اجازه گرفتن عزرائیل از پیامبر(ص) هنگام قبض روح: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
 
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ')
خط ۴۲: خط ۴۲:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =

نسخهٔ ‏۷ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۵

سؤال

آیا عزرائیل از پیامبر(ص) به هنگام قبض روح او اجازه گرفت؟


سند این روایت معتبر نیست. در منابع معتر روایی، روایتی را که تصریح داشته باشد ملک الموت هنگام قبض روح ائمه اطهار «ع»، از آن حضرات اذن می‌گرفتند، پیدا نکردیم.

حدیث

در روایتی آمده است که حضرت عزرائیل در قبض روح، تابع امر رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- بودند؛ این روایت را شیخ صدوق در الامالی از امام صادق –(ع)- نقل کرده است که فرمود: … عزرائیل به هنگام قبض روح پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) چنین گفتند: «یَا أَحْمَدُ إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِی إِلَیْکَ وَ أَمَرَنِی أَنْ أُطِیعَکَ فِیمَا تَأْمُرُنِی إِنْ أَمَرْتَنِی بِقَبْضِ نَفْسِکَ قَبَضْتُهَا وَ إِنْ کَرِهْتَ تَرَکْتُهَاِ؛ ای احمد خداوند من را به سوی تو فرستاد و فرمود که امرتان را فرمان بَر باشم؛ اگر به گرفتن روح‌تان من را امر نمایید آن را می‌گیرم و اگر نمی‌پسندید آن را رها می‌کنم».[۱]

سند

اما در سند این روایت علاوه بر اختلاف بر ثقه بودن یا نبودن محمد بن ابراهیم بن اسحاق، راویان دیگر از جمله علی بن سعید بن بشیر و ابن کاسب و عبد الله بن میمون مکی توثیق نشده‌اند و نام‌شان در کتاب‌های اولیه رجال نیامده است.[۲]

این روایت را فتال نیشابوری در روضه الواعظین بدون سند[۳] و علامه مجلسی در بحار الانوار از الامالی آورده است[۴] و کتاب‌های معتبر دیگر به آن استناد نکرده‌اند.

از این‌رو اولا: این روایت از نظر سند معتبر نیست. ثانیا: اگر کسی هم آن را بپذیرد معنایش این است که ملک الموت در قبض روح از ائمه اذن نمی‌گیرند؛ زیرا تصریح دارد که ملک الموت قبل از رسولخدا از کسی اجازه نگرفت و بعد از وی هم اذن نخواهد گرفت.


منابع

  1. ابن بابویه، محمد، الأمالی، تهران‏، کتابچی‏، چاپ ششم‏، ۱۳۷۶ ش‏، مجلس۴۶، ص۲۷۴.
  2. نمازی شاهرودی، علی، مستدرک علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه حیدری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۲۰ و ص۳۷۸ و ج۸، ص۲۷۲.
  3. فتال نیشابوری، محمد، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، قم‏، انتشارات رضی، ‏چاپ اول‏، ۱۳۷۵ ش، ‏ج۱، ص۷۱.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت‏، دار إحیاء التراث العربی‌چاپ دوم‏، ۱۴۰۳ ق، ‏ج۲۲، ص۵۰۵، باب ۲، حدیث۴.