رنج کودکان و عدل الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه داشت:
نظام این عالم مادّی، نظام سبب و مسبب است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۴۲۴.</ref> در منابع اسلامی آمده: «ابی الله ان یجری الامور الاّ باسبابها»<ref>- بحار الانوار،مجلسی، ج ۲، ص ۹۰.</ref> یعنی [[خداوند]] إبا دارد که امور را جز با اسباب‌شان انجام دهد، دلیل این مطلب آن است که اگر خداوند متعال مستقیما در نظام عالم و شرور و رنج های عالم تصرّف نماید منتهی به جبر می شویم، در حالی که خداوند انسان را مختار آفریده و جبر با اختیار منافات دارد.


الف. شرور و رنجها به دو بخش تکويني (طبيعي) و اخلاقی تقسيم می‌شود:
حال اگر پدر و مادر یکسری امور را قبل از انعقاد نطفه کودک رعایت نکنند کودک نارس و ناقص الخلقه به دنیا می آید و خداوند  این نظام سببی و مسببّی عالم را تغییر نمی دهد تا جبر لازم نیاید. همچنین اگر کودکی مورد تجاوز قرار گیرد، رنج آن کودک از ناحیه‌ی متجاوزین و مستند به سوء استفاده آن افراد شرور است. و هیچ گاه خداوند متعال به این اعمال راضی نیست و بلکه مبغوض خداوند است.<ref>درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، ص۱۷۲.</ref>


* شرور و رنج هاي تکويني يا طبيعي در اختيار انسان نيستند مثل زلزله و سيل و غيره.
شرها، رنج‌ها و مصائب این دنیا لازمه عالم مادی است و طبق نظام علّی و معلولی است؛ آتش همواره علت سوختگی است و نمی‌شود گفت که آنجا که به سود من هست باید از منافع آن بهره‌مند شوم و اثر آن که سوزاندن و حرارت است عمل بکند و اما آنجا که آتش به خانه و یا بدن من اصابت می‌کند این تأثیر را نکند و خانه و بدن من را نسوزاند. پس در این عالم مادی همه امور طبق نظام اسباب و مسببی به پیش می روند. هم چنین افعال و امور خوب یا بدی هم که از انسان ها صادر می‌شود اینها به اختیار و اراده آنها است و خداوند نمی خواهد انسان در انجام کارهایش مجبور باشد تا انسان های خوب و نیکوکار از گنهکار و فاسق و مشرک از هم تفکیک شوند لذا نباید از خدا توقع داشته باشیم که جلوی عمل بد و طغیان گنهکاران و کفر کافران و قتل و قاتلان را بگیرد چرا که در این صورت جلوی اراده و اختیار آدمی گرفته می‌شود و انسان ها مجبور می شوند و این نظام آفرینش انسان و هدف خلقت آدمی لغو و بی معنا می‌شود.


* شرور و رنج هاي اخلاقي که مستند به اختيار انسان هستند و اين اختيار انسان است که باعث استحقاق ثواب و پاداش و يا عذاب خداوند مي شود.
اما باید توجه داشت که خداوند در مقابل رنج‌هایی که افراد بی‌گناه مثل کودکان از طرف انسان های شرور متحمّل می شوند، به آنها «عوض» می‌دهد. و از عوض، به عنوان پاداش استحقاقی نام برده شده. لذا در مورد کودک مدّ نظر شما، خداوند متعال، در جهان آخرت، عوض و نفع و پاداشی می‌دهد که تمام درد و رنج کودک در دنیا را جبران نماید.<ref>ر.ک: ترجمه کشف المراد، شیروانی، علی، قم، انتشارات دارالعلم، ج۱، ص۱۸۶.</ref>
 
ب. نظام اين عالم مادّي، نظام سبب و مسبب است.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش فلسفه، ج۱، ص۴۲۴.</ref> در منابع اسلامي آمده: «ابي الله ان يجري الامور الاّ باسبابها»<ref>- بحار الانوار،مجلسي، ج ۲، ص ۹۰.</ref> يعني خداوند متعال ابا دارد که امور را جز با اسبابشان انجام دهد (خداوند امور را از طريق اسبابش انجام مي دهد)، و دليل اين مطلب آن است که اگر خداوند متعال مستقيما در نظام عالم و شرور و رنج هاي عالم تصرّف نمايد منتهي به جبر مي شويم، در حالي که خداوند انسان را مختار آفريده و جبر با اختيار منافات دارد.
 
حال اگر پدر و مادر يکسري امور را قبل از انعقاد نطفه کودک رعايت نکنند کودک نارس و ناقص الخلقه به دنيا مي آيد و خداوند  اين نظام سببي و مسببّي عالم را تغییر نمی دهد تا جبر لازم نيايد. همچنین اگر کودکی مورد تجاوز قرار گیرد، رنج آن کودک از ناحیه ی متجاوزین و مستند به سوء اختيار آن افراد شرور است. و هيچ گاه خداوند متعال به اين اعمال راضي نيست و بلکه مبغوض خداوند است.<ref>درآمدي بر کلام جديد، هادي صادقي، ص۱۷۲.</ref>
 
در نهایت باید گفت که شرها، رنج ها و مصائب اين دنيا لازمه عالم مادي است و طبق نظام علّي و معلولي است؛ آتش همواره علت سوختگي است و نمي شود گفت که آنجا که به سود من هست بايد از منافع آن بهره مند شوم و اثر آن که سوزاندن و حرارت است عمل بکند و اما آنجا که آتش به خانه و يا بدن من اصابت مي کند اين تأثير را نکند و خانه و بدن من را نسوزاند. پس در اين عالم مادي همه امور طبق نظام اسباب و مسببي به پيش مي روند. هم چنين افعال و امور خوب يا بدي هم که از انسان ها صادر مي شود اينها به اختيار و اراده آنها است و خداوند نمي خواهد انسان در انجام کارهايش مجبور باشد تا انسان هاي خوب و نيکوکار از گنهکار و فاسق و مشرک از هم تفکيک شوند لذا نبايد از خدا توقع داشته باشيم که جلوي عمل بد و طغيان گنهکاران و کفر کافران و قتل و قاتلان را بگيرد چرا که در اين صورت جلوي اراده و اختيار آدمي گرفته مي شود و انسان ها مجبور مي شوند و اين نظام آفرينش انسان و هدف خلقت آدمي لغو و بي معنا مي شود.
 
اما باید توجه داشت که خداوند مهربان در مقابل رنج هايي که افراد بي گناه مثل کودکان از طرف انسان هاي شرور متحمّل مي شوند، به آنها «عوض» مي دهد. و از عوض، به عنوان پاداش استحقاقي نام برده شده. لذا در مورد کودک مدّ نظر شما، خداوند متعال، در جهان آخرت، عوض و نفع و پاداشي مي دهد که تمام درد و رنج کودک در دنيا را جبران نمايد.<ref>ر.ک: ترجمه کشف المراد، شيرواني، علي، قم، انتشارات دارالعلم، ج۱، ص۱۸۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۳۳: خط ۲۵:


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
۱ـ درآمدي بر کلام جديد، هادي صادقي، قم، کتاب طه، ۱۳۸۶.
۱ـ درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۶.


۲ـ آموزش فلسفه، محمد تقي مصباح يزدي، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، ج۲، ۱۳۶۵.
۲ـ آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح یزدی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج۲، ۱۳۶۵.


==منابع==
==منابع==
خط ۴۴: خط ۳۶:
  | تیترها = -
  | تیترها = -
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =  
  | نمایه =  
  | نمایه =  

نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۴

سؤال

رنجی که یک کودک معصوم می کشد. چگونه با عدالت خداوند سازگار است؟


نظام این عالم مادّی، نظام سبب و مسبب است.[۱] در منابع اسلامی آمده: «ابی الله ان یجری الامور الاّ باسبابها»[۲] یعنی خداوند إبا دارد که امور را جز با اسباب‌شان انجام دهد، دلیل این مطلب آن است که اگر خداوند متعال مستقیما در نظام عالم و شرور و رنج های عالم تصرّف نماید منتهی به جبر می شویم، در حالی که خداوند انسان را مختار آفریده و جبر با اختیار منافات دارد.

حال اگر پدر و مادر یکسری امور را قبل از انعقاد نطفه کودک رعایت نکنند کودک نارس و ناقص الخلقه به دنیا می آید و خداوند این نظام سببی و مسببّی عالم را تغییر نمی دهد تا جبر لازم نیاید. همچنین اگر کودکی مورد تجاوز قرار گیرد، رنج آن کودک از ناحیه‌ی متجاوزین و مستند به سوء استفاده آن افراد شرور است. و هیچ گاه خداوند متعال به این اعمال راضی نیست و بلکه مبغوض خداوند است.[۳]

شرها، رنج‌ها و مصائب این دنیا لازمه عالم مادی است و طبق نظام علّی و معلولی است؛ آتش همواره علت سوختگی است و نمی‌شود گفت که آنجا که به سود من هست باید از منافع آن بهره‌مند شوم و اثر آن که سوزاندن و حرارت است عمل بکند و اما آنجا که آتش به خانه و یا بدن من اصابت می‌کند این تأثیر را نکند و خانه و بدن من را نسوزاند. پس در این عالم مادی همه امور طبق نظام اسباب و مسببی به پیش می روند. هم چنین افعال و امور خوب یا بدی هم که از انسان ها صادر می‌شود اینها به اختیار و اراده آنها است و خداوند نمی خواهد انسان در انجام کارهایش مجبور باشد تا انسان های خوب و نیکوکار از گنهکار و فاسق و مشرک از هم تفکیک شوند لذا نباید از خدا توقع داشته باشیم که جلوی عمل بد و طغیان گنهکاران و کفر کافران و قتل و قاتلان را بگیرد چرا که در این صورت جلوی اراده و اختیار آدمی گرفته می‌شود و انسان ها مجبور می شوند و این نظام آفرینش انسان و هدف خلقت آدمی لغو و بی معنا می‌شود.

اما باید توجه داشت که خداوند در مقابل رنج‌هایی که افراد بی‌گناه مثل کودکان از طرف انسان های شرور متحمّل می شوند، به آنها «عوض» می‌دهد. و از عوض، به عنوان پاداش استحقاقی نام برده شده. لذا در مورد کودک مدّ نظر شما، خداوند متعال، در جهان آخرت، عوض و نفع و پاداشی می‌دهد که تمام درد و رنج کودک در دنیا را جبران نماید.[۴]



مطالعه بیشتر

۱ـ درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، قم، کتاب طه، ۱۳۸۶.

۲ـ آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح یزدی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج۲، ۱۳۶۵.

منابع

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۴۲۴.
  2. - بحار الانوار،مجلسی، ج ۲، ص ۹۰.
  3. درآمدی بر کلام جدید، هادی صادقی، ص۱۷۲.
  4. ر.ک: ترجمه کشف المراد، شیروانی، علی، قم، انتشارات دارالعلم، ج۱، ص۱۸۶.