حرمت غنا و موسیقی در آیات و روایات: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
ب ـ غافل شدن از یاد خدا: تعبیر به «لهو» که در تفسیر «غنا» در برخی از روایات اسلامی آمده، اشاره به همین حقیقت است که غنا انسان را آن چنان مست شهوات می‌کند که از یاد خدا غافل می‌سازد.
ب ـ غافل شدن از یاد خدا: تعبیر به «لهو» که در تفسیر «غنا» در برخی از روایات اسلامی آمده، اشاره به همین حقیقت است که غنا انسان را آن چنان مست شهوات می‌کند که از یاد خدا غافل می‌سازد.


ج ـ آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش می‌رود.}}<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، ج۱۷، ص۲۲.</ref>
ج ـ آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش می‌رود.<ref>ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، ج۱۷، ص۲۲.</ref>


حرمت «غنا» در آیات و روایات:
حرمت «غنا» در آیات و روایات:
خط ۲۴: خط ۲۴:
زید شَحّام نیز می‌گوید: از امام صادق(ع) در بارهٔ تفسیر قول زور پرسیدم، آن حضرت فرمود: منظور از قول زور، غنا است.<ref>همان. ۸۸۱–۸۸</ref>
زید شَحّام نیز می‌گوید: از امام صادق(ع) در بارهٔ تفسیر قول زور پرسیدم، آن حضرت فرمود: منظور از قول زور، غنا است.<ref>همان. ۸۸۱–۸۸</ref>


آیهٔ دوّم: {{قرآن|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ<ref>لقمان: ۳۱/ ۶.</ref> بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده می‌خرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خوارکننده است.<ref>ر. ک. طباطبایی، سیّد محمّد حسین، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، قم: منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، ج۱۵–۱۶، ص۳۰۹.</ref>
آیهٔ دوّم: {{قرآن|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ}}<ref>لقمان: ۳۱/ ۶.</ref> بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده می‌خرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خوارکننده است.<ref>ر. ک. طباطبایی، سیّد محمّد حسین، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، قم: منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، ج۱۵–۱۶، ص۳۰۹.</ref>


امام صادق(ع) می‌فرماید: «غنا» از مسایلی است که خداوند تبارک وتعالی وعدهٔ عذاب بر آن داده است و سپس آیهٔ ۶، سورهٔ لقمان را تلاوت فرمود.<ref>الحسینی البحرانی، سید هاشم، همان.</ref>
امام صادق(ع) می‌فرماید: «غنا» از مسایلی است که خداوند تبارک وتعالی وعدهٔ عذاب بر آن داده است و سپس آیهٔ ۶، سورهٔ لقمان را تلاوت فرمود.<ref>الحسینی البحرانی، سید هاشم، همان.</ref>

نسخهٔ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۱

سؤال

آیا آیات و روایات منصوص و معتبر در حرمت غنا و موسیقی وجود دارد؟

آنچه از مجموع کلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه می‌توان استفاده کرد، این است که غناء، آهنگ‌های طرب‌انگیز و لهو باطل است و به عبارت دیگر: غنا آهنگ‌هایی است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد می‌باشد که قوای شهوانی را در انسان تحریک می‌کند و گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن، به این ترتیب که اشعار فساد انگیز را با آهنگ‌های رقص آور بخوانند؛ و گاه تنها آهنگ، غنا است به این ترتیب که اشعار پرمحتوا یا آیات قرآن کریم و دعا و مناجات را به آهنگی بخوانند که مناسب مجالس لهو لعب است و در هر دو صورت حرام می‌باشد.

در یک بررسی کوتاه، برخی از مفاسد غنا عبارتند از:

الف ـ تشویق به فساد اخلاق: مجالس غنا به‌طور معمول مرکز انواع مفاسد است و آنچه به این مفاسد دامن می‌زند، همان غنا است.

ب ـ غافل شدن از یاد خدا: تعبیر به «لهو» که در تفسیر «غنا» در برخی از روایات اسلامی آمده، اشاره به همین حقیقت است که غنا انسان را آن چنان مست شهوات می‌کند که از یاد خدا غافل می‌سازد.

ج ـ آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش می‌رود.[۱]

حرمت «غنا» در آیات و روایات:

گر چه در قرآن کریم، تنها کلّیات مسایل آمده و تبیین جزئیات و تعیین مصداق‌های آن، به پیامبر و امامان(ع) واگذار شده است و مراجع عظام تقلید با توجّه به آیات و روایات موجود، احکام را از آن‌ها استنباط می‌کنند، ولی در خصوص «غنا» و موسیقی، قرآن کریم، در برخی آیات به آن پرداخته و مخالفت خود را با غنا و موسیقی اعلام فرموده است از جمله:

آیهٔ اوّل: ﴿ذلک و من یعظم حرمات الله خیرٌ له عند ربه واحلت لکم الانعام الاماتتلی علیکم فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور این است (آنچه مقرّر شده) و هر کس مقرّرات خدا را بزرگ دارد، آن برای او نزد پروردگارش بهتر است و برای شما دام‌ها (چهارپایان) حلال شده است، مگر آنچه برشما خوانده می‌شود؛ (یعنی ممنوع بودن گوشت آن اعلام شود) پس از پلیدی بت‌ها و از گفتار باطل اجتناب ورزید.[۲]

ابن بصیر می‌گوید: از امام صادق(ع) از آیهٔ «… فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور» سؤال کردم. امام(ع) فرمود: منظور «غنا» است.[۳]

زید شَحّام نیز می‌گوید: از امام صادق(ع) در بارهٔ تفسیر قول زور پرسیدم، آن حضرت فرمود: منظور از قول زور، غنا است.[۴]

آیهٔ دوّم: ﴿وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ[۵] بعضی از مردم، سخنان باطل و بیهوده می‌خرند تا مردم را از روی جهل و نادانی گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خوارکننده است.[۶]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «غنا» از مسایلی است که خداوند تبارک وتعالی وعدهٔ عذاب بر آن داده است و سپس آیهٔ ۶، سورهٔ لقمان را تلاوت فرمود.[۷]

«لهوالحدیث» دارای معنای گسترده‌ای است که هرگونه سخن یا آهنگ‌های سرگرم‌کننده و غفلت‌زا را شامل می‌شود که موجب گمراهی و بیهودگی انسان می‌گردد، خواه از قبیل «غنا» و لحن‌ها و آهنگ‌های شهوت‌انگیز و هوس‌آلود باشد یا سخنانی باشد که نه از طریق آهنگ، بلکه از طریق محتوا، انسان را به فساد و تباهی بکشاند.[۸]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «مجلس «غنا» و خوانندگی لهو و باطل، مجلسی است که خدا به اهل آن نمی‌نگرد و این مصداق قول خداوند متعال است که می‌فرماید: «بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می‌کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند.»[۹]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «الغنا یورث النفاق»[۱۰] «غنا» نفاق را به ارث می‌گذارد و در حدیث دیگری امام صادق(ع) می‌فرماید: «بیت الغناء لا تومن فیه الفجیعه و لا تجاب فیه الدعوه، و لا یدخله الملک،[۱۱] خانه‌ای که در آن غنا باشد، ایمن از مرگ و مصیبت دردناک نیست و دعا در آن به اجابت نمی‌رسد و فرشتگان وارد آن نمی‌شوند.»

در حدیثی از جابربن عبدالله از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «کان ابلیس اوّل من تغنی»[۱۲] شیطان اوّلین کسی بود که غنا خواند.

ابن مسعود از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند که فرمود: «الغناء ینبت النفاق فی القلب کما ینبت الماء البقل»[۱۳] غناء روح نفاق را در قلب پرورش می‌دهد همان گونه که آب، گیاهان را پرورش می‌دهد.

البتّه آهنگ‌ها و آوازهایی که از نظر محتوا (مضمون اشعار) دارای معنایی باشکوه و زیباست و از طرفی خوب و زیبا اجرا می‌شود و در عین حال تناسب و شباهتی با ساز و آوازهای مجالس لهو، عیش، عشرت و فساد ندارد، گوش دادن به این نوع آهنگ‌ها اشکال ندارد. سازها و آوازهایی که نسبت به آن‌ها شک داریم و نمی‌دانیم از نوع «غنا» (موسیقی مبتذل) است یا جز موسیقی‌های مجاز است، احتیاط آن است که به این‌گونه آهنگ‌ها نیز گوش داده نشود.[۱۴]


معرّفی منابع جهت مطالعهٔ بیشتر

۱. تفسیر المیزان، علّامه طباطبایی، (مؤسسهٔ اعلمی بیروت)، ج۱۶، ص۲۰۹، ۲۱۲.

۲. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج۱۴، ص۹۱، و ج۱۶، ص۱۱۴؛ ج۱۷، ص۱۵، ۲۷.

۳. نظری به موسیقی از طریق کتاب و سنّت، مصطفی شریعت موسوی، انتشارات اسماعیلیان، قم.

۴. غنا، موسیقی؛ ج۳، رضا مختاری و محسن صادقی.


منابع

  1. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، ج۱۷، ص۲۲.
  2. حج: ۲۲/ ۳۰.
  3. الحسینی البحرانی، سیّد هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسهٔ البعثه، ج۳، ص۸۸
  4. همان. ۸۸۱–۸۸
  5. لقمان: ۳۱/ ۶.
  6. ر. ک. طباطبایی، سیّد محمّد حسین، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، قم: منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، ج۱۵–۱۶، ص۳۰۹.
  7. الحسینی البحرانی، سید هاشم، همان.
  8. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج۱۷، ص۱۵.
  9. ر. ک. الکلینی، محمّدبن یعقوب، الکافی، بیروت، مؤسسه الوفا، ج۶، ص۴۴۴.
  10. محمّدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمه، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، ج۷، ص۳۰۶.
  11. حر عاملی، محمّد، وسائل الشیعه، قم: آل البیت، ج۱۷، ص۳۶۴، ۳۲۷.
  12. وسائل الشیعه، همان.
  13. محمدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج۷، ص۳۰۶.
  14. ر. ک. فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، (استفتائات)، قم، مطبوعاتی امیر، چاپ دوم، ص۲۵۲.