|
|
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۴: |
خط ۴: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| انجام دادن مداوم تکالیف دینی و برخی از اعمال عبادی در اسلام بویژه نماز، به تمرین در دوران کودکی نیاز دارد، تا پس از طی مراحل رشد جسمانی و رسیدن به حد بلوغ، در برگزاری آن احساس سنگینی و مسامحت بیجا به وجود نیاید و احیاناً به ترک آن منجر نشود. | | انجام دادن مداوم تکالیف دینی و برخی از اعمال عبادی در اسلام به ویژه نماز، به تمرین در دوران کودکی نیاز دارد، تا پس از طی مراحل رشد جسمانی و رسیدن به حد بلوغ، در برگزاری آن احساس سنگینی بیجا به وجود نیاید و به ترک آن منجر نشود. هرچند روایاتی وجود دارد که حضور کودکان در مسجد را منع میکند، در مقابل روایاتی هم تشویق به حضور کودکان در مسجد میکند. سیره [[پیامبر(ص)]] هم چنین بوده که هنگام حضور ایشان در مسجد، کودکان هم حضور داشتند و ایشان منعی نمیکردند. |
|
| |
|
| در روایتی از امام صادق (علیه السلام) به نقل از پدر بزرگوارش، چنین نقل شده است: حضرت امام زین العابدین علیه السلام همواره بچهها را به برگزاری نماز مغرب و عشاء و ظهر و عصر، فرمان میدادند. به حضرت گفته میشود که بچهها نماز را درغیر وقت آن میخوانند. پس ایشان میفرمایند: آن بهتر از این است که در وقتش بخوابند.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص ۱۹.</ref> | | == روایات بر جواز حضور کودکان در مساجد == |
| | در مقابل حدیث عدم جواز حضور کودکان در [[جایگاه و فضیلت مسجد|مسجد]]، روایاتی وجود دارد که اصحاب، بچههای خود را به مسجد میآوردند. نه تنها بچههای سه چهارساله بلکه زنان اصحاب با بچههای شیرخوار خود در [[نماز جماعت|نمازهای جماعت]] حاضر میشدند. [[رسول خدا(ص)|پیامبر رحمت(ص)]] حتی در یک مورد بر آنان یا بر والدین آنان نهیب نزده یا به آوردن بچههایشان به مسجد اعتراض نکرده است. برعکس، عکسالعملهایی که حاکی از تشویق و رضایت است، از جانب پیامبر(ص) مشاهده میشد. |
|
| |
|
| مراد امام این است که آنان تکلیفی دراین خصوص ندارند بلکه منظور عادت وتمرین دادن آنان به نماز و رفع احساس سنگینی نسبت به نماز است.
| | '''الف)''' ابن عمر درباره پیامبر(ص) چنین میگوید: رسول خدا(ص) را دیدم که در منبر برای مردم سخنرانی میکرد، [[امام حسن(ع)]] در خروج از مسجد پایش لیز خورد و به زمین افتاد. حضرت از منبر پایین آمد تا او را بگیرد. مردم او را گرفتند و به ایشان دادند. حضرت(ص) فرمود: {{متن عربی|خدا شیطان را بکشد. واقعاً فرزند موجب آزمایش است. به خدا قسم، هیچ متوجه پایین آمدن از منبر نشدم تا اینکه او به من رسانده شد.}}<ref>متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، بیروت، الشرکةالمتحدةللتوزیع، ج۱۶، ص ۲۸۹.</ref> |
|
| |
|
| اکنون بجاست این سئوال مطرح شود: با توجه به اهمیت تربیت کودکان، اسلام درقبال مسجد روی کودکان چه دیدگاهی دارد؟
| | '''ب)''' گاهی پیغمبر(ص) درحال سجده بودند که امام حسن(ع) میآمدند و بر پشت پیامبر(ص) مینشستند. پیغمبر(ص) به همان حال میماندند و سجده را طول میدادند. <ref name=":0">شریف قرشی، باقر، زندگانی حسن بن علی، ترجمه: فخرالدین حجازی، چاپ دوم، ج۱، ص ۶۸.</ref> |
|
| |
|
| درجواب این سئوال، باید گفت که درنگاهی به احادیث و روایات وارده با پاسخهای دوگانه ای مواجه میشویم:
| | '''ج)''' شبی پیامبر(ص) نماز عشاء میگذاشتند و سجدهای بسیار طولانی به جا آورند. پس از پایان نماز، علت را از ایشان پرسیدند، پیامبر(ص) فرمودند: {{متن عربی|پسرم حسن بر پشتم سوار بود، و ناراحت بودم که پیادهاش کنم.}}<ref name=":0"/> |
|
| |
|
| == ۱) احادیثی که ورود کودکان را به مسجد مکروه میشمارد ==
| | '''د)''' ابوقتاده انصاری روایتی را که حاکی از نهایت توجه پیامبر(ص) به کودکان در وسط نماز است که شاید غیرمنتظره بنماید. او میگوید: همانا رسول خدا(ص)، نوه خود امامه دختر زینب را در بغل میگرفتند و هنگام سجده، او را زمین میگذاشتند و در قیام، او را برمیداشتند.<ref>عبدالباقی، محمد فواد، اللولو و المرجان، بیروت ،دارالفکر، ج۱، ص۱۰۹.</ref> |
| حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: جنبوامساجدکم مجانینکم وصبیانکم؛ از مساجدتان دیوانگان و کودکان خود رادورنگه دارید.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص ۲۳۰.</ref>
| |
|
| |
|
| البته، شماری از علما و اهل سنت از این حدیث حکم عدم جواز ورود کودک را به مسجد استنباط کرده و بدان فتوی دادهاند. قابسی از مالک نقل میکند: اگر کودک درسنین بازی و شیطنت است، من ورود او را به مسجد جایز نمیدانم.
| | '''هـ)''' [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{متن عربی|روزی رسول خدا(ص) با مردم نماز میگزاردند که دو رکعت آخر را سبکتر کردند. پس از اتمام نماز، مردم گفتند: یا رسولالله! آیا اتفاقی در نماز روی داد، فرمودند: چطور مگر؟ گفتند: دو رکعت آخر را سبک برگزار کردید. فرمود: آیا صدای گریه بچه را نشنیدید؟!}}<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۴۸، باب حق الاولاد، حدیث۴.</ref> |
|
| |
|
| == ۲) احادیثی که دلیل برجواز حضور کودکان درمسجد، و تشویق بدان امراست ==
| | '''و)''' رسول خدا(ص) میفرماید: {{متن عربی|من به نماز میایستم و میخواهم تا آن را طولانی سازم. پس، گریه کودکی را میشنوم و چون خوش نمیدارم که بر مادر او سختگیری کنم، نماز را سبک برگزار میکنم.}}<ref>بلاغی پیامبر رحمت، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد، ص۲۳.</ref> |
| اما درمقابل این حدیث ما در مآخذ دینی شاهدیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب، بچههای خود را به مسجد میآوردند. نه تنها بچههای سه چهارساله بلکه زنان اصحاب با بچههای شیرخوار خود در نمازهای جماعت حاضر میشدند و این روایات نشان نمیدهند که پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) حتی دریک مورد برآنان یا بر والدین آنان نهیب زده یا به آوردن بچههای شان به مسجد اعتراض کرده باشند. بلکه برعکس، عکس العملهایی که حاکی از تشویق و رضایت است، ازجانب آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده میشد.
| |
|
| |
|
| == روایات برجواز حضور کودکان در مساجد ==
| | '''ی)''' در حدیثی چگونگی شرکت کودکان در صفوف جماعت، بیان شده است که نشان از جایز بودن اصل حضور کودکان در مسجد میباشد. جابر نقل میکند: از [[امام باقر(ع)]] درباره کودکانی که در نماز واجب حضور مییابند، پرسیدم؟ حضرت فرمود: {{متن عربی|آنان را در آخر صفهای جماعت با هم نگذارید، بلکه جداگانه در بین بزرگسالان پراکنده سازید.}}<ref>طباطبائی بروجردی، جامع احادیث الشیعه، قم، ۱۳۶۹، ج۶، ص ۴۵۹.</ref> |
| الف) ابن عمر درباره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم که درمنبر برای مدم سخنرانی میکردند امام حسن علیه السلام درخروج از مسجد پایش لیز خورد وبه زمین افتاد. حضرت از منبر پایین آمد تا او رابگیرد. مردم او را گرفتند و به ایشان دادند. حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: خدا شیطان را بکشد. واقعاً فرزند موجب آزمایش است. به خدا قسم، هیچ متوجه پایین آمدن از منبر نشدم تااینکه او به من رسانده شد.<ref>کنزالعمال، ج۱۶، ص ۲۸۹</ref>
| |
|
| |
|
| ب) گاهی، پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم درحال سجده بودند، که امام حسن (علیه السلام) میآمدند و برپشت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مینشستند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به همان حال میماندند و سجده را طول میدادند.<ref>شریف قرشی، زندگانی حسن بن علی علیه السلام، ج۱، ص ۶۸.</ref>
| | == روایت بر عدم جواز حضور کودکان در مساجد == |
| | [[رسول اکرم(ص)]] میفرماید: {{متن عربی|جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ مَجَانِينَكُمْ وَ صِبْيَانَكُمْ|ترجمه=دیوانگان و کودکان خود را از مساجدتان دور نگه دارید.}} |
| | <ref name=":1">ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفريات (الأشعثيات)، تهران، مکتبه النینوی الحدیثیه، چاپ: اول، بى تا، ص۵۱.</ref> |
|
| |
|
| ج) شبی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز عشاء میگذاشتند و سجده ای بسیار دراز به جاآورند. پس از پایان نماز، علت را ازایشان پرسیدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: پسرم حسن برپشتم سوار بود، و ناراحت بودم که پیاده اش کنم.<ref>شریف قرشی، زندگانی حسن به علی(ع)، ج۱، ص ۶۸.</ref>
| | شماری از علما از این حدیث حکم عدم جواز ورود کودک را به مسجد استنباط کرده و بدان فتوا دادهاند. قابسی از مالک نقل میکند: اگر کودک در سنین بازی و شیطنت است، من ورود او را به مسجد جایز نمیدانم.<ref>داغ،محمد و دیگران، تاریخ تعلیم وتربیت دراسلام، ترجمه: علىاصغر کوشافر، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۶۹ش، ص۱۲۳.</ref> |
| | |
| د) ابوقتاده انصاری روایتی که حاکی ازنهایت توجه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به کودکان دراثنای نماز است، نقل میکند که شاید برای ما غیرمنتظره بنماید. اوچنین میگوید:؛ همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، نوه خود امامه دختر زینب را دربغل میگرفتند و هنگام سجده، او را زمین میگذاشتند و در قیام، او را برمیداشتند.<ref>عبدالباقی، اللولو و المرجان، ج۱، ص۱۰۹.</ref>
| |
| | |
| هـ) دو روایت دیگر که برحضور کودکان شیرخوار و خردسال در مسجد دلالت میکند، جالب توجه است. صاحب مستدرک الوسائل، ازکتاب عدهالداعی چنین نقل میکند: روزی رسول خدا(ص) بامردم نمازمی گزاردند که دو رکعت آخر را سبکتر کردند. پس ازاتمام نماز، مردم گفتند: یارسول الله، متوجه سبک کردن نمازشدیم. آیااتفاقی در نماز روی داد، فرمودند: چطور مگر؟ گفتند: دورکعت آخر را سبک برگزار کردید. فرمودند: آیا صدای گریه بچه را نشنیدید؟ و درحدیث دیگری هست که فرمودند: ترسیدم فکر پدرش بدان مشغول شود.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ج۶، ص ۵۰۳</ref>
| |
| | |
| و) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درحدیث دیگری نیز میفرمایند: من به نماز میایستم و میخواهم تا آن را طولانی سازم. پس، گریه کودکی را میشنوم. وچون خوش نمیدارم که برمادر او سختگیری کنم، نماز را سبک برگزارمی کنم.<ref>بلاغی پیامبر رحمت، ص۲۳.</ref>
| |
| | |
| ز) درحدیث دیگری ضمن دلالت برحضور کودکان درمساجد چگونگی شرکت آنان درصفوف جماعت، بدین گونه بیان شده است: جابر نقل میکند که امام باقر (علیه السلام) درباره کودکانی که درنماز واجب حضور مییابند پرسیدم؟
| |
| | |
| حضرت فرمودند:آنان را در آخر صفهای جماعت باهم نگذارید، بلکه جداگانه دربین بزرگ سالان پراکندهسازید.<ref>طباطبائی بروجردی، جامع احادیث الشیعه، ج۶، ص ۴۵۹</ref>
| |
|
| |
|
| == جمعبندی == | | == جمعبندی == |
| باتوجه به احادیث و روایاتی که یادآور شدیم، اگر جمعبندی صحیحی به عمل نیاید شاید این شبهه ایجاد شودکه احادیث مشمول نوعی تناقض گویی شدهاند، درحالی که به هیچ وجه چنین نیست. صدور احادیثی از قبیل: «جنبوا مساجدکم مجانینکم وصبیانکم …» نشان میدهد که این حدیث شریف، کودکانی را درنظر دارد که درحرکات خود و درشیطنت و شلوغ کاری بسان دیوانگان عمل مینمایند و درصورت حضور درمسجد، موجب آلودگی یا ایجاد بی نظمی غیرمتعارف درمسجد میشوند. این احتمال هم وجود دارد که درجامعه آن روز باتوجه به شرایط و عدم امکاناتی از قبیل پوشاک مناسب بچه، حضور کودکان چه بسا موجب آلودگی مسجد و حاضران درمسجد میشد. | | باتوجه به احادیث، اگر جمعبندی صحیحی به عمل نیاید شاید این شبهه ایجاد شود که احادیث مشمول نوعی تناقضگویی شدهاند، درحالی که به هیچ وجه چنین نیست. صدور احادیثی از قبیل: {{متن عربی|جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ مَجَانِينَكُمْ وَ صِبْيَانَكُمْ}} <ref name=":1"/> نشان میدهد که این حدیث، کودکانی را در نظر دارد که در حرکات خود و در شیطنت و شلوغکاری بسان دیوانگان عمل میکنند و در صورت حضور در مسجد، موجب آلودگی یا ایجاد بی نظمی غیرمتعارف در مسجد میشوند. این احتمال هم وجود دارد که در جامعه آن روز با توجه به شرایط و عدم امکاناتی از قبیل پوشاک مناسب بچه، حضور کودکان چه بسا موجب آلودگی مسجد و حاضران در مسجد میشد. |
| | |
| طبق نظرفقیه بزرگوار شهید ثانی (ره): «مراد کودکانی است که به طهارت آنان اعتمادی نیست یا اینکه خوب و بد را تشخیص نمیدهند اما بچه ممیزی که طهارت او مورد وثوق است و خودش نیز برنمازها مواظبت مینماید، کراهیتی برآن متوجه نیست بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرین دادهمچنانکه لازم است برای نماز تمرین وعادت داده شود»<ref>عاملی، الروضهالبهیه، ج۱، ص ۹۶</ref>
| |
| | |
| آیت الله شهید مطهری، دریکی از گفتارهای خود در توضیح آیه:{{قرآن|وامر اهلک بالصلاهو اصطبر علیها}}<ref>طه / ۵۵.</ref>اهلت را به نماز دستور بده و برنماز صبرکن» چنین بیان میکند:
| |
| | |
| ..... بچه هاا را ازکودکی باید به نمازتمرین داد… بچه را باید درمحیط مشوق نماز خواندن برد. این به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد نمازخواندن جمع را نبیند به این کار تشویق نمیشود. چون اصلاً حضور درجمع مشوق انسان است آدم بزرگ هم وقتی خودش را درجمع اهل عبادت میبیند روح عبادت بیشتری پیدا میکند بچه که دیگربیشتر تحت تأثیر است … باید با بچههای خودمان، برنامه مسجد رفتن داشته باشیم، تا بچه هابا مساجد ومعابد آشنا بشوند. ماخودمان ازبچگی با مساجد ومعابد آشنا بودیم در این اوضاع و احوال امروز چقدر به مسجد میرویم که بچههای ما که هفت ساله شدهاند به دبستان وبعد به دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتهاند ولی اصلاً پایشان به مساجد نرسیده است بروند؟ خوب اینها قهراً از مساجد فراری میشوند حالا، ممکن است بگویید وضع مساجد خراب است کثیف است یا مثلاً یک روضه خوان میآید و حرف چنان و چنین میزند. آنها را هم وظیفه داریم که درست بکنیم وظیفه که دریکجا تمام نمی شودوضع مساجد خودمان را هم باید اصلاح بکنیم.<ref>مطهری، گفتارهای معنوی، ص۹۴</ref>
| |
| | |
| ازطرفی دیگر باید به نکته ظریف توجه داشت که منع بچه از مسجد، با منع مادر او ازمسجد نیز ارتباط تنگاتنگی دار، مادران که معمولاً مسئولیت پرستاری و تربیت فرزندان را بیشتر از پدران به عهده دارند درمراعات چنین امری، سالیانی را محکوم به خانه نشینی و محرومیت از مساجد الهی خواهند بود. مادران بااین فرض باید به جرم مادربودن و پرستاری حداقل سه فرزند ،۱۰ تا ۱۲ سال از حضور درپایگاههای عظیم فکری ومعنوای اجتناب کنند، و درنهایت به آموختههای بیات خانه پدری و آموزشهای فراموش شده و منسوخ دوران تحصیلی قناعت نمایند. بدیهی است چنین برداشتی درحوزه خدامحوری و علم مداری اسلامی جایگاهی ندارد و با نص صریح دینی مغایر است.
| |
|
| |
|
| این نکته را هم باید اضافه کرد که هیچ وقت، احتمال شلوغ کاری و شیطنت از جانب کودکان دور از انتظار نیست ودرصورت حضوردرمساجد دربهم زدن آرامش آن مقداری دخیل خواهند بود. اما از باب «الاهم فالاهم» و نتیجه عادت پذیری کودک، باید آن را تحمل کرد و درطراحی مساجد برای آنان نیز جایگاهی را متناسب با روحیه کودکی در نظر گرفت.
| | [[شهید ثانی]] میفرماید: «مراد کودکانی است که به طهارت آنان اعتمادی نیست یا اینکه خوب و بد را تشخیص نمیدهند اما بچه ممیزی که طهارت او مورد وثوق است و خودش نیز بر نمازها مواظبت مینماید، کراهتی بر آن متوجه نیست بلکه سزاوار است او را به آمدن مسجد تمرین داد همچنان که لازم است برای نماز تمرین و عادت داده شود»<ref>عاملی، زینالدین بن علی، روض الجنان في شرح ارشاد الأذهان، قم، مؤسسة آل البيت لإحياء التراث، ص۲۳۶.</ref> |
|
| |
|
| امروزه برای جلب و جذب کودکان و نوجوانان و حتی جوانان به مساجد ازباب: «وجوب مقدمه واجب» باید ساخت مهد کودک، فضای سبز، مجتمعهای ورزشی، تفریحی و برنامهریزی ازسوی متولیان مساجد پیشبینی شود باتوجه به فراگیربودن امور فوق در زندگی روزمره کودکان و جوانان باید مساجد را توسعه داد و متحول کرد.
| | [[شهید مطهری]] میفرماید: بچهها را از کودکی باید به نماز تمرین داد… بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد. این به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد نمازخواندن جمع را نبیند به این کار تشویق نمیشود. چون اصلاً حضور درجمع مشوق انسان است. آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند روح عبادت بیشتری پیدا میکند بچه که دیگر بیشتر تحت تأثیر است… باید با بچههای خودمان، برنامه مسجد رفتن داشته باشیم، تا بچهها با مساجد و معابد آشنا بشوند.<ref>مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، ص۹۴</ref> |
|
| |
|
| ما امروز در دنیایی زندگی میکنیم که دربافت شهری آن، دیگر از خانه باغها بویژه در طبقات پایین ومتوسط جامعه - که طیف مسجدی را هم آنان تشکیل میدهند - خبری نیست. کودک و جوان در یک محاصره آپارتمانی و آپارتمان نمایی به دور از تفریجات لازم محدود شده است؛ لذا شوق بازی در فضای سبز زیبا و دلپذیر و «گلگشت درکنار آبنماهای مسجد» میتواند با بلند شدن نغمه دلکش اذان از مأذنه مساجد، جذبه و اشتیاق آنان ار نسبت به مسجد روی شعله ورکند. حتی چنین روشی، میتواند پدران ومادران را به سوی مسجد بکشاند.
| | منع بچه از مسجد، با منع مادر او از مسجد نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. مادران که مسئولیت پرستاری و تربیت فرزندان را بیشتر از پدران به عهده دارند در مراعات چنین امری، سالیانی را محکوم به خانهنشینی و محرومیت از مساجد الهی خواهند بود. |
|
| |
|
| اساساً معماری سنتی مساجد برچنین ساختاری دلپذیر و دلارایی استواربوده است به طوری که تاریخ مینویسد میراث فرهنگی مینمایاند. متأسفانه با وجود پیشرفتهای معماری و تحولات: اجتماعی، فرهنگی وصنعتی، به صراحت میتوان ادعا کرد که مسجد سازیهای امروز، هیچ تناسبی با آنهمه تحولات نشان نمی دهندو فاقد جاذبههای تبلیغی مطابق با زمان است.
| | امروزه برای جلب و جذب کودکان و نوجوانان و حتی جوانان به مساجد ازباب: «وجوب مقدمه واجب» باید ساخت مهد کودک، فضای سبز، مجتمعهای ورزشی، تفریحی و برنامهریزی از سوی متولیان مساجد پیشبینی شود. با توجه به فراگیربودن امور فوق در زندگی روزمره کودکان و جوانان باید مساجد را توسعه داد و متحول کرد. |
|
| |
|
| مسجد سازی و مسجد داری در دنیای امروز نیازمند دانش فنی و تخصص لازم خود است که متأسفانه تاکنون برنامهریزی دقیقی دراین باره نشده است.
| | <span></span> |
| {{پایان پاسخ}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۶۵: |
خط ۴۶: |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن |
| |شاخه فرعی۱ = مسایل اجتماعی در قرآن | | | شاخه فرعی۱ = مسائل اجتماعی در قرآن |
| |شاخه فرعی۲ = سایر مسایل | | | شاخه فرعی۲ = سایر مسائل |
| |شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | | بازبینی نویسنده = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |