بررسی روایات نهی از قیام در دوران غیبت

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ


سؤال

روایات ناهی از قیام قبل از ظهور به چه معنا است؟


درگاه‌ها
حکومت دینی.png


قیام های زمان ائمه اطهار(ع) دو نوع بوده اند؛ یک دسته از قیام ها، قیام های ناحق و باطل بوده مانند قیام زبیر و ابومسلم که به دنبال کسب قدرت و حکومت در راستای امیال خود بودند نه تشکیل حکومت اسلامی طبیعتاً چنین قیام هایی از منظر دین، مردود بوده و از سوی امامان معصوم(ع) نهی شده اند.


دسته دوم قیام هایی بوده اند، که با اهداف حق و درست صورت گرفته اند، اما به دلیل فراهم نبودن زمینه وشرایط و عدم همراهی مردم، امامان معصوم(ع) با آنها همراهی نکردند و سرانجام این قیام ها نشان داد که برخورد معصومین(ع) با این قیام ها بسیار هوشمندانه و حکیمانه بوده است و ائمه اطهار(ع) سرنوشت تشیع و اسلام ناب را به چنین قیام هایی گره نزدند که موجودیت تشیع و اساس اسلام به خطر بیفتد. این قیام ها به دلیل اهداف صحیح آنها مورد تأیید و رضایت امام بودند در عین حال آن بزرگواران از فراهم نبودن زمینه و نتیجه نداشتن آن آگاه بودند. قیام مختار و قیام زید از نمونه این قیام هاست.


امام باقر(ع) به حکم فرزند مختار فرمودند:«... اَوَلَمْ یَبْنِ دُورَنَا وَقَتَلَ قَاتِلِینَا وَطَلَبَ بِدِمَائِنَا فَرَحِمَهُ اللَّهُ... رَحِمَ اللَّهُ اَبَاکَ رَحِمَ اللَّهُ اَبَاکَ مَا تَرَکَ لَنَا حَقّاً عِنْدَ اَحَدٍ اِلَّا طَلَبَهُ قَتَلَ قَتَلَتَنَا وَطَلَبَ بِدِمَائِنَا؛[۱] آیا نه چنین است که مختار خانه‌های ما را بنا کرد؟ و دشمنان ما را کشت؟ خون‌های ما را مطالبه نمود؟ خدا او را رحمت کند...خدا پدرت را رحمت کند! خدا پدرت را بیامرزد که حق ما را نزد احدی نگذاشت. قاتلین ما را کشت و برای ما خونخواهی کرد.»


امام صادق (علیه‌السّلام) در مورد زید فرمودند: «رحم الله عمی زیداً لو ظفر لوفی انما دعا الی الرضا من آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و انا الرضا[۲]؛خداوند عمویم زید را رحمت کند، اگر پیروز می‌شد، به وعده‌ خویش وفا می‌کرد، همانا وی مردم را به رضای آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دعوت می‌کرد و منظور از رضا من بودم.»


۳در مورد روایاتی که از قیام قبل از ظهور حضرت نهی فرموده اند. توجه به چند نکته راهگشاست.


الف. صرف نظر از اعتبار سندی و اشکال ها و ضعف هایی که به سند این روایات وارد است، «اين روايات مربوط به قيام هايي است که با داعيه امامت و مهدويت همراه باشد. از این روایات استفاده می شود که اگر کسی پیش از قیام قائم(عجل الله فرجه الشریف) قیام کند و داعیه امامت داشته باشد و مردم را به خود دعوت کند، محکوم به شکست است. تنها کسی که به خود دعوت می کند و داعیه امامت دارد و موفق می شود، وجود مبارک حضرت بقیه الله(سلام الله علیه) است. علاوه بر اینکه اگر کسی قیام کند و امت را به خود دعوت نکند و داعیه امامت نداشته باشد، بلکه جامعه اسلامی را به امام زمان (عجل الله فرجه الشرف) دعوت کند، ولی شرایط قیامش مهیا نباشد، آن نیز محکوم به شکست است.»[۳]


ب. این قبیل روایات را باید با اصول قطعی قرآن و روایات معتبرسنجید؛ امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با فساد، جهاد، دفاع از حق، جلوگیری قاطع از ظلم ، عمل به تکالیف بی شمار سیاسی اجتماعی و . . . که نیازمند قیام، اقدام، داشتن نیروهای قوی در سایه حکومت الهی دارد.


چگونه می توان با ذکر چند روایت، آیات بسیاری از قرآن که پیرامون قیام و جهاد است را نادیده گرفت، که به طور مکرر با تاکید، ما را به نهضت در برابر ستم گران دعوت می نمایند . به عنوان نمونه خداوند می فرماید: «و ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها، واجعل لنا من لدنک ولیا، واجعل لنا من لدنک نصیرا[۴];چرا در راه خدا (و در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به ست ستم گران) تضعیف شده اند پیکار نمی کنید؟ ! همان افراد (ستم دیده ای) که می گویند: پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستم گرند بیرون ببر! و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده، و از جانب خود یار و یاوری برای ما تعیین فرما .»


آیا این گونه آیات مخصوص عصر نزول قرآن است یا شامل همه اعصار و عصر غیبت نیز خواهد شد؟ !


بنابر این«اگر فرض کنيم روايتی يافت شود که به طور مطلق بگويد هر قيامی صورت بگيرد، محکوم به شکست و نادرست است، اين روايت چون مخالف با خطوط اصلی قرآن وسنت قطعيه معصومين عليهم السلام است، مردود و غير قابل پذيرش است، زيرا اين همه آيات و رواياتی که ما در جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و احيای کلمه دين واقامه حدود الهی داريم و اينها مخصوص زمان خاصی نيست، نشان می دهد که جلوگيری از احيای دين، سخن نادرست و قابل پذيرش نيست. اگر در عصر غيبت، حکومت دينی نباشد، لازمه اش حاکميت قوانين غير دينی و افراد ناصالح بر مردم مسلمان است که هيچ گاه خداوند و رسول اکرم(ص) به چنين چيزی راضی نيستند .»[۵]


ج. در مقابل این روایات ، روایات متعددی است که درباره آخر الزمان و علائم ظهور است که اشاره دارد پیش از قیام و ظهور مقدس حضرت مهدی(عجل الله فرجه الشریف) در ایران و یمن حکومت های شیعی و مورد تأیید امام تشکیل می شود که مردم را به حق و عدالت دعوت می کنند. در این روایات بر قیام ایرانیان و حکومت آنها تأیید بسیاری شده است. به عنوان نمونه، امام کاظم(ع) فرمودند:«رجل من اهل قم یدعو الناس الی الحق یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لاتزلهم الریاح العواصف، و لایملون من الحرب، و لایجبنون و علی الله یتوکلون؛[۶] مردی از اهل قم قیام می کند، مردم را به سوی حق دعوت می نماید، جمعیتی نیرومند که مانند پاره های آهن (سخت و استوار) هستند، به گرد او جمع می شوند که طوفان های حوادث آن ها را نمی لرزاند، و از جنگ با دشمن خسته نمی شوند، و ترس به آن ها راه ندارد، و توکلشان به خداست.»


امام باقر(ع) نیز فرمودند: «کانى بقوم قد خرجوا بالمشرق، یطلبون الحق فلا یعطونه، ثم یطلبونه فلا یعطونه، فاذا راوا ذلک، وضعوا سیوفهم على عواتقهم فیعطون ماسالوا فلا یقبلونه حتى یقوموا، و لایدفعوا الا الى صاحبکم قتلاهم شهداء، اما انى لو ادرکت ذلک لابقیت نفسى لصاحب الامر[۷]؛گویى قومى را مى بینیم که از مشرق در طلب حق قیام کرده اند، ولى بدانان نمى دهند و باز مطالبه مى کنند، ولى بدان ها نمى دهند، پس چون چنین مى بینند، شمشیرهاى خویش را بر دوش مى گیرند (آماده نبرد مى شوند) پس در آن هنگام، آنچه را مى خواهند به آنان مى دهند، ولى نمى پذیرند تا اینکه پیروز مى شوند و آن را جز به حضرت صاحب الامر(عجل الله فرجه الشریف) تسلیم نمى کنند. کشتگان آنان شهیدند. اگر من آنان را درک کنم، جانم را براى صاحب الامر مى گذارم.»

چند گروه از روایات

در ارزيابي اين دسته از روايات بايد بگوييم، اين روايات از نظر مضمون متفاوت هستند و به چند گروه تقسيم مي شوند.

نهی مطلق از هرگونه قیام

رواياتي که به طور مطلق هر نوع قيام و اقدام براي تشکيل حکومت را محکوم نموده و پرچمدار آن را طاغوت مي داند مانند روايتي که امام صادق(ع) فرمودند: «کل رايه ترفع قبل قيام القائم فصاحبها طاغوت يعبد من دون الله عزوّجل».[۸] هر پرچمي که قبل از قيام امام زمان(ع) بر افراشته شود پس صاحب آن طاغوت و پرستش کننده غير خداوند عزوجل است اين روايات دلالت بر جايز نبودن تشکيل حکومت و قيام براي آن ندارد زيرا به لحاظ اصل مناسبت حکم موضوع قيام کننده و پرچمدار محکوم به طاغوت بودن و پرستنده غير خداست که مردم را به سوي خويش و راه غير از راه خدا و رسول و اهل بيت(ع) فراخواند و دعوت او تناسبي با دعوت طواغيت و پرستنده هاي غير خدا داشته باشد امّا اگر چنين قيام و يا پرچمي براي مبارزه با طاغوت و استقرار حاکميت خدا و اطاعت از رسول خدا(ص) و اهل بيتش باشد بدون ترديد مشمول اين روايات نخواهد بود».[۹] از اين رو اطلاق اين قبيل روايات از آنجا که مخالف با خطوط کلي قرآن و سنت معصومين(ع) و ضرورت عقلي است قابل پذيرش نمي باشد و اين همه آيات و رواياتي که ما در جهاد و امر به معروف و نهي از منکر و احياي کلمه دين و اقامه حدود الهي داريم و اينها مخصوص زمان خاصي نيست، نشان مي هد که جلوگيري از احياي دين، سخن نادرست و قابل پذيرش نيست، اگر در عصر غيبت حکومت ديني نباشد، لازمه اش حاکميت قوانين غير ديني و افراد ناصالح بر مردم مسلمان است که هيچ گاه خداوند و رسول اکرم(ص) به چنين چيزي راضي نيستند».[۱۰]

شکست خوردن قیام‌های پیش از ظهور

رواياتي که قيام هاي پيش از ظهور امام زمان(ع) را محکوم به شکست مي داند. مانند روايتي که از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: «ما خرج و لا يخرج منّا اهل البيت الي قيام قائمنا احدا ليدفع ظلما او ينعش حقا الا اصطلمته البليّه و کان قيامه زياده في مکروهنا و شيعتنا».[۱۱] خارج نشد و خارج نمي شود از ما اهل بيت پيش از قيام قائم ما کسي براي دفع ظلمي يا گرفتن حقي، مگر آنکه به مصيبت و بلّيه دچار مي شود و قيام او سبب زياد شدن درد و رنج ما و شيعيان ما مي گردد.

اين روايات نيز اولا مربوط به قيام هايي است که شرايط آن محقق نشده که محکوم به شکست است و شامل قيام هايي که شرايط آن مهيا مي باشد، نمي شود، زيرا در غير اين صورت بايد بپذيريم که حتي با وجود شرايط و مهيّا بودن آن نيز قيام مبارزه بر عليه ظلم وتشکيل حکومت ديني جايز نباشد که اين همان گونه که گفته شد با خطوط کلي آيات و سنت معصومين(ع) سازگار نيست.

ثانيا: مضمون اين روايات اخبار امامان معصوم(ع) به فراهم نبودن شرايط قيام و تشکيل حکومت ديني در آن شرايط بود. از اين رو اين روايات حمل بر ارشاد و رهنمودهايي شده که ائمه اطهار(ع) براي جلوگيري از مشارکت يارانشان در فتنه ها و درگيري هاي بي ثمر و افتادن در معرکه هاي نافرجام بيان فرمود.[۱۲] قيام و شهادت ناگوار زيد و يحيي و عدم موفقيت آنها شاهدي گويا بر اين مسأله بود.

نهی از شرکت در قیامی که رهبر آن به امامان دعوت نمی‌کند

رواياتي که از مشارکت شيعيان در قيام کساني که از ائمه(ع) پيروي نمي کنند، نهي نموده است در روايتي از امام صادق(ع) چنين نقل شده که فرمودند: «... ان اتاکم آت منا فا نظروا علي اي شي تخرجون و لا تقولوا خرج زيد فانّ زيدا کان عالما و کان صدوقا و لم يدعوکم الي نفسه و انما دعاکم الي الرضا من آل محمد(ص) و لو ظهر لوفي بما دعاکم اليه انما خرج الي سلطان مجتمع لينقضه، فالخارج منّا اليوم الي ايّ شي يدعوکم الي الرضا من آل محمد(ص) فنحن نشهدکم انّا لسنا نرضي به و هو يعصينا اليوم و ليس معه احد و هو اذا کانت الرايات و الالويه اجدر ان لا يسمع منّا...».[۱۳] اگر کسي نزد شما از سوي ما آمد پس اين گونه بنگريد که بر چه چيزي قيام کرده اند و ديگران را به زيد قياس نکنيد زيرا زيد عالمي درستکار بود و شما را به خود دعوت نکرد او شما را به رضا از خاندان پيامبر اکرم(ص) دعوت کرد و اگر پيروز مي شد به وعده اش وفا مي کرد و شما را به سوي ما مي خواند زيد بر عليه سلطاني قيام کرد که مردم را دور خودجمع کرده تا حکومت او را نابود کند. پس کسي که خارج مي شود به سوي چه چيزي مي خواند شما را، شما را به رضاي خاندان پيامبر اکرم(ص) دعوت مي کند پس ما شاهد مي گيريم شما را که ما راضي به آن نيستيم در حالي که امروز که ياري ندارد از ما اطاعت نمي کند و نافرماني ما را مي کند تا چه رسد به روزي که پرچم ها براي او بسته شود».

اين گروه از روايات به خوبي بيان گر مخالفت با قيام هايي است که اهداف آنها حاکميت احکام اسلام نبوده و تنها به نام اهل بيت(ع) شکل مي گيرد، از اين رو اگر قيام براي از بين بردن قدرت و حاکميت طواغيت باشد و براي دعوت به امامت اهل بيت(ع) و استقرار حاکميت احکام اسلام انجام پذيرد آن گونه که در قيام زيد بود و شرايط آن فراهم باشد مورد تأييد و رضايت ائمه اطهار(ع) است.

نهی از قیام قبل از وقوع علائم ظهور

رواياتي که مفاد آن انتظار فرج و ملازمت خانه و مترصد وقوع علائم ظهور و منع از مشارکت در هر قيامي است که قبل از تحقق اين علائم باشد. مانند روايتي از حضرت علي(ع) که فرمودند: «الزموا الارض و اصبروا علي البلاء و لا تحرکّوا بايديکم و سيوفکم في هوي السنتکم و لا تستعجلوا بمالم يعجل الله کلم...».[۱۴] ملازم زمين باشيد (قيام نکنيد) و بر بلاها و مصيبت ها صبر کند و با دست ها و شمشيرهايتان درخواست زبانتان حرکت نکنيد و در آنچه خداوند در آن براي شما تعجيل نکرده عجله نکنيد و روايتي از امام باقر(ع) که فرمودند: «الزم الارض و لا تحرک يدا و لا رجلا حتي تري علامات اذکرها لک...».[۱۵] ملازم زمين باشد و دست و پايت را براي قيام حرکت نده تا علاماتي که براي تو ذکر مي کنم ببيني سپس حضرت علامت هاي خروج حضرت مهدي(ع) را بر شمردند.

اين گروه از روايات بيان گر قيام هايي است که مربوط به قيام حضرت مهدي(ع) است و شيعيان را از عجله کردن و هر قيامي را به عنوان قيام موعود تلقي کردن باز مي دارد. و هيچ گونه دلالتي بر نهي از قيام و تشکيل حکومت اسلامي به منظور اجراي احکام اسلام و زمينه سازي براي قيام حضرت ندارد و چنين قيام هايي مورد نظر اين روايات نيست.

نتیجه کلی

با تحليل مفاد مجموع اين روايات مي توان به نتايج کلي زير دست يافت؛

الف: به مدعيان امامت که بدون اذن امام معصوم(ع) قيام مي کنند و مردم را به اطاعت از خود نه خدا و پيامبر اکرم(ص) و امام(ع) دعوت مي نمايند، نبايد کمک کرد و چنين قيام هايي محکوم است.

ب: هر قيامي که مدعي عنوان مهدويت باشد، محکوم است.

ج: قيام هايي که بدون بررسي شرايط و زمينه هاي موفقيت، شکل مي گيرد، محکوم به شکست است اگر چه هدف قيام صحيح و مقدس باشد.

د: از تعجيل و شتاب در قيام حضرت و هر قيامي را به عنوان قيام موعود تلقي کردن بايد پرهيز نمود و تا تحقق نشانه ها و علائم و زمان مقرّر آن صبر نمود.


منابع


  1. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، قم:مؤسسه آل البیت (علیهم‌السّلام)، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۴۰
  2. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، قم: امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ۱۴۰۹ق،ج۱، ص۲۸۱
  3. جوادی آملی، عبد الله، ولايت فقیه، ولايت فقاهت وعدالت، قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۵، ص۳۷۳
  4. نساء(۴):۷۵
  5. جوادی آملی، عبد الله، ولايت فقیه، ولايت فقاهت وعدالت، پیشین، ص۳۷۴
  6. محدث قمی، عباس، سفینه البحار، تهران: فراهاني، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۴۴۶، (واژه قم)
  7. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار،پیشین، ج۵۲، ص۲۴۳
  8. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج۱۱،ص۳۷.
  9. عميد زنجاني، عباسعلي، فقه سياسي، تهران، آمير کبير، ۱۳۷۷ش، ج۲،ص۱۸۹.
  10. جوادي آملي، عبدالله، ولايت فقيه، ولايت فقاهت و عدالت، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹ش، ص۳۷۴.
  11. صحيفه کامله سجاديه، ترجمه و شرح ميرز ابوالحسن شعراني، قم، انتشارات قائم ال محمد(ص)، ۱۳۸۶ش، ص۳۳.
  12. عميد زنجاني، عباسعلي، فقه سياسي، همان، ج۲، ص۱۹۰.
  13. وسائل الشيعه، ج۱۱، ص۳۶.
  14. وسائل الشيعه، ج۱۱، ص۴۰.
  15. وسائل الشيعه، ج۱۱، ص۴۱.