حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
این مقاله نیازمند گسترش است. لطفاً اگر تخصص و توانایی گسترش این مقاله را دارید، آن را بهبود بخشید. |
متن و ترجمه
امام جواد(ع): «یَا مَعْشَرَ الشِّیعَة خَاصِمُوا بِسُورَة إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا، فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّة اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ إِنَّهَا لَسَیِّدَة دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَة عِلْمِنَا…»[۱]
«ای گروه شیعه! با سوره قدر (با اهل سنت) مباحثه کنید تا پیروز شوید، بهخدا که آن سوره پس از پیغمبر، حجت خدای بلندمتربه بر مردم است و آن سوره سرور دین شما (بزرگترین دلیل مذهب شما) و نهایت دانش ما است (زیرا کاشف از شب قدر است و در آن شب مکنونات علمی برای ما آشکار میگردد).
بررسی سند
حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر، در کتاب کافی، در باب شأن نزول سوره قدر، ذکر شده و به «ابوجعفر» نسبت داده شده است. برخی مراد از ابوجعفر در سند این روایت را امام باقر(ع) دانستهاند. در برابر برخی، منظور از آن را امام جواد(ع) شمردهاند؛ زیرا همه احادیث این باب با یک سند ذکر شده، و در روایت نخست آن، «ابوجعفر الثانی» ذکر شده و مراد از ابوجعفر ثانی امام جواد(ع) است.
در سلسه سند این روایت، «حسن بن عباس بن حریش» قرار دارد، که برخی از رجالشناسان شیعه مانند ابن داوود،[۲] نجاشی[۳] و علامه حلی[۴] او را ضعیف دانستهاند. در مقابل، علامه مجلسی او را ثقه و مورد اعتماد میداند.[۵]
بررسی محتوا
در هر حال از نظر متن، در این روایات مضامینی عالی و استدلالاتی محکم و قوی دیده میشود که با توجه به اینکه بحث استدلالی است، برخی ضعف سند را مهم نمیدانند.
استر آبادی مینویسد: استدلال به سوره قدر برای تداوم امامت به این نحو است که اگر در زمان رسول خدا نیاز به نزول ملائکه بود، در زمان بعد از رسول خدا نیز به طریق اولی نیاز به نزول ملائکه بر معصومی که جانشین پیامبر باشد، وجود دارد.[۶]
سوره قدر بیانگر این واقعیت است که تا روز قیامت در شب قدر ملائکه نازل میشوند و این یعنی بعد از رسول خدا نیز باید جانشینان معصوم آن حضرت باشند تا ملائکه بر آنها نازل شوند، پس امامت دوام دارد و اطاعت این امام لازم است و واجب بودن اطاعت یعنی امام باید معصوم باشد.
ملا صالح مازندرانی نیز در شرح این حدیث مینویسد: مخاصمه با سوره قدر یعنی با گفتن این سخن که در هر عصری باید ملائکه به ولی امر نازل شوند، بر اهل سنت پیروز شوید و بگویید در این عصر نیز فرشتگان، بر امام معصوم همین عصر نازل میشوند و این یعنی امامی که فرشته بر او نازل میشود، همانند رسول خدا اطاعتش واجب است.[۷]
بنابراین، روایت مورد نظر چون بحث استدلالی است، بحث سندی آن لطمهای به استدلال نمیزند و شیعیان برای تداوم امامت بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میتوانند به این سوره نیز استدلال کنند و معصوم بودن امام را ثابت کنند و وقتی معصوم بودن امام ثابت شد و از سوی دیگر هیچیک از فرقههای اسلامی به جز شیعه، رهبران شان را معصوم ندانستند؛ این واقعیت ثابت میشود که تنها معصومین(ع) صلاحیت رهبری و امامت و ولایت امت اسلامی را بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)- دارند و این یعنی پیروزی شیعیان در استدلال بر حقانیت ائمه هدی و اینکه راهی که شیعه میرود راهی است الهی و مورد تأیید خداوند متعال میباشد.
منابع
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۴۲، بَابٌ فِی شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَه الْقَدْرِ وَ تَفْسِیرِهَا، حدیث۶.
- ↑ ابن داود حلی، تقی الدین، رجال ابن داود، نجف، حیدریه، ۱۳۹۲ه. ق، ص۲۳۸.
- ↑ نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص۶۰.
- ↑ علامه حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۲۱۴.
- ↑ رک: کلینی، محمد، أصول الکافی، ترجمه: مصطفوی، تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ استر آبادی، محمد امین، الحاشیه علی أصول الکافی، قم، چاپ اول، ۱۴۳۰، ص۱۴۷.
- ↑ مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی-الأصول و الروضه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ ق، ج۶، ص۱۱.