انگشتر عقیق و جلوگیری از چشم زخم: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


۳. امیر مؤمنان(ع) نیز درباره خاصیت انگشتر عقیق این چنین فرموده است: «تختم بالعقیق یبارک الله علیکم و تکونوا فی أمن من البلاء»؛ انگشتر عقیق به دست کنید تا خدا بر شما مبارک کند و از آسیب بلاء در ایمنی باشید.<ref>همان، ص۳۸۶.</ref>
۳. امیر مؤمنان(ع) نیز درباره خاصیت انگشتر عقیق این چنین فرموده است: «تختم بالعقیق یبارک الله علیکم و تکونوا فی أمن من البلاء»؛ انگشتر عقیق به دست کنید تا خدا بر شما مبارک کند و از آسیب بلاء در ایمنی باشید.<ref>همان، ص۳۸۶.</ref>
== استحباب ==
داشتن انگشتر عقيق در دست در رنگهاى مختلف آن استحبابش ثابت است، و مستحب است انگشتر را در انگشتان دست راست قرار دهند، و سزاوار نيست كه انگشت كوچك خالى از انگشتر باشد.<ref>تبريزي، ميرزا جواد، إستفتائات جديد، قم، سرور، ۱۳۸۵، ج۱، ص۵۰۵.</ref> راجع به استحباب انگشتر عقيق، ياقوت، زمرّد، فيروزه، جز ع يمنى و بلور، رواياتى چند در «ابواب احكام ملابس» از كتاب «وسائل الشيعه» وارد شده است.<ref>موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم، استفتائات، قم، نجابت، ۱۳۸۹، ص۱۷۶.</ref> نماز خواندن با انگشتر عقيق، بويژه عقيق يمانى و نيز انگشترى كه نگين آن بلور باشد.<ref>هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه فارسي، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۷۴۷.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۲۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۸

سؤال

آیا انگشتر عقیق از چشم زخم جلوگیری می‌کند؟

روایات زیادی درباره خاصیت و فضیلت انگشتر عقیق آمده است.که به حرز، حفاظت و ایمن ماندن از بلاء اشاره کرده است. این روایات اشاره به این نکته ندارد که انگشتر عقیق وسیله ایمن ماندن از چشم زخم باشد اما از تصریح به ایمن ماندن از بلا و حفاظت انسان استفاده می‌شود که شاید وسیله جلوگیری از چشم زخم باشد، زیرا چشم زخم خود نوعی از بلا و آفات است.

روایات درباره فضیلت انگشتر عقیق

۱. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که: جبرئیل(ع) آن را از بهشت برای من آورد و گفت: ای محمد(ص)! انگشتر عقیق به دست کن و به امت خود نیز سفارش کن که چنین کنند.[۱]

و باز فرموده است: انگشتر عقیق به دست کنید که تا آن را در دست خود دارید، غم و اندوهی به شما نرسد.[۲]

۲. امام صادق(ع) نیز درباره برکات و آثار و خواص انگشتر عقیق احادیثی را بیان داشته است از آن جمله می‌فرماید: «العقیق حرز فی السفر» عقیق در مسافرت حرز و وسیله حفاظت آن هست.[۳] و باز از پدرش از جدش(ع) می‌فرماید: هر کسی انگشتری از عقیق بسازد و در آن محمد رسول‌الله و علی ولی‌الله» نقش کند، خدای تعالی او را از مرگ بد حفظ نماید و چون بمیرد بر فطرت پاک توحیدی چشم از جهان می‌بندد.[۴] از این روایت به خوبی استفاده می‌شود که ایمان و نفس پاک در اثر انگشتر نقش دارد، زیرا اگر ایمان در کار نباشد، هیچ‌گاه انگشتر عقیق به تنهایی یک فرد کافر را از مرگ بد نجات نداده، و بر فطرت پاک نمی می‌راند.

و باز آن حضرت در مورد دیگر درباره انگشتر عقیق فرموده است: «تختمو بالعقیق فانّه مبارک و من تختم بالعقیق یوشک أن یقضی الله بالحسنی».[۵] از عقیق انگشتر بسازید که آن مبارک است و هر کس انگشتر عقیق به دست کند، امید است که حاجتش به وجه احسن روا گردد.

در این مورد از آثار و خاصیت عقیق، برکت و کمک کردن به برآورده شدن حاجت یاد شده است.

و هم چنین آن حضرت فرموده است که از آثار و خاصیت عقیق آن است: هر که انگشتری با نگین عقیق اختیار کند، تهیدست نگردد.[۶] و در بیان دیگر آمده است: «من تختم بالعقیق مادام فی یده و لم یزل علیه من الله عزوجل واقیه».[۷] هر که انگشتر عقیق به دست کند تا وقتی آن انگشتر در دست او هست، از جانب خداوند در ایمنی و حفاظت است.

۳. امیر مؤمنان(ع) نیز درباره خاصیت انگشتر عقیق این چنین فرموده است: «تختم بالعقیق یبارک الله علیکم و تکونوا فی أمن من البلاء»؛ انگشتر عقیق به دست کنید تا خدا بر شما مبارک کند و از آسیب بلاء در ایمنی باشید.[۸]

استحباب

داشتن انگشتر عقيق در دست در رنگهاى مختلف آن استحبابش ثابت است، و مستحب است انگشتر را در انگشتان دست راست قرار دهند، و سزاوار نيست كه انگشت كوچك خالى از انگشتر باشد.[۹] راجع به استحباب انگشتر عقيق، ياقوت، زمرّد، فيروزه، جز ع يمنى و بلور، رواياتى چند در «ابواب احكام ملابس» از كتاب «وسائل الشيعه» وارد شده است.[۱۰] نماز خواندن با انگشتر عقيق، بويژه عقيق يمانى و نيز انگشترى كه نگين آن بلور باشد.[۱۱]



منابع

  1. طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۳۹۳ش، ص۸۷.
  2. همان.
  3. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، تهران، نشر کتابخانه صدوق، ۱۴۰۰ق، ص۳۸۶.
  4. همان، ص۳۸۹.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۱ش، ج۶، ص۴۷۰.
  6. همو، ثواب الاعمال، ص۳۸۵.
  7. همان، ص۳۸۷.
  8. همان، ص۳۸۶.
  9. تبريزي، ميرزا جواد، إستفتائات جديد، قم، سرور، ۱۳۸۵، ج۱، ص۵۰۵.
  10. موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم، استفتائات، قم، نجابت، ۱۳۸۹، ص۱۷۶.
  11. هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه فارسي، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۳۸۲، ج۱، ص۷۴۷.