حد و مطلع قرآن

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ


سؤال

در روایات ظاهر و باطن، مفاهیم دیگری چون «حد» و «مطلع» هم مطرح شده است. این اصطلاحات به چه معنا است؟


روایاتی در اثبات حد و مطلع داشتن قرآن

روایات به وجود «حد» و « مطلع» در قرآن اشاره کرده‌اند:

  • فیض کاشانی در کتاب تفسیری خود روایتی را از امام علی(ع) نقل کرده است: «هیچ آیه‌ای نیست مگر اینکه دارای چهار معنای است؛ ظاهر، باطن، حد و مطلع».[۱]
  • ابن‌مسعود از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. هر حرف دارای ظاهر و باطنی است. همچنین هر حرفی دارای «حد» و هر حدی دارای «مطلع» است.[۲]

مفهوم‌شناسی

در روایت دیگری آمده است:

حد، حکم و مطلع، کیفیت استنباط حکم از قرآن است.[۳]

در روایت دیگری چنین آمده است:

حد، احکام حلال و حرام، و مطلع، مراد خداوند از بنده است.[۴]

تحلیل ما این است که حد، نهایت و منتهای ظاهر آیات است و مطلع، مبدأ بطون قرآن. توضیح آن که، کلام دارای سطوح مختلف ظهور است.

در مرتبهٔ نخست، آنچه ظاهر است، الفاظ قرآن است، که این ظهور برای همه حاصل می‌شود؛ حتی کسانی که معنای قرآن را نمی‌فهمند. قبلاً هم یادآور شدیم که در دو روایت، تلاوت]= متلوّ[ به عنوان ظاهر قرآن معرفی شد.

در مرتبه ی بعد، ظهور مفردات قرآن رخ می‌نماید. هر لفظی با توجه به وضع و استعمال، معنایی را به ذهن متبادر می‌سازد که آن معنای متبادر به ذهن را معنای ظاهر لفظ می‌گویند.

مرحله ی بعد، ظهور ترکیبی است. وقتی لفظ در ترکیب آمد، غیر از ظهور تصوری اولی، ظهور تصدیقی پیدا می‌کند که ممکن است با ظهور تصوری اش یکسان و یا تا حدودی متفاوت باشد; به‌طور مثال، ممکن است لفظ در معنای مجازی در جمله ظهور یابد، در حالی که وقتی لفظ به تنهایی تصور می‌شود، معنای حقیقی اش به ذهن متبادر می‌شود.

و بالاخره ظهور نهایی کلام در صورتی شکل می‌گیرد که سیاِ کلام و قراینِ متصل و منفصل و مربوط به آن، مورد توجه و دقت قرار گیرد و این جاست که معنای دقیقِ موردِ نظرِ متکلم شناخته می‌شود و این همان «حد» است; یعنی ظهور شکل گرفته و به تعبیر دیگر، ظهور نهایی کلام.

از برخى آياتِ قرآن كريم و روايات فراوانى كه سند بعضى از آنها نيز صحيح است، استفاده مى شود كه قرآن كريم علاوه بر معانى ظاهرى، داراى معانيى است كه تنها با آشنايى به معانى لغوى الفاظ و قواعد و ادبيات عربى نمى توان آن را فهميد كه در اصطلاح اين معانى را باطن قرآن گويند كه تمام آن را فقط خدا و راسخان در علم مى دانند و دست يابى به تمام آن از توان افراد عادى خارج است. در روايات، علاوه به ظاهر و باطن، براى قرآن كريم «حد» و «مطلع» نيز ذكر شده است كه مراد از حد، مرحله ى نهايىِ معناى ظاهرى و مراد از مطلع، مرحله ى اوّل از معناى باطنى است. حد، منتهای ظهور، و مطلع، مبدأ آن است.[۵]

تفاوت حد با ظاهر

با این تحلیل فرِ بین «ظاهر» و «حد» روشن می‌شود; یکی این که، ظاهر دارای مراحل است که حد، یک مرحله از ظاهر آن است و آن مرحله ی نهایی ظهور است و شاید این که در روایت فرموده‌اند: «حد منتهاست»، به همین معنا باشد. فرِ دیگر آن که هر ظاهری حجت نیست; ولی «حد»، حجّت است; یعنی ظهور نهایی کلام، همان چیزی است که مقصود خداوند از آیه است و از این رو، در روایت به«حکم خدا» تفسیر شده است.

با این توضیحات معلوم می‌شود که رابطه ی بین ظاهر و حد از نسب اربع منطقی، رابطه ی عموم و خصوص مطلق است; یعنی هر حدّی ظاهر است; امّا هر ظاهری حد نیست.

حد از یک جهت منتهای ظهورات لفظ است و از جهت دیگر، نقطه ی شروع برای رسیدن به بطون قرآن است. یعنی همان‌طور که علامه طباطبایی در تشریح چگونگی کشف بطون قرآن فرمودند، در ورای ظاهر آیات، معنای وسیع تری وجود دارد و باز در ورای آن باطن، معنای وسیع تری هست، تا آن جا که به حقیقت علم و اراده ی حق تعالی می‌رسد که «مطلعِ» قرآن است. شاهد بر این مطلب آن که در روایت نیز مطلع به«مبدأ ظهور» و «مراد خداوند» تفسیر شده است. کسانی که بتوانند مطالع آیات الهی را دریابند، خواهند توانست احکام دیگری، غیر از احکام ظاهری قرآن، از بطون قرآن استخراج کنند;

نتیجه آن که، ظاهر قرآن از تنزیل (لفظ) قرآن تا حد قرآن (ظهور نهایی کلام) و باطن آن، از حد تا مطلع است.

.

در روایات، علاوه به ظاهر و باطن، برای قرآن کریم «حد» و «مطلع» نیز ذکر شده است که مراد از حد، مرحله ی نهاییِ معنای ظاهری و مراد از مطلع، مرحله ی اوّل از معنای باطنی است.

پیوند به بیرون

  • این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علی‌اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، کارشناس و مجری: مصطفی کریمی، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.

منابع

  1. . تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.
  2. . تفسیر طبری، ج۱، ص۲۵، حدیث ۹.
  3. . بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.
  4. . تفسیر صافی، ج۱، ص۲۸.
  5. . بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۹۷.