مؤلف کتاب «سر العالمین و کشف ما فی الدارین»

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۵ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیا انتساب کتاب سر العالمین به ابوحامد غزالی درست است؟

سر العالمین و کشف ما فی الدارین کتابی است منسوب به ابوحامد غزالی که نظریهٔ غالب در میان محققان عدم صحت انتساب آن به غزالی است. این کتاب به زبان عربی است و در آن اشارات روشنی به‌ عقاید شیعه شده است. برخی این کتاب را دلیلی بر شیعه‌شدن غزالی در آخر عمرش دانسته‌ا‌ند.

از جمله کسانی که این کتاب را به غزالی نسبت داده‌اند می‌توان به سبط بن جوزی، ذهبی، محقق کرکی، قاضی نورالله شوشتری، مرتضی زبیدی و فیض کاشانی اشاره کرد. گلدزیهر، سید محسن امین، جلال‌الدین همایی و سید جعفر مرتضی عاملی از جمله کسانی هستند که انتساب این کتاب به غزالی را نفی کرده‌اند. برخی از مخالفان انتساب این کتاب به غزالی احتمال داده‌اند که این کتاب نگاشته شخصی هم نام با غزالی باشد. برخی دیگر معتقدند که این کتاب برای شیعی جلوه‌دادن غزالی جعل شده است.

انتساب به غزالی

کتاب سر العالمین منسوب به ابوحامد غزالی

کتاب سر العالمین از جمله کتاب‌هایی است که دربارهٔ مؤلف آن میان صاحب‌نظران اختلاف وجود دارد. این کتاب به ابوحامد محمد بن محمد غزالی طوسی (۴۵۰-۵۰۵ق)، فقیه و متکلم و صوفی اشعری شافعی ایرانی، منسوب است. سابقهٔ انتساب این کتاب به غزالی به قرن هفتم قمری می‌رسد. این انتساب به دلایل مختلفی مورد مناقشه قرار گرفته است و موافقان و مخالفانی دارد.

موافقان انتساب به غزالی

فهرست کسانی که صحت انتساب این کتاب به غزالی را تأیید کرده‌اند، بنا بر ترتیب تاریخی، چنین است:

  • قدیمی‌ترین منبعی که سر العالمین در آن به غزالی منسوب شده کتاب تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة نوشتهٔ سبط بن جوزی (۵۸۲-۶۵۴ق)، عالم مشهور حنفی، است.[۱]
  • شمس‌الدین ذهبی (درگذشتهٔ ۷۴۸ق)، مورخ و شرح‌حال‌نگار اهل‌سنت، در کتاب سیر اعلام النبلاء و میزان الاعتدال خود این کتاب را به غزالی منسوب کرده است. او عدم انتساب را نیز محتمل دانسته است.[۲]
  • ابن حجر عسقلانی (درگذشتهٔ ۸۵۲ق)، مورخ و محدث و شرح‌حال‌نگار اهل‌سنت، در کتاب لسان المیزان خود، که تلخیص و تکمله‌ای بر میزان الاعتدال ذهبی است، قول استاد خود ذهبی دربارهٔ انتساب این کتاب به غزالی را نقل و تأیید کرده است.[۳]
  • صاحب روضات الجنات مدعی شده که محقق کرکی (درگذشتهٔ ۹۴۰ق)، فقیه شیعه، هم این کتاب را منسوب به غزالی می‌دانسته است.[۴]
  • قاضی نورالله شوشتری (۹۵۶ -۱۰۱۹ق)، فقیه و محدث و شرح‌حال‌نگار شیعه، در کتاب مجالس المؤمنین این کتاب را به غزالی منسوب کرده و تصریح کرده که آن را در اواخر عمر خود نگاشته است.[۵]
  • آقا بزرگ تهرانی (۱۲۵۵-۱۳۴۸ش)، کتاب‌شناس و شرح‌حال‌نگار شیعه، مدعی شده که ابوالفیض مرتضی زبیدی (۱۱۴۵-۱۲۰۵ق)، لغوی و رجالی، در دو کتاب خود تاج العروس و الاتحاف فی شرح الاحیاء این کتاب را به غزالی منتسب کرده است.[۶]
  • شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۱ق) در گزیده‌ای که از کتاب سر العالمین تدارک دیده این کتاب را از آثار غزالی دانسته است.[۷]
  • ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۰۷-۱۰۹۱ق) در مقدمهٔ تهذیبی که بر کتاب احیاء علوم الدین غزالی نگاشته، کتاب سر العالمین را از غزالی دانسته و آن را نشانه‌ای بر تشیع او در اواخر عمرش دانسته است.[۸]
  • شیخ حر عاملی (۱۰۳۳-۱۱۰۴ق) در کتاب اثباة الهداة خود سر العالمین را از آن غزالی دانسته است.[۹]
  • علامهٔ مجلسی در بحارالانوار سر العالمین را به غزالی منسوب کرده است.[۱۰]

همچنین، افراد دیگر چون سید هاشم بحرانی[۱۱] (درگذشتهٔ ۱۱۰۷ یا ۱۱۰۹ق)، فخرالدین طریحی[۱۲] (درگذشتهٔ ۱۰۸۵ یا ۱۰۸۷ق)، محقق بحرانی[۱۳] (درگذشتهٔ ۱۱۲۱ق)، میر حامد حسین هندی[۱۴] (درگذشتهٔ ۱۳۰۶ق)،اسماعيل‌پاشا بغدادى[۱۵] (۱۲۵۵-۱۳۳۹ق)، علامهٔ امینی[۱۶] (۱۳۲۰-۱۳۹۰ق) و عبدالرحمن بدوی[۱۷] (۱۹۱۷-۲۰۰۲م) این کتاب را از آثار غزالی دانسته‌اند.

مخالفان انتساب به غزالی

جلال‌الدین همایی: «اگر در انتساب دیگر کتاب‌ها دیگر به غزالی اشتباهی شده و هنوز جای شک و تردیدی باشد، اینجا مسلم است که کتاب سرالعالمین را عمداً به نام غزالی ساخته و شهرت داده‌اند به مقاصدی از قبیل اینکه وی را طرفدار باطنیه و شیعه قلمداد کنند».[۱۸]

مخالفان و تشکیک‌کنندگان انتساب سر العالمین به غزالی عموماً از محققان معاصر هستند. از جمله این افراد می‌توان به محققان زیر اشاره کرد:

  • ایگناس گُلدزیهر (۱۸۵۰-۱۹۲۰م)، اسلام‌شناس و مستشرق مجارستانی...
  • سید محسن امین (۱۲۸۴-۱۳۷۱ق‌)، شرح‌حال‌نگار شیعه، کتاب سرالعالمین را از مؤلفات غزالی ندانسته و احتمال داده که این کتاب نگاشته شخصی هم نام با غزالی بوده باشد.[۱۹]
  • جلال‌الدین همایی (۱۲۷۸-۱۳۵۹ش)، دانشمند معاصر شیعه، انتساب این کتاب به غزالی را به‌صورت قطعی رد می‌کند. همایی علت جعل چنین کتابی به نام غزالی را تلاش برای شیعی جلوه‌دادن غزالی دانسته است.[۲۰]
  • سید جعفر مرتضی عاملی (۱۳۶۴-۱۴۴۱ق)، مورخ شیعه، در انتساب این کتاب به غزالی تشکیک می‌کند. او دلایلی برای این تشکیک برشمرده است؛ از جمله اینکه صاحب کتاب از مصاحبت خود با ابوالعلاء معری، (۳۶۳-۴۴۹ق)، شاعر و فیلسوف عرب، یاد کرده است، در حالی که غزالی یکسال پس از مرگ معری به دنیا آمده است. نیز اینکه مؤلف کتاب از تعدادی از آثار خود در متن سرالعالمین یاد می‌کند که هیچ‌کدام در فهرست آثار غزالی نیامده است.[۲۱]
  • علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، مترجم و پژوهش‌گر ایرانی معاصر،...
  • کامران فانی، کتابدار و نسخه‌پژوه ایرانی معاصر، در فهرستی که از کتاب‌های چاپی غزالی به‌دست داده، به طور قطعی، انتساب این کتاب به غزالی را نفی کرده است.[۲۲]

مطالعه بیشتر

منابع

  1. سبط بن الجوزی، يوسف بن قزاوغلى‌، تذكرة الخواص من الأمة بذكر خصائص الأئمة، تحقیق حسین تقی‌زاده،‌ قم، مركز الطباعة و النشر المجمع العالمی لاهل البيت عليهم السلام، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۵۶.
  2. الذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، سير أعلام النبلاء،‌ تحقیق مجموعة من المحققين بإشراف الشيخ شعيب الأرناؤوط، بی‌جا، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق، ج۱۹، ص۳۲۸؛ نیز: الذهبی، سير أعلام النبلاء، ج۱۹، ص ۴۰۳؛ نیز: الذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، تحقيق علی محمد البجاوی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۵۰۰.
  3. العسقلانی، ابن حجر احمد بن علی، لسان المیزان،‌ بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۲۱۵.
  4. الموسوی الخوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ج۸، ص۱۳.
  5. شوشتری، سید نورالله بن شریف‌الدین حسینی، مجالس المؤمنین، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۹۶.
  6. الطهرانی، آقابزرك، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۱۶۸.
  7. مرعشی نجفی، سید محمود و میر محمود، موسوی، بخشی از دست نوشته‌های آثار علامه دوران شیخ بهاء الدین عاملی، قم، كتابخانهٔ حضرت آيت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۰.
  8. الفیض الکاشانی، ملامحسن محمد بن شاه‌مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱.
  9. الحر العاملی، محمد بن الحسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۳۷۴.
  10. المجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بِحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۳۷، ص۲۵۱.
  11. البحرانی، السید هاشم بن سلیمان، غاية المرام و حجة الخصام فی تعيين الإمام من طريق الخاص والعام، تحقیق السيد علی عاشور، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی،‌ ج۲، ص۲۲.
  12. الطریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جواهر المطالب في فضائل علی بن أبی‌طالب، تحقیق مهدی هوشمند، مشهد، المکتبة المتخصصة بامیرالمؤمنین علی(ع)، ۱۴۲۷ق، ص۲۰۶.
  13. ماحوزی بحرانی، سلیمان بن عبدالله، الأربعون حديثا فی اثبات امامة أميرالمؤمنين عليه السلام، تحقيق السيد مهدي الرجائی، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۰۷ق.
  14. الکنتوری،‌ میرحامد حسین، نفحات الأزهار في خلاصة عبقات الأنوار للعلم الحجة آیة‌الله السید حامد حسین اللکهنوی، تلخیص السید علی الحسینی المیلانی، بی‌جا،‌ ناشر السید علی الحسینی المیلانی، ۱۴۱۴ق،‌ج ۹، ص۱۸۴-۱۸۵.
  15. البغدادی، اسماعیل‌باشا بن محمدامین، يضاح المکنون فی الذيل علی الکشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱.
  16. الامینی، عبدالحسین، عيد الغدير فی الاسلام والتتويج والقربات يوم الغدير، تحقیق فارس تبریزیان، تهران، نشر مشعر، بی‌تا، ص۳۶؛ نیز الامینی، عبدالحسین، سيرتنا و سنتنا، قم، المجمع العالمی لاهل البيت( عليهم السلام)، ۱۴۳۳ق، ص۷۲.
  17. بدوی، عبدالرحمن، مؤلفات الغزالی، قاهره، المجلس الاعلی لرعاية الفنون و الآداب و العلوم الاجتماعية،۱۳۸۰ق، ص۲۲۵.
  18. همایی، جلال الدین، غزالی‌نامه، تهران، کتابفروشی فروغی، بی‌تا،‌ ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.
  19. الامین، السید محسن، اعیان الشیعة،‌ بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۵.
  20. همایی، جلال‌الدین، غزالی‌نامه، تهران، کتابفروشی فروغی، بی‌تا،‌ ج۲، ص۲۷۱-۲۷۲.
  21. مرتضی العاملی، سید جعفر، «لمن هذه الکتب»، تراثنا، العدد ۲، محرم و ربیع الاول ۱۴۰۶ق، ص۹۷-۹۸.
  22. فانی، کامران، «فهرست اثار چاپی غزالی»، معارف، شمارهٔ ۳، آذر-اسفند ۱۳۶۳، ص۲۱۱-۲۱۷.