روایت «زنده شدن تصویر شیر به امر امام کاظم»

از ویکی پاسخ
سؤال

آیا حدیثی که بر اساس آن امام کاظم(ع) تصویر شیری را در مجلس هارون الرشید زنده کرد، معتبر و صحیح است؟


این معجزه را شیخ صدوق در کتاب آمالی با سلسله سند معتبر و مستند نقل کرده است که همه راویت‌گران آن، ثقه و از بزرگان شیعه می‌باشند و همانگونه که معجزه حضرت موسی از نظر عقلی قابل پذیرش می‌باشد و ساحران هم آن را قبول کرده و به آن حضرت ایمان آورده‌اند، از جانشینان رسول خدا نیز اینگونه معجزه‌ها عقل پذیر است.

حدیث و ترجمه

«عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ: اِسْتَدْعَی اَلرَّشِیدُ رَجُلاً یُبْطِلُ بِهِ أَمْرَ أَبِی اَلْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ وَ یَقْطَعُهُ وَ یُخْجِلُهُ فِی اَلْمَجْلِسِ فَانْتُدِبَ لَهُ رَجُلٌ مُعَزِّمٌ فَلَمَّا أُحْضِرَتِ اَلْمَائِدَةُ عَمِلَ نَامُوساً عَلَی اَلْخُبْزِ فَکَانَ کُلَّمَا رَامَ خَادِمُ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ تَنَاوُلَ رَغِیفٍ مِنَ اَلْخُبْزِ طَارَ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ اِسْتَفَزَّ هَارُونَ اَلْفَرَحُ وَ اَلضَّحِکُ لِذَلِکَ فَلَمْ یَلْبَثْ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنْ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی أَسَدٍ مُصَوَّرٍ عَلَی بَعْضِ اَلسُّتُورِ فَقَالَ لَهُ یَا أَسَدَ اَللَّهِ خُذْ عَدُوَّ اَللَّهِ قَالَ فَوَثَبَتْ تِلْکَ اَلصُّورَةُ کَأَعْظَمِ مَا یَکُونُ مِنَ اَلسِّبَاعِ فَافْتَرَسَتْ ذَلِکَ اَلْمُعَزِّمَ فَخَرَّ هَارُونُ وَ نُدَمَاؤُهُ عَلَی وُجُوهِهِمْ - مَغْشِیّاً عَلَیْهِمْ وَ طَارَتْ عُقُولُهُمْ خَوْفاً مِنْ هَوْلِ مَا رَأَوْهُ فَلَمَّا أَفَاقُوا مِنْ ذَلِکَ بَعْدَ حِینٍ قَالَ هَارُونُ لِأَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَسْأَلُکَ بِحَقِّی عَلَیْکَ لَمَّا سَأَلْتَ اَلصُّورَةَ أَنْ تَرُدَّ اَلرَّجُلَ فَقَالَ إِنْ کَانَتْ عَصَا مُوسَی رَدَّتْ مَا اِبْتَلَعَتْهُ مِنْ حِبَالِ اَلْقَوْمِ وَ عِصِیِّهِمْ فَإِنَّ هَذِهِ اَلصُّورَةَ تَرُدُّ مَا اِبْتَلَعَتْهُ مِنْ هَذَا اَلرَّجُلِ فَکَانَ ذَلِکَ أَعْمَلَ اَلْأَشْیَاءِ فِی إِفَاقَةِ نَفْسِهِ»

علی بن یقطین گوید: هارون الرشید دستور داد مردی برای او حاضر کنند تا امر امامت ابی الحسن موسی بن جعفر را به‌وسیله او باطل کند؛ او را خاموش سازد و در مجلس شرمنده کند. یک مرد افسونگری را برای او آوردند. هنگامی که سفره غذا انداختند، آن مرد نیرنگی با قرص‌های نان کرد که خادم امام(ع) هر وقت می‌خواست قرص نانی بردارد از جلو دستش می‌پرید. هارون از خنده و شادی از جا پریده بود. پس از مدت اندکی امام کاظم(ع) سر بلند کرد و به تصویر شیری که بر یکی از پرده‌ها بود فرمود: ای شیر خدا دشمن خدا را بگیر. آن صورت از تصویر بیرون پرید و چون بزرگترین درنده آن جادوگر را بلعید. هارون و همدستانش غش کردند و برو افتادند و از ترس عقل آنها پرید. هنگامی که به‌هوش آمدند پس از مدتی هارون به امام(ع) گفت به‌حق خودم بر تو خواهش دارم که از این صورت بخواهی آن مرد را برگرداند. فرمود اگر عصای موسی(ع) چوب‌دستی‌های جادوگران را که بلعیده بود برگرداند، این صورت هم آنچه بلعیده برمی‌گرداند. این معجزه مؤثرترین وسیله کشتن آن حضرت(ع) گردید.[۱]

سند

روایت زنده شدن تصویر شیر به امر امام کاظم(ع)، توسط شیخ صدوق در کتاب الامالی ذکر شده است. شیخ صدوق این روایت را از محمد بن حسن بن احمد بن ولید، از محمد بن حسن صفّار، از سعد بن عبدالله، همگی از احمد بن محمد بن عیسی، از حسن بن علی بن یقطین، از برادرش حسین، از پدرش علی بن یقطین نقل کرده است.

رجال‌شناسان شیعه راویان این روایت را مورد اعتماد دانسته‌اند:

  • محمد بن حسن بن احمد بن ولید، مورد اعتماد و دارای قدر و منزلت نزد قمی‌ها بوده است.[۲]
  • محمد بن حسن صفار، نویسنده کتاب بصائر الدرجات، از بزرگان شیعه در قم و مورد اعتماد است.[۳]
  • سعد بن عبدالله، بزرگ طایفه، فقیه و از افراد برجسته و موجه در قم بود.[۴]
  • احمد بن محمد بن عیسی، فقیه قم و مورد اطمینان دانسته شده است.[۵]
  • حسن بن علی بن یقطین، فقیه و متکلم و مورد اعتماد است.[۶]
  • برادر حسن بن علی بن یقطین، یعنی حسین بن علی بن یقطین ثقه و مورد اطمینان است.[۷]
  • علی بن یقطین، کسی است که طبق روایاتی، امام کاظم(ع) بهشت را برایش ضمانت کرده[۸] و ثقه و دارای منزلت نزد امام کاظم(ع) بود.[۹]

ازاین رو، این روایت از نظر سند معتبر و صحیح است.

محتوا

روایت زنده شدن تصویر شیر توسط امام کاظم(ع)، به صادر شدن کرامتی از این امام(ع) در مجلس هارون الرشید دلالت دارد. معجزه و کرامت یکی از نشانه‌های راستگویی و الهی بودن پیامبران و امامان(ع) است، بر اساس روایتی از امام صادق(ع) معجزه نشانه‌ای است که خداوند به پیامبران و حجت‌های خود می‌دهد تا راستی گفتار آنها ثابت شود و آنان از دروغگویان و مدعیان نبوت و امامت بازشناخته شوند.[۱۰]

شبیه این کرامت، معجزه حضرت موسی(ع) است که در قرآن ذکر شده است. در این معجزه، عصای حضرت موسی(ع) تبدیل به مار بزرگی شد و چوب‌دستی‌های ساحران را بلعید؛ بنابراین، رخ دادن چنین کراماتی از پیامبران و جانشینان آنان (امامان(ع)) دور از ذهن نیست.[۱۱]


منابع

  1. شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۴۸.
  2. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵، ص۳۸۳. حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۷.
  3. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵، ص۳۵۴.
  4. حلی، حسن، رجال ابن داود، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۲، ص۱۶۸.
  5. حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق، ص۱۴.
  6. حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق، ص۳۹.
  7. طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳، ص۳۵۵. رجال العلامه الحلی، پیشین، ص۴۹.
  8. کشی، محمد، رجال الکشی (اختیار معرفه الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۳۶۳، ج‏۲، ص۷۲۹.
  9. طوسی، محمد، فهرست کتب الشیعه و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، قم، مکتبه محقق طباطبائی، چاپ اول، ۱۴۲۰ ق، ص۲۷۰. رجال ابن داود، پیشین، ص۲۵۴. رجال العلامه الحلی، پیشین، ص۹۱.
  10. ابن بابویه، محمد، علل الشرائع، ترجمه: مسترحمی، تهران، کتاب فروشی مصطفوی، چاپ ششم، ۱۳۶۶، ص۲۶۴.
  11. همچنین نگاه کنید به ناقه حضرت صالح در سوره‌های اعراف/ ۷۳ و هود/ ۶۴ و شعراء/ ۱۵۵ و شمس/ ۱۳؛ گاو بنی اسرائیل در سوره بقره/ ۷۳–۶۷؛ عصای حضرت موسی در سوره‌های اعراف/ ۱۰۷ و ۱۱۷ و نمل/ ۱۰ و قصص/ ۳۱ و شعراء/ ۳۲ و ۴۵.