علامه جعفری

    نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۴۸ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
    سؤال

    علامه امینی کیست و چه جایگاهی در میان عالمان شیعه دارد؟

    علامه جعفری
    علامه جعفری
    نام کاملمحمدتقی جعفری
    تولد۱۳۰۴ش تبریز
    وفات۱۳۷۷ش
    مذهبشیعه
    محل دفنمشهد
    درگاه‌ها
    واژه-ها.png
    حوزه-و-روحانیت.png


    علامه محمدتقی جعفری (۱۳۰۴ ـ ۱۳۷۷ش) متفکر و عالم دینی. تفسیر نهج البلاغه و شرح مثنوی مولوی مشهورترین آثار اوست.

    زندگی‌نامه

    علّامه جعفرى، در 23 سالگى از آية اللَّه محمّد كاظم شيرازى اجازه اجتهاد گرفت.[۱]

    محمدتقی جعفری متفکر و عالم دینی معاصر در مرداد ۱۳۰۴ در تبریز زاده شد. وی دروس مقدماتی را در تبریز خواند و در حدود ۱۳۱۹ش، برای ادامه تحصیلات عازم تهران شد و به مدرسه مروی رفت. در تهران دو سال نزد محمدرضا تنکابنی فقه و اصول آموخت و بخش حکمت منظومه ملاهادی سبزواری و بخشی از امور عامه اسفار را نزد میرزا مهدی آشتیانی فرا گرفت. در حدود ۱۳۲۳ش به قم رفت و در آنجا در حلقه درس استادان حوزه، از جمله امام خمینی و سیدمحمد حجت کوه‌کمری، شرکت نمود و در سلک اهل علم در آمد. اقامت وی در قم بیش از یک سال طول نکشید و او به سبب بیماری مادرش، که به فوت او انجامید، به تبریز بازگشت.[۲].[۳]

    جعفری در ۱۳۲۵ش، به توصیه آیت‌اللّه میرزا فتاح شهیدی و کمک‌های مالی او، برای ادامه تحصیل به نجف رفت و حدود یازده سال در آنجا ماند.[۴] از اساتید او در نجف می توان به محمدکاظم شیرازی، سیدابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، آیت‌اللّه حکیم، سیدعبدالهادی شیرازی، آیت‌اللّه سیدجمال الدین گلپایگانی، شیخ صدرا قفقازی و شیخ مرتضی طالقانی نام برد.[۵] جعفری، به توصیه استادانش، به ایران بازگشت و نخست به قم و سپس به مشهد رفت. در مشهد از آیت‌اللّه میلانی گواهی اجتهاد گرفت، سپس مشهد را ترک کرد و تهران را برای اقامت دائم برگزید. او در ۲۵ آبان ۱۳۷۷، بر اثر بیماری درگذشت و در مشهد به خاک سپرده شد.[۶]

    جایگاه

    علامه جعفری عمر خود را صرف تحقیق و سخنرانی و تدریس و تألیف کرد. او علاوه بر علوم حوزوی ، همواره می‌کوشید از علوم و معارف غربی و جدید نیز مطّلع باشد. از محمدتقی جعفری آثار فراوانی به جامانده است که از یک سو حاکی از پشتکار و اشتغال دائم علمی او و از سوی دیگر حاکی از وسعت مشرب ، خردگرایی و پرهیز از تقلید، تعلقات دینی عمیق و علاقه او به علوم و معارف بشری به معنای عام کلمه است ، چنانکه او از سویی به فلسفه (بیشتر فلسفه مشائی ) علاقه داشت و از سوی دیگر اهل ذوق و شعر بود، از سویی به عرفان دلبستگی داشت و از سوی دیگر متوجه علوم نو و حقوق و اجتماعیات و فلسفه جدید بود. رویکرد او مجموعاً رویکردی استدلالی و منطق باور بود و لذا چه در فلسفه اسلامی چه در فلسفه جدید و چه در پرداختن به دیگر علوم و معارف ، می کوشید از مسیربحث استدلالی خارج نشود. همین علاقه به منطق و استدلال مبنای داوری او در باره آثار و آرای اشخاص بود.[۷]

    جعفری مطالعه و تحقیق گسترده در حوزه های مختلف فلسفه، معارف اسلامی و علوم انسانی را به طور جدی از زمان تحصیل در نجف آغاز کرد و تا پایان عمر ادامه داد. او افزون بر مطالعه در آثار اسلامی، مطالعات گسترده ای نیز در آثار نویسندگان غربی در زمینه های گوناگون فلسفه، علوم انسانی و ادبیات انجام داد. استفاده از این منابع متنوع در آثار او نمایان است. او ضمن بهره گیری از دیدگاه های اندیشمندان به نقد آنها نیز اهتمام داشت. از جمله می توان به نقد او بر ماکیاولی،‌توماس هابز، دیوید هیوم، برتراند راسل و آلفرد نورث وایتهد اشاره کرد.[۸]

    جعفری یک عالم و اندیشمند اسلامی و شیعی است که می کوشد برای پرسش های انسان معاصر پاسخ های از تعالیم اسلامی با بهره گیری از فرهنگ و ادبیات زمان بدهد. او نیز مانند بیشتر فیلسوفان اسلامی معاصر به هماهنگی عقل، وحی و کشف قايل است و فلسفه، علم، عرفان و دین را هماهنگ می داند. از این رو از روش های مختلف عقلی نقلی تجربی و عرفانی بهره می گیرد اما مشرب و نظرگاه اصلی او عقلی و فلسفی است. به گواهی آثارش،‌در کمتر بحثی است که او از تجزیه و تحلیل عقلی فاصله بگیرد.ص۱۹۲.[۹] جعفری علاقه ویژه ای به ادبیات فارسی به ویژه شعر حکمی و عرفانی دارد. بسیاری از آثار او به تحلیل و تفسیر آثار شعرای بزرگ فارسی اختصاص دارد. او در شرح مفصلش بر مثنوی کوشیده است تا جهان بینی مولوی را از اشعار او استخراج تفسیر و گاه نقد کند. وی در آثار دیگری به بررسی و تحلیل اندیشه های خیام، نظامی و سعدی پرداخته است.ص۱۹۲.[۱۰]

    آثار

    از جعفری حدود ۱۵۰ اثر علمی برجای مانده است.ص۱۹۱.[۱۱]

    آثار علامه جعفری حوزه های گوناگونی را در بر می گیرد که برخی از آنها عبارت اند از:

    اخلاق: وجدان، تهران ۱۳۴۲ش؛ اخلاق و مذهب، تهران ۱۳۵۴ش.

    فلسفه و کلام: جبر و اختیار، تهران، ۱۳۳۴ش؛ سخنی کوتاه در علم امام، تهران ۱۳۵۱ش.

    فقه: رسائل فقهی، تهران، ۱۳۷۷ش.

    انسان شناسی: آفرینش و انسان، تهران، ۱۳۵۱ش؛ انسان در افق قرآن از نظر فردی و اجتماعی، اصفهان ۱۳۴۹ش؛ ارتباط انسان و جهان و انعکاس تحول مادّه فلسفی و جرم فیزیکی در ادراک بشر از قدیمترین ازمنه فلسفه تا قرن حاضر، تهران ۱۳۳۷ش.

    فلسفه علم: تحقیقی در فلسفه علم ، تهران ۱۳۷۲ ش.

    فلسفه دین: فلسفه دین، تهران ۱۳۷۵ ش.

    فلسفه هنر: فلسفه زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام ، تهران ۱۳۶۹ ش.

    فلسفه حقوق: اعلامیه جهانی حقوق بشر از دیدگاه اسلام و غرب ، تهران ۱۳۷۰ ش.

    علم و دین: رابطه علم و حقیقت ، تبریز ۱۳۴۵ ش ؛ علم از دیدگاه اسلام ، تهران ۱۳۶۰ ش ؛ تعاون الدین و العلم ، تهران ۱۳۷۸ ش ؛ علم در خدمت انسان ، تهران ۱۳۴۴ ش ؛ علم و دین در حیات معقول ، تهران ۱۳۶۹ ش.

    قرآن پژوهی: حرکت و تحول از دیدگاه قرآن ، تهران ۱۳۶۰ ش ؛ شناخت از دیدگاه علمی و از دیدگاه قرآن ، تهران ۱۳۶۰ ش ؛ انسان در افق قرآن ، اصفهان ۱۳۴۹ ش.

    عرفان: عرفان اسلامی ، تهران ۱۳۷۳ ش.

    ادبیات: حکمت ، عرفان و اخلاق در شعر نظامی گنجوی ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛ تحلیل شخصیت خیام ، تهران ۱۳۶۸ ش.

    و نقد و بررسی و تحشیه آثار متفکران غربی: توضیح و بررسی مصاحبه ی برتراند راسل ـ وایت ، تهران ۱۳۴۲ ش ؛ بررسی و نقد افکار راسل ، تهران ۱۳۶۴ ش ؛ بررسی و نقد نظریات هیوم در چهار مسأله فلسفی ، تهران ۱۳۷۴ ش ؛ حاشیه بر برگزیده افکار راسل ، تهران ۱۳۵۰ ش ؛ حاشیه بر سرگذشت اندیشه ها ، اثر آلفرد نورث وایتهد ، تهران ۱۳۷۰ـ۱۳۷۱ ش ؛ حاشیه بر ادیان زنده جهان ، اثر رابرت ا. هیوم ، تهران ۱۳۶۹ ش.

    درباره ائمه (ع): نیایش حسین در عرفات، تهران ۱۳۴۷ ش؛ و امام حسین: شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، تهران ۱۳۸۰ش.[۱۲]

    دو تألیف مشهور علامه جعفری: شرح نهج البلاغه و شرح مثنوی

    عمده‌ترین آثار جعفری در وهله اول در باره امام علی(ع) و نهج البلاغه ( مانند: ترجمه و تفسیر نهج البلاغه در ۲۷ جلد؛ خدا و جهان و انسان از دیدگاه علی بن ابیطالب و نهج البلاغه؛ و علی و مسأله مرگ) و در مرتبه بعد در باره مولوی است ( مانند: تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی در ۱۵ جلد ؛ از دریا به دریا؛ عقل و عاقل و معقول و عوامل جذابیت در سخنان جلال الدین محمد مولوی).[۱۳] شرح و تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی و هم ترجمه و تفسیر نهج البلاغه در میان آثار جعفری ، بیش از دیگر تألیفات او اهمیت دارد. [۱۴]

    تفسیر پانزده جلدی او از مثنوی مولوی و شرح ناتمام و ۲۷ جلدی او از نهج البلاغه مهم ترین آثار او به شمار می آیند.ص۱۹۱.[۱۵]

    شرح و تفسیر مثنوی

    رویکرد اثر اول، که جعفری آن را در طول شش سال تلاش بی وقفه (۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش ) به سامان رساند، تبیین اصول جهان بینی جلال الدین مولوی در مثنوی است. جعفری با اعتقاد و تصریح به اینکه مثنوی یکی از درخشان ترین تجلی گاههای فرهنگ اسلامی است ، این ویژگی را در شرح خود باز نموده و در عین حال ، از نقد اظهارات و آرای مولوی غفلت نورزیده است.[۱۶]

    ترجمه و تفسیر نهج البلاغه

    اما اثر دوم ، که جعفری پس از شرح مثنوی بدان پرداخت ، قرار بود در مجموعه ای ۳۵ جلدی تدوین یابد ولی فقط تا مجلد ۲۷ (تا خطبه ۱۸۵) منتشر شد. وی در مقدمه یک جلدی کتاب ، پس از بحثی تفصیلی در باره رسالت انسانی و ویژگیهای آن ، به این موضوع پرداخته که امام علی علیه السلام نماینده کامل رسالتهای کلی انسانی است و سخنان او «به جهت وابستگی تمام به قرآن ... عالی ترین مفسر قرآن و روشنگر واقعیات انسان و جهان است».[۱۷]

    اين اثر در ميان ديگر شروح‌ نهج البلاغه‌، اثرى كم‌نظير به حساب مى‌آيد. اين مجموعه، يكى از مفصّل‌ترين و غنى‌ترين شروحى است كه توانسته نَمى از اقيانوس كلام اميرمؤمنان را به كام تشنه شيفتگانش بچشاند.[۱۸]

    از ويژگى‌هاى اين كتاب، تنوّع و قدرت تحقيق در مسائل گوناگون است كه آن را از هم‌رديفان خود، ممتاز ساخته است. ارائه مطلب در حوزه‌هاى مختلفى چون: هستى‌شناسى، انسان‌شناسى، معرفت‌شناسى، و نيز بهره‌گيرى از لطايف هنرى و نظريات علمى، غناى اين كتاب ارزشمند را دو چندان نموده است. روش علّامه جعفرى در تفسير، چنين است كه ابتدا خطبه را به صورت كامل ذكر كرده، سپس، ترجمه روانى از آن خطبه بيان مى‌كند و آن گاه به شرح و تفسير عبارات مى‌پردازد. وى، برخلاف ديگر شروح، شرح خود را به صورت تفسير عام مطالب نگاشته است، نه به صورت شرح كلمات و مفردات. از توضيح لغت و مباحث نحوى هم صرف‌نظر كرده است. علّامه جعفرى، ضمن تفسير، از آيات و اشعار، بخصوص اشعار مثنوى‌ و نيز از نظريات علوم جديد، بهره برده است.[۱۹]

    ویژگی‌ها:

    • با توجّه به احاطه گسترده علّامه‌جعفرى به زبان عربى، ترجمه متن‌ نهج‌البلاغه‌ بسيار دقيق و روان است و با استفاده از توضيحات جانبى، تعقيدات متن را برطرف ساخته است.
    • مؤلّف، كوشيده است با در نظر گرفتن شرايط زمانى و مكانى و مخاطبان كلام اميرمؤمنان، نزديك‌ترين تفسير را از كلام ايشان در اختيار خوانندگان قرار دهد.
    • به اسناد سخنان امام على عليه السلام و بررسى آنها جهت اثبات موثّق بودن آنچه در نهج البلاغه‌ آمده، توجّه شده است.
    • براى رسيدن به ژرفاى كلام امام عليه السلام تلاش‌هاى عقلى گسترده‌اى شده و غوّاصى‌هاى موشكافانه‌اى انجام شده است؛
    • يك جلد از كتاب (جلد نخست) به شناخت شخصيت و ابعاد گوناگون اميرمؤمنان از زواياى مختلف با استفاده از قرآن و روايات و سخنان متفكّران مسلمان و غير مسلمان، اختصاص يافته كه يكى از ويژگى‌هاى برجسته اين شرح به شمار مى‌رود.[۲۰]

    منابع

    1. وفايى، تاريخ حديث شيعه از آغاز سده چهاردهم هجرى تا امروز، ۱۳۹۰ش، ص۱۶۸.
    2. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    3. فنایی اشکوری، محمد، مقدمه‌ای بر فلسفه اسلامی معاصر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره)، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۰.
    4. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    5. انوشه، حسن، «علامه جعفری و خیام»، کتاب ماه دین، شماره ۱۳، آبان ۱۳۷۷ش، ص۷.
    6. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    7. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    8. ص۱۹۰.
    9. فنایی اشکوری، مقدمه‌ای بر فلسفه اسلامی معاصر، ۱۳۸۹ش،
    10. فنایی اشکوری، مقدمه‌ای بر فلسفه اسلامی معاصر، ۱۳۸۹ش،
    11. فنایی اشکوری، محمد، مقدمه‌ای بر فلسفه اسلامی معاصر، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره)، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۱.
    12. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    13. «فهرست عناوین آثار مکتوب علامه فقید محمد تقی جعفری»، کتاب ماه دین، شماره ۱۳، آبان ۱۳۷۷ش، ص۱۶ و ۱۷.
    14. جلالی، «جعفری محمدتقی»، ذیل مدخل.
    15. فنایی اشکوری، مقدمه‌ای بر فلسفه اسلامی معاصر، ۱۳۸۹ش،
    16. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    17. جلالی، غلامرضا، «جعفری محمدتقی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۰، ذیل مدخل.
    18. وفايى، مرتضى، تاريخ حديث شيعه از آغاز سده چهاردهم هجرى تا امروز، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، ۱۳۹۰ش، ص۱۶۸.
    19. وفايى، تاريخ حديث شيعه از آغاز سده چهاردهم هجرى تا امروز، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۰.
    20. وفايى، تاريخ حديث شيعه از آغاز سده چهاردهم هجرى تا امروز، ۱۳۹۰ش، ص۱۷۱.