دلایل ولادت امام زمان(ع)

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۶ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

سنی‌ها می‌گویند امام حسن عسکری (ع) اصلاً بچه دار نمی‌شده است اما شیعیان معتقد اند که امام زمان فرزند امام حسن عسکری (ع) است حالا حق با کیست؟ اگر پاسخی متقن برای این شبهه وجود نداشته باشد بسیاری از شیعیان اعتقاد خود را درباره امام زمان از دست می‌دهند؟

درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


اینکه امام عصر (ع) فرزند بلافصل امام حسن عسکری (ع) است روایات متعددی از اهل بیت (ع) آن را ثابت می کند. و نیز دلایل تاریخی بر ولادت آن حضرت وجود دارد. اثبات ولادت هر فردی نخست با اقرار و اعلام پدر وی و شهادت دادن قابله ای صورت می‌پذیرد که در به دنیا آمدن نوزاد، مددکار مادر بوده است. هر چند هیچ‌کس غیر از این دو او را مشاهده نکرده باشد، چه رسد به این که صدها تن دیگر نیز وی را دیده باشند و تاریخ نگاران به ولادت او اعتراف کرده و متخصصان علم الانساب به نسب شریفش تصریح کرده باشند و خود وی به اموری مبادرت ورزیده باشد که نزدیکانش به آنها وقوف یافته‌اند. دانشمندان شیعه نیز بر اساس تاریخی و روایی کتای های متعددی درباره امام مهدی واینکه آن حضرت پسر کیست و چگونه به دنیا آمده نوشته اند.

دلایل روایی بر این که امام مهدی (ع) فرزند امام حسن عسکری (ع) است

۱. از سلمان فارسی و ابو سعید خدری و ابو ایوب انصاری و ابن عباس و علی هلالی با الفاظ متفاوت از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: «ای فاطمه به ما اهل بیت شش خصلت داده شده که به هیچ‌یک از اولین داده نشده و هیچ‌یک از آخرین هم آن را دریافت نخواهد کرد، مگر ما خاندان… و مهدی این امت که عیسی پشت سر او نماز خواهد خواند، از ماست» سپس بر شانه حسین(ع) زدند و فرمودند: «مهدی امت از نسل این خواهد بود».[۱] و نیز قندوزی از مناقب خوارزمی از سلمان فارسی (رحمه الله) نقل می‌کند: بر رسول خدا وارد شدم، در حالی که حسین بن علی (علیهما السلام) بر ران پیامبر اکرم (ص) نشسته بود و پیامبر چشمان و دهان وی را می‌بوسید و می‌فرمود: «تو سروری و فرزند و برادر سرور، تو امامی و فرزند و برادر امام، تو حجتی و پدر حجت، تو پدر نه حجتی که نهمین آنان قائم شان خواهد بود».[۲]

مجموعاً بیش از دویست و چهل حدیث که دلالت صریح دارد بر این که مهدی(ع) دوازدهمین امام و نهمین فرزند امام حسین(ع) است در کتب متعدد روائی نقل شده که قسمت عمده آن صحیح و معتبر می‌باشد.[۳]

۲. از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود: از ما (اهل بیت) دوازده (امام و) محدث خواهد بود که هفتمین فرزندم قائم آنان است…».[۴] بالغ بر صد و سه حدیث دلالت بر این معنا دارد.[۵]

۳. از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: ششمین فرزندم که دوازدهمین امام از ائمه دوازده‌گانه که اول شان علی بن ابی طالب و آخر آنها قائم بالحق و بقیةالله و صاحب الزمان است، غائب خواهد شد. او از دنیا نخواهد رفت تا این که ظهور کند و زمین را آکنده از قسط و عدل نماید همان گونه که پر از جور و ستم شده است».[۶]

همچنین با سند صحیح از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود:

«در صاحب این امر (مهدی) شباهتی به یوسف (ع) وجود دارد… چگونه این امت انکار می‌کنند که خدا با حجت خود مانند یوسف معامله کند؛ در بازارهای شان راه رود و بر زمین ایشان قدم زند، تا آنکه خداوند وعده خود را در مورد وی محقق سازد، همان گونه که درباره یوسف انجام داد که برادرانش گفتند: آیا تو یوسفی؟ گفت: آری من یوسفم».[۷]

بیش از هشتاد روایت دلالت بر این مطلب دارد.[۸]

۴. از امام کاظم(ع) نقل شده که در پاسخ یونس بن عبدالرحمن که از آن حضرت پرسید آیا شما قائم بالحق هستید؟

فرمود: من قائم بالحق هستم و لکن آن قائمی که (منظور شما است یعنی مهدی که) زمین را از وجود دشمنان خدا پاک می‌گرداند و آن را پر از عدل و داد می‌کند همان گونه که از ستم و جور پر شده است، او پنجمین فرزند من می‌باشد که غیبت طولانی خواهد داشت… که در این غیبت طولانی گروه‌ها و اقوامی گرفتار ارتداد شده و عده ای نیز ثابت قدم می‌مانند…».[۹]

بیش از نود و پنج روایت در این باره وارد شده است.[۱۰]

۵. از امام رضا(ع) نقل شده که در پاسخ به این سؤال که قائم (مهدی) از شما اهل بیت کیست؟ فرمود: چهارمین فرزندم، فرزند سرور کنیزان، که خداوند به واسطه او زمین را از جور و ظلم پاک خواهد کرد. و اوست کسی که مردم در ولادت او شک خواهند کرد…».[۱۱] بیش از نود روایت تصریح به این معنا دارد.[۱۲]

۶. از امام جواد(ع) نقل شده که فرمود: (قائم) سومین فرزند من است.[۱۳] و نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود: امام بعد از من فرزندم علی است که امر او امر من است و قول او قول من و طاعت او طاعت من است. راوی می‌گوید سپس امام ساکت ماند، از او پرسیدم ای فرزند رسول خدا، امام بعد از فرزندت علی کیست؟ فرمود: فرزندش حسن. راوی می‌گوید: از او پرسیدم امام بعد از حسن کیست؟ امام جواد(ع) گریه شدید کرد و سپس فرمود: «به درستی که امام بعد از حسن، فرزندش قائم به حق و منتظر است. راوی می‌گوید به امام(ع) عرض کردم ای فرزند رسول خدا، چرا او را قائم می‌نامند؟ فرمود: به خاطر اینکه قیام می‌کند بعد از فراموش شدن یادش و مرتد شدن بیشتر کسانی که قائل به امامت او بودند. راوی می‌پرسد: چرا او را منتظر می‌گویند؟ فرمود: چون او دارای غیبت طولانی خواهد بود که مخلصین انتظار ظهورش را می‌کشند و اهل تردید و شک منکر وجود او می‌شوند و معاندین و انکار کنندگان (حق) اعتقاد به او و غیبت او را به مسخره می‌گیرند…».[۱۴]

حدوداً هفتاد حدیث بر این معنا دلالت دارد.[۱۵]

۷. از امام علی بن محمد الهادی (علیهما السلام) نقل شده که فرمود: امام بعد از من فرزندم حسن و بعد از حسن فرزندش قائم است همان کسی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند چنان‌که از ظلم و ستم پرشده است».[۱۶]

بیش از هشتاد روایت به الفاظ و مضامین مختلف بر این مطلب دلالت تفصیلی یا اجمالی دارد.[۱۷]

۸. بیش از صد و چهل روایت دلالت دارد که امام مهدی (ع) فرزند بلافصل امام حسن عسکری (ع) است و دوازدهمین امام شیعیان. قندوزی حنفی از امام رضا (ع) نقل می‌کند که فرمود: امام پس از من فرزندم محمد و بعد از محمد فرزندش علی و بعد از علی فرزندش حسن و بعد از حسن فرزندش حجت قائم است…».[۱۸]

دلایل تاریخی بر ولادت حضرت مهدی (ع)

الف) تصریح امام عسکری(ع) به ولادت فرزندش مهدی(ع): در روایت صحیح از محمد بن یحیی العطار از احمد بن اسحاق از ابو هاشم جعفری، چنین نقل شده است: به ابو محمد (امام حسن عسکری) عرض کردم: شخصیت شما مرا از سؤال کردن بازمی‌دارد، آیا اجازه می فرمائید که از شما سؤالی کنم؟ فرمود: «بپرس» عرض کردم: آقای من، آیا شما فرزندی دارید؟ فرمود: «آری» عرض کردم: اگر برای شما حادثه‌ای رخ داد در کجا سراغ او روم؟ فرمود: «مدینه».[۱۹]

در روایت صحیح دیگری از علی بن محمد از محمد بن علی بن بلال، این گونه نقل شده است: از طرف ابو محمد (امام عسکری (ع)) دو سال قبل از شهادت آن حضرت به من پیغامی رسید که از جانشین بعد از خود مرا مطلع ساخت و بار دیگر سه روز پیش از شهادت پیغام دیگری به من رسید که در آن مرا از جانشین خویش آگاه ساخت.[۲۰]

ب) شهادت دادن قابله به ولادت امام مهدی (علیه السلام): قابله بزرگوار و شریف آن حضرت، علویه حکیمه خاتون خواهر امام هادی (ع) و عمه امام عسکری (ع) بود که در هنگام ولادت به جناب نرجس خاتون مادر ارجمند امام مهدی (ع) رسیدگی کرد. شکی نیست که در ولادت امام عصر (ع) نکات غیرعادی وجود دارد و برای حکیمه خاتون که یک بانوی معتقد و مخلص بود نیز موجب ایجاد سؤال شده، اما در خود همین روایات که از حکیمه خاتون نقل شده پاسخ داده شده و کاملاً روشنگری شده است، چنانکه امام عسکری (ع) در پاسخ به این سؤال او که گفت من آثار بارداری را در نرجس خاتون نمی‌بینم فرمود: «مثل او مثل مادر موسی (ع) است که آثار بارداری در او ظاهر نگشت و (با اینکه باردار بود) کسی تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد؛ زیرا فرعون در جست وجوی موسی، شکم زنان باردار را می‌شکافت و این نیز نظیر موسی (ع) است».[۲۱] بی تردید حکام عباسی با توجه به اطلاع قبلی که از طریق روایات داشتند در پی نابودی امام بودند نگاه داشتن امام عسکری (ع) در پادگان نظامی سامرا دلیل قاطع این ادعا است.

به هر حال حکیمه خاتون به ولادت آن حضرت تصریح کرده است. البته عده ای از زنان و خدمه امام عسکری، مانند: ماریه و نسیم خادمه و نیز کنیز ابو علی خیزرانی که او را به امام عسکری (علیه السلام) هدیه کرد، آن چنان‌که راوی ثقه محمد بن علی بن یحیی بدان اشاره کرده است، به حکیمه خاتون در کار قابلگی کمک کردند.[۲۲]

امام حسن عسکری (ع) مطابق سنت شریف نبوی برای فرزند خود عقیقه کرد و به دستور امام (ع) در میان بنی هاشم تقسیم کردند.[۲۳]

ج) یاران و اصحاب ائمه(ع) که به دیدار امام مهدی (ع) شهادت داده‌اند: عده ای از اصحاب امام عسکری (ع) و پدر بزرگوارش امام هادی (علیه السلام) در زمان حیات امام عسکری، به زیارت امام مهدی نائل شده و به اذن ایشان بدین مطلب شهادت داده‌اند، همچنان که گروه دیگری به ملاقات با امام پس از حیات امام عسکری (ع) نیز شهادت داده‌اند که در دوران غیبت صغری (یعنی سال‌های ۲۶۰ هجری تا ۳۲۹ هجری) اتفاق افتاده است. از آنجا که تعداد این شاهدان زیاد است از ذکر نام و تفصیل آن خودداری می‌شود و برای مطالعه و اطلاع، به کتاب‌های در انتظار ققنوس، موعود ادیان و کتب دیگر رجوع شود.

د) شهادت خدمه و کنیزان و غلامان به رؤیت امام مهدی (ع): افرادی که در خانه امام عسکری (ع) مشغول خدمت بودند به همراه برخی کنیزان، از جمله کسانی بودند که امام مهدی (ع) را ملاقات کردند، مانند خدمت کار منزل طریف خادم،[۲۴] و خادمه ابراهیم بن عبده نیشابوری که همراه آقای خود، به زیارت چهره مبارک امام نائل گشت.[۲۵] و ابو الادیان خادم[۲۶] و ابو غانم که می‌گوید:

خداوند به ابومحمد عسکری (ع) پسری عطا فرمود که نامش را محمد گذارد و سه روز پس از ولادتش طفل را به اصحاب و یاران خود نشان داد و فرمود: «این ولی امر شما پس از من است، او خلیفه من بر شما است او همان کسی است که گردن‌ها در انتظار او کشیده خواهد شد و هنگامی که زمین از ظلم و ستم پرگردد، او قیام کرده و آن را از عدل و داد پرخواهد کرد».[۲۷]

اعتراف تبارشناسان به ولادت امام مهدی(ع)

از جمله مسائلی که بدیهی به شمار می‌رود، ضرورت مراجعه به متخصصان و خبرگان فن در هر حرفه است و در مورد بحث ولادت امام مهدی نیز قاعدتاً علمای انساب بهتر از دیگران حق اظهار نظر دارند.

نسابه شهیر ابو نصر سهل بن عبدالله داود بن سلیمان بخاری؛ وی که از بزرگان قرن چهارم هجری بوده در سال ۳۴۱ هجری در قید حیات به سر می‌برده و از مشهورترین علمای انساب معاصر با غیبت صغرای امام مهدی (ع) است. وی در این زمینه می‌گوید: علی بن محمد التقی، دارای فرزندی به نام حسن بن علی عسکری شد از ام ولدی نوبیه به نام ریحانه که این فرزند ولادتش به سال ۲۳۱ هجری واقع گشت و وفاتش در سال ۲۶۰ هجری در ۲۹ سالگی در سامرا اتفاق افتاد و علی بن محمد تقی دارای فرزندی به نام جعفر شد که شیعه او را جعفر کذاب می‌خوانند. به جهت آن که خود را وارث برادرش حسن بن علی عسکری می‌دانست و فرزند برادرش (یعنی حجت قائم) را وارث او نمی‌شمرد، باری ابهام و اشکالی در نسب وی وجود ندارد».[۲۸]

سید عمری نسابه معروف قرن پنجم هجری چنین می‌نویسد: ابو محمد (امام عسکری) وفات یافت و پسرش از نرجس در نزد اصحاب خاص و معتمدین اطرافیانش معلوم و مشخص بود…».[۲۹]

فخررازی شافعی (م۶۰۶ هجری) می‌گوید: امام حسن عسکری دارای دو پسر و دو دختر بود، یکی از آن دو پسرش صاحب الزمان(عج) و دیگری موسی نام داشت که در زمان حیات پدر از دنیا رفت و اما دو دختر ایشان: یکی فاطمه است که در زمان حیات پدر مرد و دیگری ام موسی که او نیز وفات یافت.[۳۰]

و نیز نسابه‌های معروف دیگر مانند: مروزی ازور قافی، و سید نسابه جمال الدین احمد بن علی حسینی معروف به ابن عنبه، و نسابه زیدی سید ابوالحسن یمانی صنعانی، و محمد امین سوئدی و دیگران که بر اساس تخصص شان، تصریح به این امر کرده‌اند.

توقیعات و احادیث امام مهدی (ع) دلیل ولادت آن حضرت

روایات و توقیعات امام مهدی (ع) دلیل دیگری بر ولادت آن حضرت است. تعلیمات و سفارش‌ها و راهنمائی‌ها و نصیحت‌ها و نامه‌ها و توقیعات و دعاها و سخنان مشهور و اخبار منقولی که از ایشان صادر شده است همچنین وکیلان وی از صلحا و اوتاد و معروف بودن سفیران او دلیل روشن بر این است که آن حضرت فرزند امام حسن عسکری است. و به شهادت مسلّم تاریخ، اینکه حکام وقت برای دست‌گیری و بازداشت او تمام تلاش و سعی خود را به کار گرفته‌اند خود دلیل دیگری است بر اینکه آن حضرت به عنوان فرزند امام حسن (ع) متولد گردیده است. در مسئله مهدویت باید به روایات منقول از اهل بیت و تاریخ مسلم درباره امام مهدی (ع) رجوع شود و دلیلی نداریم که در این موضوع بدون دلیل سخنان مخالفان را بپذیریم.

کتابهای نگاشته شده درباره مهدویت

1. «الامامه و المهدی فی تطوّر الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایه الفقیه» که به پاسخ و ردّ تفصیلی و کلمه به کلمه شبهات احمد کاتب، توسط محقق ارجمند آقای سید ثامر هاشم العمیدی نوشته شده است.

2. «در انتظار ققنوس» ترجمه فارسی، «المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی» از همین نویسنده.

3. «موعود ادیان، نوشته: حضرت آیت الله منتظری»، به‌طور مستدل و لو اجمالی به این گونه شبهات پاسخ داده شده است.

4. منتخب الاثر فی امام الثانی عشر؛ آیت الله صافی گلپایگانی.

5. مهدى موعود، ترجمه ى جلد سيزدهم بحارالأنوار، على دوانى.

6. مهدى، انقلابى بزرگ، آية الله العظمى ناصر مكارم شيرازى.

7. قيام و انقلاب مهدى، استاد مطهرى.

8. مهدى منتظر در نهج البلاغه، مهدى فقيه ايمانى.

9. ترجمه ى الغدير، ج 13، زين العابدين قربانى.

10. عصر ظهور، على كورانى، ترجمه ى عباس جلالى.

11. امامت و مهدويت، آيت الله صافي گلپايگاني.

12. خورشيد مغرب، محمد رضا حکيمي.

13. تاريخ غيبت و ظهور، مرحوم سيد محمد صدر.

14. او خواهد آمد، علي اکبر مهدي پور.

15. يوم الخلاص (روزگار رهايي)، کامل سليمان، ترجمه علي اکبر مهدي پور.

16. امام مهدی از ولادت تا ظهور؛ سید محمد کاظم قزوینی

منابع

  1. در انتظار ققنوس، سید ثامر هاشم العمیدی، ترجمه: مهدی علی‌زاده، ص۱۳۵، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۶ش، به نقل از: البیان، کنجی، ص۵۰۱، الفصول المهمه، ابن صباغ، فصل، ۱۲۰، ص۲۹۵، فضائل الصحابه، سمعانی.
  2. همان، ص۱۳۷، به نقل از، ینابیع الموده قندوزی، ج۳، ص۱۶۸، باب ۱۹۴.
  3. منتخب الاثر، آیت الله صافی، باب ۶ و ۷، از ص۱۰۴–۱۳۹، مؤسسه سیده المعصومه، ۱۴۱۹ق، قم.
  4. منتخب الاثر، ص۲۷۰.
  5. همان، از ص۲۶۸–۲۷۰.
  6. منتخب الاثر، ص۲۷۳، به نقل از کمال الدین صدوق.
  7. الکافی، ج۱، باب ۸۰، ص۳۳۶، ح۴.
  8. همان، از ص۲۷۳–۲۷۵.
  9. همان، ص۲۷۷.
  10. همان، ص۲۷۶–۲۷۹.
  11. همان، ص۲۷۹.
  12. همان، ص۲۷۹–۲۸۲.
  13. همان.
  14. منتخب الاثر، ص۲۸۳.
  15. همان، ص۲۸۲ تا ۲۸۴.
  16. همان.
  17. همان، ص۲۸۴.
  18. در انتظار ققنوس، ص۱۳۹، به نقل از: ینابیع الموده قندوزی، ج۳، باب ۹۴، ص۱۶۶؛ منتخب الاثر، ص۲۸۵ تا ۲۹۱.
  19. در انتظار ققنوس، ص۱۴۸، به نقل از: کافی، ج۱، باب ۷۶، ص۳۲۸، ح۲.
  20. همان، ح۱.
  21. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۵۰، دارالحدیث، قم، ۱۳۸۲ش.
  22. همان، باب ۴۲، ج۲، ص۴۳۱، ح۷.
  23. اکمال الدین و تمام النعمه، باب ۴۱، ج۲، ص۱۵۶، ح۶.
  24. الکافی، ج۱، باب ۷۷، ص۳۳۲، ح۱۳.
  25. در انتظار ققنوس، ص۱۵۶، به نقل از: الکافی، ج۱، باب ۷۷، ص۳۳۱، ج۶؛ الارشاد، ج۲، ص۳۵۲.
  26. اکمال الدین، ج۲، باب ۴۳، ص۴۷۵.
  27. همان، باب ۴۲، ص۴۳۱، ح۸.
  28. در انتظار ققنوس، ص۱۵۹، به نقل از: سرّالسلسه، ابو نصر بخاری، ص۳۹.
  29. همان، ص۱۶۰، به نقل از: المجدی فی انساب الطالبین، عمری، ص۱۳۰.
  30. همان، به نقل از: الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، فخر رازی، ص۷۸–۷۹.