سازگاری مراسم عزاداری با عبادت در مسجد

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۶ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

خدا در آیه ۱۸ سوره جن می‌فرماید: که مساجد مختص توجه و ذکر خداست و با خدا هیچ‌کسی نخوانید! چرا شیعه مراسم عزاداری مذهبی یا عزای حسین و توسل خود را در مساجد برپا می‌کند؟


مراد از مساجد در سوره جن

در سوره جن خداوند می‌فرماید:

  • ﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا؛ و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مپرستید،(جن:۱۸)

فخر رازی در تفسیر کبیر می‌گوید در اینکه مراد از مساجد در این آیه شریفه چیست بین مفسرین اختلاف وجود دارد: اکثریت می‌گویند که مراد از آن جاهایی است که برای نماز و ذکر خدا بنا می‌شوند که بنا بر این قول مساجد کنایس و بیع (معبدهای یهود و نصاری) را هم شامل می‌شود. قول دوم این است که مراد از آن تمام سطح زمین است به دلیل اینکه پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: «جعلت لی الأرض مسجداً» پس گویا خداوند می‌فرماید که تمام زمین را برای خودش خلق کرده پس بر روی زمین برای غیر خالق آن سجده نکنید. قول سوم می‌گوید که مراد از مساجد نمازها است بنابراین مساجد در این قول جمع مسجَد (به فتح جیم) می‌باشد ومسجَد به معنای سجود است. پس معنای آیه این می‌شود که سجده‌ها فقط برای خداست و برای غیر خدا سجده نکنید. قول چهارم اینست که مراد از مساجد در این آیه اعضای بدن انسان است که در هنگام سجده بر زمین قرار می‌گیرند و آن هفت موضع می‌باشد که عبارت اند از دو انگشت پا، دو زانو، کف دو دست و پیشانی. گوینده این قول سعید بن جبیر می‌باشد که ابن الانباری نیز آن را اختیار کرده است و در تعلیل آن می‌گوید این اعضایی که سجده بر آنها می‌شود از برای خدای متعال خلق شده و نباید هیچ عاقلی برای غیر خدا بر آنها سجده کند. پس بنا بر این قول مراد از مساجد در آیه شریفه مواضع سجود است. قول پنجم که از عطا و ابن عباس نقل شده مراد از مساجد مکه و تمام مساجدی که در آن است می‌باشد.[۱]

علامه طباطبایی نیز به این اختلاف اشاره نموده و می‌گوید بعضی گفته‌اند که مراد از مساجد در این آیه کعبه و بعضی گفته‌اند که مسجدالحرام است و برخی دیگر گفته‌اند که مراد از آن مسجد الاقصی است. اشکالی که بر این سه قول وارد است این است که کلمه «مساجد» جمع است و با یک مسجد و دو مسجد منطبق نمی‌شود.

بعضی دیگر گفته‌اند: همه حرم است. این قول هم بدون دلیل حرف زدن است. بعضی گفته‌اند: همه سطح زمین است، چون رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: «همه زمین را برای من مسجد و طهور کردند»، این حدیث هم به بیش از این دلالت ندارد که امت اسلام می‌توانند در هر نقطه از زمین نماز بخوانند، به خلاف آنچه از کیش یهود و نصاری مشهور است که نمازشان تنها باید در کنیسه و کلیسا واقع شود حدیث تنها جواز را می‌رساند، و اما اینکه همه زمین را مسجد بخواند تا هر جا کلمه مساجد گفته شد شامل قطعه قطعه‌های سطح زمین گردد چنین دلالتی ندارد. بعضی هم گفته‌اند: مراد از آن نمازها است که جز برای خدا خوانده نمی‌شود، این نیز بدون دلیل سخن گفتن است.

از امام جواد (علیه‌السلام) روایت شده که مراد از مساجد اعضای هفتگانه بدن آدمی است که در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرند و عبارتند از: پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو و دو سر انگشتان بزرگ پا.

با در نظر گرفتن این حدیث آنچه به نظر ما مناسب‌تر است این است که بگوییم: مراد ازاین آیه شریفه این است که مواضع هفتگانه سجود تشریعا به خدا اختصاص دارد و مراد از «دعاء» که فرموده «پس غیر خدا را نخوانید» نیز همان سجده است، چون روشن‌ترین مظاهر و مصادیق عبادت یا خصوص نماز همان سجده است، و اصلاً نماز به خاطر سجده است، که عبادت نامیده می‌شود.

با توجه با اینکه جمله «أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ» به منزله تعلیل برای جمله بعد است که می‌فرماید: «پس با خدا احدی را نپرستید و نخوانید»، در حقیقت تقدیر آیه چنین است: «لا تدعوا مع اللَّه احدا غیره لان المساجد للَّه؛ با خدا احدی غیر او را مخوانید، برای اینکه مساجد تنها مال او است». همچنین به دلیل اینکه مراد از «دعا» عبادت و پرستش است، در جای دیگر هم عبادت را دعا و دعا را عبادت خوانده و فرموده: «وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ؛ پروردگارتان گفته که مرا بخوانید تا دعایتان را استجابت کنم، چون کسانی که از عبادت من استکبار می‌ورزند، به زودی در کمال خواری داخل جهنم خواهند شد».[۲] پس معنای آیه این است که: بگو به من وحی شده که چند نفر جنی چنین و چنان کردند، و نیز به من وحی شده که اعضای سجده مختص به خدای تعالی است، پس تنها برای خدا سجده کنید، و این اعضا را در سجده برای او بکار بندید یا او را تنها با این اعضا عبادت کنید و غیر او را سجده مکنید یا عبادت مکنید.[۳]

بعد از این اقوالی که بیان شد با جمع شدن دو فرض این کارهای شیعیان در معرض شبهه و اشکال قرار می‌گیرند:

  1. مراد از مساجد در آیه شریفه مکانهایی باشد که برای عبادت خدا و نماز گذاردن ساخته می‌شوند.
  2. این کارهای شیعیان مصداق عبادت غیر خدا باشد.

اما قول صحیح اینست که مراد از مساجد در آیه شریفه همان مواضع هفتگانه انسان است که در هنگام سجده بر زمین قرار می‌گیرند و این مواضع فقط برای خداوند است که باید بر زمین قرار گرفته و به این ترتیب خداوند مورد عبادت قرار بگیرد و عبادت برای غیر خدا که در قالب سجده و تماس این مواضع بر زمین تحقق پیدا می‌کند حرام و موجب شرک می‌باشد. اگر مراد از مساجد در آیه مکانهایی خاصی باشد که برای نماز گذاردن بنا می‌شوند، مفاد آیه این خواهد شد که در مساجد غیر خدا را عبادت نکنید اما در غیر مساجد اشکالی ندارد واین مفاد را هیچ مسلمانی قبول ندارد. پس آنچه که در همه¬ مکانها و همه¬ زمانها حرام و از طرف خداوند ممنوع شده سجده کردن و عبادت برای غیر خدا می‌باشد.

به فرض اینکه مراد از مساجد همین مساجد معروف باشد، این کارهای شیعیان عبادت غیر خدا به حساب نمی‌آیند تا بر آنان اشکال وارد گردد و اگر این مراسمی که در سؤال ذکر شده مصداق عبادت بودند در غیر مسجد هم انجام آنها حرام می‌باشد چون حرمت عبادت غیر خدا، جا و مکانی خاصی را برنمی‌تابد؛ بلکه در همه مکانها حرام است.

بنابراین برخی از این مراسمی که در قالب دعا و توسل و امثال اینها انجام می‌شوند از مصادیق عبادت خدا به شمار می‌آیند و نیز سخنرانی‌ها و مجالس عزا و امثال اینها نیز برای خدا است به دلیل اینکه در این مراسم مردم به عقاید و احکام دین رهنمون شده و به وسیله آنها ارشاد و هدایت گردیده و از واقعیات و حوادث تاریخی اسلام باخبر می‌شوند و از نظر شرعی که قرآن و احادیث نبوی باشد انجام این کارها نه تنها در مساجد هیچ منعی ندارند بلکه از امور پسندیده به شمار می‌آیند. چنان‌که که در صدر اسلام حتی فرماندهی امور جنگی و قضاوت در مساجد انجام می‌گرفت که امروز متأسفانه در مساجد اثری از این کارها وجود ندارد.

به هر حال این کارهای شیعیان در مساجد برای تبلیغ دین و ترویج اسلام و تحکیم عقاید مردم می‌باشد؛ و انجام آنها در مساجدهیچ منع شرعی و عقلی ندارد؛ و از عبادت غیر خدا هم به شمار نمی‌آیند.

منابع

  1. فخررازی، فخر الدین محمد بن عمر، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج۳۰ ص۱۴۳، بیروت، دار الکتب العلمیه، چ۱، ۱۴۲۱ق/ ۲۰۰۰م.
  2. مؤمن/ ۶۰.
  3. طباطبایی، محمد حسین، المیزان می‌تفسیر القرآن (ترجمه موسوی همدانی)، ج۲۰ص۷۷–۷۸