مراد از آیه «یوم ندعو کل اناس بامامهم»

از ویکی پاسخ
سؤال

بنابر قرآن خداوند در روز قیامت اقوام و ملل مختلف را با مقتدا و رهبرشان در دادگاه الهی حاضر می‌کند، بنابر این آیه، مراد از رهبر و مقتدا چیست؟


متن آیه

۱

تفسیر امام

مفسرين در تفسير امام در آيه نظرات مختلفي را ارائه کرده اند:

  • بعضي گفته اند که مراد از امام کتابي است که از آن پيروي شده است مانند تورات و انجيل و قرآن و...
  • بعضي ديگر گفته‌اند مراد از امام پيامبر(ص) است که پيشواي پيروان حق است.
  • بعضي ديگر گفته اند مراد از امام نامه اعمال مردم است.
  • بعضي ديگر گفته اند مراد لوح محفوظ است.
  • بعضي ديگر گفته اند مراد از امام مادران است.
  • بعضي ديگر گفته اند که مراد از امام کسي است که به او اقتدا مي شود چه عاقل باشد و چه غير عاقل چه حق باشد چه باطل.

علامه طباطبائيمي‌فرمايد: کلمه امام به معناي مقتدا است و خداوند افرادي از بشر را به اين نام ناميده که بشر را به امر خدا هدايت مي‌کنند همچنان که درباره حضرت ابراهيم(ع) اين اسم را به کار برده است. در مقابل افراد ديگري را که مقتدا و رهبر گمراهانند ائمه کفر خوانده است.[۱]، علامه طباطبایی با استفاده از ظاهر آيه استدلال می‌کند که منظور از امام لوح محفوظ و کتاب و ديگر احتمالات نيستند بلکه مراد از امام هر طائفه همان اشخاصي هستند که مردم هر طائفه به آنها إقتدا و در راه حق يا باطل از آنها پيروي مي کرده‌اند. در نتيجه مقتداي ضلالت مثل مقتداي هدايت امام خوانده مي شود و مراد از امامي که روز قيامت خوانده مي‌شود آن کسي است که مردم او را امام خود گرفته باشند و به او اقتدا کرده باشند نه آن کسي که خداوند به امامت برگزيده باشد.[۲]

وجود پیشوا برای همه امت‌ها

از نظر قرآن کريم همه امت‌هاي پيش از اسلام داراي امام و رسول و هادي بوده‌اند ﴿وَلِکلِّ أُمَّه رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ؛ برای هر امّتی، رسولی است؛ هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری می‌شود(یونس:۴۷)، و نيز آيه: ﴿إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ؛ تو تنها بیم دهنده هستي و براي هر قومي يک هادي و راهنمايي هست.(رعد:۷) و آيه: ﴿وَمَا کنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً؛ ما هيچگاه چنين نبوده ايم که مردمي را قبل از آن که رسولي براي شان مبعوث کنيم عذاب دهيم.(اسراء:۱۵).


منابع

  1. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه الميزان، دفتر نشر اسلامي قم، ج۱۳، ص۲۲۷ و ۲۲۸.
  2. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه الميزان، دفتر نشر اسلامي قم، ج۱۳، ص۲۲۹.