اهل‌سنت و تکفیر شیعیان

از ویکی پاسخ
سؤال

آیا مذاهب چهارگانه اهل سنت شیعه امامیه را کافر می‌دانند؟

معیار کفر نزد اهل‌سنت

فقیهان اهل‌سنت معتقدند اگر کسی یکی از ضروریات اسلام را انکار کند، کافر و بیرون از دین است. بنابر این معیار، شیعه نمی‌تواند از نظر مذاهب اهل‌سنت کافر باشد؛ زیرا شیعیان، اصول دین از جمله اعتقاد به توحید، نبوت، قیامت و دستورات اصلی اسلام را انکار نمی‌کند. اختلافات شیعه با مذاهب دیگر از موضوعات ضروری دین نیست بلکه جزو مسایل نظری است که انکار آن، خروج از دین نیست.[۱]

نووی از عالمان اهل‌سنت در شرح صحیح مسلم نظر صحیح و درست در مسئله تکفیر چنین دانسته که هیچ‌یک از مسلمانان به خاطر گناه، تکفیر نمی‌شود و هرکس موردی از ضروریات دین اسلام را انکار کند، حکم به ارتداد و کفر او داده می‌شود.[۲] ابن‌نجیم مصری فقیه قرن دهم اهل‌سنت مذهب خدشان را این دانسته که کسی از مخالفان را تکفیر نشود جز در انکار اصل ضروری دینی.[۳]

روایات فراوانی در منابع اهل سنت نیز جان، مال و آبروی افرادی که به «لا إله إلا اللّه» و «محمد رسول اللّه» اعتقاد داشته باشند را محترم دانسته و اجازه کافر دانستن آن‌ها را نداده است.[۴]

جریانهای تکفیری می‌کوشند نشان دهند کافردانستن شیعه امری اجماعی میان عموم اهل- سنت است.[۵] در حالی که اهلسنت در قبال شیعه سه گروه هستند.

شیعه فرقه‌ای از فرقه‌های اسلامی

گروه اول معتقدند شیعه یکی از فرقه‌های اسالمی است. در آثار اهلسنت چنین رویکردی نسبت به شیعه دیده می‌شود. برخی از شواهد این ادعا در آثار اهلسنت عبارتند از:

۱ -بر اساس گفته سرجانی در کتاب» الشیعه نضال ام ضالل «جمهور علمای اهلسنت معتقدند که شیعیان دوازدهامامی مسلمان هستند[۶]با این حال در میان کلمات علمای پیشین اهلسنت کمتر می‌توان تصریحاتی بر مسلمانبودن شیعیان یافت و نظر آنان در خصوص مسلمانبودن شیعیان را از خالل دیدگاه‌های آنان در مورد تعامل با شیعیان در باب صالهٔ و نکاح و معامالت و شهادت و قضاء و… می‌توان یافت؛ اما در کلمات علمای معاصر اهلسنت، تصریح به مسلمانبودن شیعیان بیشتر قابل مشاهده است. از جمله ین افراد می‌توان به جاد الحق، مفتی مصر و وزیر اوقاف مصر[۷] حسن البنا، بنیانگذار اخوان‌المسلمین[۸] اشاره کرد که به مسلمانبودن شیعه تصریح کردهاند. ساعدی در کتاب» الشیعه من وجهه نظر اعالم اهلالسنه «نظر بیش از ۱۶۰ عالم اهلسنت در مورد مسلمانبودن شیعیان را ذکر کرده است.

۲ -در مبحث شهادت، علمای اهلسنت اعتقاد دارند که شهادت کافر پذیرفته نیست. افرادی مانند ابویوسف قاضی[۹] و شافعی[۱۰] شهادت شیعیان را پذیرفتهاند و این بدین معناست که آنان شیعیان را جزو مسلمانان میدانستهاند. البته برخی دیگر از فقهای اهلسنت، تصریح دارند که شهادت شیعیان پذیرفته نیست اما همان‌طور که ابنعابدین حنفی گفته است، دلیل رد شهادت شیعیان نه به خاطر شیعهبودنشان بلکه به خاطر متهمبودن آنان به دروغ است.[۱۱]

۳ -ابن‌تیمیه در» دقائق التفسیر «می‌نویسد:» بسیاری از مسلمانان اهلبدعت مانند رافضه و جهمیه و… به بالد کفر رفتهاند و به دست آنان جمع فراوانی مسلمان شدند و از اسالم خود بهرهمند گشتند و مسلمان اهلبدعت گردیدند و اینکه آنان مسلمان اهلبدعت باشند بهتر از این است که کافر باشند «[۱۲]

۴ -اشعری نیز در» مقاالت االسالمیین «شیعه را یکی از اصناف مسلمانان ذکر می‌کند.[۱۳]

۵ -محدثان اهلسنت در کتب حدیثی خود، از راویان شیعه نقل حدیث کردهاند. همچنین با مراجعه به آثار رجالی اهل سنت، به موارد متعددی برمی‌خوریم که در شرح حال یک راوی، وی را شیعی توصیف کردهاند و او را مثالً ثقه دانستهاند[۱۴] حتی برخی از افرادی که در کتب رجال اهل سنت به عنوان شیعه مطرح شدهاند، جزو راویان صحیح بخاری و صحیح مسلم هستند.

شیعه فرقه‌ای اسلامی و اجازه تقلید از آنان

معتقدند که شیعه یکی از فرقه‌های اسالمی است که تقلید از مذهب فقهی آن نیز جایز است. تفاوت این گروه با گروه اول این است که گروه اول تقلید از مذهب فقهی شیعه را جایز نمی‌دانستند و اما این گروه تقلید از مذهب شیعه را جایز می‌دانند. این نظریه در دوره معاصر مطرح شده است و پیشتاز آن شلتوت است. وی در فتوایی چنین بیان داشت:» مکتب جعفری، معروف به مذهب امامی اثنیعشری، مکتبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مکتبهای اهلسنت جایز است. «این متن برای نخستین بار در مجله رساله االسالم وابسته به دارالتقریب مصر منتشر شد. زمان صدور این فتوا ۱۷ ربیع االول ۱۳۷۸ق. و زمان انتشار این فتوا ۳ محرم ۱۳۷۹ق است.

تکفیر شیعیان

گروه سوم شیعیان را کافر می‌دانند. این گروه نیز بر دو دسته هستند. گروهی از این افراد شیعه را به نحو مطلق تکفیر می‌کنند و گروهی دیگر که نسبت به گروه اول در اقلیت هستند، به نحو معین شیعه را تکفیر می‌کنند. تفاوت این دو گونه از تکفیر در این است که گاهی تکفیر به این صورت است که انجامدهنده یک فعل بدون معین کردن فردی خاص مورد تکفیر قرار می‌گیرد. به این نوع، تکفیر مطلق گفته می‌شود[۱۵] و اما در تکفیر معین یک فرد خاص تکفیر می‌شود[۱۶] غالب علمای اهلسنت که شیعه را تکفیر کردند جزو کسانی هستند که شیعه را به نحو تکفیر مطلق، تکفیر نمودهاند. عوده از علمای سلفی می‌گوید:» جماعتی از علما حکم دادهاند که شیعیان مسلمان نیستند و حتی برخی از علما، نقل اجماع بر این حکم کردهاند. البته این حکم به معنای تکفیر اعیان و افراد آنان نیست.[۱۷] با توجه به آنچه گفته شد روشن می‌شود که تکفیر شیعه نزد اهلسنت امری اجماعی نیست و بر خالف تبلیغات گروه‌های تکفیری، مسلمانبودن شیعه نزد بسیاری از اهلسنت امری مقبول است.

منابع

  1. بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی، رجبی، حسین، ص 27، نشر مشعر، تهران ١٣٨٨ش.
  2. نووی، ابو زکریا یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، ج1، ص150، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ2، 1392ق.
  3. ابن نجیم مصری، زین الدین ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، ج1، ص371، بیروت، دار المعرفة، چ2، بی‌تا.
  4. صحیح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 2405 باب/ فضائل علی/ ط دار احیاء التراث، و صحیح البخاری ج 5 ص 171، و ج 5 ص 22 ط دار احیاء التراث العربی؛ برای اطلاعات بیشتر رک: الفصول المهمة فی تألیف الامة، سید عبد الحسین شرف الدین، ‏ ص 34-30، المجمع العالمی للتقریب‏، تهران، ‏1423 ق
  5. زرقاوی، ابومصعب، هل اتاک حدیث الرافضة، ص۵، پایگاه اینترنتی منبر التوحید و الجهاد، بیتا.
  6. سرجانی، راغب، الشیعة نضال أم ضالل، ص۱۳۸، قاهره، دارالکتب المصریة، 1432ق.
  7. جاد الحق، جاد الحق علی، مجموع فتاوی، ج۲، ص۸۲–۸۵، جیزه، دارالفاروق لإلستثمارات الثقافیة، 200۸م.
  8. عماره، محمد، معالم المشروع الحضاری فی فکر البنا، ص۷۳، قاهره ـ اسکندریه، دارالسالم، 1430ق.
  9. خطیب بغدادی، احمد بن علی، الکفایة فی علم الدرایة، ص۱۲۶، مدینه، المکتبة العلمیة، بیتا.
  10. خطیب بغدادی، احمد بن علی، الکفایة فی علم الدرایة، ص۱۲۰.
  11. ابنعابدین، محمدامین بن عمر، رد المحتار علی الدر المختار، ج۵، ص۴۷۲، بیروت، دارالفکر، 1412ق.
  12. ابن‌تیمیه، دقائق التفسیر، ج۲، ص۱۴۴، دمشق، مؤسسة القرآن، 1404ق.
  13. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ص۵، آلمان، ویسبادن، فرانس شتاینر، 1400ق
  14. ابنحجر عسقالنی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۳۷، هند، مطبعة دائرهٔ المعارف النظامیة، 132۶ق.
  15. رحیلی، ابراهیم بن عامر، التکفیر و ضوابطه، ص۱۱۷، داراإلمام احمد، 200۸م.
  16. رحیلی، ابراهیم بن عامر، التکفیر و ضوابطه، ص۱۱۸.
  17. عوده، سلمان بن فهد، دروس للشیخ سلمان العوده، ج۴۳، ص۱۱۸، بینا، بیتا.