۲۰۳ آخر ماه صفر توسط مأمون به شهادت رسید و در مشهد مقدس دفن شد.[۱] امامت و رهبری مردم برای خوش بخت کردن آنها بزرگ‌ترین صفت در پیش خداوند است و امام رضا(ع) در سن ۳۵ سالگی به امامت رسید و این طبق وصیت پدرش امام موسی کاظم(ع) بود که به یکی از دوستان خود بنام داود فرمود: «پسرم رضا پس از من امام و صاحب شما می‌باشد».[۲]

تیتر یک

امام موسی کاظم به فرزندانش می‌فرمود: «برادرتان رضا عالم آل محمد است پس در احکام دینی از او سؤال کنید و هر چه گفت، قبول کنید که من از پدرم امام صادق(ع) شنیدم که به من گفت: عالم آل محمد فرزند توست».[۳] در جای دیگر فرمود: «بزرگترین و بیشترین گناه مردم در نزد پیامبر خدا آن است که عالم آل محمد (امام رضا) را قبول نکند».[۴]


مهربانی امام رضا(ع): امام رضا(ع) با همه خوش رفتار بود و همه را دوست می‌داشت به خصوص اطرافیانش را هر چند آنها غلام و خدمت‌گذار باشند و یاسر یکی از خادمان آن حضرت می‌گوید: «امام تمام خدمت‌کاران خود را جمع می‌کرد و با آنان مانند یک دوست مهربان سخن می‌گفت و انس می‌گرفت و چون سفره غذا را می‌آوردند همه آنان را از کوچک و بزرگ با خود بر سر سفره می‌آورد».[۵] امام رضا(ع) شیعه‌ها را خیلی دوست می‌داشت برای همین به عبدالعظیم حسنی گفت: «به دوستانم سلام مرا برسان و بگو مراقب باشید شیطان گول‌تان نزند، راست بگویید، امانت‌دار باشید، با هم دیگر رفت و آمد کنید، دوست هم باشید، اگر این کارها را بکنید من هم به شما نزدیک می‌شوم و با شما مهربان می‌شوم».[۶]

حسن ختام را کلام «ابراهیم بن عباس» قرارمی دهیم که عمری در محضر امام هشتم(ع) بوده است؛ اودرباره روش اخلاقی امام می‌گوید:هیج گاه ندیدم آن حضرت، با سخن خود، کسی را مورد اهانت وآزار قرار دهدویا آن که کلام کسی را قبل از آن که سخن او پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده می‌ساخت، هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمی‌داد، پای خود را نزد کسی دراز نمی‌کرد، باخدمتکاران به نرمی سخن می‌گفت، درجمع، باصدای بلندنمی خندیدودر حضور دیگران آب دهان بیرون نمی‌انداخت…[۷]

فضیلت زیارت کردن امام رضا(ع)

امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرموده است: «پاره‌ای از تن من در خراسان دفن خواهد شد، هر مؤمنی که او را زیارت کند، البته بهشت بر او واجب می‌شود و بدن بر آتش جهنم حرام می‌گردد».[۸]

تیتر دو

شیخ صدوق از رجاء ابن ابی ضحاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت: من از مدینه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود که چون صبح می شد، نماز صبح را ادا می کرد و بعد از سلام نماز در مصلای خود می نشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل می گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او می فرستاد تا آفتاب طلوع می کرد، پس از آن سجده می رفت و سجده را چندان طول می داد تا روز بلند می شده سپس سر از سجده بر می داشت و با مردم حدیث می کرد و تا نزدیکی زوال آفتاب آنان را موعظه می فرمود. پس از آن، تجدید وضو کرده و به مصلای خود برمی گشت و چون زوال می شد، برمی خاست و شش رکعت نافله ظهر به جا می آورد و چون فارغ می شد اذان نماز می گفت. سپس اقامه نماز می گفت و تسبیح و تحمید و تکبیر بسیار می گفت.[۹]

ابوذکوان عشق زائد الوصف امام رضا ع به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است:حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و آنگاه می فرمود: اگر می خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می توانستم «اما نخواستم چنین کنم.» زیرا در موقع تلاوت به هر ایه که می رسیدم در آن فکر و اندیشه می کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می رسانم.[۱۰]

ابراهیم بن عباس می گوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی را قطع نماید. در حد توان حاجت نیازمند را بر می آورد، خندة بلند و صدادار نمی کرد بلکه لبخند می زد، کار نیک و صدقة پنهانی بخصوص در شب های تاریک زیاد انجام می داد.[۱۱]


مطالعه بیشتر

عیون اخبار الرضا؛ شیخ صدوق، ترجمه: محمد تقی اصفهانی.


منابع

  1. شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۸.
  2. شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۹.
  3. اربلی، عیسی؛ کشف الغمه، تبریز، مکتبه بنی هاشمی، ۱۳۸۱ هـ ش، ج۲، ص۳۱۷.
  4. قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه‌امام مهدی(عج)، ۱۴۰۹ هـ ق، ج۱، ص ۱۷.
  5. قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه‌امام مهدی(عج)، ۱۴۰۹ هـ ق، ج ۲۴، ص ۲۶۵، باب ۱۳.
  6. نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۹، ص۱۰۲، ب ۱۲۶، ح ۱۰۳۴۹.
  7. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۸.
  8. قمی، عباس، منتهی الآمال، تهران، نخل دانش، ۱۳۷۸، هـ ش، ج۲، ص۳۹۷.
  9. موسوی، سید مرتضی، پیامبر و اهل بیت (ع)، قم، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷، ص۷۹.
  10. محمد جواد مروجی طبسی، سیره قرآنی امام رضا (ع)، فرهنگ کوثر، پاییز 1385، شماره ۶۷، ص۶۳.
  11. جواد محدثی، خلق و خوی رضوی، فرهنگ کوثر، پاییز 1385، شماره ۶۷،