اسلام در نگاه گلدزیهر
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
زندگینامه
ایگناس گُلدزیهر (Ignác Goldziher)، اسلامشناس و مستشرق نامدار مجارستانی، در سال ۱۸۵۰م در شهر استولونیسبورگ در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. گُلدزیهر در سال ۱۸۷۰م تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ مطالعات شرقشناسی در دانشگاه لایپزیک بهپایان رساند. او پس از بازگشت به مجارستان، به دانشیاری دانشگاه بوداپست رسید. هنوز مدتی از استقرار او در دانشگاه بوداپست نگذشته بود که از سوی وزارت فرهنگ مجارستان به همراه هیئتی تحقیقاتی به وین، لیدن و شرق اسلامی فرستاده شد.[۱]
گلدزیهر در سفر به شرق به سوریه، فلسطین و مصر رفت. در سوریه با شیخ طاهر جزایری رئیس کتابخانهٔ ظاهریه و عضور مجمع علمی دمشق طرح دوستی ریخت و در مصر از درسهای دانشگاه الأزهر استفاده کرد. گلدزیهر در سال ۱۸۷۳م به مجارستان بازگشت. در دانشگاه بوداپست، توجه گلدزیهر بیش از پیش معطوف به مطالعات عربی و اسلامی شد و همین باعث رشد و شهرت او در مجامع علمی مجارستان و اروپا شد.[۲]
در سال ۱۸۷۱م، به عضویت مکاتبهای آکادمی مجارستان رسید و در سال ۱۸۹۲م به عضویت فعال این آکادمی نائل شد. همچنین، او در سال ۱۸۹۴م به استادی زبانهای سامی در دانشگاه بوداپست منصوب شد و از آن پس بهعنوان خاورشناسی مطرح در مجامع علمی خاورشناسی شرکت کرد. گلدزیهر ربع قرن اخیر حیات خود را به تألیف آثار و تربیت شاگردان در حوزهٔ تحقیقات اسلامی گذراند و نهایتاً در سال ۱۹۲۱م در شهر بوداپست درگذشت.[۳]
گلدزیهر به دلیل یهودیبودن در طول زندگی علمی خود دچار محدودیتهایی بود. او مدت سی سال، از ۱۸۷۴م تا ۱۹۰۴م، دبیرکل جامعهٔ یهودیان تجددخواه بوداپست بود. فشارها و محدودیتهایی که به دلایل مذهبی بر او وارد میشد موجب شد تا از دانشگاه استعفا دهد و خانهنشین شود.[۴]
آثار
گلدزیهر در طول حیات علمی خود آثار فراوانی در مورد اسلامشناسی منتشر کرد. از مهمترین آثار او میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
- گفتارهایی دربارهٔ اسلام، که در کنار کتاب دیگری از گلدزیهر کاملترین، مشهورترین و مؤثرترین اثر گلدزیهر خوانده شده است.[۵] این کتاب در سال ۱۹۱۰م در شهر هایدلبرگ بهچاپ رسید و در فاصلهٔ کوتاهی پس از انتشار به زبان انگلیسی و فرانسوی برگردانده و منتشر شد. این کتاب در کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گرفت. این توجه موجب شد تا سه تن از فضلای مصری به نامهای محمد یوسف موسی، عبدالعزیز عبدالحق و علی حسن عبدالقادر آن را تحت عنوان العقیدة و الشریعة فی الاسلام ترجمه و منتشر کنند. علینقی منزوی (۱۳۰۲-۱۳۸۹)، مؤلف و کتابشناس، در سال ۱۳۵۰ این کتاب را از عربی به فارسی برگرداند و با عنوان درسهایی از اسلام منتشر کرد.[۶] اساس این کتاب ارائهٔ دیدگاهی کلی دربارهٔ جنبههای مختلف اسلام است و ماهیت نگاه گلدزیهر به تمام حیات مذهبی اسلامی را نشان میدهد.[۷]
- گرایشهای تفسیری قرآن در میان مسلمانان، کتاب دومی از گلدزیهر که از سوی محققان بهعنوان کاملترین، مشهورترین و مؤثرترین اثر گلدزیهر بهشمار رفته است.[۸] این کتاب در سال ۱۹۲۰م در لیدن هلند منتشر شد. در سال ۱۹۴۴م علی حسن عبدالقادر قسمتی از این کتاب را به عربی ترجمه کرد. عبدالحلیم نجار این کتاب را به طور کامل با نگارش حواشی در سال ۱۹۵۴م در مصر منتشر کرد.[۹] این ترجمهٔ عربی بعداً مبنای ترجمهٔ فارسی این کتاب در سال ۱۳۸۳ توسط سید ناصر طباطبایی با مقدمهٔ سید محمدعلی ایازی شد.[۱۰]
- ظاهریه: مذهب و تاریخشان، اولین پژوهش قابل توجه گلدزیهر در مسائل اسلامی بود که در سال ۱۸۸۴م منتشر شد. این کتاب علاوه بر پرداختن به ظاهریه نوعی پیش درآمد بر فقه اسلامی است.[۱۱]
- تحقیقات اسلامی، کتابی که ضمن آن تحقیقات مفصل گلدزیهر دربارهٔ دانش حدیث اسلامی ارائه شده است.[۱۲]
- اسلام و دین پارسی، پژوهشی که در سال ۱۹۰۰م در اولین کنفرانس بینالمللی ادیان ارائه شد و ضمن مجلد ۴۳ مجلهٔ تاریخ ادیان بهچاپ رسید. در این پژوهش برای اولین بار، تأثیر دین بر دولت ساسانیان در اسلام اولیه مورد پژوهش قرار گرفته است.[۱۳]
همچنین،گلدزیهر متن چند اثر اسلامی را همراه با مقدمات و تحقیقات خود بهچاپ رساند. از جمله، کتاب المعمرین ابیحاتم سجستانی، التوحید محمد بن تومرت و قسمت هایی از کتاب المستظهری ابوحامد غزالی.
آراء گلدزیهر
جهتگیریهای اساسی گلدزیهر دربارهٔ اسلام در موراد زیر صورتبندی شده است:
- اسلام رسالتی جاویدان ندارد چون پیامبر آن از سرنوشت آن اطلاعی نداشته است. به همین دلیل، قواعدی که برای این دین، از نظر عقیدتی و عملی، وضع کرد مناسب وضعیت تاریخی که دین اسلام بعداً از نظر رشد و گسترش پیدا کرد را نبود و فقط پاسخگوی فضای تاریخی جزیرةالعرب بود.
- تمدن اسلامی بیش از آنکه متکی به اندیشههای اسلامی و قرآنی باشد متکی به اندیشههای هلنیستی (یونانیمآب) است. این اندیشهها با افکار و نظریات سیاسی در ایران باستان و آرای فلسفی هندی و نوافلاطونی آمیخته و ارائه شده است.
- آنچه پیامبر اسلام(ص) عرضه کرده گلچینی از اطلاعات و عقاید مذهبی نیست که او آنها را فراگرفته باشد، بلکه او این اطلاعات را در برخورد با شخصیت های یهودی و مسیحی و جز آنها به دست آورده و تحت تأثیر آنها قرار گرفته و حاصل این عقاید را وحی الهی پنداشته است.
- مطلب تازه و نویی در دعوت اسلامی وجود ندارد و عقاید توحیدی و احکام فقهی اسلامی برگرفته از کلام و فقه یهودی است.
- اسلام توانایی ارائهٔ الگویی اخلاقی و نمونهٔ والای انسان اسلامی را برای تأسی مسلمانان به آن ندارد. پیامبر اسلام(ص) خود چنین صفاتی را در خود نمیدید. او به ضعف و عیوب خود معترف بود و برای خود قائل به عصمت و قداست نبود. از آنجا که معجزه را هم حاصل قداست میدانست، خود را از ارائهٔ معجزه معاف میپنداشت. این تفاسیر کلامی و عرفانی از متن دینی و تاریخ رسالت بود که به پیامبر اسلام(ص) قداست و عصمت عطا کرد.
منابع
- ↑ بدوی، عبدالرحمن، فرهنگ کامل خاورشناسان، ترجمهٔ شکرالله خاکرند، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵، ص ۳۲۸-۳۳۰.
- ↑ حسینی طباطبایی، سید مصطفی، نقد آثار خاورشناسان، تهران، انتشارات چاپخش، ۱۳۷۵، ص ۱۰۰.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۲۸-۳۳۰.
- ↑ ایازی، سید محمدعلی، «مقدمه»، گرایش های تفسیری در میان مسلمانان، نوشتهٔ ایگناس گلدزیهر، ترجمهٔ سید ناصر طباطبایی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳، ص ۱۲.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۴.
- ↑ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ص ۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۴.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۴.
- ↑ حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ص ۱۰۱.
- ↑ گلدزیهر، ایگناس، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، مقدمهٔ سید محمدعلی ایازی، ترجمهٔ سید ناصر طباطبایی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۲.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۳.
- ↑ بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، ص ۳۳۴.