حضرت فاطمه(س)

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۷ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} سؤال: شخصیت و زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را تب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سؤال:

شخصیت و زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را تبیین بفرمایید؟

پاسخ:

انسان‌ همواره‌ به‌ الگو نیاز دارد و برای‌ شکل‌ دادن‌ شخصیت‌ خود نمونه‌ و سرمشق‌ می‌طلبد. این ‌نیاز و طلب‌، ریشه‌ در فطرت‌ انسان دارد. انسان به فطرت خود، كمال دوست و كامل جو است. او به كمال عشق می‌ورزد و در پی آن می‌دود از این روی، هرچه الگو برجسته تر و كامل تر باشد جاذبه بیشتری دارد بنابراین، شکی در این نیست که الگو باید از هر نظر کامل و متعالی باشد تا شایستگی و لیاقت‌ سرمشق بودن و الگوپذیری را داشته باشد تا دیگران را به سوی خود جذب کند. الگوهای جذاب، برای تربیت انسان، یادگیری و شكل دهی رفتار انسان‌ها، نقش اساسی دارد.

معرفی‌ الگوهای‌ ربانی‌ در قرآن‌ کریم پاسخ‌ به‌ ‌همین نیاز انسان‌هاست‌:

«لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه لِمَنْ كانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثیراً؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیكویى بود، براى آنها كه امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏كنند».[۱]

«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَه حَسَنَه فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه؛ براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و كسانى كه با او بودند وجود داشت».[۲]

لَقَدْ كانَ لَكُمْ فیهِمْ أُسْوَه حَسَنَه لِمَنْ كانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ؛ براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه و سرمشق نیكویى بود، براى كسانى كه امید به خدا و روز قیامت دارند».[۳]

حدود الگوگیری از معصومین(علیهم‌السلام) و اولیای الهی

به طور کلی، الگو قرار دادن پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و امامان معصوم(علیهم‌السلام) و بزرگان دین به این معنا نیست که در تمام ریز موضوعات، همه کارها و برنامه‌های جزئی و شخصی و اموری که مناسب شرایط زمانی و مکانی زمان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و امامان معصوم(علیهم‌السلام) بود در این زمان و در زندگی ما نیز دقیقاً اجرا گردد، بلکه باید خطوط کلی، مسائل اساسی و راهکارهای عملی زندگی را از آنها فرا گرفت و از آنها در این راستا الگو گرفت. مثلاً باید از ایمان، توکل، اخلاص، زهد، تقوا، روحیات عالی، استقامت و شکیبایی،‌ هوشیاری، شجاعت، درایت، نظم و نظافت، توجه به خدا، تسلط پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر حوادث و زانو نزدن او در برابر سختی‌ها و مشکلات از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و پیشوایان معصوم(علیهم‌السلام) الگو گرفت ولی نحوه استقامت، نوع هوشیاری، طرز تحمل و پایداری ما دقیقاً لزومی ندارد که عین آن حضرات باشد، بلکه باید متناسب با این زمان و شرایط خاص آن باشد. ضمن این که توانایی و ظرفیت هر فردی را نیز باید در نظر گرفت.

توجه داشته باشید، الگوگیری در یک تقسیم‌بندی کلی بر دو محور «ارزش‌ها» و «روش‌ها» استوار است که ارزش‌ها ثابت است، ولی روش‌ها با توجه به شرایط زمان و مکان و توانایی افراد، مختلف و قابل تغییر است.

در الگوگیری از معصومین(علیهم‌السلام) باید به تفكیك میان قالب و محتوای سیره ها توجه نمود. توضیح اینکه الگوپذیری از معصومین (علیهم‌السلام) به دو صورت می‌تواند انجام شود:

۱. مستقیم

۲. غیر مستقیم.

الگوپذیری مستقیم آن است كه گفتار و رفتار آن بزرگواران را عیناً برنامه و راه و رسم زندگانی خویش قرار دهیم. در بسیاری از موارد گفتاری خاص یا رفتاری مشخص از ایشان با همان شكل و قالب رفتاری می‌تواند اسوه و الگوی ما قرار گیرد. برای نمونه می‌شنویم كه حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) در پس هر نماز واجب ذكر مخصوص داشتند. (۳۴ مرتبه الله اكبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله، ۳۳ مرتبه سبحان الله)؛ ذكری كه دستور آن را به عنوان هدیه‌ای عظیم از پدر بزرگوارشان دریافت كرده بودند و همواره بر آن مداومت می‌ورزیدند و به شیعیان خویش نیز توصیه می‌فرمودند. از این روی ما نیز به آن حضرت اقتدا می‌نماییم و همان ذكر را با همان ترتیب بعد از هر نماز واجب به عنوان با فضیلت ترین تعقیبات نماز می‌گوییم. چنین اقتدایی به آن بزرگوار، الگوپذیری مستقیم خواهد بود.

الگوپذیری غیر مستقیم آن است كه روح و حقیقت گفتار یا كردار آن اسوه های الهی را درك نماییم و با تحلیل و استنباط از سیره علمی و عملی آن بزرگواران، وظیفه خویش را در همه ابعاد زندگانی (فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... ) دریابیم. بسیاری از شكل ها و قالب های رفتاری اسوه ها ویژه همان عصر و زمان خودشان بوده است؛ از این روی منظور از اسوه پذیری از آن رفتارها این نیست كه همان قالب و شكل رفتاری خاص را اقتباس و تقلید كنیم؛ بلكه مطلوب و مقصود این است كه روح و محتوای آن سیره رفتاری را درك نماییم و آن را در شكل ها و كالبد هایی نوین، طبق اقتضای شرایط زمانی و مكانی خویش بدهیم.

برای نمونه در روایات می‌بینیم كه حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت علی (علیه‌السلام) در یك

چهار دیواری كوچك و گلین زندگی می‌كنند. از یك پوست گوسفند، هم برای علف خورِ گوسفند شان و هم رو اندازشان استفاده می‌كنند. حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) چادری از لیف خرما می‌بافد و از آن استفاده می‌كند و ... 

قالب و شكل این گونه رفتارها به هیچ وجه در عصر حاضر قابل تأسی نمی‌باشند؛ اما آن چه ارزشمند و قابل تأسی است ، «حقیقت»، «محتوا» و «روح» این رفتارهاست. اسوه پذیران حقیقی آنانی‌اند كه روح این رفتار ها را درك و اقتباس نمایند و در كالبد زندگی خویش به مانند: روح بی‌اعتنایی به دنیا و حقیر شمردن مظاهر فریبنده آن، روح پارسایی و رستگی از حبّ دنیا، روح ساده زیستی و پرهیز شدید از تجمّل‌گرایی.[۴]

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) در مدت عمر کوتاه خود، سند ماندگاری از انسان و زن کامل برای تمامی جهانیان، به یادگار گذاشت. که می‌توان از آن الگو گرفت از جمله در عبادت، در رابطه صمیمانه داشتن با مادر، همراز و هم سنگر بودن با پدر، عفاف و حجاب، جهیزیه كم و مناسب داشتن، شوهردارى نمونه، ساده زیستى، انس با قرآن و تعلیم آن به فرزندان خویش، مراعات نظم و قوانین در زندگی، تقسیم كارخانه با خادمه‏اش (با وجود کنیز در خانه، یک روز در میان کار ها را خود انجام می‌داد.)، اهمیت دادن به همسایه، ارج نهادن به شخصیت كودكان، و حضور و غیاب آنها، رعایت عدالت بین فرزندان و... و سایر اصول و شاخصه‏هاى اخلاقى و ارزشهاى انسانى که به مواردی از آن اشاره می‌کنیم:

الف) ایمان، تقوی و عبادت

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) درباره دخترشان حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌فرمایند: «ایمان به خدا در اعماق دل و باطن زهرا چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا، خودش را از همه چیز فارغ می‌سازد.[۵]

حسن بصری می‌گفت: حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) عابدترین مردم بود، در عبادت حق تعالی آنقدر بر پا ایستاد تا پاهای مبارکش ورم نمود.[۶] و درباره صفات اخلاقی ایشان از عایشه نقل شده که می‌گوید: بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.[۷]

ب) حجاب و عفاف

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عنوان تنها حامی ولایت، مجبور شدند تا با نامحرمان به احتجاج و اقامه دلیل و برهان بپردازند، اما حضور ایشان در جامعه، نه تنها با عفاف ایشان منافات نداشت؛ بلکه او را در جامعه به عنوان باحجاب ترین و با عفیف ترین فرد معرفی کرد، چرا که در مسجد به ایراد سخنرانی پرداخت، اما دستور داد هنگام رفتن به مسجد، زنان بنی هاشم اطرافش را احاطه کنند و در مسجد پرده‌ای میان زنان و مردان آویختند و ایشان از پشت پرده، سخنرانی کردند.

ج) رفتار با همسر

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از لحظه ورود به خانه ساده و گِلى، اما نورانى حضرت على (علیه‌السلام) تا آخرین روز زندگى، بر سر پیمان خود بود. این از فرازهاى برجسته زندگى حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است، كه از همان آغاز ورود به خانه همسر، تمام شخصیت و هویت خود را چنان بروز دهد كه تا پایان مسیر مشخص باشد. پاسخ صریح و زیباى حضرت على (علیه‌السلام) به پیامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در فرداى عروسى، مؤیدى است، بر آنچه گفته آمد. حضرت على (علیه‌السلام) در این جواب كوتاه و عمیق، فاطمه را بهترین یار و مددكار، در طاعت حق معرفى مى كند. وقتى پیامبر ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ از او پرسید كه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را چگونه یافتى؟ عرض كرد: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلى طاعَه اللّهِ؛ فاطمه چه خوب یاورى براى اطاعت الهى است».[۸]

و هنگامى كه پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) همین پرسش را از فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) كرد، پاسخى شنید: «خَیرُ بَعْل؛ بهترین شوهر است». كه حكایت از كمال رضایت و خشنودى فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) مى كند. تعاون بر تقوا، نیكى از اركان زندگى مشترك حضرت على (علیه‌السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بود و شاید یكى از بهترین و شكوهمندترین نشانه هاى آن این است كه فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) در طول زندگى پر فراز و نشیب خود با على (علیه‌السلام) هیچ‌گاه از وى تقاضایى ننمود كه اجابت آن براى حضرت على (علیه‌السلام) مشكل و موجب اذیت وى باشد. لباس، زینت، اثاث خانه، مسكن وسیع و امثال آن خواسته هایى است كه معمولاً هر زنى به خود اجازه مى دهد كه از همسر خویش درخواست نماید، امّا فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) هرگز همسرش را براى تهیه این نوع خواسته ها به زحمت نینداخت. حتى وقتى در بستر بیمارى بود و حضرت على (علیه‌السلام) با دلى پر از عشق و محبت، از او خواست كه اگر خواسته اى دارد ابراز كند، فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از بیان تقاضاى خود ابا مى كرد. حضرت على (علیه‌السلام) فرمود: فاطمه جان، چیزى از من بخواه؛ هنگامى كه فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را همچنان ساكت و آرام دید، او را سوگند داد كه از او تقاضایى كند. فاطمه كه دیگر سكوت را جایز نمى دید، گفت: اكنون كه سوگندم دادى اگر انارى باشد، مایل هستم. حضرت على (علیه‌السلام) از این كه دید همسرش بعد از سالها زندگى و قناعت، بالاخره از او درخواستى كرده است، براى انجام خواسته او با خوشحالى از خانه بیرون آمد كه مشروح جریان آن، در كتاب‌هاى تاریخى و روایى آمده است.[۹]

د) رازدارى

ادب و احترام زن به همسر خود، اقتضا مى‏كند كه نه تنها از طرح و بزرگ جلوه دادن كمبودهاى خانه، خود دارى كند، بلكه در حد امكان، كاستی‌ها را نادیده گرفته، آنها را كوچك شمارد. هنگامى كه اظهار ناراحتى، نتیجه‏اى جز رنجش شوهر ندارد، زن نباید كلامى در این رابطه با او بگوید.

روزى فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) به حضور پدرش رسید، در حالى كه آثار ضعف و گرسنگى از چهره زهرا علیها السلام نمایان بود. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وقتى این حالت را مشاهده كرد، دستهایش را به سوى آسمان، بلند نموده و گفت: «خدایا گرسنگى فرزندم را به سیرى تبدیل كن و وضع او را سامان بده».[۱۰]

پیامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بدون اینكه فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) سخنى به او بگوید، از ضعف و گرسنگى او با خبر مى‏شود كه این خود، یكى از نمونه‏هاى پایبندى به اساس و اسرار خانواده است.

¬هـ): رفتار با فرزند

با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) در مى یابیم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصیت فرزندان گرامى‌اش از ابزارى بسیار ظریف و دقیق استفاده كرده است، كه بسیارى از آن ها در حال حاضر، میان روانشناسان تربیتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خُبرگان این فن، به نتایج مثبت آن ایمان آورده اند. بى شك، این توفیق بى نظیر در تربیت كودكان، ناشى از معرفت عمیق و صحیحى است كه اسلام در مورد انسان، ارائه داده است. بنابراین اگر بگوئیم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربیتى خود، به توفیقاتى دست مى یابد، سخن به گزاف نگفته ایم و چون این آسمانى و الهى اسلام از كامل ترین و واقع بینانه ترین شناخت، در مورد انسان برخوردار است، بیشترین توفیق را در قضیه تربیت نسل بدست آورده، روش تربیتى و اخلاقى حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بهترین شیوه، و تجربه براى ساختن نسلى پاك و سعادتمند است. از این رو جا دارد كه پیروان و ارادتمندان مكتب اسلام، با به كار بستن شیوه ها و ظرایف تربیتى آن حضرت در رشد و تربیت نسلى پاك، و پیشرو همت نموده، سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود را بیمه كنند.

روح انسان به گونه‌اى ساخته شده كه نیاز به محبت و عطوفت، یكى از اساسى ترین نیازهاى روحى او محسوب مى شود، بدین جهت كودكان محروم از این نیاز فطرى، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد.

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) سیراب گشتند و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در این جهت نیز وظیفه مادرى خود را به بهترین شكل انجام مى داد.

سلمان مى گوید: روزى فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را دیدم كه مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه مى كرد، و بى تاب بود عرض كردم براى كمك به شما آسیاب كنم، یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: «من به آرام كردن فرزند اولى هستم، شما آسیاب را بچرخانید»[۱۱] از جمله مواردى كه در شیوه تربیت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) جایگاه خاصى داشت، تحرك و بازى كودكان بود. این فعالیت و تكاپو مقدارى براى سلامتى و رشد مناسب كودك، ضرورى است كه حتى براى تشویق آن ها به تحرك و بازى، بزرگترها نیز باید تن به بازى و جست و خیز بدهند.

و) توجه به نیازهاى فرزند

در لحظات پایانى عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانى آن حضرت براى محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او مى‏دانست كه پس از شهادتش، هیچ كس نمى‏تواند مهر و محبت مادرى را نسبت به آنها داشته باشد. لذا براى اینكه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنى محبت مادرانه، محروم نمانند، به حضرت على (علیه‌السلام) پیشنهاد كرد و از ایشان خواست كه پس از او، كسى را به همسرى انتخاب كند، كه بتواند از عهده این مهم برآید.[۱۲]

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) به بازى با بچه‏ها توجه كافى مبذول مى‏داشتند و همین امر، موجب شادابى و نشاط روز افزون آنها مى‏شد. ایشان به این نكته نیز توجه داشتند كه در بازى، نوع الفاظ و حركات مادر، سرمشق كودك، قرار مى‏گیرد؛ بنابراین باید از كلمات و جملات مناسبى استفاده كرد. علاوه بر این باید در قالب بازى و شوخى شخصیت كودك را تقویت نمود، او را به داشتن مفاخر و ارزشهاى اكتسابى تحریك و تهییج كرد.

نقل شده است كه حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) با فرزندش امام حسن مجتبى (علیه‌السلام) بازى مى‏كرد و او را بالا مى‏انداخت و مى‏فرمود:

أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ‏

وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَن‏[۱۳]

«پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از حق بر كن. خدایى را به پرست كه صاحب نعمت‌هاى متعدد است و هیچگاه با صاحبان ظلم و تعدى، دوستى مكن».

همچنین نقل شد است كه وقتى فرزندش حسین (علیه‌السلام) را بازى مى‏داد، این گونه مى‏فرمود:

أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِي‏[۱۴]

«تو به پدر من (پیامبر) شبیهى و به پدرت على شباهت ندارى»

طبق همین نقل، این بین موجب خنده و تبسم حضرت على (علیه‌السلام) مى‏شد.

از این قطعات تاریخى، استفاده مى‏شود كه حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت على (علیه‌السلام) علی‌رغم تمام مشكلات و گرفتاریهاى موجود، در برخورد با كودكان، خود را خوشحال و خندان نشان مى‏دادند. بدون تردید، فرزندانى كه محصول تربیت چنین خانواده هایى هستند از روانى سالم، روحیه‏اى قوى و نفسى مطمئن برخوردار خواهند بود.

ز) رفتار با مردم

یكى از نقش آفرینى هاى درخشان حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بالا بردن فرهنگ جامعه، رشد فكر و اندیشه مردم و رفع مشكلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته، تا پیچیده ترین مشكلات را پاسخگو بود، و این میسّر نبود، مگر با احاطه علمى، قوت فكرى و همت بلند ایشان. این بانوى بزرگ اسلام، زجر تبلیغ و رنج تعلیم و تربیت را تحمل نموده، چون مشعلى فروزان در راه هدایت جامعه، نورافشانى كرده و با سوختن خود به دل و جان مردم، گرمى بخشید و پاسدارى از ارزشها و مفاخر اصیل، مبارزه پیگیر با بدعتها، جهل، كجروى ها و ركود جامعه را خط مشى خود قرار داد. از این رو امت نیز باید، هر چه بیشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردى فروتن، در برابر او احساس كند، و به دامان او چنگ زند، از نقص به كمال و از ضعف به قدرت، و از ظلمت به نور برسد.

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نمونه كامل این مقصود است. ایشان از كودكى در متن اجتماع به سر برده، و با مردم همدم و همدرد بوده است. این بانو رابطه اى صمیمانه و عالمانه با یاران خود داشت.

زنى به خدمت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) رسید و عرض كرد: مادر پیر و ناتوانى دارم كه در نماز بسیار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: هر چه مى خواهى بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح كرد، تا به ده سؤال رسید و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) با روى گشاده جواب داد. زن از زیادى پرسش خود، شرمنده شد و گفت: شما را بیش از این زحمت نمى دهم. حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) باز هم بپرس. آنگاه براى تقویت روحیه وى چنین فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند كه بار سنگینى را به ارتفاع بلندى حمل كنند و در برابر این كار صد هزار دینار به او جایزه بدهند، آیا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى كند؟ زن جواب داد نه. آن حضرت فرمود: من در مقابل پرسشى كه جواب مى گویم از خدا پاداشى به مراتب بیشتر دریافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم. از رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شنیدم كه روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدایت مردم داشته اند، از خداى خود پاداش مى گیرند.

ح) صدقه و انفاق

انفاق با صدقه فرق دارد، صدقه دادن چیزی است که ممکن است خود انسان نیاز نداشته باشد، ولی انفاق از صدقه بالاتر است. انفاق یعنی بخشیدن چیزی که مورد نیاز خود انسان است و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) این ویژگی را به طور آشکارا دارا بود در شب عروسی، لباس عروسی خویش را به فقیر دادند و خود لباس کهنه به تن کردند بارها، تنها غذای خود را به فقیر دادند و خود گرسنه ماندند ولی خدا را بر این امر شکر کردند.

سخن آخر: براى رسیدن به جامعه متعالى كه در آن جامعه شخصیت زن، به جایگاه حقیقى خود برسد، الگوى پذیرى از اسوه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) ضرورى است تا با نگاه كردن زن به زندگى سراسر درس حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) مثل روش همسردارى تربیت فرزندان، كیفیت برخورد با مردم و اجتماع، چگونگى حضور در جامعه و فعالیت هاى اجتماعى، خود را در راستاى رفتار آن بزرگوار قرار داده، تا به شأن و منزلت حقیقى نایل آید.

منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. عباسی مقدم، مصطفی، نقش اسوه‌ها در تبلیغ و تربیت، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱. 2. 3. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینۀ جلال و جمال، تهران: نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۱. 4. 5. فهیم کرمانی، مرتضی، زن و پیام آوری، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴. 6. 7. جمعی از نویسندگان، همسر آفتاب، قم: طاها، ۱۳۸۵. 8. 9. حیدری ابهری، غلام‌رضا، عروسی مهر و ماه: ماجرای ازدواج امیرمومنان علی(ع) و فاطمه زهرا(ع)، قم: جمال، ۱۳۹۱. 10. 11. امینی، ابراهیم، فاطمه زهرا(س) بانوی نمونه اسلام، قم: شفق، ۱۳۸۹. 12. 13. شهیدی، سیدجعفر، زندگانی حضرت فاطمه(س)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸. 14. 15. لقمانی، احمد، الگوهای ناب در نگاه دخت آفتاب، قم: عطر سعادت، ۱۳۹۰. 16.

منابع

  1. احزاب(۳۳)، آیه ۲۱.
  2. ممتحنه(۶۰)، آیه ۴.
  3. ممتحنه(۶۰)، آیه ۶.
  4. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۹۱.
  5. «إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَه مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا تَفَرَّغَتْ لِطَاعَه اللَّهِ»؛ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۴۶.
  6. «مَا كَانَ فِي الدُّنْيَا أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَه ع كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَتَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»؛ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۷۶.
  7. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۸۴.
  8. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۱۷.
  9. ریاحین الشریعه، ج۱، ص۱۴۳.
  10. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۶۲.
  11. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۰.
  12. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۷۸.
  13. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۶.
  14. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بيروت‏: دار إحياء التراث العربي، ‏۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۶ و ۲۸۷.