حجیت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(بارگزاری اولیه)
 
(تکمیل و بارگزاری)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==حجيت قرآن==


حجّت در لغت: دليل و برهان.}}<ref>معين، محمد، فرهنگ فارسي، تهران، انتشارات امير كبير، چاپ هشتم، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۳۴۱.</ref> و در اصطلاح :هر چيزي كه مي‌تواند مورد احتجاج و استدلال بر عليه چيزي واقع شود.<ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۲.</ref>
==قرآن، برهان مبین==
برهان به معنای ظهور است، از اين رو به چيزي كه روشن است و تاريك و مبهم نيست، برهان مي‌گويند.  


==اقسام حجت==
خداوند در قرآن، معجزات [[حضرت موسی(ع)]] را برهان معرفی می کند {{قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ|ترجمه=دستت را در گريبان خود فروبر، هنگامى كه خارج مى‏شود سفيد و درخشنده است بدون عيب و نقص‏؛ و دست هايت را بر سينه‏ات بگذار، تا ترس و وحشت از تو دور شود! اين دو [= معجزه عصا و يد بيضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون و اطرافيان اوست‏، كه آنان قوم فاسقى هستند!|سوره=قصص|آیه=۳۲}} يعني اين دو معجزه، دو برهان، دليل و شاهد روشني هستند كه جاي هيچ شكي را باقي نمي‌گذارند.


۱- حجت منطقي: عبارت است از مجموعه مركب از چند قضيه براي به نتيجه رساندن مطلوب، اعم از اين كه در مقام خصومت و يا غير آن باشد.<ref>همان.</ref>
در جای دیگر، خود قرآن برهان معرفی شده است، {{قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا|ترجمه=ای مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم.|سوره=نساء|آیه=۱۷۴}}.


۲ - حجت قطعي: حجتي است كه مفيد يقين باشد و مقصود از آن رسيدن به نتيجه قطعي است.<ref>معين، محمد، فرهنگ فارسي، ج۱، ص۱۳۴۱.</ref>
==حجیت ذاتی قرآن==
 
استاد جوادي آملي، در تفسير شريف تسنيم مي‌فرمايند: قرآن سند [[رسالت]] است بي‌واسطه و سند [[امامت]] با واسطه [[پیامبر اکرم(ص)]] است، ولي خود، هم در سند از غير بي‌نياز است و هم در دلالت (يعني اثبات نبوت و امامت منوط به وجود قرآن کريم است اما قرآن محتاج کسي نمي باشد). و حجيت آن، از هر دو جهت (سند و دلالت) ذاتي است. بنابراين، روايات بايد در دامان قرآن به نصاب حجيت برسند، و در تأييد محتوا با قرآن ارزيابي شوند.<ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، صص ۸۵ .</ref> قرآن كريم حجيت بالفعل و مستقل است، و در اصل حجيت، نياز به غير خود ندارد.
در اين راستا قرآن شريف مي‌فرمايد: {{قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا<ref>نساء/ ۱۷۴.</ref> اى مردم‏! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و نور آشكارى به سوى شما نازل كرديم‏.
 
برهان يعني ظهور؛ و به دليلي برهان گفته مي‌شود كه ظاهر و قطعي باشد. از اين رو به چيزي كه روشن است و تاريك و مبهم نيست، برهان مي‌گويند. موساي كليم(ع) كه با عصا و يد بيضا مبعوث شد، خداوند به او فرمود: {{قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>قصص/ ۳۲.</ref> دستت را در گريبان خود فروبر، هنگامى كه خارج مى‏شود سفيد و درخشنده است بدون عيب و نقص‏؛ و دست هايت را بر سينه‏ات بگذار، تا ترس و وحشت از تو دور شود! اين دو [= معجزه عصا و يد بيضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون و اطرافيان اوست‏، كه آنان قوم فاسقى هستند! يعني اين دو معجزه، دو برهان و دليل و شاهد روشني هستند كه جاي هيچ شكي را باقي نمي‌گذارند.
 
قرآن كريم محتوايي دارد كه با فطرت دروني انسان ها هماهنگ و با جهان بيروني مطابق است، و از نظر شكل و قالب بيان هم به صورت برهاني و روشن و با دليل قاطع است. اگر درباره خويش ادعا مي‌كند كه كلام خداست، با دليل مي‌گويد؛ و نشانه‌اش آن است كه همه مردم جهان را به مبارزه دعوت كرده؛ و اگر به توحيد، دين، وحي، رسالت و معاد رهنمون مي‌شود، دليل هر كدام را به همراه آن مي‌آورد.}}<ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۹۴.</ref>
 
با اين توضيح، سؤال اين است كه آيا حجيت قرآن ذاتي است؟
 
استاد جوادي آملي، در تفسير شريف تسنيم مي‌فرمايند: قرآن سند رسالت است بي‌واسطه و سند امامت است با واسطه ولي خود، هم در سند از غير بي‌نياز است و هم در دلالت(يعني ادعاي اثبات نبوت و امامت منوط به وجود قرآن کريم است اما خودمحتاج کسي نمي باشد). و حجيت آن، از هر دو جهت ذاتي است (البته نه ذاتي اولي مانند برهان قطعي، بلكه نسبت به سنت ذاتي است). بنابراين، روايات بايد در دامان قرآن به نصاب حجيت برسد، و در تأييد محتوا با قرآن ارزيابي شود.<ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، صص ۸۵ .</ref>
 
قرآن كريم حجيت بالفعل و مستقل است، و در اصل حجيت، نياز به غير خود ندارد. اعتبار قرآن و حجيت استقلالي آن در مقام ثبوت است، و گرنه در مقام اثبات نيازمند به وسيله است، و قرآن مجيد حجيت مستقل خويش را در مرحله اثبات (نه ثبوت) به دو طريق احراز مي‌كند:
 
۱. طريق اوّلي راه اولياست كه با شهود باطني و علم حضوري، حقانيت قرآن را مي‌يابند، و به آن قطع شهودي (عين اليقين) پيدا مي‌كنند؛
 
۲. و طريق دوم راه حكيمان است كه با علم حصولي و برهان عقلي به حجيت قرآن مي رسند.<ref>همان، ص۱۰۵.</ref>
 
قرآن تا قيامت، استوار و غير قابل نسخ است. نگهبان كتب آسماني و در بردارنده تمام مصالح بندگان است. تناقض، اختلاف، افراط و تفريط در آن راه ندارد. دعوت به قيام مي‌كند.<ref>قرائتي، محسن، تفسير سوره نور، تهران، مركز فرهنگي درسهاي از قرآن، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ج۷، ص۱۳۹.</ref>
 
قرآن كتاب قيّم، برپا دارنده و سامان بخش است. بنابراين قرآن همانند خورشيد و ماه در هر عصر و مصري درخشان، نوراني و خاموش نشدني است، و هيچ انحراف و كجي در آن راه ندارد. <ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج۱، ص۵۶۲.</ref>
 
قرآن كتاب نوراني است. خاصيت نوراني بودن قرآن اين است كه هم معارف آن روشن و مصون از ابهام و تيرگي است؛ و هم جوامع بشري را از هر گونه تاريكي اعتقادي و اخلاقي يا سرگرداني در انتخاب راه يا تحير در ترجيح هدف و مانند آن مي‌رهاند؛ و به شبستان روشن صراط مستقيم و هدف راستين بهشت عدن مي‌رساند.
 
قرآن كريم كتاب نوري است كه از مبدأ نازل شده و بايد هم در ذات خود روشن باشد و هم روشنگر ديگر اشياء و اشخاص، و اين خاصيت نور است.
 
قرآن كريم نور واحدي است كه روزنه‌ها و شعبه‌هايي دارد، كه همان سوره‌هاي قرآن است.
 
قرآن نور محض الهي است. هر چيزي كه ظلمت و تاريكي باشد، از آن به دور است. لغز و معما و ابهام و پيچيدگي در ساحت نوراني قرآن راه ندارد؛ البته نورانيت قرآن در آياتش تفاوت دارد. برخي از آيات مانند شمس و برخي چون قمر و برخي مانند ستارگان ديگر است، ولي در عين شدت و ضعف نوري، هيچ آيه‌اي در سراسر قرآن نمي‌توان يافت كه نوراني نباشد.<ref>جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن در قرآن، انتشارات اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ هـ ش، ج۱، ص۳۵۷.</ref>
 
==مصونيت قرآن==
 
مصونيت يعني محفوظ ماندن از تعرض و تحريف. قرآن بايد تا قيام قيامت محفوظ باشد، و به همه افراد بشر برسد. قرآن كريم كه معجزه ختميه است، وقتي حجت بر مردم خواهد بود كه خود از گزنه هر گونه تحريفي در امان باشد؛ و فرشتگان، كه رصد الهي‌اند، اين وظيفه خطير را بر عهده دارند.
 
خداوند در قرآن شريف مي‌فرمايد: {{قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ<ref>حجر/ ۹.</ref> به درستي كه ما ذكر را فرستاديم و ما خود حافظ آن خواهيم بود.
 
خداي سبحان از رسول اكرم(ص) و كتاب خود، دفاع مي‌كند. و قرآن كريم را، احسن الحديث<ref>. زمر / ۲۳ .</ref> مي‌داند كه هيچ گاه كهنه نمي‌گردد، و بطلان در آن راه ندارد. و آن را ذكر محفوظ و نور خاموش نشدني اعلام مي‌دارد. هيچ بطلاني از درون و بيرون بر آن چيره نشود، نور هدايتي باشد كه هميشه پرفروغ است، هرگز به خاموشي نمي‌گرايد.
 
تذكره محفوظي براي فطرت الهي انسان‌ها باشد و هميشه آنان را به سوي مبدأ و آفريدگار خود سوق دهد.<ref>جواد آملي، عبدالله، همان.</ref>
 
قرآن، مصون از هر شك و ريب است. كتاب هدايتي است كه هيچ شك و ريبي در آن راه ندارد؛ نه در اصل ادعاي اعجاز آن و نه در هدايت‌گري ،محتوا و معارف آن. كتابي كه سراسر حق است و بطلان در آن راه ندارد. كتابي كه از ناحيه الله آمده، و روشن و روشنگر است.<ref>رعد/۱.</ref>
 
سخن قرآن اين است كه اگر چراغ روشن درون انسان كه همان عقل و فطرت اوست، بر اثر گناه، كفر و نفاق خاموش گردد، انسان، كوردل مي‌شود و اگر نهان كسي كور باشد، قدرت تشخيص بين حق و باطل را ندارد، آن گاه تفاوت كلام الله و كلام بشر را درك نمي‌كند؛ و همان گونه كه در كلام بشر شك مي‌كند، در كلام الله نيز شك مي‌كند.<ref>جوادي آملي، عبدالله، همان، صص ۳۶۱ ـ ۳۶۴.</ref>
 
مصونيت قرآن مجيد موهبت الهي و در ارتباط مستقيم با خداست. هم قرآن از مصونيت برخوردار است، و هم معصومين در تلقي وحي الهي از مصونيت برخوردارند. و مصونيت از گناه، خطا، در امر تبليغ و بيان اصول و فروع دين دارند.
 
قرآن شريف در مرحله ثبوت از حجيت و مصونيت ذاتي برخوردار است و هيچ گونه تاريكي، اختلاف و تعارض در آن راه ندارد و از هر گونه تعرض و دستبرد در امان است.


ظاهر و باطن قرآن حجيت و مدركيت دارد و مي‌توان در موارد مختلف به آن تكيه كرد و آن را مورد عمل قرار داد، و در گفتار و نظريات و استدلال‌هاي خويش به آن تمسك جست. زيرا قرآن از حجيت ذاتي و مستقل برخوردار است، و از اين جهت براي عموم مردم حجت و مدرك است.<ref>خويي، سيد ابو القاسم، بيان در علوم و مسايل كلي قرآن، ترجمه صادق نجمي و هاشم زاده هريسي، دانشگاه آزادي اسلامي، چاپ پنجم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۴۱۳.</ref>
ظاهر و باطن قرآن حجيت و مدركيت دارد و مي‌توان در موارد مختلف به آن تكيه كرد و آن را مورد عمل قرار داد، و در گفتار و نظريات و استدلال‌هاي خويش به آن تمسك جست. زيرا قرآن از حجيت ذاتي و مستقل برخوردار است، و از اين جهت براي عموم مردم حجت و مدرك است.<ref>خويي، سيد ابو القاسم، بيان در علوم و مسايل كلي قرآن، ترجمه صادق نجمي و هاشم زاده هريسي، دانشگاه آزادي اسلامي، چاپ پنجم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۴۱۳.</ref>
{{همچنین ببینید|اکتفا به ظاهر قرآن}}


از طرفي آيات فراواني دلالت به مصونيت قرآن شريف دارد، و تا ابد قرآن را مصون مي‌داند، و دست خيانت نمي‌تواند در قرآن مجيد دستبرد برد. حجيت و مصونيت قرآن از اول با خود قرآن بوده و ذاتي است، نه اين كه بعد از نازل شدن از سوي خدا به آن متوجه شده است.<ref>همان، ص۴۲۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
<big>'''مطالعه بيشتر'''</big>
 
* كتاب بيان در علوم و مسايل كلي قرآن، ج۱.  
۱. كتاب بيان در علوم و مسايل كلي قرآن، ج۱.  
* الاتقان في علوم القرآن؛ جلال الدين سيوطي، ج۲.  
 
* تاريخ و علوم قرآن؛ ابوالفضل مير محمدي.
۲. الاتقان في علوم القرآن؛ جلال الدين سيوطي، ج۲.  
 
۳. تاريخ و علوم قرآن؛ ابوالفضل مير محمدي.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۸۳: خط ۳۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = -
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =  
  | نمایه =  
  | نمایه =  
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =  
  | بازبینی =  
  | بازبینی =  
  | تکمیل =  
  | تکمیل =  
  | اولویت =  
  | اولویت = ب
  | کیفیت =  
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۷

سؤال

آيا حجيت قرآن ذاتي است و از مصونيت ذاتي برخوردار است؟


قرآن، برهان مبین

برهان به معنای ظهور است، از اين رو به چيزي كه روشن است و تاريك و مبهم نيست، برهان مي‌گويند.

خداوند در قرآن، معجزات حضرت موسی(ع) را برهان معرفی می کند ﴿اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ؛ دستت را در گريبان خود فروبر، هنگامى كه خارج مى‏شود سفيد و درخشنده است بدون عيب و نقص‏؛ و دست هايت را بر سينه‏ات بگذار، تا ترس و وحشت از تو دور شود! اين دو [= معجزه عصا و يد بيضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون و اطرافيان اوست‏، كه آنان قوم فاسقى هستند!(قصص:۳۲) يعني اين دو معجزه، دو برهان، دليل و شاهد روشني هستند كه جاي هيچ شكي را باقي نمي‌گذارند.

در جای دیگر، خود قرآن برهان معرفی شده است، ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا؛ ای مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان برای شما آمد؛ و نور آشکاری به سوی شما نازل کردیم.(نساء:۱۷۴).

حجیت ذاتی قرآن

استاد جوادي آملي، در تفسير شريف تسنيم مي‌فرمايند: قرآن سند رسالت است بي‌واسطه و سند امامت با واسطه پیامبر اکرم(ص) است، ولي خود، هم در سند از غير بي‌نياز است و هم در دلالت (يعني اثبات نبوت و امامت منوط به وجود قرآن کريم است اما قرآن محتاج کسي نمي باشد). و حجيت آن، از هر دو جهت (سند و دلالت) ذاتي است. بنابراين، روايات بايد در دامان قرآن به نصاب حجيت برسند، و در تأييد محتوا با قرآن ارزيابي شوند.[۱] قرآن كريم حجيت بالفعل و مستقل است، و در اصل حجيت، نياز به غير خود ندارد.

ظاهر و باطن قرآن حجيت و مدركيت دارد و مي‌توان در موارد مختلف به آن تكيه كرد و آن را مورد عمل قرار داد، و در گفتار و نظريات و استدلال‌هاي خويش به آن تمسك جست. زيرا قرآن از حجيت ذاتي و مستقل برخوردار است، و از اين جهت براي عموم مردم حجت و مدرك است.[۲]


مطالعه بيشتر

  • كتاب بيان در علوم و مسايل كلي قرآن، ج۱.
  • الاتقان في علوم القرآن؛ جلال الدين سيوطي، ج۲.
  • تاريخ و علوم قرآن؛ ابوالفضل مير محمدي.


منابع

  1. جوادي آملي، عبدالله، تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، صص ۸۵ .
  2. خويي، سيد ابو القاسم، بيان در علوم و مسايل كلي قرآن، ترجمه صادق نجمي و هاشم زاده هريسي، دانشگاه آزادي اسلامي، چاپ پنجم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۴۱۳.