فضایل امام رضا(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
از امام رضا(ع) چه فضایل و اوصافی نقل شده است؟
از امام رضا(ع) چه فضایل و اوصافی نقل شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}کثرت عبادت و پرهیزکاری از فضایل برجسته امام رضا(ع) دانسته شده است. از زندگی او نقل شده است که بسیار اهل نماز بوده و همواره به ذکر و تسبیح خداوند مشغول بوده و هر سه روز قرآن را ختم می‌کرده است. درباره سیره اخلاقی امام رضا گفته شده که فروتنی، تواضع، خوش‌رویی و اخلاق نیک از خصوصیات اخلاقی او بوده است.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
علی بن موسی الرضا در روز یازدهم ذی القعده سال ۱۴۸ هـ ق، در مدینه به دنیا آمد. در مورد تاریخ وفات او اختلاف است. برخی سال ۲۰۲ و برخی سال ۲۰۳ را سال رحلت گرفته‌اند.<ref>جعفریان،‌ رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۱۷.</ref>
علی بن موسی الرضا در روز یازدهم ذی القعده سال ۱۴۸ هـ ق، در مدینه به دنیا آمد. در مورد تاریخ وفات او اختلاف است. برخی سال ۲۰۲ و برخی سال ۲۰۳ را سال رحلت گرفته‌اند.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۱۷.</ref>


آن حضرت در دانش، اخلاق عالی، انسان دوستی و درست کاری سرآمد مردم زمانش بود. در سال ۲۰۳ آخر ماه صفر توسط مأمون به شهادت رسید و در مشهد مقدس دفن شد.<ref>شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۸.</ref> امام رضا(ع) در سن ۳۵ سالگی به امامت رسید و این طبق وصیت پدرش امام کاظم(ع) بود که به یکی از دوستان خود بنام داود فرمود: «پسرم رضا پس از من امام و صاحب شما می‌باشد».<ref>شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۹.</ref>
مأمون(۱۷۰–۲۱۸ق) خلیفه عباسی با اغراض سیاسی خود امام رضا وادار کرد تا ولیعهدی او را بپذیرد و از این جهت امام را از مدینه به مرو آورد و در سال ۲۰۱ قمری این بیعت انجام گرفت.<ref>حسینی، جعفر مرتضی، زندگی سیاسی هشتمین امام رضا، ترجمه سید خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۵۱.</ref>
 
آن حضرت در دانش، اخلاق عالی، انسان دوستی و درست کاری سرآمد مردم زمانش بود. در سال ۲۰۳ آخر ماه صفر توسط مأمون به شهادت رسید و در مشهد مقدس دفن شد.<ref>شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۸.</ref> امام رضا(ع) در سن ۳۵ سالگی به امامت رسید و این طبق وصیت پدرش [[امام کاظم(ع)]] بود که به یکی از دوستان خود بنام داود فرمود: «پسرم رضا پس از من امام و صاحب شما می‌باشد».<ref>شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۹.</ref>


== عبادت ==
== عبادت ==
امام موسی کاظم به فرزندانش می‌فرمود: «برادرتان رضا عالم آل محمد است پس در احکام دینی از او سؤال کنید و هر چه گفت، قبول کنید که من از پدرم امام صادق(ع) شنیدم که به من گفت: عالم آل محمد فرزند توست».<ref>اربلی، عیسی؛ کشف الغمه، تبریز، مکتبه بنی هاشمی، ۱۳۸۱ هـ ش، ج۲، ص۳۱۷.</ref> در جای دیگر فرمود: «بزرگترین و بیشترین گناه مردم در نزد پیامبر خدا آن است که عالم آل محمد (امام رضا) را قبول نکند».<ref>قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه‌امام مهدی(عج۱۴۰۹ هـ ق، ج۱، ص ۱۷.</ref>
[[شیخ صدوق]](۳۰۶–۳۸۱ق) از رجاء ابن ابی ضحاک که از طرف [[مأمون]] برای بردن امام رضا(ع) از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت: من از مدینه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود که چون صبح می‌شد، نماز صبح را ادا می‌کرد و بعد از سلام نماز در مصلای خود می‌نشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل می‌گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او می‌فرستاد تا آفتاب طلوع می‌کرد، پس از آن سجده می‌رفت و سجده را چندان طول می‌داد تا روز بلند می‌شده سپس سر از سجده برمی‌داشت و با مردم حدیث می‌کرد و تا نزدیکی زوال آفتاب آنان را موعظه می‌فرمود. پس از آن، تجدید وضو کرده و به مصلای خود برمی‌گشت و چون زوال می‌شد، برمی‌خاست و شش رکعت نافله ظهر به جا می‌آورد و چون فارغ می‌شد اذان نماز می‌گفت. سپس اقامه نماز می‌گفت و تسبیح و تحمید و تکبیر بسیار می‌گفت.<ref>موسوی، سید مرتضی، پیامبر و اهل بیت(عقم، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷، ص۷۹.</ref>


ابوذکوان عشق امام رضا(ع) به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است: حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‌کرد و آنگاه می‌فرمود: اگر می‌خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می‌توانستم اما نخواستم چنین کنم؛ زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که می‌رسیدم در آن فکر و اندیشه می‌کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می‌رسانم.<ref>محمد جواد مروجی طبسی، سیره قرآنی امام رضا(ع)، فرهنگ کوثر، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۶۷، ص۶۳.</ref>


مهربانی امام رضا(ع): امام رضا(ع) با همه خوش رفتار بود و همه را دوست می‌داشت به خصوص اطرافیانش را هر چند آنها غلام و خدمت‌گذار باشند و یاسر یکی از خادمان آن حضرت می‌گوید: «امام تمام خدمت‌کاران خود را جمع می‌کرد و با آنان مانند یک دوست مهربان سخن می‌گفت و انس می‌گرفت و چون سفره غذا را می‌آوردند همه آنان را از کوچک و بزرگ با خود بر سر سفره می‌آورد».<ref>قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه‌امام مهدی(عج)، ۱۴۰۹ هـ ق، ج ۲۴، ص ۲۶۵، باب ۱۳.</ref> امام رضا(ع) شیعه‌ها را خیلی دوست می‌داشت برای همین به عبدالعظیم حسنی گفت: «به دوستانم سلام مرا برسان و بگو مراقب باشید شیطان گول‌تان نزند، راست بگویید، امانت‌دار باشید، با هم دیگر رفت و آمد کنید، دوست هم باشید، اگر این کارها را بکنید من هم به شما نزدیک می‌شوم و با شما مهربان می‌شوم».<ref>نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۹، ص۱۰۲، ب ۱۲۶، ح ۱۰۳۴۹.</ref>  
از منظر امام رضا(ع) هیچ عملی برتر و با ارزش‌تر از نماز نیست و آن را در اول وقت اقامه می‌کرد به همین جهت آن حضرت(ع) به «ابراهیم بن موسی» فرمود: «لاتؤخّرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ…؛ نماز را همیشه در اول وقت شروع کن و آن را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز…»<ref>اسماعیل نساجی زواره، امام رضا(ع) نماد فضیلت‌ها، نشریه پاسدار اسلام ۱۳۸۵، شماره ۳۰۰.</ref>


حسن ختام را کلام «ابراهیم بن عباس» قرارمی دهیم که عمری در محضر امام هشتم(ع) بوده است؛ اودرباره روش اخلاقی امام می‌گوید:هیج گاه ندیدم آن حضرت، با سخن خود، کسی را مورد اهانت وآزار قرار دهدویا آن که کلام کسی را قبل از آن که سخن او پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده می‌ساخت، هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمی‌داد، پای خود را نزد کسی دراز نمی‌کرد، باخدمتکاران به نرمی سخن می‌گفت، درجمع، باصدای بلندنمی خندیدودر حضور دیگران آب دهان بیرون نمی‌انداخت…<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۸.</ref>
مأمون در میان عباسیان درباره امام رضا گفته است: «من در میان فرزندان عباس و علی بسی جستجو کردم ولی هیچ‌یک از آنان را با فضیلت‌تر، پارساتر، متدین‌تر از علی بن موسی الرضا ندیدم.»<ref>حسینی، جعفر مرتضی، زندگی سیاسی هشتمین امام رضا، ترجمه سید خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷، ص۹۲.</ref>


== اخلاق ==
== اخلاق ==
ابراهیم بن عباس می‌گوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی را قطع نماید. در حد توان حاجت نیازمند را برمی‌آورد، خنده بلند و صدادار نمی‌کرد بلکه لبخند می‌زد، کار نیک و صدقه پنهانی به‌خصوص در شب‌های تاریک زیاد انجام می‌داد.<ref>جواد محدثی، خلق و خوی رضوی، فرهنگ کوثر، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۶۷،</ref>


امام کاظم(ع) با تجلیل و ستایش از فرزندش امام رضا(ع) او را بر دیگر فرزندان گرامی و جلیل القدر خود مقدم داشته، آنان را به خدمت او و مراجعه در امور دینی به حضرتش فراخوانده، می‌فرماید: این علی بن موسی، برادر شما عالم آل محمد(ص) است. احکام دین خود را از او بخواهید و هرچه به شما گفت با جان و دل بپذیرید و حفظ کنید، زیرا از پدرم جعفر بن محمد(ع) شنیدم که به من می‌گفت: به یقین عالم آل محمد(ص) از صلب توست و ای کاش او را می‌دیدم. او همنام امیر المؤمنین است.<ref>حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، مترجم عباس جلالی، قم، مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، بیتا.</ref>


شیخ صدوق از رجاء ابن ابی ضحاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت: من از مدینه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود که چون صبح می شد، نماز صبح را ادا می کرد و بعد از سلام نماز در مصلای خود می نشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل می گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او می فرستاد تا آفتاب طلوع می کرد، پس از آن سجده می رفت و سجده را چندان طول می داد تا روز بلند می شده سپس سر از سجده بر می داشت و با مردم حدیث می کرد و تا نزدیکی زوال آفتاب آنان را موعظه می فرمود. پس از آن، تجدید وضو کرده و به مصلای خود برمی گشت و چون زوال می شد، برمی خاست و شش رکعت نافله ظهر به جا می آورد و چون فارغ می شد اذان نماز می گفت. سپس اقامه نماز می گفت و تسبیح و تحمید و تکبیر بسیار می گفت.<ref>موسوی، سید مرتضی، پیامبر و اهل بیت (عقم، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷، ص۷۹.</ref>
امام رضا(ع) با همه خوش رفتار بود و همه را دوست می‌داشت به خصوص اطرافیانش را هر چند آنها غلام و خدمت‌گذار باشند و یاسر یکی از خادمان آن حضرت می‌گوید: «امام تمام خدمت‌کاران خود را جمع می‌کرد و با آنان مانند یک دوست مهربان سخن می‌گفت و انس می‌گرفت و چون سفره غذا را می‌آوردند همه آنان را از کوچک و بزرگ با خود بر سر سفره می‌آورد».<ref>قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه‌امام مهدی(عج۱۴۰۹ هـ ق، ج ۲۴، ص ۲۶۵، باب ۱۳.</ref> امام رضا(ع) شیعه‌ها را خیلی دوست می‌داشت برای همین به عبدالعظیم حسنی گفت: «به دوستانم سلام مرا برسان و بگو مراقب باشید شیطان گول‌تان نزند، راست بگویید، امانت‌دار باشید، با هم دیگر رفت و آمد کنید، دوست هم باشید، اگر این کارها را بکنید من هم به شما نزدیک می‌شوم و با شما مهربان می‌شوم».<ref>نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۹، ص۱۰۲، ب ۱۲۶، ح ۱۰۳۴۹.</ref>
 
ابوذکوان عشق زائد الوصف امام رضا ع به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است:حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و آنگاه می فرمود: اگر می خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می توانستم «اما نخواستم چنین کنم.» زیرا در موقع تلاوت به هر ایه که می رسیدم در آن فکر و اندیشه می کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می رسانم.<ref>محمد جواد مروجی طبسی، سیره قرآنی امام رضا (ع)، فرهنگ کوثر، پاییز 1385، شماره ۶۷، ص۶۳.</ref>
 
ابراهیم بن عباس می گوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی را قطع نماید. در حد توان حاجت نیازمند را بر می آورد، خندة بلند و صدادار نمی کرد بلکه لبخند می زد، کار نیک و صدقة پنهانی بخصوص در شب های تاریک زیاد انجام می داد.<ref>جواد محدثی، خلق و خوی رضوی، فرهنگ کوثر، پاییز 1385، شماره ۶۷، </ref>  


حضرت «موسى بن جعفر عليه السّلام» با تجليل و ستايش از فرزندش «امام رضا عليه السّلام» او را بر ديگر فرزندان گرامى و جليل القدر خود مقدم داشته، آنان را به خدمت او و مراجعه در امور دينى به حضرتش فراخوانده، مى‌فرمايد: اين على بن موسى، برادر شما عالم آل محمد صلّى اللّه عليه و اله است. احكام دين خود را از او بخواهيد و هرچه به شما گفت [با جان و دل بپذيريد و] حفظ كنيد، زيرا از پدرم «جعفر بن محمد» عليه السّلام شنيدم كه به من مى‌گفت: به يقين عالم آل محمد صلّى اللّه عليه و اله از صلب توست و اى كاش او را مى‌ديدم. او همنام امير المؤمنين است.<ref>حكيم، سيد منذر، پيشوايان هدايت، مترجم عباس جلالي، قم، مجمع جهانى اهل بيت( عليهم السلام)، بیتا.</ref>
ابراهیم بن عباس که عمری در محضر امام هشتم(ع) بوده است؛ درباره روش اخلاقی امام(ع) می‌گوید: هیچگاه ندیدم آن حضرت، با سخن خود، کسی را مورد اهانت و آزار قرار دهد یا آن که کلام کسی را قبل از آن که سخن او پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده می‌ساخت، هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمی‌داد، پای خود را نزد کسی دراز نمی‌کرد، با خدمتکاران به نرمی سخن می‌گفت، در جمع، باصدای بلند نمی‌خندید و در حضور دیگران آب دهان بیرون نمی‌انداخت.<ref>عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۸.</ref>


از منظر حضرت رضا(ع) هیچ عملى برتر و با ارزش‏تر از نماز نیست و آن را در اول وقت اقامه مى‏کرد به همین جهت آن حضرت (ع) به «ابراهیم بن موسى» فرمود: «لاتؤخّرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الى آخر وقتها من غیر علّةٍ...؛(14) نماز را همیشه در اول وقت شروع کن و آن را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز...»<ref>اسماعیل نساجى زواره، امام رضا (ع) نماد فضیلت‏ها،                                    نشریه پاسدار اسلام 1385 شماره ۳۰۰.</ref>
على بن موسى(ع) به همه افراد از نظر انسانى- صرف نظر از مليّت و موقعيّت شغلى و اجتماعى آنان- حرمت و ارج مى‌نهاد و برابرى آنها را در حقوق ملاحظه مى‌كرد. از تحقير انسانها و پست شمردن آنان و توهين و استهزاء سخت پرهيز داشت. همه انسانها حتى غلامان و سياهان مورد عنايت و توجه او بودند.<ref>رفیعی، علی، تاريخ زندگانى امام رضا(ع)، ص۳۸.</ref>


== فضیلت زیارت کردن امام رضا(ع) ==
روایت است زمانی که او خلوت می‌کرد و سفره غذا پهن می‌شد تمامی خدمتکاران را بر سر سفره می‌نشاند و با آن غذا می‌خورد. و گفته شده امام وقتی در برابر مردم ظاهر می‌شد لباس تمیز و مرتب داشت.<ref>جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۷۶.</ref>
امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) فرموده است: «پاره‌ای از تن من در خراسان دفن خواهد شد، هر مؤمنی که او را زیارت کند، البته بهشت بر او واجب می‌شود و بدن بر آتش جهنم حرام می‌گردد».<ref>قمی، عباس، منتهی الآمال، تهران، نخل دانش، ۱۳۷۸، هـ ش، ج۲، ص۳۹۷.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۳۹: خط ۳۸:


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
عیون اخبار الرضا؛ شیخ صدوق، ترجمه: محمد تقی اصفهانی.
* عیون اخبار الرضا؛ شیخ صدوق، ترجمه: محمد تقی اصفهانی.
 
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۵۲: خط ۵۰:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۹

سؤال

از امام رضا(ع) چه فضایل و اوصافی نقل شده است؟

کثرت عبادت و پرهیزکاری از فضایل برجسته امام رضا(ع) دانسته شده است. از زندگی او نقل شده است که بسیار اهل نماز بوده و همواره به ذکر و تسبیح خداوند مشغول بوده و هر سه روز قرآن را ختم می‌کرده است. درباره سیره اخلاقی امام رضا گفته شده که فروتنی، تواضع، خوش‌رویی و اخلاق نیک از خصوصیات اخلاقی او بوده است.

زندگی‌نامه

علی بن موسی الرضا در روز یازدهم ذی القعده سال ۱۴۸ هـ ق، در مدینه به دنیا آمد. در مورد تاریخ وفات او اختلاف است. برخی سال ۲۰۲ و برخی سال ۲۰۳ را سال رحلت گرفته‌اند.[۱]

مأمون(۱۷۰–۲۱۸ق) خلیفه عباسی با اغراض سیاسی خود امام رضا وادار کرد تا ولیعهدی او را بپذیرد و از این جهت امام را از مدینه به مرو آورد و در سال ۲۰۱ قمری این بیعت انجام گرفت.[۲]

آن حضرت در دانش، اخلاق عالی، انسان دوستی و درست کاری سرآمد مردم زمانش بود. در سال ۲۰۳ آخر ماه صفر توسط مأمون به شهادت رسید و در مشهد مقدس دفن شد.[۳] امام رضا(ع) در سن ۳۵ سالگی به امامت رسید و این طبق وصیت پدرش امام کاظم(ع) بود که به یکی از دوستان خود بنام داود فرمود: «پسرم رضا پس از من امام و صاحب شما می‌باشد».[۴]

عبادت

شیخ صدوق(۳۰۶–۳۸۱ق) از رجاء ابن ابی ضحاک که از طرف مأمون برای بردن امام رضا(ع) از مدینه به مرو مأموریت داشت روایت کرده است که گفت: من از مدینه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند کسی را در پرهیزکاری و کثرت ذکر خدا و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم و جریان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود که چون صبح می‌شد، نماز صبح را ادا می‌کرد و بعد از سلام نماز در مصلای خود می‌نشست تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل می‌گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او می‌فرستاد تا آفتاب طلوع می‌کرد، پس از آن سجده می‌رفت و سجده را چندان طول می‌داد تا روز بلند می‌شده سپس سر از سجده برمی‌داشت و با مردم حدیث می‌کرد و تا نزدیکی زوال آفتاب آنان را موعظه می‌فرمود. پس از آن، تجدید وضو کرده و به مصلای خود برمی‌گشت و چون زوال می‌شد، برمی‌خاست و شش رکعت نافله ظهر به جا می‌آورد و چون فارغ می‌شد اذان نماز می‌گفت. سپس اقامه نماز می‌گفت و تسبیح و تحمید و تکبیر بسیار می‌گفت.[۵]

ابوذکوان عشق امام رضا(ع) به قرآن کریم را این چنین توصیف کرده است: حضرت هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‌کرد و آنگاه می‌فرمود: اگر می‌خواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، می‌توانستم اما نخواستم چنین کنم؛ زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که می‌رسیدم در آن فکر و اندیشه می‌کردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان می‌رسانم.[۶]

از منظر امام رضا(ع) هیچ عملی برتر و با ارزش‌تر از نماز نیست و آن را در اول وقت اقامه می‌کرد به همین جهت آن حضرت(ع) به «ابراهیم بن موسی» فرمود: «لاتؤخّرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ…؛ نماز را همیشه در اول وقت شروع کن و آن را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز…»[۷]

مأمون در میان عباسیان درباره امام رضا گفته است: «من در میان فرزندان عباس و علی بسی جستجو کردم ولی هیچ‌یک از آنان را با فضیلت‌تر، پارساتر، متدین‌تر از علی بن موسی الرضا ندیدم.»[۸]

اخلاق

ابراهیم بن عباس می‌گوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی را قطع نماید. در حد توان حاجت نیازمند را برمی‌آورد، خنده بلند و صدادار نمی‌کرد بلکه لبخند می‌زد، کار نیک و صدقه پنهانی به‌خصوص در شب‌های تاریک زیاد انجام می‌داد.[۹]

امام کاظم(ع) با تجلیل و ستایش از فرزندش امام رضا(ع) او را بر دیگر فرزندان گرامی و جلیل القدر خود مقدم داشته، آنان را به خدمت او و مراجعه در امور دینی به حضرتش فراخوانده، می‌فرماید: این علی بن موسی، برادر شما عالم آل محمد(ص) است. احکام دین خود را از او بخواهید و هرچه به شما گفت با جان و دل بپذیرید و حفظ کنید، زیرا از پدرم جعفر بن محمد(ع) شنیدم که به من می‌گفت: به یقین عالم آل محمد(ص) از صلب توست و ای کاش او را می‌دیدم. او همنام امیر المؤمنین است.[۱۰]

امام رضا(ع) با همه خوش رفتار بود و همه را دوست می‌داشت به خصوص اطرافیانش را هر چند آنها غلام و خدمت‌گذار باشند و یاسر یکی از خادمان آن حضرت می‌گوید: «امام تمام خدمت‌کاران خود را جمع می‌کرد و با آنان مانند یک دوست مهربان سخن می‌گفت و انس می‌گرفت و چون سفره غذا را می‌آوردند همه آنان را از کوچک و بزرگ با خود بر سر سفره می‌آورد».[۱۱] امام رضا(ع) شیعه‌ها را خیلی دوست می‌داشت برای همین به عبدالعظیم حسنی گفت: «به دوستانم سلام مرا برسان و بگو مراقب باشید شیطان گول‌تان نزند، راست بگویید، امانت‌دار باشید، با هم دیگر رفت و آمد کنید، دوست هم باشید، اگر این کارها را بکنید من هم به شما نزدیک می‌شوم و با شما مهربان می‌شوم».[۱۲]

ابراهیم بن عباس که عمری در محضر امام هشتم(ع) بوده است؛ درباره روش اخلاقی امام(ع) می‌گوید: هیچگاه ندیدم آن حضرت، با سخن خود، کسی را مورد اهانت و آزار قرار دهد یا آن که کلام کسی را قبل از آن که سخن او پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده می‌ساخت، هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمی‌داد، پای خود را نزد کسی دراز نمی‌کرد، با خدمتکاران به نرمی سخن می‌گفت، در جمع، باصدای بلند نمی‌خندید و در حضور دیگران آب دهان بیرون نمی‌انداخت.[۱۳]

على بن موسى(ع) به همه افراد از نظر انسانى- صرف نظر از مليّت و موقعيّت شغلى و اجتماعى آنان- حرمت و ارج مى‌نهاد و برابرى آنها را در حقوق ملاحظه مى‌كرد. از تحقير انسانها و پست شمردن آنان و توهين و استهزاء سخت پرهيز داشت. همه انسانها حتى غلامان و سياهان مورد عنايت و توجه او بودند.[۱۴]

روایت است زمانی که او خلوت می‌کرد و سفره غذا پهن می‌شد تمامی خدمتکاران را بر سر سفره می‌نشاند و با آن غذا می‌خورد. و گفته شده امام وقتی در برابر مردم ظاهر می‌شد لباس تمیز و مرتب داشت.[۱۵]


مطالعه بیشتر

  • عیون اخبار الرضا؛ شیخ صدوق، ترجمه: محمد تقی اصفهانی.


منابع

  1. جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۱۷.
  2. حسینی، جعفر مرتضی، زندگی سیاسی هشتمین امام رضا، ترجمه سید خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷، ص۱۵۱.
  3. شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۸.
  4. شیخ مفید؛ محمد؛ الارشاد، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ششم، ۱۳۸۳ هـ ش، ج۲، ص۳۴۹.
  5. موسوی، سید مرتضی، پیامبر و اهل بیت(ع)، قم، انتشارات میثم تمار، ۱۳۸۷، ص۷۹.
  6. محمد جواد مروجی طبسی، سیره قرآنی امام رضا(ع)، فرهنگ کوثر، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۶۷، ص۶۳.
  7. اسماعیل نساجی زواره، امام رضا(ع) نماد فضیلت‌ها، نشریه پاسدار اسلام ۱۳۸۵، شماره ۳۰۰.
  8. حسینی، جعفر مرتضی، زندگی سیاسی هشتمین امام رضا، ترجمه سید خلیل خلیلیان، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷، ص۹۲.
  9. جواد محدثی، خلق و خوی رضوی، فرهنگ کوثر، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۶۷،
  10. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، مترجم عباس جلالی، قم، مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، بیتا.
  11. قطب الدین راوندی، سعید؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه‌امام مهدی(عج)، ۱۴۰۹ هـ ق، ج ۲۴، ص ۲۶۵، باب ۱۳.
  12. نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸ هـ ق، ج۹، ص۱۰۲، ب ۱۲۶، ح ۱۰۳۴۹.
  13. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۸.
  14. رفیعی، علی، تاريخ زندگانى امام رضا(ع)، ص۳۸.
  15. جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰، ص۵۷۶.