رومان

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۶ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} رومان يا فتّان القبور چه ملكى است و چه زمانى نزد م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

رومان يا فتّان القبور چه ملكى است و چه زمانى نزد ميت مى آيد؟

امام سجاد(عليه السلام) در صحيفه ى كامله ى سجّاديه، آنجا كه به ملائكه صلوات مى فرستد; مى فرمايد: «و منكر و نكير و رومان، فتان القبور...»;[۱] يعنى «رحمت خدا، به منكر و نكير و رومان باد كه امتحان و سؤال كنندگان در قبر هستند». مرحوم سيد على خان در شرح اين فراز مى فرمايد:

... منكر، نكير و رومان مانند جبرئيل از جنس آدميان نيستند تا ديگران آنها را در دنيا ببيند...; پس تصديق وجود ملائكه ى نكير و منكر و رومان، واجب و ايمان به اينكه كه آنها مى پرسند، نيز واجب است... .[۲]

در مجمع البحرين آمده است: «رومان اسم ملكى است كه با آدميان در قبر است».[۳]

در نتيجه، رومان يكى از ملائك قبر است و كارش مشابه نكير و منكر (امتحان و پرسش از ميت) است. از اين رو «فتان القبور» صفت رومان و نكير و منكر قرار گرفته است.

در باره ى كار و جايگاه آن، در منابع شيعى و سنى بسيار آمده است; ولى مستند همه، تنها اين حديث است. عبدالله بن سلام[۴] از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)نقل مى كند كه[۵] از رسول خدا پرسيدم: «نخستين ملكى كه پيش از نكير و منكر بر ميت وارد مى شود، كيست؟» فرمود: «ملكى است به نام رومان كه با چهره اى چون خورشيد، بر ميت وارد مى شود و مى گويد كه كارهاى نيك و بد خود را، در دنيا بنويس». ميت مى گويد: «چگونه بنويسم كه نه كاغذى دارم، نه قلمى و نه مركبى؟» ملك مى گويد: «آب دهان تو مركب، انگشت تو قلم و تكه اى از كفن تو كاغذ». ميت نخست كارهاى نيك خود را مى نويسد، وقتى به كارهاى بد خود مى رسد حيا و شرم مى كند و دست بر مى دارد. ملك مى گويد: «اى خطاكار! در دنيا از خالق خود شرم نكردى و كار زشت انجام دادى! اكنون از نوشتن آن شرم مى كنى؟» عمودى در دست دارد كه بالا مى برد تا بر فرق او زند. ميت مى گويد: «نزن مى نويسم». پس از نوشتن، ملك امر مى كند كه آن نوشته را با ناخن خود مهر كند و سپس تا روز قيامت آن را به گردن خود بياويزد، چنان كه خداوند مى فرمايد: (وَ كُلَّ إِنسان أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَه كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً)[۶]. بنابراين كار رومان تشكيل پرونده و پيش از نكير و منكر است.

فيض كاشانى، پس از نقل حديث عبدالله بن سلام مى فرمايد:

شايد «رومان فتان القبور» كه در كلام امام سجاد(عليه السلام)آمده است، به همين ملك ]در حديث ابن سلام[ اشاره باشد.[۷]

همه ى وظايفى كه در حديث عبدالله بن سلام براى رومان ذكر شده است، در حديث معروف سلمان فارسى براى اولين ملكى كه در قبر سراغ ميت مى آيد، ذكر شده است; هر چند نامى از رومان به ميان نيامده است.[۸]

در روايت ديگر آمده است:

رومان نزد ميت مى آيد و او را مى بويد، اگر او را از اهل خير و سعادت يافت، به منكر و نكير خبر مى دهد تا با او رفق و مدارا كنند; ولى اگر او را اهل شرّ و شقاوت يافت، به آن دو خبر مى دهد تا بر او سخت گيرند و او را عذاب كنند.[۹]

در ديگر منابع اهل سنت نيز ملكى به نام رومان وارد شده است; هر چند از لحاظ سند ضعيف است.[۱۰]

فيض كاشانى مى فرمايد:

سؤال قبر، از منابع شيعه و سنى روايات متضافرى (بسيار زياد) دارد. اين اخبار به حدى زياد است كه جاى هيچ ترديدى باقى نمى گذارد.[۱۱]

سيوطى مى گويد كه در باره ى سؤال دو ملك در قبر، احاديث متواتر و مؤكد است و حدود بيست و شش طريق را همراه با راويان آن ذكر مى كند.[۱۲]

منابع

  1. صحيفه ى سجاديه، دعاى سوم يا چهارم، ص۳۵۱.
  2. سيد على خان كبير، رياض السالكين، ص۹۴، ميانجى، ص۳۵۲.
  3. فخرالدين طريحى، مجمع البحرين، ج۲، ص۲۵۴.
  4. عبدالله بن سلام بن الحارث الاسرائيلى من الصحابه، كان من احبار اليهود فأسلم مات سنه ثلاث و اربعين بالمدينه، طبقات ابن سعد، ج۲، ص۳۵۲.
  5. نعمت الله جزايرى، الانوار النعمانيه، ج۴، ص۲۲۰; فيض كاشانى، علم اليقين، ج۲، ص۱۰۸۰; و كفايه الموحدين، ج۳، ص۲۳۱.
  6. اسراء: ۱۳; و شيخ طبرسى، مجمع البيان، ج۶، ص۶۲۰ ـ ۶۲۲.
  7. علم اليقين، ج۲، ص۱۰۸۲.
  8. علامه ى مجلسى، بحار الانوار، ج۲۲، ص۳۷۴، ح ۱۳.
  9. الانوار النعمانيه، ج۴، ص۲۲۱; كفايه الموحدين، ج۳، ص۲۳۲.
  10. سيوطى، شرح الصدور، ص۱۷۴.
  11. علم اليقين، ج۲، ص۱۰۶۵، فصل ۳.
  12. شرح الصدور، ص۱۷۰.