آیات قرآن مربوط به سیاست و اداره جامعه دینی

از ویکی پاسخ


سؤال

کدام یک از آیات و سوره‌های قرآن مربوط به سیاست و علم اداره جامعه می‌شود؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


سیاست و اداره جامعه دینی با موضوعات حکومت، حاکمیت، سیاست خارجی و جهاد در آیات مختلفی از سوره‌های قرآن بررسی شده‌است. این آیه‌ها در سوره‌های بقره، حدید، نحل، آل عمران، حج و ... به جنبه‌های مختلف سیاست و اداره جامعه پرداخته است.

حکومت و حاکمیت

ویژگی‌های حکومت و حاکمیت در برخی آیه‌های قرآن ذکر شده است:

  • تحقق یکتا پرستی در سایه حکومت دینی: خداوند یکی از اهداف بعثت پیامبران را چنین بیان می‌فرماید: ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت دوری نماید.[۱] دوری از طاغوت و ستمگران و مبارزه با آنها نیازمند وجود حکومت و حاکم است.
  • رفع اختلاف میان مردم: خداوند در آیه ۲۱۳ سوره بقره فرموده است: مردم [در ابتدای تشکیل اجتماع] گروهی واحد و یک دست بودند [و اختلاف و تضادی در امور زندگی نداشتند]، پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژده دهنده و بیم رسان برانگیخت، و با آنان به درستی و راستی کتاب را نازل کرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند.

در این آیه مسئله رفع اختلاف میان مردم به عنوان یکی از اهداف بعثت انبیاء مطرح شده است. اگر اختلاف میان انسان‌ها امری طبیعی و قطعی است و اگر رفع اختلاف‌ها، امری ضروری برای ایجاد نظم در جامعه بشری و دوری از هرج و مرج است، موعظه و نصیحت صرف نمی‌تواند مشکل اجتماعی را حل کند و نیازمند ابزار و ضمانت اجرای لازم است. از این رو هیچ پیامبر صاحب شریعتی نیامده است مگر آنکه علاوه بر تبشیر و انذار، مسئله حاکمیت را نیز مطرح نموده است. خداوند در این آیه نمی‌فرماید، پیامبران به وسیله تعلیم یا تبشیر و انذار، اختلاف جامعه را رفع می‌کنند، بلکه می‌فرماید به وسیله حکم اختلافات آن را برمی‌دارند، زیرا حل اختلاف، بدون حکم و حکومت امکان‌پذیر نیست.[۲]

  • تحقق عدالت: سوره حدید آیه ۲۵: همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند.

قیام به عدالت در همه جنبه‌های اجتماع، اقتصادی، سیاسی بدون تشکیل حکومت امکان‌پذیر نیست. نکته جالب در آیه شریفه اینست که در جمله «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» از خود جوشی مردم سخن می‌گوید، هدف این بوده که مردم مجری قسط و عدل باشند. مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجری عدالت گردند، و این راه را با پای خویش بپویند.[۳]

بیان ویژگی‌های حاکم

در قرآن کریم به اصل حکومت بسنده نشده و شرایط و ویژگیهای حاکم مطلوب نیز در برخی آیات اشاره شده است از جمله:

  • آگاهی و امانت‌داری: سوره یوسف، آیه ۵۵: یوسف گفت: مرا سرپرست خزانه های این سرزمین قرار ده؛ زیرا من نگهبان دانایی هستم.
  • قدرت و توانمندی: سوره بقره آیه ۲۴۷: رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده.

در این دو آیه سه ویژگی مهم حاکم یعنی علم و آگاهی، قدرت و توانمندی لازم، تعهد و امانتداری برشمرده شده است.

  • اجرای دستورات الهی: سوره حج آیه ۴۱: (آنان که خدا را یاری می‌کنند) آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.

علاوه بر اصل حکومت، شرایط و ویژگیهای حاکم مطلوب، اهداف و عملکرد حکومت نیز در قرآن اشاره شده است. حاکم اسلامی باید در مسیر تحقق احکام اسلامی و برطرف نمودن مشکلات اقتصادی و نیازمندیهای افراد جامعه و ترویج ارزش‌ها و مقابله با ضد ارزش‌ها در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی گام بردارد.

شاخصه‌های جامعه سیاسی اسلامی

قرآن کریم در برخی آیات به شاخصه‌ها و ویژگی‌های جامعه سیاسی اسلامی که از مباحث مهم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است، اشاره نموده است:

پیروی و اطاعت از رهبر

در قرآن کریم پیروی و اطاعت از رهبر به عنوان یکی از شاخصه‌های محوری جامعه سیاسی اسلامی برشمرده شده است و در سوره نسا آیه ۵۹، به مسلمانان دستور داده است: ای مؤمنان از خداوند اطاعت کنید و از پیامبر و صاحبان امر اطاعت کنید.

این اطاعت و پیروی تنها اختصاص به امور عبادی نداشته و همه فرامین و دستورات فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شامل می‌شود و اطلاق و حذف متعلق «اطیعوا» و تکرار آن در مورد پیامبر و اولی الامر بیانگر آن است. هر چند این آیه به دلیل اطلاق اطاعت و بدون قید و شرط بودن آن، اختصاص به معصوم(ع) دارد، اما با توجه به اینکه ولایت فقیه، تداوم امامت در عصر غیبت می‌باشد و بر اساس روایات معصومین(ع)، ایشان از سوی معصوم(ع) برای رهبری و اداره امور جامعه منصوب شده‌اند و اطاعت و پیروی از ایشان بر اساس فرمان امام لازم شمرده شده است.

حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف

از شاخصه‌های جامعه سیاسی اسلامی، حفظ وحدت و پرهیز از هر گونه اختلاف در میان مسلمانان است. دستور خداوند به مسلمانان این است: و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (ع)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید.

همچنین قرآن کریم در کنار دستور به وحدت، به لزوم اصلاح میان مسلمانان و برطرف نمودن اختلافات درونی توجه نموده و می‌فرماید: هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند در میان آنها صلح بر قرار سازید و اگر یکی از آنها بر دیگری تجاوز کند با طایفه ظالم پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد، هر گاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد) در میان آن دو بر طبق عدالت صلح بر قرار سازید، و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت‌پیشه‌گان را دوست دارد. مؤمنان برادر یکدیگرند، بنا بر این میان دو برادر خود صلح بر قرار سازید.[۴]

مشارکت سیاسی

موضوع مشارکت سیاسی مردم، از مباحث مهم سیاست است که قرآن کریم در قالب‌های مختلف بدان اشاره نموده است از جمله مسئله مشورت و شرکت مردم در تصمیمات حکومتی که قرآن کریم جامعه سیاسی اسلامی را این چنین توصیف می‌نماید «وامرهم شوری بینهم»[۵]«و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست». همچنین به پیامبر اکرم(ص) دستور می‌دهد که «و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله».[۶] «و در کارها با آنان، مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن».

در کنار مسئله مشورت، قرآن کریم به موضوع امر به معروف و نهی از منکر نیز به عنوان یکی از مکانیزم‌های مشارکت سیاسی اشاره نموده است، زیرا از آنجا که یکی از اهداف حکومت اسلامی که در قرآن کریم بدان اشاره شده است.[۷] حاکمیت ارزش‌های دینی و مقابله با ظهور ضد ارزش‌ها در جامعه است، اعضای جامعه اسلامی نیز باید نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و بی‌تفاوت نباشند. «کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر».[۸] «شما بهترین امتی بودید که برای انسانها آفریده شده‌اید، چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید».

«ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون».[۹] «باید از میان شما، گروهی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند».

این ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه را شامل می‌شود و بیانگر نقش و جایگاه مردم در حکومت اسلامی دارد که مربوط به مباحث سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است.

آیات جهاد و دفاع

بخشی از آیات قرآن کریم مربوط به جهاد و دفاع در برابر دشمنان است که مربوط به سیاست و حکومت است:

  • «اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر؛ به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خداوند بر یاری آنها تواناست».[۱۰]
  • «وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین؛ و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد».[۱۱]
  • «وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین».[۱۲]
  • «و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً؛ چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟ همان افرادی که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون برو از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما».[۱۳]
  • «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم ...؛ در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از «نیرو» آماده سازید (و همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد».[۱۴]

کلمه «قوه» چه کلمه کوچک و پر معنایی است، نه تنها وسائل جنگی و سلاح‌های مدرن هر عصری را در بر می‌گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرت‌هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می‌شود، اعم از نیروهای مادی و معنوی.[۱۵]

روشن است که جهاد و دفاع از مسلمانان در برابر دشمنان، نیازمند حکومت و تشکیلات نظامی و برخورداری از توانمندی لازم برای مقابله با دشمنان است.

روابط خارجی

یکی از ابعاد سیاست که قرآن کریم بدان توجه دارد، مسئله روابط مسلمانان با کفار است. در قرآن کریم از هر گونه ارتباط دوستانه مسلمانان با کافران نهی شده و هر ارتباطی که زمینه تسلط کفار بر مسلمانان را به همراه داشته باشد، مردود شمرده شده است. خداوند متعال به مؤمنان در این رابطه، این گونه سفارش می‌کند:

  • «یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده وقد کفروا بما جائکم من الحق».[۱۶]
  • {{عربی|یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده‌اید، افرادی که آئین شما را بباد استهزاء و بازی می‌گیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه‌گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.[۱۷]
  • «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است».[۱۸] از آنجا که کلمه «سبیل» به اصطلاح از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنی عموم را می‌رساند از آیه استفاده می‌شود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد و اگر پیروزی آنها را بر مسلمانان در میدانهای مختلف با چشم خود می‌بینیم به خاطر آن است که بسیاری از مسلمانان مؤمنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف و مسئولیتها و رسالتهای خویش را به کلی فراموش کرده‌اند، نه خبری از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه جهاد به معنی واقعی کلمه انجام می‌دهند، و نه علم و آگاهی لازم را که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعاً چنینند![۱۹]
  • روابط خارجی حکومت اسلامی در دو آیه از قرآن کریم ترسیم شده است. خداوند می فرماید: «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین. انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون؛ خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستی کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است».[۲۰]


مطالعه بیشتر

  • مصباح یزدی، محمد تقی، حقوق و سیاست در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن (تفسیر نمونه موضوعی)، حکومت اسلامی در قرآن مجید، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷، ج۱۰، ص۳۵۱–۳۷۰.
  • حسنی، ابوالحسن، آموزه‌های سیاسی در قرآن، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا وسیما، دفتر عقل، ۱۳۸۷ش.
  • جعفری، محمد تقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، (ترجمه و تفسیر عهدنامه مالک اشتر)، تهران، بنیاد نهج‌البلاغه.

منابع

  1. (سوره نحل: ۳۶).
  2. جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم، نشر اسرا ، ۱۳۸۵ش، ص۷۳–۷۴.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب‌الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۳۷۲.
  4. (حجرات: ۹–۱۰).
  5. سوره شوری: ۳۸.
  6. سوره آل عمران: ۱۵۹}}.
  7. سوره حج: ۴۱.
  8. سوره آل عمران: ۱۱۰.
  9. سوره آل عمران: ۱۰۴.
  10. سوره حج: ۳۹.
  11. سوره بقره: ۱۹۰.
  12. سوره بقره: ۱۹۳.
  13. سوره نساء: ۷۵.
  14. سوره انفال: ۶۰.
  15. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۷، ص۲۲۲.
  16. سوره ممتحنه: ۱.
  17. سوره مائده: ۵۷.
  18. سوره نساء: ۱۴۱.
  19. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۱۷۵–۱۷۶.
  20. سوره ممتحنه: ۸–۹.