روش‌های تفسیری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '| شاخه فرعی۱ = فهم و تفسیر قرآن' به '| شاخه فرعی۱ = تفسیر')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'مستند یا مستنداتی که مفسران در فهم و تفسیر آیات [[قرآن]] از آن بهره گرفته‌اند، «روش تفسیر»، نامیده می‌شود.


در تفسیر [[قرآن]] روش‌های مختلفی از جمله [[تفسیر قرآن به قرآن]]، [[تفسیر روایی]]، [[تفسیر عقلی]] و [[تفسیر علمی]] به کار رفته است. مستند و يا مستنداتي كه مفسّران در فهم و تفسير آيات [[قرآن]] از آن بهره گرفته‌اند، «روش تفسیر»، نامیده می‌شود. نوع نگرش مفسر هم در تفسیر مؤثر است، که تفسیر مطابق پیشینه و توانایی نویسنده، و گرایش او نگارش شده است. نگرش‌هایی چون فلسفی و کلامی از این قبیل هستند. روش و نگرش در تفسیر قرآن کاربردی جداگانه داشته و شناخت این موضوع می‌تواند کمک شایانی در فهم محتوای تفسیر داشته باشد.
نوع نگرش مفسر هم در تفسیر مؤثر است، که تفسیر مطابق پیشینه و توانایی نویسنده و گرایش او نگارش شده است. نگرش‌هایی چون فلسفی و کلامی از این قبیل هستند. روش و نگرش در تفسیر قرآن کاربردی جداگانه داشته و شناخت این موضوع می‌تواند کمک شایانی در فهم محتوای تفسیر داشته باشد.
 
''روش‌های تفسیری''' متنوعی در تفسیر [[قرآن]] به کار رفته است، از جمله [[تفسیر قرآن به قرآن]]، [[تفسیر روایی]]، [[تفسیر عقلی]] و [[تفسیر علمی]].


== تفسیر قرآن به قرآن ==
== تفسیر قرآن به قرآن ==
{{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}}
{{اصلی|تفسیر قرآن به قرآن}}
مقصود اين است كه هر آيه‌اي به كمك و استعانت از آيات ديگر تفسير شود، زيرا برخي آيات مبين آيات ديگر است. اين شيوه‌، برگرفته از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در تفسير آيات مي‌باشد.
مقصود از تفسیر قرآن به قرآن این است که هر آیه‌ای به کمک و استعانت از آیات دیگر تفسیر شود، زیرا برخی آیات مبین آیات دیگر است. این شیوه، برگرفته از [[پیامبر(ص)]] و [[امامان معصوم(ع)]] در تفسیر آیات است. [[حضرت علی(ع)]] فرمودند: {{متن عربی|كِتَابُ اللَّهِ … يَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ يَشْهَدُ بَعْضُهُ عَلَى بَعْضٍ|ترجمه=كتاب خدا … برخی از آن براي برخي ديگر گويا و برخی از آن برای بعض ديگر گواه است.}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.</ref> این شیوه از تفسیر، از متقن‌ترین شیوه‌های تفسیری است. علمایی هم‌چون [[علامه طباطبایی(ره)]]، [[تفسیر المیزان]] را به همین شیوه به رشته تحریر درآورده است.
 
[[حضرت علي(ع)]] فرمودند: {{عربی|كتاب الله... ينطلق بعضه ببعض و يشهد بعضه علي بعض|ترجمه=كتاب خدا... برخي از آن براي برخي ديگر گويا و برخي از آن براي بعض ديگر گواه است}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.</ref>
 
اين شيوه از تفسير، از متقن‌ترين شيوه‌های تفسیری است. علمايي هم چون [[علامه طباطبايي(ره)]]، [[تفسير الميزان]] را به همین شيوه به رشته تحرير در آورده است.


== تفسیر روایی ==
== تفسیر روایی ==
{{اصلی|تفسیر روایی}}
{{اصلی|تفسیر روایی}}
تفسير قرآن کریم به روايات و سنّت [[معصومين(ع)]] تفسيري است كه از آن به تفسير «روايي» نيز ياد مي‌شود. [[خدا]]، پيامبر(ص) را مفسّر آيات دانسته و فرموده است:{{قرآن|وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ|ترجمه=ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم، تا آن چه را به سوي مردم نازل شده است براي آنان روشن سازي|سوره=نحل|آیه=۴۴}}
تفسیر قرآن کریم با روایات و سنت [[معصومین(ع)]] تفسیری است که از آن به تفسیر «روایی» یاد می‌شود. [[خدا]]، پیامبر(ص) را مفسر آیات دانسته و فرموده است:{{قرآن|وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ|ترجمه=ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را به سوی مردم نازل شده است برای آنان روشن سازی|سوره=نحل|آیه=۴۴}}


با توجّه به نزديكي زماني صحابه و تابعين با پيامبر(ص)، تفسيري كه آن‌ها ارائه داده‌اند، مورد توجّه مفسّران به خصوص [[اهل سنت]] واقع شده است. مقصود از استناد تفسير به روايات، روايات با سند صحيح و با دلالت قطعي است نه روايات ضعيف. تفسیر نور الثقلين، یکی از تفاسیر روایی می‌باشد.
با توجه به نزدیکی زمانی [[صحابه]] و [[تابعین]] با پیامبر(ص)، تفسیری که آن‌ها ارائه داده‌اند، مورد توجه مفسران به خصوص [[اهل سنت]] واقع شده است. مقصود از استناد تفسیر به روایات، روایات با سند صحیح و با دلالت قطعی است نه روایات ضعیف. [[تفسیر نور الثقلین]]، نمونه‌ای از تفاسیر روایی است.


== روش تفسیر اجتهادی ==
== روش تفسیر اجتهادی ==
{{اصلی|تفسیر اجتهادی}}
{{اصلی|تفسیر اجتهادی}}
بعد از عصر پیامبر(ص) و تأکیدات ایشان و اهل بیت(ع)، نسبت به جایگاه عقل در فهم دین، تفسیر اجتهادی و عقلی قوت گرفت و مفسران به این روش گرایش پیدا کردند. انواع تفسیر اجتهادی در زیر معرفی می‌شود:
بعد از عصر پیامبر(ص) و تأکیدات ایشان و [[اهل بیت(ع)]]، نسبت به [[جایگاه عقل]] در [[فهم دین]]، [[تفسیر اجتهادی]] و عقلی قوت گرفت و مفسران به این روش گرایش پیدا کردند.
 
'''انواع تفسیر اجتهادی:'''
 
* '''تفسیر ادبی'''؛ گروهی از مفسران با گرایش به مباحث ادبی و نحوی به تفسیر اجتهادی قرآن می‌پردازند. در چنین تفسیرهایی به واژگان لغات زبان عرب، الفاظ با کمک از صرف و نحو و … اهمیّت فوق‌العاده‌ای داده می‌شود. مانند [[تفسیر جوامع الجامع]]، [[فضل بن حسن طبرسی]].
 
* '''تفسیر بلاغی و بیانی'''؛ مفسران در این روش، به جنبه بلاغی  کلمات قرآن، اهتمام بیشتری دارند و به [[اجتهاد]] در تفسیر مرکبات قرآن با کمک [[علم معانی و بیان]] می‌پردازند. مانند:[[تفسیر کشاف]] اثر [[زمخشری]].
 
* '''تفسیر لغوی'''؛ اهتمام غالب مفسران در تفسیرهای لغوی بر شناخت و اجتهاد در لغات، ریشه و اشتقاق و شکل و تغییرات آن‌ها است. مانند: [[تفسیر مفردات الفاظ قرآن کریم]]، [[راغب اصفهانی]].
 
* '''تفسیر فقهی'''؛ در تفسیرهای فقهی، همت و اجتهاد بیشتر مفسران، بر شناخت و دریافت [[احکام فقهی]] الهی و [[احکام فرعی]] از [[آیات قرآن]] است که حدود پانصد آیه در قرآن کریم جزء [[آیات الاحکام]] و [[فقه القرآن]] شمرده شده است. مانند [[تفسیر کنز العرفان فی فقه القرآن]]؛ اثر [[فاضل مقداد]].
 
* '''تفسیر کلامی'''؛ مفسران با سبک و [[گرایش کلامی]]، به تفسیر آیات پرداخته‌اند و بیشتر آیاتی را که بیانگر [[عقاید مسلمانان]]، اعم از [[توحید]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[معاد]] و … است، با اعتقادات قطعی و عقلی، تفسیر کرده‌اند. مانند: [[تفسیر الفرقان]]، اثر [[شیخ محمد صادق تهرانی]].
 
* '''تفسیر فلسفی'''؛ در تفسیر فلسفی از [[اصول و قواعد فلسفی]] برای ادراک مفاهیم و مقاصد قرآن کریم، کمک گرفته می‌شود و از شیوه [[استدلال]] بهره می‌گیرند. مانند: [[تفسیر القرآن الکریم]]، اثر [[صدر الدین شیرازی]] معروف به [[صدر المتألهین]].
 
* '''تفسیر عرفانی:''' گروهی از مفسران با گرایش عرفانی، باطنی، به تفسیر قرآن کریم می‌پردازند مانند [[تفسیر شاه نعمت الله ولی]]، اثر [[نعمت الله کرمانی]].
 
* '''تفسیر موضوعی'''؛ منظور از تفسیر موضوعی، آن است که آیات مختلفی که درباره یک موضوع در سراسر قرآن در حوادث و فرصت‌های مختلف نازل شده است، جمع‌آوری و جمع‌بندی شده تا از مجموع آن، نظر قرآن درباره آن موضوع روشن گردد، مانند: [[منشور جاوید]]، اثر [[آیت الله جعفر سبحانی]].


* '''تفسیر ادبی''': گروهي از مفسّران با گرايش به مباحث ادبي و نحوي به تفسير اجتهادي قرآن مي‌پردازند. در چنين تفسيرهايي به واژگان لغات زبان عرب، الفاظ با كمك از صرف و نحو و ... اهميّت فوق العاده‌اي داده مي‌شود. مانند [[تفسير جوامع الجامع]]، [[فضل بن حسن طبرسي]].
* '''تفسیر علمی و تجربی'''؛ یکی از تفسیرهای اجتهادی [[تفسیر علمی و تجربی]] است که گسترش آن از رویکردهای جدید در مباحث تفسیری است. از نگاه مفسران این روش، قرآن متعرض نکات علمی و تجربی شده است و با گذشت زمان و رشد تکنولوژی بیشتر مشخص می‌شود. مانند [[الجواهر فی تفسیر القرآن]]، اثر [[شیخ منطاوی]].
* '''تفسير بلاغي و بياني:''' مفسّران در تفسيرهاي بلاغي و بياني، به جنبه بلاغي عبارات و كلمات قرآن، اهتمام بيشتري دارند و به اجتهاد در تفسير مركبات قرآن با كمك علم معاني و بيان مي‌پردازند. مانند:‌تفسير کشاف اثر زمخشري.
* '''تفسير لغوي:''' اهتمام غالب مفسّران در تفسيرهاي لغوي بر شناخت و اجتهاد در لغات، ريشه و اشتقاق و شكل و تغييرات آن‌ها است. مانند: تفسير مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهاني.
* '''تفسير فقهي:''' در تفسيرهاي فقهي، همّت و اجتهاد بيشتر مفسران، بر شناخت و دريافت احكام فقهي الهي و احكام فرعي از آيات قرآن است كه حدود پانصد آيه در قرآن کریم جزء [[آيات الاحكام]] و فقه القرآن شمرده شده است. مانند تفسير كنز العرفان في فقه القرآن؛ اثر فاضل مقداد.
* '''تفسير كلامي:''' مفسّران با سبك و گرايش كلامي، به تفسير آيات پرداخته‌اند و بيشتر آياتي كه بيانگر عقايد مسلمانان، اعمّ از [[توحيد]]، [[عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[‌معاد]] و... است، با اعتقادات قطعی و عقلی، تفسیر کرده‌اند. مانند: تفسير الفرقان، اثر شيخ محمد صادق تهراني.
* '''تفسير فلسفي:''' در تفسير فلسفي از اصول و قواعد فلسفي براي ادراك مفاهيم و مقاصد قرآن کریم، كمك گرفته مي‌شود و از شيوه ي استدلال بهره مي‌گيرند. مانند: تفسير القرآن الكريم، اثر صدر الدين شيرازي معروف به صدر المتألهين.
* '''تفسير عرفاني:''' گروهي از مفسّران با سبك و گرايش عرفاني، باطني، به تفسير قرآن کریم مي‌پردازند مانند تفسير شاه نعمت الله، اثر نعمت الله كرماني.
* '''تفسير ترتيبي:''' گروهي از مفسّران با گرايشي اجتهادي به تفسير ترتيبي مي‌پردازند كه جنبه‌هاي اخلاقي و هدايتي قرآن کریم با استفاده از روايات اهميّت مي‌دهند: مانند تفسير من وحي القرآن، اثر سيد محمد حسين فضل الله.
* '''تفسير اجتماعي:''' تفسير اجتماعي حاصل رويكرد مفسّران دوران جديد است. آن‌ها اهتمام خود را براي حل مشكلات اجتماعي در پرداختن به آيات مي‌دانند، مانند: منشور جاويد، اثر جعفر سبحاني.
* '''تفسير علمي و تجربي:''' يكي از تفسيرهاي اجتهادي تفسير علمي و تجربي است كه گسترش آن از رويكردهاي جديد در مباحث تفسيري است. از نگاه آن‌ها قرآن، متعرّض نكات علمي و تجربي شده است و با گذشت زمان و رشد تكنولوژي بيشتر مشخص مي‌شود. مانند الجواهر في تفسير القرآن، اثر شيخ منطاوي.


== روش تفسیر جامع ==
== روش تفسیر جامع ==
تفسيرهاي جامع شامل تفسيرهايي است كه مفسّر از دو روش روايي و اجتهادي در تفسير خود استفاده كرده است و به تمام ابعاد اعمّ از ادبي، كلامي، فلسفي و فقهي ... پرداخته‌اند. مانند: تفسير نمونه، اثر آيت الله ناصر مكارم شيرازي و تفسير الميزان، اثرعلّامه طباطبايي.<ref>ر.ك: مؤدب، سيد رضا، روش‌هاي تفسير قرآن، قم، چ ۱، ۱۳۸۰؛ بابايي، علي اكبر و ديگران، روش شناسي تفسير قرآن، تهران: انتشارات سمت، ۱۳۷۹؛ و زنجاني، عميد، مباني و روش‌هاي تفسير قرآن تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چ ۱، ۱۳۶۶.</ref>
تفسیرهای جامع شامل تفسیرهایی است که مفسر از چند روش در تفسیر خود استفاده کرده است و به تمام ابعاد اعم از ادبی، کلامی، فلسفی و فقهی … پرداخته‌اند. مانند: [[تفسیر نمونه]]، اثر [[آیت الله ناصر مکارم شیرازی]] و تفسیر المیزان، اثر علامه طباطبایی.<ref>مؤدب، سید رضا، روش‌های تفسیر قرآن، قم، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. بابایی، علی اکبر و دیگران، روش‌شناسی تفسیر قرآن، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۹ش. زنجانی، عمید، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.</ref>


== گرایش‌های تفسیری ==
== گرایش‌های تفسیری ==
گرایش‌های تفسیری و به تعبیر بعضی اتجاهات و اهتمامات تفسیری، مواردی است که بسته به قوه و توانایی، فرد به یک سمت گرایش پیدا می‌کند. برای نمونه کسی که عالم در علم کلام است، گرایش تفسیر کلامی به قرآن دارد. بین روش‌های تفسیری و گرایش‌های تفسیری، باید تفاوت قائل شد. گاهی مفسّر با روشِ تفسیرِ قرآن به قرآن، یا روش قرآن به حدیث و ... وارد می‌شود؛ اما گرایش فلسفی، یا [[کلامی کلام|کلامی]] یا اجتماعی یا [[اخلاقی اخلاق|اخلاقی]] را دنبال می‌کند.
گرایش‌های تفسیری و به تعبیر بعضی اتجاهات و اهتمامات تفسیری، مواردی است که بسته به قوه و توانایی، فرد به یک سمت گرایش پیدا می‌کند. برای نمونه کسی که عالم در [[علم کلام]] است، گرایش تفسیر کلامی به قرآن دارد. بین روش‌های تفسیری و گرایش‌های تفسیری، باید تفاوت قائل شد. گاهی مفسر با روش تفسیر قرآن به قرآن، یا [[روش قرآن به حدیث]] و وارد می‌شود؛ اما گرایش فلسفی، یا [[کلامی کلام|کلامی]] یا [[اخلاقی اخلاق|اخلاقی]] را دنبال می‌کند.


مرحوم [[علامه طباطبایی]] که روش ایشان تفسیر قرآن به قرآن است، درباره نقص سایر روش‌های تفسیری می‌فرماید: «تمام روش‌های تفسیری در این نقیصه مشترک‌اند که نتایج بحث‌های علمی یا فلسفی و غیر آن از خارج از قرآن گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل می‌شود؛ لذا تفسیر آن‌ها سر از تطبیق بیرون آورده است؛ از همین جهت، بسیاری از حقایق قرآن را مجاز جلوه داده، و آیات را تأویل کرده‌اند؛ لازمه این تفسیرها این است که قرآنی که خود را {{قرآن|هُدیً لِلْعالَمینَ|ترجمه=هدایتی است برای عالمیان}} و {{قرآن|نُورٌ مٌبینٌ}} و {{قرآن|تِبْیانٌ کُلِ شَیْءٍ}} معرفی می‌کند، از جای دیگر روشنی بگیرد و محتاج چیزی دیگر باشد.<ref>محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۹.</ref>
[[علامه طباطبایی]] که روش ایشان تفسیر قرآن به قرآن است، درباره نقص سایر روش‌های تفسیری می‌فرماید: «تمام روش‌های تفسیری در این نقیصه مشترک‌اند که نتایج بحث‌های علمی یا فلسفی و غیر آن از خارج از قرآن گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل می‌شود؛ لذا تفسیر آن‌ها سر از تطبیق بیرون آورده است؛ از همین جهت، بسیاری از حقایق قرآن را مجاز جلوه داده و آیات را تأویل کرده‌اند؛ لازمه این تفسیرها این است که قرآنی که خود را {{قرآن|هُدیً لِلْعالَمینَ|ترجمه=هدایتی است برای عالمیان}} و {{قرآن|نُورٌ مٌبینٌ}} و {{قرآن|تِبْیانٌ کُلِ شَیْءٍ}} معرفی می‌کند، از جای دیگر روشنی بگیرد و محتاج چیزی دیگر باشد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ = تفسیر
  | شاخه فرعی۱ = تفسیر
  | شاخه فرعی۲ =روش‌های تفسیر
  | شاخه فرعی۲ = روش‌ها و مبانی تفسیری
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
خط ۵۸: خط ۶۶:
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۵۷


سؤال

روش‌های تفسیری چیست؟ آیا تفاوتی با بحث گرایش‌های تفسیری دارد؟


'مستند یا مستنداتی که مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن از آن بهره گرفته‌اند، «روش تفسیر»، نامیده می‌شود.

نوع نگرش مفسر هم در تفسیر مؤثر است، که تفسیر مطابق پیشینه و توانایی نویسنده و گرایش او نگارش شده است. نگرش‌هایی چون فلسفی و کلامی از این قبیل هستند. روش و نگرش در تفسیر قرآن کاربردی جداگانه داشته و شناخت این موضوع می‌تواند کمک شایانی در فهم محتوای تفسیر داشته باشد.

روش‌های تفسیری' متنوعی در تفسیر قرآن به کار رفته است، از جمله تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر عقلی و تفسیر علمی.

تفسیر قرآن به قرآن

مقصود از تفسیر قرآن به قرآن این است که هر آیه‌ای به کمک و استعانت از آیات دیگر تفسیر شود، زیرا برخی آیات مبین آیات دیگر است. این شیوه، برگرفته از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در تفسیر آیات است. حضرت علی(ع) فرمودند: «كِتَابُ اللَّهِ … يَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ يَشْهَدُ بَعْضُهُ عَلَى بَعْضٍ؛ كتاب خدا … برخی از آن براي برخي ديگر گويا و برخی از آن برای بعض ديگر گواه است.»[۱] این شیوه از تفسیر، از متقن‌ترین شیوه‌های تفسیری است. علمایی هم‌چون علامه طباطبایی(ره)، تفسیر المیزان را به همین شیوه به رشته تحریر درآورده است.

تفسیر روایی

تفسیر قرآن کریم با روایات و سنت معصومین(ع) تفسیری است که از آن به تفسیر «روایی» یاد می‌شود. خدا، پیامبر(ص) را مفسر آیات دانسته و فرموده است:﴿وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ؛ ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم، تا آنچه را به سوی مردم نازل شده است برای آنان روشن سازی(نحل:۴۴)

با توجه به نزدیکی زمانی صحابه و تابعین با پیامبر(ص)، تفسیری که آن‌ها ارائه داده‌اند، مورد توجه مفسران به خصوص اهل سنت واقع شده است. مقصود از استناد تفسیر به روایات، روایات با سند صحیح و با دلالت قطعی است نه روایات ضعیف. تفسیر نور الثقلین، نمونه‌ای از تفاسیر روایی است.

روش تفسیر اجتهادی

بعد از عصر پیامبر(ص) و تأکیدات ایشان و اهل بیت(ع)، نسبت به جایگاه عقل در فهم دین، تفسیر اجتهادی و عقلی قوت گرفت و مفسران به این روش گرایش پیدا کردند.

انواع تفسیر اجتهادی:

  • تفسیر ادبی؛ گروهی از مفسران با گرایش به مباحث ادبی و نحوی به تفسیر اجتهادی قرآن می‌پردازند. در چنین تفسیرهایی به واژگان لغات زبان عرب، الفاظ با کمک از صرف و نحو و … اهمیّت فوق‌العاده‌ای داده می‌شود. مانند تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن طبرسی.
  • تفسیر موضوعی؛ منظور از تفسیر موضوعی، آن است که آیات مختلفی که درباره یک موضوع در سراسر قرآن در حوادث و فرصت‌های مختلف نازل شده است، جمع‌آوری و جمع‌بندی شده تا از مجموع آن، نظر قرآن درباره آن موضوع روشن گردد، مانند: منشور جاوید، اثر آیت الله جعفر سبحانی.
  • تفسیر علمی و تجربی؛ یکی از تفسیرهای اجتهادی تفسیر علمی و تجربی است که گسترش آن از رویکردهای جدید در مباحث تفسیری است. از نگاه مفسران این روش، قرآن متعرض نکات علمی و تجربی شده است و با گذشت زمان و رشد تکنولوژی بیشتر مشخص می‌شود. مانند الجواهر فی تفسیر القرآن، اثر شیخ منطاوی.

روش تفسیر جامع

تفسیرهای جامع شامل تفسیرهایی است که مفسر از چند روش در تفسیر خود استفاده کرده است و به تمام ابعاد اعم از ادبی، کلامی، فلسفی و فقهی … پرداخته‌اند. مانند: تفسیر نمونه، اثر آیت الله ناصر مکارم شیرازی و تفسیر المیزان، اثر علامه طباطبایی.[۲]

گرایش‌های تفسیری

گرایش‌های تفسیری و به تعبیر بعضی اتجاهات و اهتمامات تفسیری، مواردی است که بسته به قوه و توانایی، فرد به یک سمت گرایش پیدا می‌کند. برای نمونه کسی که عالم در علم کلام است، گرایش تفسیر کلامی به قرآن دارد. بین روش‌های تفسیری و گرایش‌های تفسیری، باید تفاوت قائل شد. گاهی مفسر با روش تفسیر قرآن به قرآن، یا روش قرآن به حدیث و … وارد می‌شود؛ اما گرایش فلسفی، یا کلامی یا اخلاقی را دنبال می‌کند.

علامه طباطبایی که روش ایشان تفسیر قرآن به قرآن است، درباره نقص سایر روش‌های تفسیری می‌فرماید: «تمام روش‌های تفسیری در این نقیصه مشترک‌اند که نتایج بحث‌های علمی یا فلسفی و غیر آن از خارج از قرآن گرفته شده و بر مضمون آیات تحمیل می‌شود؛ لذا تفسیر آن‌ها سر از تطبیق بیرون آورده است؛ از همین جهت، بسیاری از حقایق قرآن را مجاز جلوه داده و آیات را تأویل کرده‌اند؛ لازمه این تفسیرها این است که قرآنی که خود را ﴿هُدیً لِلْعالَمینَ؛ هدایتی است برای عالمیان و ﴿نُورٌ مٌبینٌ و ﴿تِبْیانٌ کُلِ شَیْءٍ معرفی می‌کند، از جای دیگر روشنی بگیرد و محتاج چیزی دیگر باشد.[۳]

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.
  2. مؤدب، سید رضا، روش‌های تفسیر قرآن، قم، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. بابایی، علی اکبر و دیگران، روش‌شناسی تفسیر قرآن، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۹ش. زنجانی، عمید، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  3. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۹.