زیارت اهل قبور از دیدگاه قرآن و روایات: تفاوت میان نسخه‌ها

(جایگزینی متن - '<span></span>' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
یکی از عللی که مسلمین را برای زیارت اهل قبور سوق می‌دهد، اعتقاد به زنده بودن آنها است. تمام ادیان و شرایع الهی، انسان را برای بقا می‌دانند نه برای فنا، لذا با آمدن مرگ، جسم خاکی انسان در زیر خاک نهفته می‌شود، اما روح او زنده و به جایگاه متعالی می‌رسد.
یکی از عللی که مسلمین را برای زیارت اهل قبور سوق می‌دهد، اعتقاد به زنده بودن آنها است. تمام ادیان و شرایع الهی، انسان را برای بقا می‌دانند نه برای فنا، لذا با آمدن مرگ، جسم خاکی انسان در زیر خاک نهفته می‌شود، اما روح او زنده و به جایگاه متعالی می‌رسد.


با توجه با آیه ۸۴ سوره توبه که پیامبر را از نماز خواندن بر منافقین و بر قبر آنان ایستادن، نهی می‌کند، بعضی از مفسرین چنین استنباط کرده‌اند که پیامبر بر قبور مسلمین می‌رفته و برای آنان طلب مغفرت می‌کرده است. و همینطور روایاتی وجود دارد که زیارت قبور را مستحب می‌داند و این کار را سبب یاد آوردن مرگ می‌داند.
با توجه با آیه ۸۴ سوره توبه که پیامبر را از نماز خواندن بر منافقین و ایستادن بر قبر آنان، نهی می‌کند، بعضی از مفسرین چنین استنباط کرده‌اند که پیامبر(ص) بر قبور مسلمین می‌رفته و برای آنان طلب مغفرت می‌کرده است. و همین‌طور روایاتی وجود دارد که زیارت قبور را مستحب دانسته و این کار را سبب یاد آوردن مرگ می‌داند.


== دلیل قرآنی ==
== دلیل قرآنی ==
خداوند در [[سوره توبه]] آیه ۸۴ می‌فرماید: {{قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِ‌هِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُ‌وا بِاللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ|ترجمه=هرگز بر هیچ‌یک از آنها (منافقان) که بمیرد نماز مخوان! و بر قبرش نایست؛ چرا آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق (و بیرون از طاعت خدا) مردند.}}  
خداوند در [[سوره توبه]] آیه ۸۴ می‌فرماید: {{قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِ‌هِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُ‌وا بِاللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ|ترجمه=هرگز بر هیچ‌یک از آنها (منافقان) که بمیرد نماز نخوان! و بر قبرش نایست؛ چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق (و بیرون از طاعت خدا) مردند.}}  


از این آیه استفاده می‌شود که [[پیامبر اسلام(ص)]] بر جنازه مردگان نماز می‌خواند و به زیارت آنها می‌رفت و برای آنها طلب مغفرت می‌نمود. اما بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد. اکثر مفسران با استدلال به این آیه، ایستادن بر قبر و دعا کردن را عبادتی مشروع می‌دانند، اگر چنین نبود خدای سبحان نهی از این عمل را مخصوص کافر نمی‌کرد.<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، قم، انتشارات اسماعیلیان، ذیل آیه ۸۴، سوره توبه؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسراء، ذیل آیه فوق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ذیل آیه فوق.</ref>
از این آیه استفاده می‌شود که [[پیامبر اسلام(ص)]] بر جنازه مردگان نماز می‌خواند و به زیارت آنها می‌رفت و برای آنها طلب مغفرت می‌نمود. اما بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد. اکثر مفسران با استدلال به این آیه، ایستادن بر قبر و دعا کردن را عبادتی مشروع می‌دانند، اگر چنین نبود خدای سبحان نهی از این عمل را مخصوص کافر نمی‌کرد.<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، قم، انتشارات اسماعیلیان، ذیل آیه ۸۴، سوره توبه؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسراء، ذیل آیه فوق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ذیل آیه فوق.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:


== شواهد تاریخی ==
== شواهد تاریخی ==
زیارت قبور در اسلام تاریخ دیرین دارد، زیرا پایه‌گذار زیارت قبور مسلمین پیامبر اسلام(ص) بودند و گروهی از وهابیون اعتقاد به زیارت قبور ندارند و آن را شرک می‌خوانند. در حالی که با مراجعه به منابع اصیل‌شان و کتاب‌های تاریخی در می‌یابیم که آنها نیز به مسئله زیارت قبور پرداخته‌اند.
زیارت قبور در اسلام تاریخ دیرین دارد، زیرا پایه‌گذار زیارت قبور مسلمین، پیامبر اسلام(ص) بودند و گروهی از وهابیون اعتقاد به زیارت قبور ندارند و آن را شرک می‌خوانند. در حالی که با مراجعه به منابع اصیل‌شان و کتاب‌های تاریخی در می‌یابیم که آنها نیز به مسئله زیارت قبور پرداخته‌اند.


الف. محمد بن سعد در الطبقات الکبری نقل می‌کند که «در واقعه حدیبیه (سال ششم هجری) پیامبر(ص) بر سر قبر آمنه رفت و بر آن گریست و به مرمت و بازسازی آن پرداخت و همچنین پس از حجه الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفت.»<ref>رکنی، محمد مهدی، شوق دیدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۱۹، به نقل از مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۴۴۱.</ref>
الف. محمد بن سعد در الطبقات الکبری نقل می‌کند که «در واقعه حدیبیه (سال ششم هجری) پیامبر(ص) بر سر قبر آمنه رفت و بر آن گریست و به مرمت و بازسازی آن پرداخت و همچنین پس از حجه الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفت.»<ref>رکنی، محمد مهدی، شوق دیدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۱۹، به نقل از مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۴۴۱.</ref>
خط ۵۹: خط ۵۹:
  | لینک‌دهی =شد
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
خط ۶۸: خط ۶۸:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:زیارت]]

نسخهٔ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۰۷

سؤال

از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟

یکی از عللی که مسلمین را برای زیارت اهل قبور سوق می‌دهد، اعتقاد به زنده بودن آنها است. تمام ادیان و شرایع الهی، انسان را برای بقا می‌دانند نه برای فنا، لذا با آمدن مرگ، جسم خاکی انسان در زیر خاک نهفته می‌شود، اما روح او زنده و به جایگاه متعالی می‌رسد.

با توجه با آیه ۸۴ سوره توبه که پیامبر را از نماز خواندن بر منافقین و ایستادن بر قبر آنان، نهی می‌کند، بعضی از مفسرین چنین استنباط کرده‌اند که پیامبر(ص) بر قبور مسلمین می‌رفته و برای آنان طلب مغفرت می‌کرده است. و همین‌طور روایاتی وجود دارد که زیارت قبور را مستحب دانسته و این کار را سبب یاد آوردن مرگ می‌داند.

دلیل قرآنی

خداوند در سوره توبه آیه ۸۴ می‌فرماید: ﴿وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِ‌هِ ۖ إِنَّهُمْ كَفَرُ‌وا بِاللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ؛ هرگز بر هیچ‌یک از آنها (منافقان) که بمیرد نماز نخوان! و بر قبرش نایست؛ چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق (و بیرون از طاعت خدا) مردند.

از این آیه استفاده می‌شود که پیامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز می‌خواند و به زیارت آنها می‌رفت و برای آنها طلب مغفرت می‌نمود. اما بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد. اکثر مفسران با استدلال به این آیه، ایستادن بر قبر و دعا کردن را عبادتی مشروع می‌دانند، اگر چنین نبود خدای سبحان نهی از این عمل را مخصوص کافر نمی‌کرد.[۱]

دلیل روایی

روایت‌های فراوانی وجود دارد که استحباب زیارت اهل قبور مخصوصاً زیارت ائمه اطهار(ع) را می‌رساند:

الف. انس بن مالک از پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کند که پیامبر فرمودند: «شما را از زیارت قبور نهی می‌کردم (اما امروز می‌گویم) قبور را زیارت کنید که شما را به یاد مرگ می‌اندازد.[۲]

ب. عایشه روایت می‌کند که حضرت رسول(ص) فرمودند: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر می‌کند که در قبرستان اهل بقیع حاضر شوی و برایشان طلب آمرزش کنی.»[۳]

ج. حضرت علی(ع) هنگام زیارت قبور در کوفه فرمود: «السلام علیکم یا اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین.»[۴]

د. استحباب زیارت امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و اهل بیت(ع) و پیامبر اسلام(ص) از منابع شیعه از حد تواتر گذشته است.

روایات فوق نشان می‌دهد که زیارت اهل قبور، مورد تأیید و تأکید اهل بیت(ع) بودند.

شواهد تاریخی

زیارت قبور در اسلام تاریخ دیرین دارد، زیرا پایه‌گذار زیارت قبور مسلمین، پیامبر اسلام(ص) بودند و گروهی از وهابیون اعتقاد به زیارت قبور ندارند و آن را شرک می‌خوانند. در حالی که با مراجعه به منابع اصیل‌شان و کتاب‌های تاریخی در می‌یابیم که آنها نیز به مسئله زیارت قبور پرداخته‌اند.

الف. محمد بن سعد در الطبقات الکبری نقل می‌کند که «در واقعه حدیبیه (سال ششم هجری) پیامبر(ص) بر سر قبر آمنه رفت و بر آن گریست و به مرمت و بازسازی آن پرداخت و همچنین پس از حجه الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفت.»[۵]

ب. بیهقی و محدثان دیگر نقل کرده‌اند که حضرت رسول قبور شهدا را در احد زیارت کرد.[۶]

ج. درباره حضرت علی(ع) نوشته‌اند که ایشان به قصد زیارت حضرت فاطمه(س) بیرون می‌رفت و بر سر مزار آن حضرت گریه می‌کرد و برای آن حضرت دعا می‌کرد.[۷]

د. تاریخ نشان می‌دهد که زیارت امام حسین(ع) از شورانگیزترین زیارت‌ها بوده و مورد تأکید و تشویق امامان بوده است.[۸]


مطالعه بیشتر

  1. شوق دیدار، دکتر محمد مهدی رکنی، انتشارات آستان قدس رضوی.
  2. خصائص الحسینیه، شیخ جعفر شوشتری، انتشارات نبی الزهرا.
  3. لهوف، سید بن طاووس، انتشارات مؤید اسلام.
  4. آیین وهابیت، استاد جعفر سبحانی، نشر مشعر، چ ۴، ۱۳۸۰، ص۱۰۲–۱۱۰.


منابع

  1. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، قم، انتشارات اسماعیلیان، ذیل آیه ۸۴، سوره توبه؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسراء، ذیل آیه فوق؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ذیل آیه فوق.
  2. امینی، الغدیر، ج۵، ص۱۶۶، به نقل از حاکم در المستدرک، ج۱، ص۳۷۵.
  3. امینی، الغدیر، ج۵، ص۱۶۶، به نقل از حاکم در المستدرک، ج۱، ص۳۷۵.
  4. امینی، الغدیر، ج۵، ص۱۶۶، به نقل از حاکم در المستدرک، ج۱، ص۳۷۵.
  5. رکنی، محمد مهدی، شوق دیدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۱۹، به نقل از مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۴۴۱.
  6. رکنی، محمد مهدی، شوق دیدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۱۹، به نقل از مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۴۴۱.
  7. میبدی، رشید الدین، کشف الاسرار وعده الابرار، ج۱، ص۶۲۶.
  8. کامل الزیارات، ص۱۲۶؛ و ر.ک. شوشتری، خصائص الحسینیه، قم، انتشارات نبی الزهرا.