اثبات معاد بدون اثبات وجود خدا

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۷ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

مدتی است که به تفکر پیرامون خدا و خلقت و معاد می‌پردازم؛ ولیکن هرچه می‌خواهم بدون در نظر گرفتن موجودیت خداوند معاد را اثبات کنم نمی‌توانم. من خداوند را تفکری در نظر گرفتم که فردی به نام محمد گفت او وجود دارد و سپس تفکرات خود را در قالب آن تفکر بیان کرد او گفت خداوند (آن تفکر) می‌گوید: معاد وجود دارد. من این حرف او را مورد بررسی قرار می‌دهم (در قالب فردی کافر که خدا را تفکری می‌داند و پایان همه چیز را نابودی می‌داند). من از شما به عنوان یک مسلمان می‌خواهم که معاد را که یکی از اصول دین شماست بدون در نظر گرفتن خداوند به عنوان موجودی کامل و خالق موجودات و تنها به عنوان تفکری به من اثبات نمایید.

دنیا و جهان آخرت هر دو فعلی از افعال خداوند سبحان و مخلوقی از مخلوقات ذات باری تعالی هستند، و بدون اثبات فاعل، اثبات فعل او امکان‌پذیر نیست. این کار راجع به آخرت بسیار مشکل‌تر است، زیرا دنیا محسوس است و ما خود را در آن می‌یابیم و یقین داریم وجود دارد، ولی جهان آخرت چون الان محسوس ما نیست و نمی‌توانیم نسبت به آن اشراف داشته باشیم به راحتی مورد انکار واقع می‌شود.

از طرفی می‌توان گفت: چون جهان آخرت به عنوان هدف و غایت و علت غایی خلقت دنیا محسوب می‌شود، چرا که عقل می‌گوید اگر عالم خالق دارد و خالق آن هم حکیم است، نباید کار دنیا همین‌جا تمام شود، زیرا در این صورت خلقت دنیا کاری عبث و بیهوده خواهد بود، حال اگر فاعلی نباشد و نتوانیم فاعل را اثبات کنیم، فعل او و هدف او به راحتی قابل انکار است و اثبات آن غیرممکن می‌گردد. جدا که غایت و هدف همیشه فاعلی ذی‌شعور و صاحب عقل و درایت می‌خواهد، حال که فاعلی در کار نباشد، هدف و غایت او هم معنا ندارد.

لذا اگر کسی مادی گرا شد و وجود خداوند متعال را انکار کرد و معقتد شد دنیا خالق ندارد و تصادفی به وجود آمده است، این شخص نمی‌تواند به معاد و جهان پس از مرگ معتقد باشد. زیرا او فاعل و خالق را انکار می‌کند و زمانی که فاعل وجود نداشته باشد، هدف و غایت او معنا ندارد.

در نتیجه بدون در نظر گرفتن اصل اساسی توحید و فاعلیت خداوند سبحان و هدف و غایت او از خلقت دنیا و انسان‌ها و فرستادن رسل و شریعت و دین، معاد و جهانی پس از مرگ قابل اثبات نیست و نمی‌توان دلیل عقلی بر وجود معاد ارائه کرد.

از اینجاست که تمام دلایل عقلی که فلاسفه و متکلمین بر اثبات حیات بعد از مرگ ارائه کرده‌اند، به نوعی به فعل خداوند و صفات او بر می‌گردد و بیشتر هدف و غایت کار او را در نظر داشته‌اند، یعنی قبل از بحث از معاد ابتدا وجود خداوند متعال و سپس صفات او را اثبات کرده‌اند سپس به بحث معاد پرداخته و بر اثبات آن دلیل اقامه کرده‌اند.

برای اثبات معاد و وجود جهان آخرت پس از مرگ، متکلمین اسلامی ادله عقلی زیادی از قبیل برهان حکمت، برهان عدل الهی، برهان رحمت الهی برهان لزوم و وفای به عهد و برهان لزوم صدق صحبت‌های الهی را مطرح کرده‌اند، برهان حکمت می‌گوید خداوند حکیم هرگز عمل عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد و فعل او بدون غایت نیست، بلکه دارای هدف و غایت است. حال اگر زندگی آدمی محدود به دنیا باشد و جهانی پس از مرگ نباشد، کار خداوند حکیم لغو و بیهوده خواهد بود و مولای حکیم هرگز کار لغو و بیهوده انجام نمی‌دهد.

برهان عدل نیز می‌گوید: یکی از صفات کمالیه، عدل و عدالت است، پس خداوند متعال باید عادل باشد و بین خوب و بد تمییز دهد، این در حالی است که همیشه در دعوت انبیاء دو دسته انسان وجود داشته است، عده ای به دعوت انبیاء لبیک گفته و به او ایمان آورده و مؤمن گشته و بندگی خداوند سبحان را برگزیدند و عده ای نیز کافر گشته و با انبیاء به مخالفت و بندگی شیطان پرداختند. این دو دسته در دنیا مثل هم زندگی می‌کردند، بلکه در بعضی موارد کفار بسیار بهتر از مؤمنین زندگی کرده‌اند؛ لذا اگر سرای دیگری نباشد که خداوند متعال به کار آنها حسابرسی کند و بین آنها تمییز دهد، عدل الهی لغو و بی معنا خواهد بود.

برهان رحمت نیز روی رحمت الهی و این که خداوند هیچ میلی در انسان را لغو و بیهوده نمی آفریند استوار است، که یکی از این امیال، میل به جاودانگی است که اگر آخرتی در کار نباشد این میل، لغو خواهد بود. برهان لزوم وفای به عهد نیز می‌گوید، خلف وعده از مولای حکیم قبیح است، و خداوند حکیم که در قرآن خود وعده‌های بسیاری داده است، باید به این وعده‌ها عمل کند، برهان صدق نیز می‌گوید چون خداوند صادق است و دروغ که از صفات سلبیه است و در خداوند راه ندارد، و از طرفی خداوند در قرآن از قیامت و آخرت و بهشت و جهنم صحبت می‌کند، لذا باید این موارد محقق شوند تا خداوند صادق باشد.[۱]

تمام این ادله ای که ذکر شد مربوط به صفات خداوند سبحان و فعل او و اثبات معاد از این طریق بود؛ و چون فاعل نباشد و او را در نظر نگیریم، هدف او، عدل او، رحمت و صدق او و… همگی بی‌پایه و اساس خواهد بود.

حال با توجه به این مطالب می‌توان نتیجه گرفت: بدون در نظر گرفتن خداوند و بدون اثبات ذات باری تعالی، معاد و جهان پس از مرگ به هیچ وجه قابل اثبات نیست، لذا ابتدا باید با ادله بسیار قوی و متقین و محکمی که هر گونه شک و شبهه را از دل آدمی می‌زداید، که توسط فلاسفه و متکلمین و حتی فلاسفه غرب بر اثبات خداوند سبحان ارائه شده است به اثبات خداوند سبحان بپردازیم و سپس به تفکر راجع به افعال و صفات او و معاد به عنوان فعل او پرداخت.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی.

۲ـ الهیات، آیت الله جعفر سبحانی.

۳ـ تبیین براهین اثبات وجود خداوند، آیت الله جوادی آملی.

۴ـ آموزش کلام اسلامی، محمد سعیدی مهر، ج۲.


منابع

  1. ربانی گلپایگانی، علی، عقاید اسلامی، انتشارات نصایح، معاونت پژوهش، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۱۸۵–۱۹۳.