فرا مکانی بودن خداوند
این مقاله هماکنون به دست Mafkalam در حال ویرایش است. |
خدا کجاست؟ آیا خدا در آسمان است؟ از برخی از آیات اینگونه فهمیده میشود که مکان خداوند در آسمانها است؟
خداوند در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. نشان دادن و در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکانمند است.
خداوند متعال مکانمند نیست و در تفسیر«من فی السماء؛ كسى كه در آسمان است» در آیات ۱۶و۱۷ سوره ملک وجوهی گفته شده است. برخی مانند علامه طباطبائی مراد از « كسى كه در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می دانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می دانند آیه باید تأویل شود که وجوهی برای آن آمده است.
خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ گونه مکانی نیست و جایی را اشغال نمیسازد. برای روشن شدن این مطلب مثالهایی وجود دارد. میدانیم که در زمین نیرویی به نام نیروی جاذبه وجود دارد. این نیرو در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. همانطور که روح انسان هم در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است.
خداوند یک نیرو(وجود) و قدرت فوقالعاده، بیپایان و بینهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.[۱] و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده که در آن مکان معین حضور داشته باشد.
نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن میشود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند موجودی مجرد است مکانی را اشغال نمیکند بلکه خالق هستی است.
در رابطه با آیات ۱۶ و۱۷ سوره ملک توضیح ذیل ارائه می شود:
«أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كيْفَ نَذِيرِ»
در رابطه با این که مراد از «مَن فِي السَّمَاء» در این آیات کیست در بین مفسران اقوالی مطرح است:
۱. برخی بر این باورند که «من فی السماء؛ كسى كه در آسمان است» اشاره به ذات پاك خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی گفتهاند منظور این است که حاكميت او بر كل آسمانها است- تا چه رسد به زمين.[۲] برخی گفته اند: سلطنت و تدبير امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مكان بگنجد، و آسمان و عالمى از عوالم او را در خود جاى دهد.[۳]
۲. برخی بر این باور است که مراد از «من فی السماء» فرشتگان الهی است كه موكل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه نخست این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبيت خداى تعالى كفر ورزيدهايد، و چه ايمنى از ملائكه ساكن آسمان و موكل بر امور عالم داريد از اينكه زمين را زير پايتان بشكافند، و به امر خدا شما را در شكم زمين پنهان سازند، در حالى كه زمين هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟[۴]
۳. طبرسی در تفسیر جوامع الجوامع دو وجه را نقل می کند: أ- منظور ملكوت خدا در آسمان است؛ چرا كه ملكوت محلّ سكونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود مىآيد. ب- چون مشركان معتقد به تشبيه بودند و فكر مىكردند خدا در آسمان است [و محلّى دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده كه آيا از كسى كه شما معتقديد در آسمان است -در حالى كه بالاتر از داشتن مكان است- ايمن هستيد.[۵]
۴. فخر رازی بعد از بیان این که عدم مکانمندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: « أ أمنتم من في السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو می ریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.[۶]
خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از « كسى كه در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می دانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می دانند آیه باید تأویل شود
مطالعه بیشتر
- ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
- خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشمزاده هریسی.
- گردون سپهر، عبدالکریم بیآزار شیرازی.
منابع
- ↑ فاینما تولّوا فثمّ وجه الله، سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نحن اقرب الیه من حبل الورید، سوره ق، آیه ۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر ، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.
- ↑ فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، بیروت، دار احياء التراث العربى ، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص: ۵۹۲.
- ↑ طبرسى فضل بن حسن ، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک: تفسير الصافي، ج۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتيح الغيب، ج۳۰، ص: ۵۹۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسير جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مديريت حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص: ۳۳۰.
- ↑ فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، بیروت، دار احياء التراث العربى ، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص: ۵۹۲.