برداشته شدن عذاب از قوم یونس: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
 
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
خط ۵۳: خط ۵۳:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =

نسخهٔ ‏۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۳

سؤال

چرا خداوند قوم حضرت یونس –سلام الله علیه- را عذاب نکردند؟ چرا این مطلب را در قرآن کریم به صورت سؤالی مطرح می‌کنند؟


قوم حضرت یونس قبل از اینکه عذاب قطعی شود، به راهنمایی دانشمندی که در میان آنها بود از شهر بیرون رفتند و با حالت تضرع توبه کردند و خداوند توبه آنها را پذیرفت و نشانه‌های عذاب بر طرف شد.

تقاضای عذاب از سوی قوم یونس

حضرت یونس -(ع)- پیوسته از سر خیرخواهی و مهربانی قوم خود را پند و اندرز داد، ولی در پاسخ غیر از عناد و استدلال‌های جاهلانه چیزی نمی‌شنید؛ حضرت یونس گفت: من با زبان خوش و مسامحه با شما سخن گفتم و با منطق شما را به خیر و صلاح دعوت کردم، اگر گفتار من در اعماق روح شما اثر کند، به هدفی که به آن امیدوار و به ایمانی که طالب آن بوده‌ام، رسیده‌ام؛ ولی اگر دعوت مرا رد کنید، باید بدانید که بلایی سخت بر شما نازل می‌گردد و هلاکت شما نزدیک است؛ بزودی پیش‌درآمد عذاب را می‌بینید و باید منتظر عواقب آن باشید.

قوم به یونس گفتند: ای یونس! ما دعوت تو را نمی‌پذیریم و از تهدید تو نیز هراسی نداریم، اگر راست می‌گویی آن عذابی که ما را از آن می‌ترسانی بر ما نازل کن!

رفتن یونس از میان قوم

صبر یونس لبریز شد، عرصه بر او تنگ آمد و چون از بحث خود نتیجه‌ای نگرفت، از آنان ناامید گشت و با خشم و ناراحتی دست از آنان شست و شهر و قوم خود را رها کرد، زیرا هرچه مردم را دعوت کرد، آنان ایمان نیاوردند و حجت و برهان او را نپذیرفتند و در آن تفکر و تأمل نکردند. بدین ترتیب یونس فکر کرد که مسئولیت او به پایان رسیده است و آنچه انجام داده کفایت می‌کند و به استقبال قضاء و نزول کیفر الهی از شهر خارج شد.

هویدا شدن نشانه‌های عذاب

قوم یونس پس از خروج او گرد مرد دانشمندی از قوم خود اجتماع کردند. هنوز فرمان قطعی عذاب فرا نرسیده بود، ولی نشانه‌های آن کم و بیش به چشم می‌خورد، آنها موقعیت را غنیمت شمرده و به رهبری آن مرد عالم از شهر بیرون ریختند، در حالی که دست به دعا و تضرع برداشته و به جستجوی پیامبر خویش برخاستند اما اثری از او ندیدند. از آنجا که این توبه و ایمان و بازگشت به سوی پروردگار به موقع انجام یافته بود و با آگاهی و اخلاص همراه بود، نشانه‌های عذاب بر طرف شد و آرامش به سوی آنها بازگشت.[۱]

خداوند قبل از بیان داستان قوم حضرت یونس، درباره قوم نوح و موسی (علیهما السلام) و نپذیرفتن دعوت حق از سوی بسیاری از مخاطبین این دو پیامبر بزرگوار سخن به میان آورده است و در مورد فرعونیان به صورت خاص این نکته بیان شده که آنها از ایمان به خدا در حال اختیار و سلامت سر باز زدند، ولی به هنگام قرار گرفتن در آستانه مرگ و کیفر الهی، اظهار ایمان کردند، که برای آنها سودمند نیفتاد. «وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّی إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ»[۲]؛ و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم پس فرعون و سپاهیانش از روی ستم و تجاوز آنان را دنبال کردند تا وقتی که در شرف غرق شدن قرار گرفت، گفت ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آنکه فرزندان اسرائیل به او گرویده‌اند نیست و من از تسلیم‌شدگانم.

در آیه ۹۸ این سوره، یک قانون کلی نسبت به ایمان آوردن و شرایط سودمندی آن بیان می‌شود: «فَلَو لا کانَت قَرْیَه آمَنَت فَنَفَعَها إِیمانُها؛ چرا اقوام گذشته [به موقع] ایمان نیاوردند تا ایمان‌شان سودمند باشد. سپس قوم یونس را از استثنا کرده و می‌فرماید: «إِلَّا قَومَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزیِ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلی حِینٍ»؛ مگر قوم یونس که چون ایمان آوردند، مجازات رسواکننده را در زندگی این دنیا از آنها بر طرف ساختیم و آنها را تا وقت معلومی بهره‌مند کردیم.

تمایز قوم یونس با دیگران

آنچه قوم یونس را از دیگر اقوام متمایز می‌کند، این است که آنها همه به صورت دسته جمعی و آن هم پیش از فرا رسیدن مجازات قطعی پروردگار ایمان آوردند؛ در حالی که در میان اقوام دیگر گروه زیادی سرسختانه بر مخالفت خود باقی ماندند تا هنگامی که فرمان مجازات قطعی پروردگار صادر شد و آنها پس از مشاهده این عذاب الهی غالباً اظهار ایمان کردند، ولی ایمان‌شان فایده‌ای نداشت.[۳]

بنابراین هر انسانی خواه ناخواه دارای ایمان است، چه ایمان اختیاری و چه اضطراری؛ با این تفاوت که ایمان اختیاری مقبول درگاه الهی است و آدمی را به سوی سعادت زندگی دنیا و آخرت سوق می‌دهد و اما ایمان اضطراری که ایمان در هنگام دیدن عذاب است، نه در درگاه خدای تعالی مقبول است و نه دردی را از او دوا می‌کند.[۴]

دلیل سؤالی مطرح شدن

برخی از مفسران و مترجمان، آیه را سؤالی ترجمه نکرده‌اند و بلکه آن را به معنی نفی آورده‌اند؛ اما برخی دیگر گفته‌اند که کلمه: «لولا» به معنا «هلا» است یعنی آیا اینها این کار را نمی‌کنند یا چرا این کار را نمی‌کنند و هدف و پیام آیه این است که مردم را تحریک کند به ایمان آوردن و توبیخ کند که چرا همانند قوم یونس ایمان نمی‌آورید و منتظرید عذاب الهی برسد و معنای آیه این است که آیا مردم مکه ایمان نمی‌آورند تا همانند قوم یونس ایمان‌شان برای‌شان فایده داشته و چرا ایمان نمی‌آورند.[۵]


منابع

  1. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۸۸.
  2. یونس/ ۹۰.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۸۷.
  4. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر نشر اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص۱۸۶.
  5. رک: خطیب، عبدالکریم‏، التفسیر القرآنی للقرآن، بیروت‏، دار الفکر العربی‏، چاپ اول‏، ج‏۶، ص۱۰۸۵؛ ابن عاشور، محمد، التحریر و التنویر، بیروت‏، مؤسسه التاریخ، ‏ چاپ اول‏، ج۱۱، ص۱۸۰.