داوود(ع) خواننده اهل بهشت

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۹ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)


سؤال
آیا درست است که حضرت داوود دارای صدای خوشی بود؟ آیا او در بهشت به خوانندگی مشغول است؟

حضرت داوود(ع) در روایات دارای صدای خوشی دانسته شده و این ویژگی از شاخصه‌های وی میان پیامبران شمرده شده است.[۱] همچنین بر اساس نهج‌البلاغه، امام علی(ع) داوود(ع) را صاحب مَزامیر و قاری اهل بهشت معرفی کرده است.[۲] مزامیر جمع مزمار، نوعی آلت موسیقی است.[۳] محمدتقی شوشتری (درگذشت ۱۳۷۴ش) در شرح خود بر نهج‌البلاغه در توضیح این عبارت، معتقد است داوود دارای صدای خوشی بوده، آنقدر که گویا در حلق وی صوت مزمار وجود داشته است.[۴]

آیت الله مکارم شیرازی در شرح نهج البلاغه، معتقد است مزامیر جمع مزمور به معنای سرودهایی است که با آهنگ مخصوص خوانده می‌شود. به گفته وی، داوود مجموعه‌ای از اشعار روحانی، مناجات‌ها و پند و اندرزها را با صدای خوش می‌خواند. او از برخی آیات و روایات استفاده کرده که حتی پرندگان و حیوانات مجذوب صدای او شده و هنگام عبادت وی در کنار یا بر بدن او می‌نشتند. ناصر مکارم شیرازی قاری اهل بهشت بودن داوود را اشاره به صدای زیبا و مناجات پرمحتوای وی در بهشت دانسته است؛ به‌گونه‌ای که اهل بهشت از آن لذت برده و بهره می‌برند.[۵]

ابن میثم بحرانی دیگر شارح نهج‌البلاغه

در میان دیگر شارحان نهج البلاغه ابن میثم بحرانی نیز چنین نظری را پذیرفته‌اند؛ ایشان در توضیح این فراز چنین می‌گوید: «داود «ع» قاری بهشتیان است چنان‌که در اخبار نیز وارد شده است؛ زیرا هر امر نیکویی در عرف مردم، به بهشت نسبت داده می‌شود، یا به این مناسبت است که صدای زیبا و دلنشین حضرت داود «ع»، انسان را به سوی بهشت جذب و به خدا دعوت می‌کرد.»[۶]

جستارهای وابسته


منابع

  1. ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۸۳.
  2. شریف الرضی، محمد؛ نهج البلاغه (للصبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، خطبه ۱۶۰، ص۲۲۷.
  3. فرهنگ معین، ذیل واژه مزمار.
  4. شوشتری، محمدتقی، بهج‌الصباغه فی‌شرح نهج‌البلاغه، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ج۲، ص۷۷.
  5. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر با همکاری جمعی از فضلاء، پیام امام امیرالمؤمنین، قم، علی بن ابیطالب، ۱۳۹۰ ش، ص۲۳۶–۲۴۰ با تصرف و تلخیص.
  6. بحرانی، میثم بن علی بن میثم؛ شرح نهج البلاغه، مترجم: ترجمه سیدمحمد صادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۵۲۰.