شورای شش نفره
چه شرايطي را خليفه دوم براي شوراي شش نفره جهت انتخاب خليفه تعيين كرده بود؟
بعد از خلافت كوتاه مدت ابوبكر، وي عمر را به جانشيني خود برگزيد و عمر نيز براي انتخاب جانشين راه ديگري انتخاب كرد. او انتخاب خليفه را به شوراي شش نفره اي واگذار نمود كه مركب بود از اميرمومنان علي عليه السلام ، عثمان، طلحه، زبير، سعدوقاص و عبدالرحمن بن عوف.
جلسه شورا سه روز پس از مرگ عمر تشكيل يافت و بنابر اظهار يعقوبي در ذيحجه سال ۲۳ هجري بوده است; گفتني است عمر پسرش عبدالله و سعيدبن زيد را از عضويت در شورا منع نمود؛ او درباره عبدالله عدم لياقت و درباره سعيدبن زيد گفته است كه به خاطر قرابتي كه با او داشتم وي را وارد شورا نكردم. در هر صورت اين نوع انتخاب خليفه كه عمر مبتكر آن بود و به انتخاب عثمان منجر شد، بي سابقه بود و شرايطي هم كه براي انتخاب يكي از آن شش نفر گذاشت نيز منحصر به فرد بود و از هيچ اسلوب و روش پايداري اخذ نشده بود. بلكه اعمال نظري بود كه منجر ميشد كه در آن از شخصي حمايت شده و از شخصي حقي سلب شود. زيرا اگر عمر از اين اظهار نظر دوري مينمود شايد تعيين خلافت مسير ديگري را ميپيمود و بسياري از كارهاي ناروا به نام دين انجام نميگرفت، اما عمر بعد از تعيين اعضاء براي شوراي خلافت، ابوطلحه بن زيد بن سهل انصاري را بر اين كار گماشت و گفت اگر چهار نفر توافق كردند و دو نفر مخالف شدند آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق كردند و سه نفر مخالفت نمودند سه نفري را كه عبدالرحمن در ميان ايشان نيست گردن بزن و اگر سه روز گذشت و بر كسي توافق حاصل نكردند همه ايشان را گردن بزن، اين شرايطي بود كه عمر براي انتخاب خليفه در نظر گرفته بود كه نوعي جانبداري از آن احساس ميشد. حال علت اين نوع برنامه ريزي چه بود و چرا سه نفري كه عبدالرحمن در آن نباشد بايد گردن زده شود؟ و چرا دو نفر كشته شود؟ و ... پرسش هايی است که بايستی عده ای پاسخ دهند.
در جلسه انتخاب خليفه، عبدالرحمن به علي عليه السلام گفت: اگر با تو بيعت كنم قبول ميكني كه به كتاب خدا و سنت پيغمبرصلی الله عليه و آله و سلم و سيرت ابوبكر و عمر رفتار كني؟
مسلماً علي عليه السلام شرط آخر را قبول نميكرد، زيرا در مدت دوازده سال در سنت پيامبرصلی الله عليه و آله و سلم دگرگونيهايي ديده بود كه با همه آنها مخالف بود; لذا به عبدالرحمن گفت: من باكتاب خدا و سنت پيغمبرصلی الله عليه و آله و سلم رفتار خواهم كرد.
اما عثمان از فرصت پيش آمده فوراً به سود خود بهره جست و شرايط وي را قبول كرد با اين كه از اول چندان قصدي نداشت كه به شيخين اقتدا كند فقط براي به چنگ آوردن حكومت از شرايطي كه عبدالرحمن اعلام كرده بود، استقبال نمود و پذيرفت لذا بيعت به سوي او متوجه و خلافت به چنگش در آمد و اعضاي شورا به خلافت وي گردن نهادند.
==معرفي منابع، جهت مطالعه بيشتر:==
۱ـ مباني اعتقادات در اسلام، آقاي موسوي لاري.
۲ـ معالم المدرستين، سيد مرتضي عسگري.
منابع