رنج کودکان و عدل الهی

از ویکی پاسخ
سؤال

رنجی که یک کودک معصوم می کشد. چگونه با عدالت خداوند سازگار است؟


نظام این عالم مادّی، نظام سبب و مسبب است.[۱] در منابع اسلامی آمده: «ابی الله ان یجری الامور الاّ باسبابها»[۲] یعنی خداوند إبا دارد که امور را جز با اسباب‌شان انجام دهد، دلیل این مطلب آن است که اگر خداوند متعال مستقیما در نظام عالم و شرور و رنج های عالم تصرّف نماید منتهی به جبر می شویم، در حالی که خداوند انسان را مختار آفریده و جبر با اختیار منافات دارد.

حال اگر پدر و مادر یکسری امور را قبل از انعقاد نطفه کودک رعایت نکنند کودک نارس و ناقص الخلقه به دنیا می آید و خداوند این نظام سببی و مسببّی عالم را تغییر نمی دهد تا جبر لازم نیاید. همچنین اگر کودکی مورد تجاوز قرار گیرد، رنج آن کودک از ناحیه‌ی متجاوزین و مستند به سوء استفاده آن افراد شرور است. و هیچ گاه خداوند متعال به این اعمال راضی نیست و بلکه مبغوض خداوند است.[۳]

شرها، رنج‌ها و مصائب این دنیا لازمه عالم مادی است و طبق نظام علّی و معلولی است؛ آتش همواره علت سوختگی است و نمی‌شود گفت که آنجا که به سود من هست باید از منافع آن بهره‌مند شوم و اثر آن که سوزاندن و حرارت است عمل بکند و اما آنجا که آتش به خانه و یا بدن من اصابت می‌کند این تأثیر را نکند و خانه و بدن من را نسوزاند. پس در این عالم مادی همه امور طبق نظام اسباب و مسببی به پیش می روند. هم چنین افعال و امور خوب یا بدی هم که از انسان ها صادر می‌شود اینها به اختیار و اراده آنها است و خداوند نمی خواهد انسان در انجام کارهایش مجبور باشد تا انسان های خوب و نیکوکار از گنهکار و فاسق و مشرک از هم تفکیک شوند لذا نباید از خدا توقع داشته باشیم که جلوی عمل بد و طغیان گنهکاران و کفر کافران و قتل و قاتلان را بگیرد چرا که در این صورت جلوی اراده و اختیار آدمی گرفته می‌شود و انسان ها مجبور می شوند و این نظام آفرینش انسان و هدف خلقت آدمی لغو و بی معنا می‌شود.

اما باید توجه داشت که خداوند در مقابل رنج‌هایی که افراد بی‌گناه مثل کودکان از طرف انسان های شرور متحمّل می شوند، به آنها «عوض» می‌دهد. و از عوض، به عنوان پاداش استحقاقی نام برده شده. لذا در مورد کودک مدّ نظر شما، خداوند متعال، در جهان آخرت، عوض و نفع و پاداشی می‌دهد که تمام درد و رنج کودک در دنیا را جبران نماید.[۴]



مطالعه بیشتر

۱ـ درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۶.

۲ـ آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح یزدی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج۲، ۱۳۶۵.

منابع

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۴۲۴.
  2. - بحار الانوار،مجلسی، ج ۲، ص ۹۰.
  3. درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، ص۱۷۲.
  4. ر.ک: ترجمه کشف المراد، شیروانی، علی، قم، انتشارات دارالعلم، ج۱، ص۱۸۶.