حدیث کسب شهرت بهوسیله عبادت
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
هر چند روایت مورد نظر از نظر سندی ضعیف است، اما مضمون آن در روایات معتبر آمده است. و از آنجایی که اخلاص در انجام کارهای خیر از اهمیت بالایی برخوردار است؛ این روایات به این مسئله اشاره دارند که انسان بهتر است کارهای پسندیده به خصوص مستحبات را در مرئا و منظر مردم انجام ندهند؛ چون ممکن است مورد تعریف و تمجید دیگران قرار گرفته و به مرور زمان دچار حس برتربینی و غرور شوند. این روایات از مشهور شدن به اهل تقوا به خاطر انجام مستحبات نهی میکنند؛ نه این که ناظر به واجبات باشند و از داشتن ظاهر خدایی نهی کنند.
متن و ترجمه
« | مَنْ شَهَرَ نَفْسَهُ بِالْعِبَادَةِ فَاتَّهِمُوهُ عَلیٰ دِينِهِ، فَاِنَّ اَللَّهَ يَكْرَهُ شُهْرَةَ اَلْعِبَادَةِ وَ شُهْرَةَ اَلنَّاسِ ثُمَّ قَالَ: اِنَّ اللَّهَ (تَعَالَی) اِنَّمَا فَرَضَ عَلَی النَّاسِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَة سَبْعَ عَشْرَه رَکْعَة، مَنْ أَتَی بِهَا لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَمَّا سِوَاهَا، وَ اِنَّمَا اَضَافَ رَسُولَ اللَّهِ(ص) اِلَیْهَا مِثْلَیْهَا لِیَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ مَا یَقَعُ فِیهَا مِنَ النُّقْصَانِ، وَ اِنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) لَا یُعَذِّبُ عَلَی کَثْرَة الصَّلَاه وَ الصَّوْمِ، وَ لَکِنَّهُ یُعَذِّبُ عَلَی خِلَافِ السُّنَّه[۱]
هر كه خود را به واسطه عبادت کردن، بین مردم مشهور کند، در دينداری او شک كنيد؛ زيرا خدا مشهور شدن به واسطه عبادت و شهرت نزد مردم را ناپسند میدارد. خداوند تعالی بر مردم در شبانه روز هفده رکعت نماز را واجب کرد و هر کس آنها را بخواند دیگر مؤاخذه نخواهد شد و رسول خدا(ص) نافلهها را اضافه نمود تا نقصان را برطرف سازد و خداوند متعال به دلیل زیاد بودن نماز و روزه کسی را عذاب نمیکند؛ بلکه به دلیل مخالفت با سنت عذاب خواهد کرد. |
» |
بررسی سندی
حدیث مشهور شدن به عبادت، در کتابهای حدیثی اَمالیِ شیخ صدوق،[۱] امالی شیخ طوسی،[۲] من لا یحضره الفقیه،[۳] و معانی الاخبار[۴] ذکر شده است.
همه روایان سلسلهسند حدیثی که در کتاب معانی الاخبار ذکر شده،[۴] ثقه و مورد اطمینان دانسته شدهاند و این حدیث، صحیح و معتبر شمرده شده است؛[۵] اگرچه دیگر احادیث که در کتابهای دیگر حدیثی آمده را از نظر سندی ضعیف دانستهاند.
یکی از روایان حدیثی که در امالی شیخ طوسی ذکر شده، علی بن محمد علوی است.[۲] این فرد را در کتابهای رجالی مجهول و ناشناخته دانستهاند.[۶] عالمان علم درایه معتقدند حدیثی که در سند آن فردی ناشناخته باشد، از نظری سندی ضعیف است.[۷] همچنین در سند روایتی که در من لا یحضره الفقیه و امالی شیخ صدوق ذکر شده، یونس بن ظبیان قرار دارد[۸] که رجالشناسان شیعه او را ضعیف دانستهاند.[۹] عالمان علم درایه معتقدند حدیثی که در سند آن فردی ضعیف باشد، از نظر سندی ضعیف است.[۷]
بررسی محتوایی
بر اساس حدیث مشهور شدن به عبادت، کسی که خودش را به وسیله عبادت میان مردم مشهور کند، باید در دینداری او شک کرد.[۴] در دیگر روایات نیز، خودنمایی در عبادت و با تقوا جلوه دادن خود در بین مردم، امری ناپسند شمرده شده است.[۱۰]
به گفته علامه مجلسی، محدث شیعه قرن یازدهم قمری، ریا و خودنمایی در انجام واجبات نمود کمتری دارد؛ زیرا واجبات را بقیه نیز انجام میدهند؛ برخلاف مستحبات که همه آن را انجام نمیدهند و اگر مخفیانه به جا آورده شود ریایی نخواهد شد. به گفته وی، اگر انسان امور مستحبی را دور از نگاه مردم و در پنهانی انجام دهد، پاداش بیشتری خواهد داشت و گرنه ممکن است بهتدریج دچار غرور و خودبرتربینی شود و اخلاصش از بین برود؛ برای همین خداوند دوست ندارد بندهاش به جای اینکه خود را نزد خدا عزیز کند، در حضور مردم عزیز باشد.[۱۱]
فیض کاشانی، محدث شیعه قرن یازدهم قمری نیز، مراد از این روایات این دانسته که مؤمنان اعمال مستحبیشان را به رخ مردم نکشانند.[۱۲] شیخ حر عاملی، دیگر محدث شیعه هم، بر این باور است که واجبات را باید آشکارا انجام داد؛ اما انجام مستحبات بهتر است مخفیانه باشد تا باعث شهرت نشود.[۱۳] البته به باور امام خمینی، ریا و مشهور شدن میان مردم با انجام واجبات و ترک کارهای حرام نیز ممکن است ایجاد شود.[۱۴]
حدیث مشابه
در روایتی که شیخ صدوق از امام صادق(ع) در کتاب من لا یحضره الفقیه نقل کرده، آمده است: «الِاشْتِهَارُ بِالْعِبَادَة رِیبَة؛ شهرت یافتن به وسیله عبادت، شبههناک و گمانبرانگیز است.» [۱۵] شیخ صدوق همین روایت را با دو سند دیگر در کتابهای معانی الاخبار و امالی ذکر کرده است.[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ طوسی، محمد، الأمالی، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۶، حدیث۱۱.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ طوسى، محمد بن حسن، امالی، به تحقیق و تصحیح مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ش، ص۴۶۹.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۴.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق، ص۱۹۵.
- ↑ رجوع کنید به نرمافزار درایه النور؛ نرمافزار اسناد شیخ صدوق.
- ↑ نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۴۵۸؛ بسام، مرتضی، زبدة المقال من معجم الرجال، ج۱، ص۸۳.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ رحمان ستایش، محمدکاظم، توثیق و تضعیف، ص۱۸۲ و ۱۸۳، قم، دانشگاه قرآن و حدیث، ۱۳۸۹ش.
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۲۱؛ من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۴.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۴۸؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، الرجال، ص۲۶۶؛ تفرشی، نقد الرجال، ج۱، ص۱۰۸؛ خویی، جامع الرواة، ج۲، ص۳۵۵؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ج۲۱، ص۲۰۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۹۴، حدیث۵۸۴۰.
- ↑ رک: مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ج۱۳، ص۱۰۰.
- ↑ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، چاپ اول، ۱۴۰۶ق، ج۲۶، ص۱۶۰.
- ↑ حر عاملی، محمد، وسائل الشیعه، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۸۰.
- ↑ موسوی خمینی، روح الله، چهل حدیث، نشر آثار امام خمینی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۶ش، ص۳۵.
- ↑ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۹۴، حدیث۵۸۴۰.
- ↑ رک: ابن بابویه، محمد، معانی الأخبار، قم، چاپ اول، ۱۴۰۳ق، ص۱۹۵. ؛ ابن بابویه، محمد، الأمالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، ص۲۰.