خلق کودکانی که زود می‌میرند: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} چرا خداوند کودکی را که عمرش فقط چند ماه است بوجود می آورد؟...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا خداوند کودکی را که عمرش فقط چند ماه است بوجود می آورد؟
چرا خداوند کودکی را که عمرش فقط چند ماه است بوجود می‌آورد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خداوند متعال، جهان هستي را بر اساس نظام سبب و مسببي خلق نموده است، به اين معني که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جرياني در عالم هستي مستند به سبب و علت خودش باشد. طبق اين نظام و قانون علت و معلول خداوندِ حکيم، خواسته است تا از طريق تزويج بين زن و مرد، امکان بوجود آمدن نسل بشر فراهم گردد. از طرف ديگر قانون علت و معلول مي گويد؛ زماني معلول به وجود مي آيد که تمام اجزاء و شرايط آن فراهم باشد، به عبارت ديگر علتِ آن معلول تامّه شود، در اين صورت معلول ايجاد مي شود.<ref>شيرواني، علي، ترجمه و اضافات بدايه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.</ref>
خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد. طبق این نظام و قانون علت و معلول خداوندِ حکیم، خواسته است تا از طریق تزویج بین زن و مرد، امکان بوجود آمدن نسل بشر فراهم گردد. از طرف دیگر قانون علت و معلول می‌گوید؛ زمانی معلول به وجود می‌آید که تمام اجزاء و شرایط آن فراهم باشد، به عبارت دیگر علتِ آن معلول تامّه شود، در این صورت معلول ایجاد می‌شود.<ref>شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.</ref>


مطلب ديگر اين که چون خداوند، حکيم است و کمال مطلق و خير محض مي باشد، خواهان خير نيز هست، پس فعل و اراده اش طبق حکمت بوده و نظامي که آفريده شده است، هدفمند بوده و خير است،<ref>سبحاني، جعفر، و محمدرضايي، محمد، انديشه اسلامي(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.</ref> هر چند که موانع و تزاحماتي نيز در عالم ماده وجود دارد و لکن اين تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادي است يعني عالم ماده نمي تواند خير محض باشد و هيچ تضاد ناخوشايندي در آن نباشد<ref>مطهري، مرتضي، عدل الهي، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹ـ۱۶۲.</ref> و از طرفي عالم ماده است که زمينه رشد و تعالي انسان را به وجود مي آورد زيرا در مسير اين عالم ماده است که انسان به کمال مي رسد و استعدادهايش شکوفا مي گردد.<ref>انديشه اسلامي(۱)، همان، ص۱۳۲.</ref> خلاصه اگر نظام هستي در کل، ملاحظه شود، نظام احسن و نظام خير است.
مطلب دیگر این که چون خداوند، حکیم است و کمال مطلق و خیر محض می‌باشد، خواهان خیر نیز هست، پس فعل و اراده اش طبق حکمت بوده و نظامی که آفریده شده است، هدفمند بوده و خیر است،<ref>سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.</ref> هر چند که موانع و تزاحماتی نیز در عالم ماده وجود دارد و لکن این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است یعنی عالم ماده نمی‌تواند خیر محض باشد و هیچ تضاد ناخوشایندی در آن نباشد<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.</ref> و از طرفی عالم ماده است که زمینه رشد و تعالی انسان را به وجود می‌آورد زیرا در مسیر این عالم ماده است که انسان به کمال می‌رسد و استعدادهایش شکوفا می‌گردد.<ref>اندیشه اسلامی(۱)، همان، ص۱۳۲.</ref> خلاصه اگر نظام هستی در کل، ملاحظه شود، نظام احسن و نظام خیر است.


حال در مورد سئوال مي گوييم زماني بچه اي به دنيا مي آيد که تمام شرايط فراهم بوده و علّت به دنيا آمدن طفل تامّه شده باشد و اين زماني است که پدر و مادر اراده تزويج کنند و ساير شرايط لازم نيز به وجود آيد، در چنين صورتي که زمينه و شرايط بوجود آمدن بچه اي، آماده گردد، خداوند متعال وجود را به آن طفل افاضه مي فرمايد پس به دنيا آمدن نوزاد و طفل معلول رابطه زن و شوهري و فراهم بودن تمام شرايط آن است که در اين لحظه خداوند وجود را به او افاضه مي نمايد و اين مطابق با قوانين نظام هستي بوده، اشکالي بر آن وارد نيست.
حال در مورد سئوال می‌گوییم زمانی بچه ای به دنیا می‌آید که تمام شرایط فراهم بوده و علّت به دنیا آمدن طفل تامّه شده باشد و این زمانی است که پدر و مادر اراده تزویج کنند و سایر شرایط لازم نیز به وجود آید، در چنین صورتی که زمینه و شرایط بوجود آمدن بچه ای، آماده گردد، خداوند متعال وجود را به آن طفل افاضه می‌فرماید پس به دنیا آمدن نوزاد و طفل معلول رابطه زن و شوهری و فراهم بودن تمام شرایط آن است که در این لحظه خداوند وجود را به او افاضه می‌نماید و این مطابق با قوانین نظام هستی بوده، اشکالی بر آن وارد نیست.


نکته ديگر اين که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همين که طفل به عرصه وجود پا مي گذارد خير است،<ref>خرازي، سيد محسن، بدايه المعارف الالهيه، قم، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> چون گفتيم که اراده خداوند به نظام خير و احسن تعلق گرفته و طفل نيز طبق قوانين اين نظام به دنيا آمده است. از طرف ديگر مرگ نيستي و نابودي نيست، اگر نيستي و عدم بود، جاي سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بين رفت و لکن گفتيم که صرف وجود پيدا کردن خير است.
نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا می‌گذارد خیر است،<ref>خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.</ref> چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است.


مطلب ديگر اين که گفتيم: عالم ماده، عالم تزاحم و تضاد است، لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مريضي ها و مرگ ها و... است. با توجه به اين مطلب طفلي که به دنيا آمده طبق قانون کلي براي رسيدن به کمال آفريده شده است ولي چون عالم ماده جاي تضادها و موانع است، در مواردي اين طفل قبل از رسيدن به مرحله رشد و تکامل زندگي اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پيدا مي کند. مثلاً در اثر کوتاهي والدين و سرپرستان در نگهداري او، و يا امکان دارد پدر و مادر تمام تلاش خود را هم در اين زمينه کرده اند ولي وجود مريضي ها و بلاها و تصادفات و... باعث مرگ طفل مي شود، در اينجا هم مي گوييم اشکالي نيست زيرا همه اين اتفاقات و جريانات بر اساس قوانين عالم ماده روي مي دهد و چيزي خارج از اين قوانين هستي نبوده است. پس هم تولد طفل و هم مرگ او مطابق قانون حاکم بر عالم بوده است، و اين که اين موجود در راه رسيدن به هدف وجودي خويش مواجه با مانعي شده، نمي توان گفت که بي هدف و بدون دليل خلق شده است.<ref>ترجمه و اضافات بدايه الحکمه، همان، ص۱۸۲ـ۱۸۹.</ref>
مطلب دیگر این که گفتیم: عالم ماده، عالم تزاحم و تضاد است، لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضی‌ها و مرگ‌ها و… است. با توجه به این مطلب طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل زندگی اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا می‌کند. مثلاً در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا امکان دارد پدر و مادر تمام تلاش خود را هم در این زمینه کرده‌اند ولی وجود مریضی‌ها و بلاها و تصادفات و… باعث مرگ طفل می‌شود، در اینجا هم می‌گوییم اشکالی نیست زیرا همه این اتفاقات و جریانات بر اساس قوانین عالم ماده روی می‌دهد و چیزی خارج از این قوانین هستی نبوده است. پس هم تولد طفل و هم مرگ او مطابق قانون حاکم بر عالم بوده است، و این که این موجود در راه رسیدن به هدف وجودی خویش مواجه با مانعی شده، نمی‌توان گفت که بی هدف و بدون دلیل خلق شده است.<ref>ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، همان، ص۱۸۲–۱۸۹.</ref>


نکته ديگر اينکه: در تولد و مرگ اين طفل حکمت هاي ديگري نيز نهفته است، اولاً اين که اين جريان نظير ساير مشکلات و سختي هاي دنيا باعث امتحان و آزمايش افراد و در اينجا والدين و نزديکان طفل مي شود که در صورت   صبر بر آن، به مقامات معنوي و پاداش هاي اخروي و دنيوي نائل مي آيند،<ref>انديشه اسلامي(۱)، همان، ص۱۳۳ـ۱۳۴.</ref> و يا حکمت ديگر اين که والدين طفل در اثر تحمل سختي هاي تولد و مراقبت از او به پاداش مي رسند.
نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمت‌های دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختی‌های دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل می‌شود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداش‌های اخروی و دنیوی نائل می‌آیند،<ref>اندیشه اسلامی(۱)، همان، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref> یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختی‌های تولد و مراقبت از او به پاداش می‌رسند.


مطلب آخر در اين زمينه اينکه در مورد سرنوشت کودک هم امر غير حکيمانه و غير عادلانه اي روي نمي دهد چنان چه در روايات وارد شده که اطفال مؤمنين که از دنيا مي روند در بهشت همراه آنها خواهند بود.<ref>صدوق، محمد بن علي من لايحضره الفقيه، قم، انتشارات جامعه مدرسين، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۹۰، ح۴۷۳۱.</ref>
مطلب آخر در این زمینه اینکه در مورد سرنوشت کودک هم امر غیر حکیمانه و غیرعادلانه ای روی نمی‌دهد چنانچه در روایات وارد شده که اطفال مؤمنین که از دنیا می‌روند در بهشت همراه آنها خواهند بود.<ref>صدوق، محمد بن علی من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۹۰، ح۴۷۳۱.</ref>


خلاصه بحث اين که تولدهايي که در عالم اتفاق مي افتد همه از روي حکمت و قانون کلي نظام هستي است و مرگ ها و ناراحتي ها و سختي ها نيز لازمه عالم مادي است پس در تولد و مرگ اطفال اتفاق بيهوده و غير حکيمانه اي روي نداده و خلقتِ هستي همه اش بر اساس مصلحت و حکمت بوده و هدف والايي را دنبال مي کند.
خلاصه بحث این که تولدهایی که در عالم اتفاق می‌افتد همه از روی حکمت و قانون کلی نظام هستی است و مرگ‌ها و ناراحتی‌ها و سختی‌ها نیز لازمه عالم مادی است پس در تولد و مرگ اطفال اتفاق بیهوده و غیر حکیمانه ای روی نداده و خلقتِ هستی همه اش بر اساس مصلحت و حکمت بوده و هدف والایی را دنبال می‌کند.


در پايان يادآوري مي کنيم که مشکلات، لازمه زندگي مادي است و براي همه انسان ها کم و بيش بنابر مصالح و حکمت هاي آن، وجود داشته است، حتي براي اولياء الهي و انبياء و امامان(ع) ، امتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تري پيش آمده است، آنچه مهم است صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر اين سختي ها است مثلاً همين مساله در مورد پيامبر(ص) نيز اتفاق افتاده است که بنابر نقل روايت، حضرت همسر خود خديجه(س) را اينچنين در آن حادثه، دلداري مي دهند: «... اي خديجه آيا راضي نيستي که روز قيامت به سوي درِ بهشت بيايي در حالي که او (فرزندشان که از دنيا رفته بود) ايستاده باشد و دست تو را بگيرد و تو را وارد بهشت نمايد و در بهترين جاي آن تو را فرود آورد و آن براي هر مؤمني هست، خداوند متعال، حاکم تر و گرامي تر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگيرد، سپس بعد از آن او را عذاب نمايد، ابداً».<ref>کليني، محمد بن يعقوب، الکافي (دوره ۸ جلدي)، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصيبه الولد از فروع کافي.</ref>
در پایان یادآوری می‌کنیم که مشکلات، لازمه زندگی مادی است و برای همه انسان‌ها کم و بیش بنابر مصالح و حکمت‌های آن، وجود داشته است، حتی برای اولیاء الهی و انبیاء و امامان(ع)، امتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تری پیش آمده است، آنچه مهم است صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر این سختی‌ها است مثلاً همین مسئله در مورد پیامبر(ص) نیز اتفاق افتاده است که بنابر نقل روایت، حضرت همسر خود خدیجه(س) را اینچنین در آن حادثه، دلداری می‌دهند: «... ای خدیجه آیا راضی نیستی که روز قیامت به سوی درِ بهشت بیایی در حالی که او (فرزندشان که از دنیا رفته بود) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت نماید و در بهترین جای آن تو را فرود آورد و آن برای هر مؤمنی هست، خداوند متعال، حاکم تر و گرامی تر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگیرد، سپس بعد از آن او را عذاب نماید، ابداً».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (دوره ۸ جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصیبه الولد از فروع کافی.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ مرتضي مطهري، توحيد و مساله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ مرتضی مطهری، توحید و مسئله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.


۲ـ جعفر سبحاني، حسن و قبح، مؤسسه امام صادق، قم، ۱۳۸۲ش.
۲ـ جعفر سبحانی، حسن و قبح، مؤسسه امام صادق، قم، ۱۳۸۲ش.


۳ـ محمد تقي مصباح يزدي، آموزش عقايد، شرکت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۷۹ش، ج۱.
۳ـ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۱.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۲

سؤال

چرا خداوند کودکی را که عمرش فقط چند ماه است بوجود می‌آورد؟

خداوند متعال، جهان هستی را بر اساس نظام سبب و مسببی خلق نموده است، به این معنی که اراده خداوند تعلق گرفته تا هر اتفاق و جریانی در عالم هستی مستند به سبب و علت خودش باشد. طبق این نظام و قانون علت و معلول خداوندِ حکیم، خواسته است تا از طریق تزویج بین زن و مرد، امکان بوجود آمدن نسل بشر فراهم گردد. از طرف دیگر قانون علت و معلول می‌گوید؛ زمانی معلول به وجود می‌آید که تمام اجزاء و شرایط آن فراهم باشد، به عبارت دیگر علتِ آن معلول تامّه شود، در این صورت معلول ایجاد می‌شود.[۱]

مطلب دیگر این که چون خداوند، حکیم است و کمال مطلق و خیر محض می‌باشد، خواهان خیر نیز هست، پس فعل و اراده اش طبق حکمت بوده و نظامی که آفریده شده است، هدفمند بوده و خیر است،[۲] هر چند که موانع و تزاحماتی نیز در عالم ماده وجود دارد و لکن این تضاد و تزاحمات لازمه عالم مادی است یعنی عالم ماده نمی‌تواند خیر محض باشد و هیچ تضاد ناخوشایندی در آن نباشد[۳] و از طرفی عالم ماده است که زمینه رشد و تعالی انسان را به وجود می‌آورد زیرا در مسیر این عالم ماده است که انسان به کمال می‌رسد و استعدادهایش شکوفا می‌گردد.[۴] خلاصه اگر نظام هستی در کل، ملاحظه شود، نظام احسن و نظام خیر است.

حال در مورد سئوال می‌گوییم زمانی بچه ای به دنیا می‌آید که تمام شرایط فراهم بوده و علّت به دنیا آمدن طفل تامّه شده باشد و این زمانی است که پدر و مادر اراده تزویج کنند و سایر شرایط لازم نیز به وجود آید، در چنین صورتی که زمینه و شرایط بوجود آمدن بچه ای، آماده گردد، خداوند متعال وجود را به آن طفل افاضه می‌فرماید پس به دنیا آمدن نوزاد و طفل معلول رابطه زن و شوهری و فراهم بودن تمام شرایط آن است که در این لحظه خداوند وجود را به او افاضه می‌نماید و این مطابق با قوانین نظام هستی بوده، اشکالی بر آن وارد نیست.

نکته دیگر این که صرف اعطاء وجود از طرف خداوند لطف و تفضّل است و همین که طفل به عرصه وجود پا می‌گذارد خیر است،[۵] چون گفتیم که اراده خداوند به نظام خیر و احسن تعلق گرفته و طفل نیز طبق قوانین این نظام به دنیا آمده است. از طرف دیگر مرگ نیستی و نابودی نیست، اگر نیستی و عدم بود، جای سئوال وجود داشت که چرا به وجود آمد و چرا از بین رفت و لکن گفتیم که صرف وجود پیدا کردن خیر است.

مطلب دیگر این که گفتیم: عالم ماده، عالم تزاحم و تضاد است، لازمه عالم ماده بودن مشکلات، بلاها، مریضی‌ها و مرگ‌ها و… است. با توجه به این مطلب طفلی که به دنیا آمده طبق قانون کلی برای رسیدن به کمال آفریده شده است ولی چون عالم ماده جای تضادها و موانع است، در مواردی این طفل قبل از رسیدن به مرحله رشد و تکامل زندگی اش در اثر انواع مشکلات و موانع خاتمه پیدا می‌کند. مثلاً در اثر کوتاهی والدین و سرپرستان در نگهداری او، یا امکان دارد پدر و مادر تمام تلاش خود را هم در این زمینه کرده‌اند ولی وجود مریضی‌ها و بلاها و تصادفات و… باعث مرگ طفل می‌شود، در اینجا هم می‌گوییم اشکالی نیست زیرا همه این اتفاقات و جریانات بر اساس قوانین عالم ماده روی می‌دهد و چیزی خارج از این قوانین هستی نبوده است. پس هم تولد طفل و هم مرگ او مطابق قانون حاکم بر عالم بوده است، و این که این موجود در راه رسیدن به هدف وجودی خویش مواجه با مانعی شده، نمی‌توان گفت که بی هدف و بدون دلیل خلق شده است.[۶]

نکته دیگر اینکه: در تولد و مرگ این طفل حکمت‌های دیگری نیز نهفته است، اولاً این که این جریان نظیر سایر مشکلات و سختی‌های دنیا باعث امتحان و آزمایش افراد و در اینجا والدین و نزدیکان طفل می‌شود که در صورت صبر بر آن، به مقامات معنوی و پاداش‌های اخروی و دنیوی نائل می‌آیند،[۷] یا حکمت دیگر این که والدین طفل در اثر تحمل سختی‌های تولد و مراقبت از او به پاداش می‌رسند.

مطلب آخر در این زمینه اینکه در مورد سرنوشت کودک هم امر غیر حکیمانه و غیرعادلانه ای روی نمی‌دهد چنانچه در روایات وارد شده که اطفال مؤمنین که از دنیا می‌روند در بهشت همراه آنها خواهند بود.[۸]

خلاصه بحث این که تولدهایی که در عالم اتفاق می‌افتد همه از روی حکمت و قانون کلی نظام هستی است و مرگ‌ها و ناراحتی‌ها و سختی‌ها نیز لازمه عالم مادی است پس در تولد و مرگ اطفال اتفاق بیهوده و غیر حکیمانه ای روی نداده و خلقتِ هستی همه اش بر اساس مصلحت و حکمت بوده و هدف والایی را دنبال می‌کند.

در پایان یادآوری می‌کنیم که مشکلات، لازمه زندگی مادی است و برای همه انسان‌ها کم و بیش بنابر مصالح و حکمت‌های آن، وجود داشته است، حتی برای اولیاء الهی و انبیاء و امامان(ع)، امتحانات و مشکلاتِ به مراتب سخت تری پیش آمده است، آنچه مهم است صبر و تحمل و توکل بر خداوند، در برابر این سختی‌ها است مثلاً همین مسئله در مورد پیامبر(ص) نیز اتفاق افتاده است که بنابر نقل روایت، حضرت همسر خود خدیجه(س) را اینچنین در آن حادثه، دلداری می‌دهند: «... ای خدیجه آیا راضی نیستی که روز قیامت به سوی درِ بهشت بیایی در حالی که او (فرزندشان که از دنیا رفته بود) ایستاده باشد و دست تو را بگیرد و تو را وارد بهشت نماید و در بهترین جای آن تو را فرود آورد و آن برای هر مؤمنی هست، خداوند متعال، حاکم تر و گرامی تر از آن است که از مؤمن ثمره قلبش را بگیرد، سپس بعد از آن او را عذاب نماید، ابداً».[۹]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ مرتضی مطهری، توحید و مسئله شرور در مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش، ج۴.

۲ـ جعفر سبحانی، حسن و قبح، مؤسسه امام صادق، قم، ۱۳۸۲ش.

۳ـ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش، ج۱.


منابع

  1. شیروانی، علی، ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، قم، مؤسسه انتشارات دارالعلم، چاپ دهم، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۹.
  2. سبحانی، جعفر، و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی(۱)، قم، دفتر نشر معارف، چاپ چهلم، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۳.
  3. مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران، انتشارات صدرا، چاپ دوم، ۱۳۵۲ش، ص۱۵۹–۱۶۲.
  4. اندیشه اسلامی(۱)، همان، ص۱۳۲.
  5. خرازی، سید محسن، بدایه المعارف الالهیه، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ نهم، ۱۴۲۲ق، ص۱۲۷.
  6. ترجمه و اضافات بدایه الحکمه، همان، ص۱۸۲–۱۸۹.
  7. اندیشه اسلامی(۱)، همان، ص۱۳۳–۱۳۴.
  8. صدوق، محمد بن علی من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۴۹۰، ح۴۷۳۱.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (دوره ۸ جلدی)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، ص۲۱۸، ح۲، باب مصیبه الولد از فروع کافی.