دلیل نامگذاری دختر پیامبر(ص) به فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) چیست؟ آیا قبل از حضرت فاطمه(س) افرادی با این نام وجود داشته‌اند؟ اگر وجود داشته‌اند چگونه ممکن است دلیل نامگذاری او و زنان پیش از وی متفاوت باشد؟{{پایان سوال}}
در حدیث است که از آن رو نام فاطمه را فاطمه نهادند که آتش جهنم بر او حرام شد؛ ولی این دلیل زمانی درست است که قبل از او نام فاطمه بر کسی نهاده نشده باشد.
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


فاطمه یعنی بریده شده از بدی‌ها یا از آتش و … و در روایات بسیاری به وجه تسمیه ایشان اشاره شده است منتها وجود افرادی قبل از ایشان به نام فاطمه مشکلی را ایجاد نمی‌کند چرا که این شخصیت حضرت فاطمه است که باعث بیان چنین فضایلی برای اسم فاطمه شده است نه اینکه نام فاطمه موجب ایجاد فضایل شده باشد.
'''دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س)''' این دانسته شده که او «بریده شده از آتش»<ref name=":0" /> و «جدا شده از بدی‌ها»<ref name=":1" /> است. قبل از [[حضرت فاطمه(س)]] نیز افرادی با این نام وجود داشته‌اند؛ اما هیچ‌کدام شایستگی چنین معنایی را نداشته‌اند. این شخص است که به اسم خود معنا می‌دهد نه اینکه اسم، موجب ایجاد شخصیتی در فرد بشود. حضرت فاطمه(س) به دلیل شایستگی‌هایی که داشت صاحب این نام با این معانی شد.  


== معنای لغوی فاطمه ==
واژه فاطمه از «فطم» به معنی بریدن و جدا شدن گرفته شده است و به معنای «بریده شده» و «جدا شده»‌ دانسته شده است.<ref>فیومی، احمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، دار الهجره، ۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۴۷۷.</ref> دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) در منابع روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] ذکر شده، که برخی از آنها چنین‌اند:
فاطمه وصفی است، از مصدر فطْم، به معنی بریدن و قطع کردن و جدا شدن. فاطمه بر وزن اسم فاعل معنی مفعولی می‌دهد، به معنی بریده شده و جدا شده.<ref>فیومی، احمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، دار الهجره، ۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۴۷۷.</ref>


دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) در منابع روایی شیعه و سنی ذکر شده که برخی از آنها چنین‌اند:
* '''بریده شده از آتش''': بر اساس روایتی از [[پیامبر(ص)]] فاطمه(س) به این نام، نامگذاری شد چون خود و شیعیانش از آتش [[دوزخ]] بریده شده‌اند.<ref name=":0">ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>


* '''بریده شده از آتش''': بر اساس روایتی از پیامبر(ص) فاطمه به این نام، نامگذاری شد چون خود و شیعیانش از آتش دوزخ بریده شده‌اند.<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>
* '''اشتقاق از اسم فاطر''': بر پایه حدیثی، خدا اسم فاطمه را از اسم [[فاطر]] (یکی از اسم‌های خودش) مشتق کرد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص۱۵.</ref>


* '''اشتقاق از اسم فاطر''': بر پایه حدیثی، خدا اسم فاطمه را از اسم فاطر (یکی از اسم‌های خودش) مشتق کرد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص۱۵.</ref>
* '''جدا شده از جهل و پلیدی''':‌ در روایتی از [[امام باقر(ع)]] دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س)، این دانسته شده که خدا او را از جهل و پلیدی جدا کرد.<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>


* '''جدا شده از جهل و پلیدی''':‌ در روایتی از امام باقر(ع) دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س)، این دانسته شده که خدا او را از جهل و پلیدی جدا کرد.<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>
* '''بریده شده از بدی‌ها''': در حدیثی علت نامگذاری او، بریده بودن او از بدی‌ها دانسته شده است.<ref name=":1">ابن بابویه، محمد، آمالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۵۹۲.</ref>
 
* '''بریده شده از بدی‌ها''': در حدیثی علت نامگذاری او، بریده بودن او از بدی‌ها دانسته شده است.<ref>ابن بابویه، محمد، آمالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۵۹۲.</ref>
 
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به خاطر معرفت نسبت به ذات اقدس احدیت و عبادت و بندگی خالصانه به این مقام و منزلت راه یافته است، نه به خاطر این که دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا مادر حسنین یا همسر امام علی «ع» است، چرا که پیامبر دختران دیگر و امیرالمؤمنین «ع» زنان دیگر داشته‌اند و برخی زنان دیگر، مادر دیگر امامان بوده‌اند؛ ولی هیچ‌یک به مقامی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رسیده است، نرسیده‌اند. پس بر اثر شایستگی شخصی که در وجودش بود، به این مرتبه معنوی رسید و اینکه آیا قبل از حضرت زهرا (سلام الله علیها) آیا کسی بدین نام وجود داشته است یا نه، مشکلی را ایجاد نمی‌کند چرا که فضیلت این اسم وابسته به شخصیت حضرت می‌باشد نه اسم و اسم تنها بیانگر مسمای فرد است یعنی اینکه این شخص است که به اسم خود معنا می‌دهد نه اینکه اسم موجب ایجاد شخصیتی در فرد بشود. بله افراد دیگری قبل از حضرت زهرا (سلام الله علیها) نام‌شان فاطمه بوده است اما هیچ‌کدام از آنها لیاقت داشتن چنین معنایی را نداشته‌اند.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۳

سؤال
دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) چیست؟ آیا قبل از حضرت فاطمه(س) افرادی با این نام وجود داشته‌اند؟ اگر وجود داشته‌اند چگونه ممکن است دلیل نامگذاری او و زنان پیش از وی متفاوت باشد؟


دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) این دانسته شده که او «بریده شده از آتش»[۱] و «جدا شده از بدی‌ها»[۲] است. قبل از حضرت فاطمه(س) نیز افرادی با این نام وجود داشته‌اند؛ اما هیچ‌کدام شایستگی چنین معنایی را نداشته‌اند. این شخص است که به اسم خود معنا می‌دهد نه اینکه اسم، موجب ایجاد شخصیتی در فرد بشود. حضرت فاطمه(س) به دلیل شایستگی‌هایی که داشت صاحب این نام با این معانی شد.

واژه فاطمه از «فطم» به معنی بریدن و جدا شدن گرفته شده است و به معنای «بریده شده» و «جدا شده»‌ دانسته شده است.[۳] دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) در منابع روایی شیعه و سنی ذکر شده، که برخی از آنها چنین‌اند:

  • بریده شده از آتش: بر اساس روایتی از پیامبر(ص) فاطمه(س) به این نام، نامگذاری شد چون خود و شیعیانش از آتش دوزخ بریده شده‌اند.[۱]
  • اشتقاق از اسم فاطر: بر پایه حدیثی، خدا اسم فاطمه را از اسم فاطر (یکی از اسم‌های خودش) مشتق کرد.[۴]
  • جدا شده از جهل و پلیدی:‌ در روایتی از امام باقر(ع) دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س)، این دانسته شده که خدا او را از جهل و پلیدی جدا کرد.[۵]
  • بریده شده از بدی‌ها: در حدیثی علت نامگذاری او، بریده بودن او از بدی‌ها دانسته شده است.[۲]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ابن بابویه، محمد، آمالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۵۹۲.
  3. فیومی، احمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، دار الهجره، ۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۴۷۷.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص۱۵.
  5. ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.