اجر رسالت: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
خط ۱۹: خط ۱۹:


== موارد مصرف خمس ==
== موارد مصرف خمس ==
موارد مصرف خمس به شش قسم تقسیم شده است،<ref>انفال، 41.</ref>سهمی برای خداوند، پیامبر و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار (ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام نامیده می‌شود؛ چرا که سهم خداوند و پیامبر به امام داده می‌شود و سه سهم دوم که مخصوص سادات است سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت تقسیم می‌شود سهم امام و سهم سادات. بنا براین مصرف خمس فقط برای فقرای سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته از احتیاجات سادات زیادتر باشد، مازاد آن باید به بیت المال مسلمانان ریخته شود که در راه مصالح عمومی مصرف گردد. همچنان که اگر احتیاجات فقرای سادات از میزان خمس زیادتر باشد باید از بیت المال کمبود آن را تأمین نمود. از طرفی سادات بطورکلی از گرفتن زکات که حق سایر فقرا و محتاجان می‌باشد محرومند، مگر این که زکات از مال ثروتمندان سادات باشد. از آن جا که خداوند احترام فراوانی برای معصومین(ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زکات غیر سادات را به سادات فقیر ممنوع دانسته است؛ زیرا زکات صدقه می‌باشد<ref>حضرت علی‌علیه السلام در روایتی فرموده: «لم یجعل لنا سهماً فی‌الصدقه اکرم (الله) نبیه و اکرمنا ان یطعمنا او ساخ ما فی ایدی الناس» «خداوند متعال سهمی برای ما در زکات قرار نداده، بلکه پیامبرصلی الله علیه وآله و ما اهل‌بیت‌علیهم السلام را از خوردن چرک‌های اموال مردم (زکات) گرامی داشته است»: وسائل الشیعه، ج ۶، ابواب قسمه الخمس، باب ۱، ح۴).</ref> و ممکن است پرداخت صدقه غیر سادات به سادات، نوعی تفوّق غیر سادات بر آنان یا کم‌احترامی به آنان تلقی گردد. ازاین‌رو جهت جبران این مسئله نیمی از خمس جهت اداره امور سادات تعیین شده است و نیم دیگر نیز مربوط به امام‌معصوم(ع) است و این اموال ملک شخص امام(ع) نیست؛ بلکه مربوط به خدمات دینی به جامعه اسلامی است. در زمان غیبت کبری این سهم در اختیار نواب عام آن حضرت- که مراجع تقلید و فقهای عظام هستند- قرار می‌گیرد تا در مصارف اسلام و مسلمین خرج شود. به نظر عده‌ای از مفسران حکم وجوب زکات در مکه نازل گردید و مسلمانان به پرداخت این فریضه الهی موظف شدند ولی هنگامی که پیامبر اسلام به مدینه پا نهاد و حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کرد، از طرف خدا مأمور به دریافت زکات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگیرد ولی بنی‌هاشم (سادات) حق نداشتند چیزی از این بودجه دریافت کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ذیل آیه ۶۰، سوره توبه، ج ۱۴، ص ۱۹۱ فضیلت سوره مؤمنون.</ref>
موارد مصرف خمس به شش قسم تقسیم شده است،<ref>انفال، 41.</ref>سهمی برای خداوند، پیامبر و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار (ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام نامیده می‌شود؛ چرا که سهم خداوند و پیامبر به امام داده می‌شود و سه سهم دوم که مخصوص سادات است سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت تقسیم می‌شود سهم امام و سهم سادات. بنا براین مصرف خمس فقط برای فقرای سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته از احتیاجات سادات زیادتر باشد، مازاد آن باید به بیت المال مسلمانان ریخته شود که در راه مصالح عمومی مصرف گردد. همچنان که اگر احتیاجات فقرای سادات از میزان خمس زیادتر باشد باید از بیت المال کمبود آن را تأمین نمود. از طرفی سادات بطورکلی از گرفتن زکات که حق سایر فقرا و محتاجان می‌باشد محرومند، مگر این که زکات از مال ثروتمندان سادات باشد. از آن جا که خداوند احترام فراوانی برای معصومین(ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زکات غیر سادات را به سادات فقیر ممنوع دانسته است؛ زیرا زکات صدقه می‌باشد<ref>حضرت علی‌علیه السلام در روایتی فرموده: «لم یجعل لنا سهماً فی‌الصدقه اکرم (الله) نبیه و اکرمنا ان یطعمنا او ساخ ما فی ایدی الناس» «خداوند متعال سهمی برای ما در زکات قرار نداده، بلکه پیامبرصلی الله علیه وآله و ما اهل‌بیت‌علیهم السلام را از خوردن چرک‌های اموال مردم (زکات) گرامی داشته است»: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۶، ابواب قسمه الخمس، باب ۱، ح۴).</ref> و ممکن است پرداخت صدقه غیر سادات به سادات، نوعی تفوّق غیر سادات بر آنان یا کم‌احترامی به آنان تلقی گردد. ازاین‌رو جهت جبران این مسئله نیمی از خمس جهت اداره امور سادات تعیین شده است و نیم دیگر نیز مربوط به امام‌معصوم(ع) است و این اموال ملک شخص امام(ع) نیست؛ بلکه مربوط به خدمات دینی به جامعه اسلامی است. در زمان غیبت کبری این سهم در اختیار نواب عام آن حضرت- که مراجع تقلید و فقهای عظام هستند- قرار می‌گیرد تا در مصارف اسلام و مسلمین خرج شود. به نظر عده‌ای از مفسران حکم وجوب زکات در مکه نازل گردید و مسلمانان به پرداخت این فریضه الهی موظف شدند ولی هنگامی که پیامبر اسلام به مدینه پا نهاد و حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کرد، از طرف خدا مأمور به دریافت زکات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگیرد ولی بنی‌هاشم (سادات) حق نداشتند چیزی از این بودجه دریافت کنند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ذیل آیه ۶۰، سوره توبه، ج ۱۴، ص ۱۹۱ فضیلت سوره مؤمنون.</ref>
  این دو امر سبب شد این قشر از زکات محروم بمانند و از سوی دیگر می‌دانیم که در میان سادات افراد از کار افتاده، در راه مانده، یتیم و… وجود دارند که باید به طریقی تأمین شوند. خداوند متعال جهت پر کردن این خلأ و اکرام و احترام آنان، آیه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از این خاندان را، خمس قرار داد. در حقیقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات و این جداسازی نه برای این است که سادات سهم بیشتری پیدا کنند یا مزد رسالت دریافت کنند بلکه تنها به جهت احترام و اکرام این خاندان در جامعه می‌باشد.
  این دو امر سبب شد این قشر از زکات محروم بمانند و از سوی دیگر می‌دانیم که در میان سادات افراد از کار افتاده، در راه مانده، یتیم و… وجود دارند که باید به طریقی تأمین شوند. خداوند متعال جهت پر کردن این خلأ و اکرام و احترام آنان، آیه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از این خاندان را، خمس قرار داد. در حقیقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات و این جداسازی نه برای این است که سادات سهم بیشتری پیدا کنند یا مزد رسالت دریافت کنند بلکه تنها به جهت احترام و اکرام این خاندان در جامعه می‌باشد.
بنابر این، خمس به جای همان زکاتی است که به سایر مستمندان داده می‌شود و شرایط پرداخت آن هم به سادات تقریباً مشابه شرایط پرداخت زکات به سایر فقراست، منتها برای حفظ حیثیت فرزندان پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم که در واقع حفظ حیثیت خود پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و رعایت مقام شامخ اوست، به صورت دیگر و به عنوان دیگری پرداخت می‌شود و این یک نوع ادب و احترام در برابر شخصیت والای پیغمبر گرامی اسلام است و به هیچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد و بدیهی است که احترام و ادب و حفظ حیثیت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسیار دارد. افزون بر آنکه بنای اسلام بر آن است که سلسله نسب سادات به‌طور مشخص باقی بماند و به شکلی گم نشود و یاد پیامبر و امامان‌علیهم السلام در خاطره‌ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تکریم جدشان پیامبر اسلام بدانند.<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، صدرا، ج ۳، ص ۸۳، و سایت پرسمان رهبری.</ref>
بنابر این، خمس به جای همان زکاتی است که به سایر مستمندان داده می‌شود و شرایط پرداخت آن هم به سادات تقریباً مشابه شرایط پرداخت زکات به سایر فقراست، منتها برای حفظ حیثیت فرزندان پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم که در واقع حفظ حیثیت خود پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و رعایت مقام شامخ اوست، به صورت دیگر و به عنوان دیگری پرداخت می‌شود و این یک نوع ادب و احترام در برابر شخصیت والای پیغمبر گرامی اسلام است و به هیچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد و بدیهی است که احترام و ادب و حفظ حیثیت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسیار دارد. افزون بر آنکه بنای اسلام بر آن است که سلسله نسب سادات به‌طور مشخص باقی بماند و به شکلی گم نشود و یاد پیامبر و امامان‌علیهم السلام در خاطره‌ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تکریم جدشان پیامبر اسلام بدانند.<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، صدرا، ج ۳، ص ۸۳، و سایت پرسمان رهبری.</ref>

نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۹

سؤال

خداوند در قرآن فرمود: «قل لا أسألکم علیه أجرا إلا الموده فی القربی» ین است که ظاهر این مطلب با وجوب خمس که در آن سهم سادات است هماهنگ نیست. اگر رسول خدا(ص) اجر نخواستند مسلماً آل رسول (ائمه طاهرین) هم که راه ایشان را می‌روند اجر و مزد طلب نمی‌کنند. پس چرا خمس که به آل رسول متعلق است واجب شده و مسلمین باید بپردارند و اگر بفرمایید که زعامت و امامت مسلمین هزینه دارد همان‌طور که جایی شنیدم یکی از معصومین فرموده بودند (فکر کنم امام رضا(ع)) که قطعاً درست است بخشی از خمس که برای اداره امور مسلمین است وجود دارد و می‌توانست کل خمس به آن تعلق بگیرد. ضمناً یادآور شوم که بنده اصلاً مخالف قانون خمس نیستم و ان شاء الله به هر حکم خدا و رسول(ص) و ائمه(ع) با افتخار گردن می‌نهم.

موارد مصرف خمس شش قسم است: سهمی برای خداوند، پیامبر(ص) و ذوالقربی و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار(ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام و سه سهم دوم سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت سهم امام و سهم سادات تقسیم می‌شود. مصرف خمس فقط برای فقرای از سادات است نه تمام آنها و از آنجا که مصرف زکات برای سادات فقیر حرام است، لذا خمس برای آنها جهت اکرام و احترام تشریع شده است نه بابت مزد رسالت آنها.

وجوب خمس

وجوب خمس از ضروریات دین اسلام است و تمام علمای اسلام از شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند، هر چند در بعضی از خصوصیات بین آنها اختلاف وجود دارد.[۱] قرآن کریم به صراحت می‌فرماید:

امام باقر ـ علیه السلام ـ می‌فرمایند: «هر کس با مالش چیزی را بخرد بر او حلال نیست مگر حق ما را بپردازد و هر کس منکر آن شود منکر قرآن شده است.»[۲]

موارد مصرف خمس

موارد مصرف خمس به شش قسم تقسیم شده است،[۳]سهمی برای خداوند، پیامبر و نزدیکان پیامبر-ائمه اطهار (ع)- و سهمی برای یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان از سادات. سه سهم نخست سهم امام نامیده می‌شود؛ چرا که سهم خداوند و پیامبر به امام داده می‌شود و سه سهم دوم که مخصوص سادات است سهم سادات نامیده می‌شود؛ بنابراین خمس به دو قسمت تقسیم می‌شود سهم امام و سهم سادات. بنا براین مصرف خمس فقط برای فقرای سادات است نه تمام آنها و اگر خمس اموالی که به آنها خمس تعلق گرفته از احتیاجات سادات زیادتر باشد، مازاد آن باید به بیت المال مسلمانان ریخته شود که در راه مصالح عمومی مصرف گردد. همچنان که اگر احتیاجات فقرای سادات از میزان خمس زیادتر باشد باید از بیت المال کمبود آن را تأمین نمود. از طرفی سادات بطورکلی از گرفتن زکات که حق سایر فقرا و محتاجان می‌باشد محرومند، مگر این که زکات از مال ثروتمندان سادات باشد. از آن جا که خداوند احترام فراوانی برای معصومین(ع) و اولاد آنها قائل شده، پرداخت زکات غیر سادات را به سادات فقیر ممنوع دانسته است؛ زیرا زکات صدقه می‌باشد[۴] و ممکن است پرداخت صدقه غیر سادات به سادات، نوعی تفوّق غیر سادات بر آنان یا کم‌احترامی به آنان تلقی گردد. ازاین‌رو جهت جبران این مسئله نیمی از خمس جهت اداره امور سادات تعیین شده است و نیم دیگر نیز مربوط به امام‌معصوم(ع) است و این اموال ملک شخص امام(ع) نیست؛ بلکه مربوط به خدمات دینی به جامعه اسلامی است. در زمان غیبت کبری این سهم در اختیار نواب عام آن حضرت- که مراجع تقلید و فقهای عظام هستند- قرار می‌گیرد تا در مصارف اسلام و مسلمین خرج شود. به نظر عده‌ای از مفسران حکم وجوب زکات در مکه نازل گردید و مسلمانان به پرداخت این فریضه الهی موظف شدند ولی هنگامی که پیامبر اسلام به مدینه پا نهاد و حکومت اسلامی را پایه‌گذاری کرد، از طرف خدا مأمور به دریافت زکات از مردم شد تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگیرد ولی بنی‌هاشم (سادات) حق نداشتند چیزی از این بودجه دریافت کنند.[۵]

این دو امر سبب شد این قشر از زکات محروم بمانند و از سوی دیگر می‌دانیم که در میان سادات افراد از کار افتاده، در راه مانده، یتیم و… وجود دارند که باید به طریقی تأمین شوند. خداوند متعال جهت پر کردن این خلأ و اکرام و احترام آنان، آیه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود و محل ارتزاق مستمندان از این خاندان را، خمس قرار داد. در حقیقت در اسلام دو صندوق وجود دارد: صندوق خمس و صندوق زکات و این جداسازی نه برای این است که سادات سهم بیشتری پیدا کنند یا مزد رسالت دریافت کنند بلکه تنها به جهت احترام و اکرام این خاندان در جامعه می‌باشد.

بنابر این، خمس به جای همان زکاتی است که به سایر مستمندان داده می‌شود و شرایط پرداخت آن هم به سادات تقریباً مشابه شرایط پرداخت زکات به سایر فقراست، منتها برای حفظ حیثیت فرزندان پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم که در واقع حفظ حیثیت خود پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلم و رعایت مقام شامخ اوست، به صورت دیگر و به عنوان دیگری پرداخت می‌شود و این یک نوع ادب و احترام در برابر شخصیت والای پیغمبر گرامی اسلام است و به هیچ وجه جنبه مزد و پاداش ندارد و بدیهی است که احترام و ادب و حفظ حیثیت مردان بزرگ با مزد و پاداش فرق بسیار دارد. افزون بر آنکه بنای اسلام بر آن است که سلسله نسب سادات به‌طور مشخص باقی بماند و به شکلی گم نشود و یاد پیامبر و امامان‌علیهم السلام در خاطره‌ها زنده بماند و احترام سادات را به عنوان تکریم جدشان پیامبر اسلام بدانند.[۶]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر


منابع

  1. خوئی، ابوالقاسم، مستند العروة الوثقی کتاب الخمس، قم، لطفی، ۱۳۶۴ ش، ص ۹.
  2. حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۴۰ و ۵۴۹.
  3. انفال، 41.
  4. حضرت علی‌علیه السلام در روایتی فرموده: «لم یجعل لنا سهماً فی‌الصدقه اکرم (الله) نبیه و اکرمنا ان یطعمنا او ساخ ما فی ایدی الناس» «خداوند متعال سهمی برای ما در زکات قرار نداده، بلکه پیامبرصلی الله علیه وآله و ما اهل‌بیت‌علیهم السلام را از خوردن چرک‌های اموال مردم (زکات) گرامی داشته است»: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۶، ابواب قسمه الخمس، باب ۱، ح۴).
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۸، ذیل آیه ۶۰، سوره توبه، ج ۱۴، ص ۱۹۱ فضیلت سوره مؤمنون.
  6. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، صدرا، ج ۳، ص ۸۳، و سایت پرسمان رهبری.