حجاب زنان در صدر اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
جز (اصلاح)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
==مطالعه بيشتر==
* مسئله حجاب، نویسنده: شهيد مطهري.
* مسئله حجاب، نویسنده: شهيد مطهري.
* حجاب شناسي، نویسنده: حسين مهدوي زاده.
* حجاب شناسي، نویسنده: حسين مهدوي زاده.

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۰


سؤال

آيا در صدر اسلام حجاب اجباري بوده است؟ پيامبر و ائمه چه توصيه هايي در اين خصوص داشته اند؟ حجاب زنان سالخوردگان چگونه بود ؟


فرهنگ حجاب سابقه اي بس طولاني در ميان اديان و ملل گذشته دارد. در ايران باستان، هند و نزد قوم يهود رعايت حجاب اجباري بود.[۱]ويل دورانت ضمن تصريح به وجود حجاب در ايران باستان[۲]، در خصوص فرهنگ يهود آورده که «اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت : چنانكه مثلا بي آنكه چيزي بر سرداشت به ميان مردم مي رفت يا با مردان درد دل مي كرد و يا ... مردحق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد[۳]».

اما عرب در شبه جزيره فرهنگي متفاوت داشت، زنان تا قبل از اسلام به حجاب خود توجه خاصي نداشتند، گزارشاتي که به استفاده زنان عرب از لباس هاي نازک و بدن نما و عدم پوشش سر و گردن تصريح دارند بيانگر نوع پوشش آن منطقه مي باشد.(ادامه پاسخ)

با ورود اسلام به سرزمين عربستان، تحول عظيمي در اين باره رخ داد و آيات و روايات متعددي در صدد اصلاح اين فرهنگ برآمدند. آيه ۵۹ سوره احزاب از جمله آياتي بودکه توصيه به حجاب کرد خداوند در اين آيه مي فرمايد:

«اي پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو كه روسري هاي بلند خود را بر خويش فروافكنند كه اين كار براي اين كه (از كنيزان و آلودگان ) شناخته شوند و مورد آزار واذّيت قرارنگيرند بهتر است.»[۴]

نزول آيات حجاب در سوره نور پس از آن و در سالهاي مياني حيات پيامبر در مدينه، جدي ترين اقدام در اين خصوص بود چرا که تا قبل از آن گرچه توصيه هايي بر اصلاح پوشش از سوي پيامبر(ص) مي شد اما حجاب به نحويکه در سوره نور آمده واجب نشده بود. پس از آن بود که زنان مسلمان تلاش نمودند تا در پوشش خود بر اساس دستور خداوند تغييراتي اساسي ايجاد نمايند. عايشه و به نقلي ام سلمه همواره زنان انصار را به سبب رعايت حجاب و استفاده از پوشش مشکي مورد ستايش قرار مي دادند[۵].در آيه۳۰ اين سوره آمده است: «قل للمومنات يغضضن من ابصارهم و يحفظن فروجهن و لايبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن و لا يبدين زينتهن ...» يعني اي پيامبر به زنان با ايمان بگو ديدگان خويش فروبندند و شرمگاه هاي خود را نيز از ديد ديگران بپوشانند و زيورهاي خويش را آشكار نكنند مگر آنچه كه از آن پيداست و روسري هاي خويش را برسينه افکنند(تا گردن وسينه پوشيده شود) ...»

درشاًن نزول اين آيه اكثر مفسران مانند طبرسي ، علامه طباطبائي ، مكارم شيرازي و ... مي گويند چون زنان عرب معمولا پيراهنهائي مي پوشيدند كه گريبان هايشان باز بود و روسري هاي خود را بنحوي مي گذاشتند كه دور گردن و سينه را نمي پوشانيد و قهرا گوش ها وجلوي سينه ها نمايان مي شد اين آيه نازل شد و دستور داد كه بايد روسري ها را طوري ببنديد كه قسمتهاي ياد شده پوشيده گردد و زنان مو و سينه و دور گردن و زير گلوي خود را بپوشانند.[۶].

در تفسير مجمع البيان در ذيل آيه مورد بحث آمده است «زنان مامور شده اند كه روسريهاي خود را برروي سينه خود بيفكنند تا دور گردن و موها و گوش و گوشواره ها پوشيده شود.»[۷]

روايات و شواهد ديگري از اين آيه در صدر اسلام موجود است كه همگي نشانگر رعايت حجاب توسط زنان مي باشد. بعنوان نمونه در تاريخ نقل شده است كه حضرت فاطمه زهرا(س) وقتي مي خواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اكرم(ص) بروند از پوششهاي خاصي مثل چادر و روپوش صورت استفاده مي كردند.در جريان داستان غم انگيز غصب فدك آن حضرت با شكل خاصي از حجاب و پوشش براي دفاع از حق خويش از منزل به مسجد آمدند. راوي داستان شكل خاص حجاب حضرت را اينگونه توصيف نموده است: آن حضرت هنگام خروج از منزل مقنعه را محكم برسر بستند و جلباب و چادر را به گونه اي كه تمام بدن آن حضرت را مي پوشاند وگوشه هاي آن به زمين مي رسيد ،به تن كردند و به همراه گروهي به مسجد حركت نمودند».[۸] .

در کنار آياتي که وجوب حجاب و محدوده آن را مشخص کرد، پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع) نيز در صدد تبيين حجاب برآمدند. به عنوان مثال مردي از امام صادق چنين مي پرسد که چه مقدار از بدن زن را يك مرد نامحرم مي تواند ببيند. امام مي فرمايد: صورت، دو دست و دو روي پا[۹]. همچنين كوتاهي و بلندي يا نازكي و بدن نما بودن لباس هم مورد توجه بود چنانچه حضرت علي(ع) در دستوري خطاب زنان مي فرمايد: بر شما باد كه لباس ضخيم بپوشيد چه هر كه لباسش نازك باشد دينش هم نازك است[۱۰]. در جايي ديگر پيامبر اكرم(ص) نيز چنين دستوري به مردي مي دهد آنجا كه پارچه نازکي را به آن حضرت هديه مي آورند، ايشان مقداري از آن را به يكي از صحابه اعطا نمود و فرمودند: آن را دو شقه كن، با يكي پيراهني (يا عبا) براي خود بدوز و ديگري را به همسرت بده تا سرش را با آن بپوشاند. چون مرد خواست برود باز پيامبر فرمود: اما به زنت دستور بده از زير آن لباسي بپوشد تا بدنش را نشان ندهد[۱۱].

حتي موارد احتمال ايجاد زمينه گناه را هم مورد اشاره قرار داده اند به عنوان مثال روزي مردي خدمت رسول خدا(ص) آمدو گفت: اي رسول خدا خواهرم در نزد من موهايش را باز مي دارد حضرت مي فرمايد: نه سزاوار نيست. مرد مي‌پرسد: چرا؟ فرمود: مي ترسم بر تو از اينكه چون زيبائي هايش را بر تو نشان دهد، شيطان سراغ تو آيد. در جايي ديگر چنين دستور داده اند: هر زني كه روسري خود را در خانه اي غير از خانه شوهرش بردارد همانا حجاب خود را هتك كرده است.

قرآن زنان سالخورده را از قاعده حجاب مستثني مي كند؛ }}والقواعد من النساء اللائي يرجون نكاحا فليس عليهن جناح...[۱۲] ؛{{قرآن| زنان از پا افتاده اي كه اميدي به ازدواج ندارند، مي توانند لباس روي خود را برزمين نهند ، مشروط براينكه نخواهند خودنمائي بكنند درعين حال اگر جانب عفاف را رعايت كنند و خود را پوشيده دارند بهتر و خدا شنوا و دانا است.


مطالعه بيشتر

  • مسئله حجاب، نویسنده: شهيد مطهري.
  • حجاب شناسي، نویسنده: حسين مهدوي زاده.
  • حجاب از ديگاه قرآن و سنت، نویسنده: فتحيه فتاحي زاده.


منابع

  1. مطهري، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، ص۹.
  2. همان.
  3. ويل دورانت، تاريخ تمدن، علمي فرهنگي ، ج۱۲ ، ص۳۰
  4. مكارم شيرازي ، پيشين ، ج۱۷ ص۴۲۵
  5. زمخشري، الكشاف، بيروت، دار الكتاب العربي، ج۳، ص۲۳۱ / ذيل آيه ۳۱نور؛ ابوداوود، السنن، تحقيق محيي الدين عبدالحميد، بيروت، مكتبه العصريه، ج۴، ص۶۱.
  6. طبرسي ، مجمع البيان، كتاب فروشي اسلامي ، ج۵، ص۱۳۸ ذيل آيه ۳۱ سوره نور – مكارم شيرازي، تفسير نمونه، دارالكتب اسلاميه ، ج۱۴ ص۴۴۰ –طباطبائي ، الميزان ، دارالكتب اسلاميه ، ج۱۵ ص۱۲۶.
  7. همان.
  8. طبرسي ، الاحتجاج، موسسه الاعلمي للمطبوعات، ج۱، ص۹۸
  9. حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ‌بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‌تا، ج۱۴، ص۱۴۶.
  10. مجلسي، بحارالانوار، تهران، مكتب الاسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۸۳، ص۱۸۴.
  11. ابوداوود، پيشين، ص۶۵.
  12. توبه/۶۰.