مفهوم ایمان در دنیای مدرن
سؤال
درباره قرائتهای موجود از ایمان در دوران معاصر توضیح دهید؟
دو قرائت از ایمان
در فرهنگ مسیحیت از ایمان دست کم دو قرائت و تلقی وجود دارد:
- دیدگاه کلاسیک این است که خداوند در فرایند وحی سلسله گزارههایی را القا کرده است. اگر چنین مستمسکی از بشر گرفته شود، انسان راه دیگری برای دسترسی به آن باورها و گزارهها در اختیار نخواهد داشت. حتی عقل طبیعی در این زمینه ناتوان است. ایمان، باور به چنین گزارههایی است که خداوند از طریق وحی در اختیار بشر نهاده است و از این روی صادق و صحیح خواهند بود. ایمان بدین معنا نوعی شناخت و آگاهی است که متعلق آن، گزارهها و باورهای دینیاند. چنانکه میگوییم: «من ایمان دارم که خدا هست» یا «روز رستاخیز وجود دارد».
- دیدگاه مدرن در قبال ایمان، این است که خداوند از طریق وحی، گزاره به انسان نمیدهد، بلکه وحی تجلّی خداست. او خود را نشان میدهد و بشر با او مواجههٔ مستقیم پیدا میکند. بر این اساس، ایمان، سرسپردگی و تعهد به خداوند است. ایمان در این معنا اعتماد، اطمینان و توکل است؛ با این تفاوت که اگر گفتیم ما به خدا اعتماد داریم، یعنی او را پشتوانهٔ روحی خود قرار دادهایم، و اگر گفتیم ما به خدا اطمینان داریم، بدین معناست که ما با او به آرامش میرسیم، و اگر گفتیم ما به او توکل کردهایم، بدان معناست که مشکلات خود را بر دوش او انداختهایم.
دلیل اختلاف دو دیدگاه
منشأ اختلاف را میتوان در ریشهٔ لغوی واژهٔ Faith یافت. اگر این واژه را از ریشهٔ لاتین Fiducia بدانیم، از سنخ معرفت نیست و نوعی حالت روحی خواهد بود؛ ولی اگر از ریشهٔ لاتین Fides اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهی است.[۱]
منابع
- ↑ Edwards. p. (ed) the Encyclopeadia of Philosophy. p . ۱۲۳۰