حکومت امام مهدی(ع) بر اساس آیه ۵ سوره قصص

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۴ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

ما شیعیان با استناد به آیه ۵ سوره قصص می‌گوییم که امام زمان(عج) برای مبارزه با ظلم ظهور خواهد کرد در حالی که این آیه اولاً در سوره قصص که به معنی داستان و قصه هست قرار گرفته و داستان در واقع آن واقعه ای است که قبلاً اتفاق افتاده نه اینکه قرار باشد بعداً اتفاق بیافتد، از طرفی آیه دوم این سوره اشاره به داستان موسی و فرعون دارد که در این سوره می‌خواهد بیان شود و بعد از سوره قصص / ۵ ﴿وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ هم اشاره به داستان موسی و فرعون دارد. از طرفی این آیه می‌فرماید: ﴿نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه (یعنی شما را ائمه قرار دادیم). نفرمود نجعله ائمه منظور قرآن آنچه که قابل استنباط است اشاره به گروهی دارد نه یک نفر پس ما شیعیان با توجه به شفاف و به سادگی قابل فهم بودن این آیه چرا آن را به امام زمان نسبت می‌دهیم؟

قرآن کریم در سوره مبارکه قصص آیه ۵ می‌فرماید: ﴿وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ.[۱] اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفین در زمین منت ندهیم و آنها را مشمول مواهب خود نمائیم و آنها را وارثان و پیشوایان روی زمین قرار دهیم.

معنای ظاهری آیه این چنین است؛ فرعون طائفه ای از آنها را تضعیف کرد و ما اراده می‌کنیم که بر آنها منت گذاریم و نعمتی به آن گروه مستضعف بدهیم و آنها را ائمه مقتدا قرار دهیم که دیگران به آنها اقتدا کنند، و آنها وارثان زمین باشند و مکانی برای آنها قرار دهیم که در آن استقرار یابند و مالک آنجا گردند. این آیه ظاهری دارد و باطنی، ظاهر آیه همان است که ذکر شد.[۲]

امّا با دقت در آیه می‌توان نتیجه گرفت چون آیه در شکل فعل مضارع و مستمر بیان شده است، بیان گر یک قانون کلی برای همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعیت هاست و می‌گوید: ما اراده کرده‌ایم که بر مستضعفان منت گذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان حکومت روی زمین قرار دهیم، لذا این آیه هرگز سخن از یک برنامه موضعی و خصوصی که مربوط به قوم بنی اسرائیل بود، نمی‌گوید تا تصور شود تنها به مستضعفان بنی اسرائیل و حکومت فوعونیان اختصاص دارد؛ بلکه این بشارتی است برای همه انسان‌های آزاده و خواهان حکومت الهی و برچیده شدن بساط ظلم و جور.

نمونه ای از تحقق این مشیت الهی، حکومت بنی اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود. نمونه کامل تر آن حکومت پیامبر اکرم(ص) و یارانش بعد از ظهور اسلام بود، حکومت پابرهنه‌ها و تهی دستان با ایمان و مظلومان پاکدل که پیوسته از سوی فراعنه زمان خود مورد تحقیر و استهزاء قرار می‌گرفتند و تحت فشار و ظلم و ستم بودند، نمونه گسترده‌تر آن ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره خاکی به وسیله «مهدی» ارواحنا له فداه است، لذا این آیات از جمله آیاتی است که به روشنی بشارت ظهور چنین حکومتی را نوید می‌دهد.

این در حالی است که اگر به روایات اهل بیت(ع) رجوع کنیم خواهیم دید، روایات زیادی در تفسیر این آیه وجود دارد، که بیان نموده‌اند، این آیه در شأن اهل بیت(ع) خصوص امام زمان(ع) است. از جمله این که امیر المؤمنین علی(ع) فرمودند: دنیا بعد از چموشی و سرکشی به ما روی می‌آورد، همچون شتری که از دادن شیر به دوشنده اش خود داری می‌کند و برای بچه اش نگه می‌دارد، سپس این آیه را تلاوت نمود؛ ﴿وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ….

باز حضرت در حدیث دیگری در تفسیر این آیه فرمودند: این گروه آل محمد(ص) هستند، که خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می‌شود برمی‌انگیزد و به آنها عزت می‌دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می‌کند.

هم چنین امام سجاد(ع) در حدیثی فرمودند: سوگند به کسی که محمد(ص) را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد، نیاکان ما اهل بیت(ع) و پیروانشان به منزله موسی و پیروان او هستند؛ و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان او؛ و سرانجام ما پیروز می‌شویم و آنها نابود می‌گردند و حکومت حق و عدالت از آن ما خواهد بود.[۳]

در نتیجه این آیه ظاهرش بر اساس تفاسیر شیعی هم شامل مستضعفان بنی اسرائیل می‌شود و هم شامل حکومت اهل بیت(ع) و به خصوص وجود نازنین حضرت بقیةالله الاعظم روحی له فداه می‌گردد.

در پایان نیز متذکر می‌شویم، عنوان و اسم سوره نمی‌تواند مطالب آن سوره را قید بزند و لزوماً تمام آیات در رابطه با همان عنوان باشند و استدلال آیات را تحت الشعاع قرار دهد؛ بلکه ممکن است در سوره ای آیاتی نیز موجود باشد که ربطی به عنوان اسم و سوره نداشته باشند؛ و ممکن است خداوند سبحان داستانی از اقوام گذشته را بیان کند، سپس در لا به لای آن داستان قانونی کلی و فراگیر را نیز بیان کند، که هم بر آن داستان تطبیق داشته باشد و هم بر غیر آن، این مسئله نه اشکال عقلائی دارد و نه اشکال بلاغی و ادبی.

در نتیجه با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان گفت خداوند منان و متعال در میان سوره قصص و نقل داستان امت‌های پیشین نویدی و وعده ای نیز به آینده بشریت و مظلومان و مستضعفان داده آنها را امیدوار ساخته است.

امّا این که چرا ضمیر «فجعلهم» جمع آورده شده است، زیرا از لحاظ ظاهر کلام مرجع ضمیر همان‌طور که بیان شد، «طائفه» در آیه قبل است و می‌بایست جمع آورده شود؛ و طبق تفسیر، باز مرجع ضمیر «اهل بیت» و امامان معصوم(ع) است و آنها ائمه و وارثان اصلی زمین می‌گردند و تردیدی نیست که حکومت امام زمان حاکمیت همه ائمه می‌باشد.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی، ج۷.

۲ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ذیل آیه، ج۱۶.


منابع

  1. قصص / ۵.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۵.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپخانه مدرسه امیر المؤمنین علی(ع)، ۱۳۶۳ش، ج۱۶، ص۱۷ و ۱۸.