انگیزه‌های جعل حدیث

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۴ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} ==انگيزه‌ها و اسباب وضع حديث== اين بحث دامنه دار است ولي...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

انگيزه‌ها و اسباب وضع حديث

اين بحث دامنه دار است ولي به لحاظ رعايت اختصار بعضي از مهم‌ترين انگيزه‌ها و اسباب وضع حديث ذكر مي‌شود:

۱. دشمني با اسلام و انتقام جويي از آن: دشمنان وقتي گسترش روز افزون اسلام را ديدند و از مقابله مستقيم با آن ناتوان شدند به فكر چاره افتادند و براي انتقام از اسلام عده‌اي از متفكران آنها مانند: كعب الاحبار و وهب بن منبه يهودي، ابن جريح و تميم‌داري مسيحي، سيف بن عمر و ابن ابي العوجا مانوي به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احاديث دروغين كينه خود را به اسلام نشان دادند.[۱] براي نمونه «ابن ابي العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از كشته شدن چه باك، در حاليكه چهار هزار حديث كه حرام را حلال و حلال را حرام مي‌كرد ساختم و وارد دين شما كردم.» و حماد بن زيد نيز گفته است: «زنادقه چهارده هزار حديث ساخته و به پيامبر و اولياء الهي نسبت داده‌اند.»[۲]

۲. انگيزه سياسي: حكامي كه به ناحق بر مسند قدرت تكيه زده بودند و خود را خليفه رسول الله مي‌دانستند ناچار بودند به گونه‌اي به اعمال قدرت خود مشروعيت ببخشند و چون هيچ سخني از پيامبر(ص) در تأييد خود در دست نداشتند بلكه سخنان فراواني عليه خودشان و به نفع اهل بيت(ع) از پيامبر(ص) وجود داشت، رو به وضع و جعل حديث براي اين منظور كردند مثلاً براي توجيه غصب فدك حديثي ساخته و به پيامبر(ص) نسبت دادند كه: «ما پيامبران چيزي به ارث نمي‌گذاريم و هر آنچه از ما باقي بماند صدقه است»[۳] كه اين مطلب به جهت مخالفت با قرآن[۴] جعلي بودنش واضح است و نيز معاويه روند احاديث ساختگي را به اوج رساند و در عرصه‌هاي مختلف به جعل حديث دامن زد.[۵] و همچنين در زمان ساير امويان اين وضع ادامه داشت و راويان دين فروش در زمان عبدالملك بن مروان در فضائل امويان و سوابق آنها و طعنه به علي(ع) روايات زيادي ساختند.[۶] عباسيان نيز از قافله عقب نماندند و براي مشروعيت بخشيدن به حكومت خود احاديثي را جعل كردند.[۷]

۳. انگيزه‌هاي فرهنگي: اقوام مختلفي به اسلام گرويدند و بعد از پيامبر(ص) مذاهب مختلفي پديد آمد و بعضي از اين اقوام و مذاهب براي اثبات برتري خود و بي اعتبار كردن رقباي خود به جعل حديث دست زدند براي نمونه حنفي‌ها، مالكي‌ها و شافعي‌ها هر كدام در فضايل رهبران و امامان فقهي خود رواياتي را جعل كردند.[۸]

۴. انگيزه‌هاي خيرخواهانه: برخي از دين داران نادان به گمان خدمت به دين ،احاديثي را ساخته و به معصومان(ع) نسبت دادند كه بيش‌تر روايات مجعول اينها درباره فضائل سوره‌ها و آيات قرآن و ذكر پاداش اعمال خير و ... است كه به منظور ترغيب مردم به قرائت قرآن و انجام كارهاي خير و ترك محرمات بوده است.[۹]

منابع

  1. رك: زين العابدين، قرباني، علم حديث و نقش آن در شناخت و تهذيب حديث، قم، انصاريان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.
  2. اضواء علي السنه المحمديه، همان، ص۱۴۴.
  3. مسلم نيشابوري، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، بي تا، ج۵، ص۱۵۲.
  4. نمل / ۱۶.
  5. رك: ناصر، رفيعي محمدي، درسنامه وضع حديث، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۶۰ ـ ۷۲.
  6. رك: ابن ابي الحديد، شرح نهج‌البلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بي جا، داراحياء الكتب العربيه، بي تا، ج۱۱، ص۴۶.
  7. رك: درسنامه وضع حديث، همان، ص۷۲ ـ ۷۳.
  8. رك: اميني، عبدالحسين، الغدير، بيروت، دارالكتاب العربي، ۱۳۷۹، ج۵، ص۲۷۷ ـ ۲۸۷.
  9. رك: علم حديث و نقش آن در شناخت و تهذيب حديث، همان، ص۷۲ ـ ۷۳؛ درسنامه وضع حديث، همان، ص۱۵۱ ـ ۱۵۷؛ اضواء علي السنه المحمديه، همان، ص۱۳۸.