امام علی بالاتر از انبیاء الهی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۲ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (تکمیل و بارگزاری)
سؤال

چرا شيعيان رتبه علي بن ابي‌طالب(ع) را از جهت فضائل و كمالات از تمام انبياء الهي جز رسول خدا(ص) افضل‌ مي‌دانند؟


اين اعتقاد شيعيان دلائل و شواهد فراواني دارند كه اجمالاً در اينجا به برخي از آنها، اشاره می شود. از مواردی که قابل ذکر است، جریان مباهله است، که اجماع مفسرین همراهان رسول خدا را، حضرت فاطمه، حسنین و امام علی -علیهم السلام- می دانند، بنابر این تعابیر نسائنا، ابنائنا، و انفسنا که در آیه توسط رسول اکرم ذکر شده است به این 4 نفر بر می گردد. مورد دیگر تعبیر نبی اکرم از فضائل امیر المومنین است که می فرماید اگر کسی می خواهد به علم آدم، فهم نوع، مناجات موسی، هیبت عیسی و کمال و جمال محمد نگاه کند به امام علی (ع) نگاه کند. مورد دیگری که در اینجا ذکر می شود، حدیث طیر است که از امیرالمؤمنین تعبیر به احب خلایق نزد خداوند شده است. بنابر این با توجه به اینکه در شیعه و سنی، رسول خدا برترین نبی از انبیاء الهی است، امیرالمؤمنین نیز بالاتر از انبیاء الهی به جز رسول خدا می باشد.

علي(ع) به منزله نفس رسول خدا

در جريان مباهله رسول اکرم (ص) با مسيحيان نجران، خداوند خطاب به رسول خدا فرمود كه: ﴿فَقل تَعَالَوا نَدْعُ أبنَاءَنا و ابْناءَكم و نِساءَنا وَ نِساءَكم و انفسُنا وَ اَنفُسَكم ثُمَّ نَبْتهِل...[۱] (به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت ‌كنيم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خويش را دعوت نماييم شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنيم شما هم از نفوس خود آنگاه مباهله كنيم)، اجماع مفسرين است.[۲] كه همراهان رسول خدا در جريان مباهله عبارت بودند از فاطمه زهرا(س) كه معادل عبارت «نسائنا» در آیه بود و حسن و حسين ـ عليهما السّلام ـ كه معادل عبارت «ابناءنا» بودند و علي(ع) كه قطعاً بايد معادل «انفسنا» باشد چرا كه، اولاً يقيناً «انفسنا» مصداق دو فقره قبلي یعنی «ابنائنا» و «نسائنا» در آيه شريفه نمي‌تواند باشد، ثانياً با تأمل در آيه روشن مي‌شود كه انسان، خود را دعوت نمي‌كند و رسول خدا(ص) خود را دعوت ننموده است، بلكه از غير خود دعوت به عمل آورد، لذا مراد از انفسنا نفس محمد(ص) يعني شخص آن حضرت نمي‌باشد. بلكه كسي غير از رسول خدا(ص) بايد باشد و آن علي(ع) است پس علي از جهت كمالات و فضائل به حدي بالا است، كه به منزله نفس رسول خدا(ص) است البته آنچه كه مسلم ما بين شيعه و سني است و در اين زمينه اتفاق نظر وجود دارد اين است. که رسول خدا(ص) از جميع انبياء افضل مي‌باشد.[۳]

بنابراین علي(ع) افضل از جميع انبياء غير از نبي مكرم اسلام است زیرا چنان كه بيان شد فاصله‌اي از جهت كمالات و فضائل بين آن دو بزرگوار وجود ندارد جز اينكه علي، نبي و رسول الهي نمي‌باشد و اين كمال هم نمي‌تواند فاصله چنداني ايجاد نمايد والا بمنزله نفس رسول خدا نمي‌باشد.

همه فضائل و كمالات انبياء الهي در علي(ع)

بنابر حديث نبوي كه به سند صحيح از راويان شيعه و سني نقل شده است رسول خدا(ص) در محفلي از محافل صحابه بودند كه فرمودند: من ارادَ أن ينظر الي آدم في علمه، و الي نوح في فهمه، و الي موسي في مناجاته، و الي عيسي في سمته، و الي محمد في تمامه و كماله و جماله، فلينظر الي هذا الرجل المقبل (هر كس مي‌خواهد علم آدم، و فهم و بصيرت نوح، و مناجات موسي، و هيبت و عظمت عيسي، و همه كمالات و زيبايي‌هاي محمد، را نظاره كند به اين مردي كه در برابر ماست نظر افكند) اشاره حضرت به علي(ع) بود كه از طرف مقابل به سوي حضرت در حال حركت بودند.[۴]

طبق روايات فوق كه توسط راويان متعدد با بيان مختلف ذكر شده، همه كمالات و فضايل برجسته انبياء الهي در وجود مبارك علي(ع) موجود است آنچه كه موجود نيست رسالت و نبوت مي‌باشد. لذا علي(ع) افضل از جميع انبياء به جز رسول خدا(ص) مي‌باشد.

حديث طير

از انس بن مالك و سعد بن ابي وقاص و ابو رافع و ابن عباس ابوعبدالله بصري روايت شده كه رسول خدا روزي در منزل قصد تناول از گوشت پرنده‌اي را داشتند كه آن پرنده را يكي از اصحاب براي ايشان هديه آورده بودند كه از آن تناول كنند. در اين هنگام كه رسول خدا دست به دعا برداشتند و فرمودند: اللهم ائتني باحب خلقك اليك يأكل معي من هذا الطائر (خداوندا بهترين مخلوقات خود را بر من حاضر كن تا من به اتفاق او از گوشت اين پرنده تناول نمايم) در اين هنگام بود كه علي(ع) وارد منزل رسول خدا(ص) شدند و به اتفاق آن حضرت از گوشت آن پرنده تناول فرمودند.[۵]

آنچه كه از اين روايت استفاده مي شود آن است كه علي(ع) محبوب‌ترين مخلوقات خداوند مي‌باشد چرا كه بيان كلام رسول خدا مقيد به قيد زماني خاصي يا گروه خاصي نشده روشن است محبوب‌ترين خلق نزد خداوند با فضيلت‌ترين آنها مي‌باشد. پس علي(ع) با توجه به اطلاق بيان رسول خدا افضل از جميع انبياء الهي مي‌باشد.


منابع

  1. آل عمران/ ۶۱.
  2. . فرائد السمطين، ج۱، ص۳۷۷ ـ ۳۷۸، الحديث ۳۰۷؛ ابي حيان الاندلسي، تفسير البحر المحيط، طبعه دارالفكر، ج۲، ص۴۷۹؛ الالوسي البغدادي، روح المعاني، ج۳، ص۱۸۷ ـ ۱۹۰، طبعه دار احياء التراث العربي ـ شواهد التنزيل مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ـ ابن الجوزي، زاد المسير، نشر دارالفكر للطباعه و النشر و التوزيع، تفسير القرطبي، بيروت، دار احياء التراث العربي، تفسير ابن كثير، نشر دارالمعرفه، بيروت، الغدير، ج۱، ص۳۹۳، برقم ۵.
  3. . الدر المنثور سيوطي، ج۲، جزء ۴، ص۶۹، الكشاف زمخشري، بيروت؛ دارالفكر، ج۴، ص۱۰۶؛ رشيد رضا، تفسير المنار، ج۷، ص۵۸۳؛ طبرسي، مجمع البيان، ج۱، ص۱۹۸، بيروت؛ نشر مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۷۸، امامي الطوسي، بيروت، نشر دار صادر، ص۵۶؛ طباطبائي، تفسير الميزان، نشر جامعه مدرسين، ج۲، ص۳۱۱.
  4. مراجعه شود به اميني، الغدير، ايشان بحث مستوفاي سندي و دلايلي در مورد اين روايت انجام داده است؛ الغدير، بيروت، نشر دارالكتاب العربي، و مراجعه شود به شرح نهج‌البلاغه، ج۹، ص۱۶۸، ابن ابي الحديد معتزلي، شرح المواقف، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشي، ج۸، ص۳۶۹؛ شرح المقاصد، ص۲۹۹، ج۵.
  5. كتاب الجامع الصحيح سنن الترمذي، بيروت، نشر دارالفكر للطباعه و النشر و التوزيع، چاپ۲، ۱۴۰۳، ج۵، ص۳۰۰؛ تاريخ ابن عساكر ترجمه الامام، ج۲، ص۱۵۸، ص۱۱۰ از شماره ۶۴۲ ـ ۶۱۳؛ فرائد السمطين، ج۱، ص۲۱۵ تا ص۲۰۹، شماره ۱۶۵ و ۱۶۶ و ۱۶۷؛ الجويني الشافعي، فرائد السمطين، تحقيق شيخ محمدباقر المحمودي، چاپ۱، بيروت، مؤسسه المحمودي للطباعه و النشر، حاكم النيشابوري، مستدرك الحاكم، بيروت، نشر دار المعرفه، ج۳، ص۱۳۰، فضائل الصحابه، ج۲، ص۹۵۶، ص۴۵۰، ابن أثير، جامع الاصول، ج۹، ص۴۷۱؛ مصابيح السنه، ج۴، ص۱۷۳، حليه الاولياء، ج۶، ص۳۳۹.