پرش به محتوا

کاربر:Mohammadaminrazi/صفحه تمرین

از ویکی پاسخ

لینک مطالعه برای فلسفه خلفت گناه کار 👇

https://rasekhoon.net/article/show/1400813

لینک مطالعه برای تقلید در شیعه👇

http://pajoohe.ir/Product.aspx?ProductID=62912

______________________________________________________________________________

«a؛ b»

توسل در لغت به معنای جستن وسیله برای نزدیک‌شدن به خداوند است و در قرآن نیز امر به آن شده است. از نگاه اسلامی، توسل یعنی انسان برای رسیدن به حاجت خود، یکی از بندگان مقرب خدا مانند پیامبر(ص) یا امامان(ع) را واسطه دعا قرار دهد، با این باور که خداوند وسیله و اسباب را آفریده و اجازه داده از آن‌ها بهره ببریم. شیعیان معتقدند همان‌طور که خداوند اسباب مادی را برای تأمین نیازهای جسمی قرار داده، اسباب معنوی نیز مانند توسل، وسیله دریافت فیض الهی است و این امر نه تنها شرک نیست، بلکه تجلی توحید است، چراکه مؤمن از خدا حاجت می‌خواهد، نه از واسطه، و تنها از مقام و منزلت آن بنده خدا برای تقرب بهره می‌برد. مخالفت‌هایی که این عمل را شرک یا بدعت می‌دانند، غالباً از سوی وهابیان مطرح شده‌اند، اما بسیاری از علمای اهل‌سنت و شیعه با استناد به قرآن، روایات نبوی و سیره صحابه، مشروعیت توسل را تأیید کرده‌اند و آن را یکی از راه‌های مقبول تقرب به درگاه الهی دانسته‌اند و تصریح کرده‌اند که تفاوتی میان توسل در زمان حیات و پس از وفات اولیای الهی وجود ندارد.


توسل به پیامبران و اولیای الهی از نظر بسیاری از علمای شیعه و اهل‌سنت نه بدعت است و نه شرک، بلکه سنتی ریشه‌دار در سیره مسلمانان به شمار می‌آید. علمایی چون تقی‌الدین سبکی و علی سمهودی با استناد به روایات فراوان و اجماع علما، مشروعیت توسل را اثبات کرده‌اند و حتی در منابع معتبر اهل‌سنت مانند صحیح بخاری، نمونه‌هایی از توسل صحابه آمده است. همچنین روایات متعدد شیعه، اهل‌بیت(ع) را وسیله تقرب به خدا معرفی کرده‌اند. عالمانی مانند شوکانی، قسطلانی و آلوسی نیز توسل پس از وفات پیامبر(ص) را پذیرفته‌اند. جعفر سبحانی تأکید می‌کند که توسل به مقام پیامبران به معنای شریک‌گرفتن آنان برای خدا نیست، بلکه احترام به منزلتی است که خدا خود به آنان عطا کرده و دعای متوسل، همچنان به درگاه خداوند است. بنابراین، ادعای بدعت یا شرک‌بودن توسل، پایه‌ای ندارد و برخلاف فهم رایج در سنت اسلامی است.

______________________________________________________________________________

منابع

مجموعه آثار[۱] الکافی[۲] المیزان فی تفسیر القرآن[۳] مفردات[۴] شرح منظومه[۵] نثر طوبى[۶] عروةالوثقی[۷] الصحاح[۸] لسان العرب[۹] تفسير العياشی[۱۰] استفتاءات خمینی[۱۱] المنجد[۱۲] الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة[۱۳] التأمل فی حقیقة التوسل[۱۴] پاسخ به شبهات وهابیت[۱۵] اصول کافی[۱۶] عدل الهی[۱۷] آیین وهابیت[۱۸] مجموع فتاوی ابن‌باز[۱۹] شفاء السقام في زيارة خير الأنام[۲۰] وفاء الوفا بأخبار دار المصطفى[۲۱] صحیح بخاری[۲۲] التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء[۲۳] تفسیر قمی[۲۴] البرهان في تفسير القرآن[۲۵] بحار الانوار[۲۶] التبیان[۲۷]

______________________________________________________________________________

پانویس

منبع

  • ژورنال: فاری، یوسف (۱۳۹۷). «بررسی ساختار». مطالعات ایرانی. هفدهم (سی و سوم): ۲۱۵–۲۳۳.
  • کتاب: حاکم نیشابوری، احمد بن محمد (۱۳۳۲). تاریخ نیشابور. ترجمهٔ گودرزی، محمد. به کوشش بهمن کریمی. تهران: ابن سینا.
  • وب: پاتوق کتاب فردا (۱۳۹۴). «کتابشناسی امام رضا(ع)». bokroom.ir. دریافت‌شده در ۱۰ مهر ۱۳۹۹.
  1. مطهری، مرتضی (۱۳۸۹). مجموعه آثار. ج۲۲. ص۷۶۴و۷۶۵.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۳). الکافی. تهران: دار الکتب الإسلامیة. صص۱۱.
  3. طباطبایی، محمد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ج۵. بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات. ص۲۵۵.
  4. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲). مفردات. به کوشش صفوان داودى. دمشق: دارالقلم. ص۶۴۳.
  5. سبزوارى، هادی (۱۴۱۷). شرح منظومه. به کوشش حسن زاده آملى. تهران: دارالكتب الاسلامية. ص۸۴.
  6. شعرانی، ابوالحسن (۱۳۹۸). نثر طوبى. ج۲. تهران: دارالكتب الاسلامية. ص۲۷۰.
  7. طباطبائی یزدی، سید محمد کاظم (١٤١٧). عروةالوثقی. ص۴.
  8. الجوهری (۱۴۰۷). الصحاح. ج۲. به کوشش عبدالغفور العطاری. بیروت: دارالعلم للملایین. ص۷۸۳.
  9. ابن منظور، محمد بن مکرم (۱۴۰۸). لسان العرب. ج۵. به کوشش علی شیری. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص۶۵.
  10. عياشی، محمد بن مسعود. تفسير العياشی. ج۲. ص۲۰۸.
  11. خمینی، روح الله (۱۳۹۲). استفتاءات. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). ص۷.
  12. هنایی، علی. «ماده وسل». المنجد. ص۹۰۰.
  13. جوهری، اسماعیل بن حماد. «ذیل واژه «وسل»». الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة.
  14. حمیری، عیسی بن عبدالله (۱۴۲۸). التأمل فی حقیقة التوسل. ص۱۶.
  15. طاهری خرم آبادی، سیدحسن (۱۳۸۶). پاسخ به شبهات وهابیت. ج۲. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  16. کلینی، محمدبن یعقوب (۱۳۶۵). اصول کافی. تهران: دارالکتب اسلامیه. ص۱۸۳.
  17. مطهری، مرتضی (۱۴۰۲). عدل الهی. تهران: صدرا. ص۲۳۹.
  18. سبحانی تبریزی، جعفر (۱۳۷۵). آیین وهابیت. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. ص۱۴۶.
  19. ابن‌باز، عبد العزيز بن عبد الله (۱۴۲۰). مجموع فتاوی ابن‌باز. ج۵. ص۳۲۲.
  20. سبکی، علی بن عبد الکافی (۱۴۱۹). شفاء السقام في زيارة خير الأنام. دار المصطفی. ص۳۰۵.
  21. سمهودی، علی ‌بن‌ عبدالله‌ (۱۴۱۹). وفاء الوفا بأخبار دار المصطفى. ج۴. عربستان: مؤسسة الفرقان للتراث الإسلامی. ص۱۹۶.
  22. بخاری، محمد بن اسماعیل (۱۴۲۲). صحیح بخاری. ج۲. ص۲۷.
  23. سبحانی، جعفر (۱۳۷۴). التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء. قم: نشر مشعر. ص۸۲.
  24. قمی، علی بن ابراهیم (۱۴۰۴). تفسیر قمی. قم: دار الکتاب. ص۱۶۸.
  25. بحرانی، هاشم بن سلیمان (۱۴۱۵). البرهان في تفسير القرآن. ج۲. قم: بنياد بعثت. مرکز چاپ و نشر. ص۲۹۲.
  26. علامه مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (۱۴۰۳). بحار الانوار. ج۱۰۲. ص۲۴۷و۲۴۹.
  27. شیخ طوسی، محمد بن حسن. التبيان فی تفسير القرآن. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. ص۲۱۳.
  28. حقانی فضل، «جابر جعفی؛ غالی یا متهم به غلو»، نقد و نظر.
  29. شیخ صدوق، توحید صدوق، 150.
  30. «ترس و امید شیعیان از زندگی تحت لوای حاکمان جدید سوریه؛ بر علویان چه می‌گذرد؟»، خبرگزاری ایسنا.
  31. “DAFTAR TERDUGA TERORIS DAN ORGANISASI TERORIS No. DTTOT”, Pusat Pelaporan dan Analisis Transaksi Keuangan.
  32. "الجولانی قائداً مؤقتاً لهیئة "تحریر الشام""، huffpost arabi.