انواع عدالت خداوند

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۵ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{جا:ویرایش}} {{سوال}} آيا عدل خداوند ناشي از فضل اوست يا اين دو با هم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال
آيا عدل خداوند ناشي از فضل اوست يا اين دو با هم متفاوتند؟

براي اينکه بدانيم آيا عدل خداوند از فضل اوست، لازم است تعريفي از هر يک از عدل و فضل الهي داشته باشيم. واژه عدل در معاني مختلفي به کار مي رود برخي از معاني مهم عدل عبارتند از: رعايت تساوي و اجتناب از تبعيض، رعايت حقوق ديگران، قرار گرفتن افراد و اشياء در جايگاه شايسته خود اين معناي اخير از عدل در معناي جامع تري به کار مي رود اين تعريف را مي توان در کلامي از امام علي(ع) يافت آنجا که فرمود:

«العدل يضع الامور مواضعها».}}[۱] عدالت هر چيزي را در جايگاه مناسب آن قرار مي دهد معناي اين سخن آن است که در جهان تکوين و تشريع، هر چيزي موقعيت و جايگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است که اين تناسب رعايت گردد و هر چيزي در جاي مناسب خود قرار گيرد. اين معنا جامع ترين معاني عدل است و معاني پيشين را هم در بر مي گيرد. بنا بر آنچه گذشت، معناي اجمالي عدالت الهي آن است که خداوند با هر موجودي آن چنان که شايسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعي که در خور آن باشد، بنشاند و چيزي را که مستحق آن است به او عطا کند.[۲]

بر اساس اين معنا از عدل، بزرگان مي گويند: خداوند هم داراي عدل تکويني است، هم عدل تشريعي و هم عدل جزايي. عدل تکويني به اين معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودي به اندازه شايستگي و قابليت او نعمت داده است و به تعبير خدا اندازه ظرفيت و شايستگي هر شي به او وجود و کمال اضافه کرده است. عدل تشريعي به اين معناست که تکاليفي که خدا به وسيله پيامبران بر مردم نازل کرده است، بر پايه عدل و دادگري است و نيز عدل جزايي به اين معناست که خدا در روز قيامت ميان افراد به عدل داوري مي کند و حق کسي را تباه نمي کند يعني ميان افراد نيکوکار و بدکار به يکسان داوري نمي کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او مي دهد.[۳]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ معارف اسلامي، جمعي از نويسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰.

۲ـ عقايد استدلالي، علي رباني گلپايگاني، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مديريت حوزه علميه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهي.


منابع

  1. نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.
  2. سعيدي مهر، محمد، آموزش کلام اسلامي، کتابفروشي طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.
  3. سبحاني جعفر و محمدرضايي، محمد، انديشه اسلامي۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.