اطمینان از نجات و حیات جاودانه در عقاید مسیحیت

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۱ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

یکی از برکات بزرگ که فقط عیسی مسیح می‌تواند انجام بدهد و فقط او ادعا کرده است اطمینان از نجات و حیات جاودانگی است. در کتاب مقدس اول یوحنا فصل ۱ آیه ۹ این‌طور می‌خوانیم که: «اما اگر گناهان خود را به او اعتراف نماییم، می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که او ما را می‌بخشد و از هر ناراستی پاک می‌سازد. این کار خدا کاملاً منصفانه و درست است، زیرا عیسی مسیح برای شستن و پاک کردن گناهان ما، جان خود را فدا کرده است». حال سؤال اینجاست آیا شما در دین و مذهب خود از نجات و زندگی جاویدان و حیات ابدی خود اطمینان دارید؟

اعتقاد به اطمینان از نجات و حیات جاودانه در عقاید مسیحیت از نظر دین اسلام و مبانی عقلی دارای تناقضاتی است. در همه ادیان ابراهیمی وعده بخشش و آمرزش گناهان در صورت پشیمانی و توبه وجود دارد و نیاز به قربانی شدن هیچ پیامبری نیست. بین فدا شدن حضرت مسیح و بخشش گناه دیگر انسان‌ها هیچ رابطه منطقی وجود ندارد و از نظر عقلی باطل است. در اعتقاد به نجات در مسیحیت عمل انسان‌ها ارزشی ندارد و شایستگی‌های انسانی نادیده گرفته شده است و فرقی بین نیکوکار و بدکار وجود ندارد و گناهان هر کسی صرفا با اعتقاد به مسیح و اعتراف به آن هرچند بدون پشیمانی و توبه، مورد بخشش قرار می‌گیرد. علاوه بر اینکه در کتاب عهد جدید آموزه‌هایی وجود دارد که این نظریه را رد می‌کند و ایمان بدون عمل را کامل نمی‌داند.


وجود بخشش خداوند در همه ادیان

خداوند توبه پذیر است و گناه کسی را می‌بخشد که به گناهان خود در پیشگاه خدای متعال اعتراف کند و از عمل کرد خود پشیمان شود. این بخشش و نجات اختصاص به دین مسیحیت پولسی ندارد بلکه در تمام ادیان ابراهیمی به این عقیده تأکید شده است. در اسلام برای بخشش گناهان حتی هیچ نیازی به قربانی شدن مثل حضرت مسیح(ع) نیست بلکه در هر زمان و مکانی خداوند توبه پذیر است. خداوند در قرآن بخشش گناهان را متوقف به محبت خدا و متابعت از رسول خدا نموده و هیچ قید و بندی دیگری برای قرار نداده است. خدا در آیه ۳۱ سوره آل عمران می‌فرماید: «اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شمارا دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.»[۱]

در آیه ۳۵ همین سوره نیز صحبت از بخشش اعمال ناشایست و ظلمی است که انسان مرتکب شده است. بخشش و آمرزش گناهان در اسلام مطابق با حکم عقل است و نیازی به قربانی شدن هیچی کسی نیست.

غیر عقلانی بودن فدا شدن مسیح برای گناه دیگران

آموزه فدا شدن حضرت مسیح برای بخشیده شدن گناهان بشر به دلیل عدم رابطه منطقی بین فدا شدن و آمرزش گناه، یک آموزه غیرمعقول و برخلاف عقلانیت است.

رابطه عمل صالح و رستگاری

افزون بر آن آنچه مسیحیت پولسی را به چالش می‌کشاند فدا شدن حضرت مسیح برای نجات انسان و رستگار شدن او بدون عمل است؛ زیرا نجات و حیات جاودانه انسان در بهشت بدون عمل صالح امکان‌پذیر نیست و قربانی شدن حضرت مسیح(ع) عمل صالح را برای بشر تأمین نمی‌کند تا بشر را رستگار نموده و بهشت را برای او تضمین کند. پس این عقیده نه‌تنها برکت نیست بلکه باز کردن راه گناه برای مردم است و به امید اینکه حضرت مسیح برای نجات آنان فدا شده است، نه‌تنها انسان از رشد و کمال ساقط می‌گردد بلکه گرفتار اعمال ناپاک گردیده و باعث بدفرجامی او می‌شود.

ایمان بدون عمل

در مسیحیت بر طبق تعالیم پولس محبت و عشق و ایمان بدون عمل جایگزین شریعت شده است. ازنظر پولس ایمان عبارت از این است که به‌وسیله مراسمی چند مانند تعمید، عشای ربّانی و بسط شوق با هر زبانی خور را به عیسی متصل نمود[۲] و تحقق این ایمان متوقف بر برخاستن عیسی از میان مردگان است و اگر عیسی از میان مردگان زنده نشده باشد متعلقی برای ایمان وجود ندارد و حاکمیت از آنِ گناه خواهد بود.[۳]

پولس برای اینکه مرزی را که یهودیان به‌عنوان قانون معتبر می‌دانستند و مشرکان آن را ریشخند می‌کرد، در هم شکست و در پیام‌ها و نامه‌ها خود اعلام کرد[۴] که ایمان اوامر الهی همه‌چیز است و بدین‌سان مفهوم بسیار مبهم «اوامر» جای اصطلاح دقیق و مشخص قانون را گرفت. پولس قانون را یوغ بندگی دانسته و می‌گوید چیزی که انسان را موجّه و روسفید می‌سازد عمل به قانون نیست بلکه ایمان به عیسی مسیح است.[۵]

مفهوم نجات در کلیسای مسیحی

مفهوم نجات در کلیسای مسیحی در سه مطلب خلاصه می‌شود:

  • نجات «فقط از راه فیض» صورت می‌گیرد؛ بدین معنا که نجات وابسته به ابتکار الهی است، نه مشروط به روش‌های مکانیکی و کمّی که اکثر ادیان رایج را دربرگرفته است.
  • نجات «فقط از راه ایمان» به دست می‌آید یعنی از راه شایستگی انسان به دست نمی‌آید.
  • منبع معرفت درباره نجات صرفاً باید «در کتاب مقدس» باشد منابع مخفی یا محرمانه‌ای وجود ندارد تا کارشناسان یا متخصصان در اختیار ما بگذارند.[۶]

پولس تصریح می‌کند که هیچ‌کس از اعمال شریعت عادل شمرده نمی‌شود بلکه به ایمان به عیسی مسیح این نتیجه به دست می‌آید ما هم به مسیح عیسی ایمان آوردیم تا از ایمان به مسیح و نه از اعمال شریعت عادل شمرده شویم؛ زیرا که از اعمال شریعت هیچ بشری عادل شمرده نخواهد شد.[۷] در یک‌کلام ازنظر پولس حضرت آدم(ع) مبین گناه همه بشر بود و متقابلاً حضرت مسیح برای کسانی که به وی عقیده داشتند، سمبل نجات همگانی بود.[۸]

بنابراین در دین مسیحیت برای نجات و سعادت اخروی به هیچ عملی نیاز نیست و خداوند این سعادت را به‌رایگان به پیروان مسیح عنایت می‌کند و لازمه آن این است که در بین نیکوکار و بدکار در این فیض مجانی خداوند تفاوتی وجود ندارد و تنها عشق و محبت است که به‌عنوان توشه برای این فیض الهی لازم است.

نظریه نجات بدون عمل

تناقض‌های در رابطه پذیرش نجات بدون عمل وجود دارد:

  • آموزه‌هایی در عهد جدید وجود دارد که این نظریه را باطل می‌کند. در رساله یعقوب ایمان بدون عمل باطل است بلکه ایمان با عمل کامل می‌گردد.[۹] و همچنان که بدن بدون روح مرده است، ایمان بدون عمل مرده است.[۱۰]
  • رستگاری و نجات بدون عمل ازنظر عقل قابل‌پذیرش نیست؛ زیرا چه بخواهیم و چه نخواهیم در میان افراد حتی پیروان دین مسیحیت تفاوت‌هایی از جهات مختلف وجود دارد. برخی نیکوکارند و برخی بدکار و ستمکار، آنانی هم که نیکوکارند درجات مختلف دارند و در یک‌مرتبه نیستند. عقل به بر طبق مقتضای عدالت حکم می‌کند که هرکدام باید نتیجه عمل خود را ببیند. همان‌گونه که نتایج اعمال و رفتار دنیوی به‌تناسب عمل و کار انسان است، نتایج اخروی هم باید متناسب با عملکرد انسان در دنیا باشد؛ بنابراین تنها دوست داشتن حضرت مسیح(ع) و اعتماد بر او نمی‌تواند کارساز و نجات‌بخش باشد؛ زیرا این نوع نتیجه گرفتن یکسان، برخلاف عدالت الهی است.


منابع

  1. (آل عمران:۳۱).
  2. جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی اصغر حکمت، ص۶۱۸، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ۱۴، ۱۳۸۳ش.
  3. رساله اول پولس به قرنتیان، ۱۵: ۱۴و ۱۷.
  4. نامه پولس به رومیان، ۲: ۲۳و ۲۶؛ نامه پولس به قرنتیان، ۷: ۱۹.
  5. آکادمی علوم اتحاد شوروی، مبانی مسیحیت، ترجمه از فرانسه به فارسی: اسدالله مبشری، ص۱۳۹، انتشارات حسینیه ارشاد، [بی‌تا].
  6. فینلی، اندرو والز، مسیحیت در جهان امروز، ترجمه: احمد رضا مصباح و حمید بخشنده، ص۴۶، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چ۲، ۱۳۸۹ش
  7. نامه پولس به غلاطیان، ۲: ۱۶.
  8. ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز (جهان مذهبی)، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۵، تهران، دفتر نشر فرهنگی، چ۳، ۱۳۸۶ش.
  9. رسله یعقوب، ۲: ۲۰–۲۲.
  10. رساله یعقوب، ۲: ۲۶.