عدم دخالت عارفان در امور سیاسی و اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = ادیان و مذاهب |شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه |شاخه ف...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
|شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
|شاخه فرعی۲ = دانشمندان بزرگ شیعه
|شاخه فرعی۳ =
}}


{{پایان سوال}}
آيا عرفاي گذشته كه در مسائل سياسي و اجتماعي دخالت نمي كرده اند و يا نظري نداشته اند و دغدغه آنها نبوده مي شود گفت اينها به درد جامعه اسلامي نخورده اند؟ عرفايي مثل سيد علي قاضي طباطبايي كه شهرت پاك و نيكي داشته اند؟
{{سوال}}
{{سوال}}


{{پایان پاسخ}}
برخی از عرفا در مسائل اجتماعی دخالت نکرده یا نظری نداشته‌اند. آیا می‌توان ادعا کرد برای جامعه اسلامی مفید نیستند؟
از آنجا كه استعداد و تواناييهاي آدمها مساوي نيست - و برخي از آنها مانند ابن سينا و فارابي و عدّه اي از دانشمندان ديگر از چنان استعدادي برخوردارند كه در بسياري از زمينه ها داراي معلومات و تخصص كافي مي باشند در حالي كه برخي ديگر قادر به يادگيري ابتدايي ترين چيزها نمي باشند - مسئوليت ها نيز متفاوت مي گردد. البته اصل فطرت در همه انسان ها يكسان و مساوي است؛ لكن بدان معني نيست كه مجموع گرايش هاي انسان ها و زمينه رشد و كمال آدميان در همه كاملاً مساوي باشد. زيرا هر كدام از اين زمينه ها تابع عوامل متعددي است كه با اندك تغيير در آن عوامل، معلول شان نيز تغيير مي پذيرد.


و از سوي ديگر هر كس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو مي باشد آنكه از توانايي و معلومات بيشتري بهره مند باشد به همان اندازه در پيشگاه خداوند مسئوليت دارد. و كسي كه استعداد كمتري دارد و از شرايط نازلتري برخوردار مي باشد، مسئوليت او نيز كمتر خواهد بود.
{{پایان سوال}}


پس علما و عرفا نيز به اندازه توان، شرايط و موقعيت هاي خاص كه در اختيار دارند نقش ايفا مي نمايند و در برابر جامعه و مردم مسئول مي باشند و بايد توانايي هاي هر يك را در نظر گرفت و به همان اندازه از آنها متوقع بود نه بيش از آن.
{{پاسخ}}


از سوي ديگر معلوم نيست كه عرفاي شيعه مانند مرحوم سيد علي قاضي در مسائل سياسي و اجتماعي موضع نداشته و همچون صوفيان در كنج عزلت تنها به ذكر و ورد مشغول بوده اند. بلكه بزرگان شيعه اعم از فقيه و مجتهد، فيلسوف و عارف هميشه در مقابل حكام جور موضع منفي داشته و معترض بوده اند البته داراي شدت و ضعف مي باشد يكي همچون امام خميني (ره) است كه سرآمد عارفان بود و تئوري سازگاري دين و سياست و عرفان را عينيّت بخشيد و نشان داد كه لازمه عارف بودن اهل عزلت بودن نيست. ايشان در عين اينكه از يكسونگري برخي عرفا شكوه دارد
==تفاوت در استعدادها و شرایط==
مي فرمايد: «آنها خدمتشان خوب بود.»<ref>امام خميني، صحيفه نور، ج ۸، تاريخ ۱۷/۴/۱۳۵۸ سخنراني در جمع وعاظ تهران.</ref> در نتيجه هر كس را بايد مطابق توان و شرايطي كه در اختيار داشته مورد ارزيابي قرار داد و درباره آن قضاوت نمود نه اينكه همه را با افراد شاخص همچون حضرت امام (ره) قياس نمود و مورد نكوهش و ملامت قرار داد. زيرا حضرت امام (ره) به اعتراف دوست و دشمن از عجايب روزگار بود كه در قرن بيستم تحولي عظيم در جهان پديد آورد و باعث بيداري و خودباوري مسلمانان در سراسر عالم گرديد. «از هزار آهو يكي را ناف مشكين كرده است».
استعداد و توانایی‌های انسان‌ها یکسان نیست، در نتیجه [[مسئولیت‌|مسئولیت‌های]] انسان‌ها نیز متفاوت می‌گردد. البته اصل [[فطرت]] در همه انسان‌ها یکسان و مساوی است؛ ولی نه به این معنی که مجموع گرایش‌های انسان‌ها و زمینه رشد و [[کمال]] آدمیان در همه کاملا مساوی باشد. هر کدام از این زمینه‌ها تابع عوامل متعدد و مختلفی هستند.
{{پاسخ}}


{{پایان مطالعه بیشتر}}  ==منابع جهت مطالعه بيشتر: ==
هر کس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو می‌باشد. آنکه از توانایی و معلومات بیشتری بهره‌مند باشد به همان اندازه در پیشگاه خداوند بیشتر مسئولیت دارد و کسی که استعداد و توانایی کمتری دارد مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود.


۱. حماسه و عرفان، جوادي آملي.
[[علما]] و [[عرفا]] نیز به اندازه توان، شرایط و موقعیت‌های خاصی که در اختیار دارند نقش ایفا می‌نمایند و به همان نسبت در برابر جامعه و مردم مسئول می‌باشند و باید در مورد هر فرد توانایی‌ها و شرایط او را در نظر گرفت.


۲. چهل حديث امام خميني.
==فعالیت اجتماعی عرفا==
{{مطالعه بیشتر}}
از سوی دیگر چنین نیست که عرفای شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی موضع نداشته و همچون [[صوفیان]] در کنج عزلت تنها به ذکر و ورد مشغول بوده باشند. بزرگان [[شیعه]] اعم از [[فقیه]]، [[مجتهد]]، [[فیلسوف]] و [[عارف]] همیشه در مقابل [[حکام جور]] موضع منفی داشته و معترض بوده‌اند. البته این موضع بسته به شرایط مختلف دارای شدت و ضعف بوده است، لذا یک عارف حقیقی کسی است که علاوه بر انجام عبادت و وظایف دینی بر امور مسلمین هم اهتمام داشته باشد.
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
==جستارهای وابسته==
{{پانویس}}
* [[تفاوت عارفان شیعه با اهل تصوف]]


{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر==
* حماسه و عرفان، جوادی آملی.
* چهل حدیث، امام خمینی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = ادیان و مذاهب
| شاخه فرعی۱ = شیعه امامیه
| شاخه فرعی۲ = دانشمندان بزرگ شیعه
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =-
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی = شد
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:عرفان]]
[[رده:تصوف]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۷


سؤال

برخی از عرفا در مسائل اجتماعی دخالت نکرده یا نظری نداشته‌اند. آیا می‌توان ادعا کرد برای جامعه اسلامی مفید نیستند؟


تفاوت در استعدادها و شرایط

استعداد و توانایی‌های انسان‌ها یکسان نیست، در نتیجه مسئولیت‌های انسان‌ها نیز متفاوت می‌گردد. البته اصل فطرت در همه انسان‌ها یکسان و مساوی است؛ ولی نه به این معنی که مجموع گرایش‌های انسان‌ها و زمینه رشد و کمال آدمیان در همه کاملا مساوی باشد. هر کدام از این زمینه‌ها تابع عوامل متعدد و مختلفی هستند.

هر کس به اندازه آنچه خداوند به او داده است مسئول و پاسخگو می‌باشد. آنکه از توانایی و معلومات بیشتری بهره‌مند باشد به همان اندازه در پیشگاه خداوند بیشتر مسئولیت دارد و کسی که استعداد و توانایی کمتری دارد مسئولیت او نیز کمتر خواهد بود.

علما و عرفا نیز به اندازه توان، شرایط و موقعیت‌های خاصی که در اختیار دارند نقش ایفا می‌نمایند و به همان نسبت در برابر جامعه و مردم مسئول می‌باشند و باید در مورد هر فرد توانایی‌ها و شرایط او را در نظر گرفت.

فعالیت اجتماعی عرفا

از سوی دیگر چنین نیست که عرفای شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی موضع نداشته و همچون صوفیان در کنج عزلت تنها به ذکر و ورد مشغول بوده باشند. بزرگان شیعه اعم از فقیه، مجتهد، فیلسوف و عارف همیشه در مقابل حکام جور موضع منفی داشته و معترض بوده‌اند. البته این موضع بسته به شرایط مختلف دارای شدت و ضعف بوده است، لذا یک عارف حقیقی کسی است که علاوه بر انجام عبادت و وظایف دینی بر امور مسلمین هم اهتمام داشته باشد.


جستارهای وابسته


مطالعه بیشتر

  • حماسه و عرفان، جوادی آملی.
  • چهل حدیث، امام خمینی.