مهدویت نوعیه و شخصیه

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۳ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} مهدويت نوعيه و شخصيه چيست و مهدويت نوعيه چه اشکالی دارد؟ {{...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

مهدويت نوعيه و شخصيه چيست و مهدويت نوعيه چه اشکالی دارد؟

گاهي در تعبيرات از مهدويت شخصي و نوعي استفاده مي ‏شود، برخی از اهل سنّت مهدويت نوعي را قبول دارند و شيعه امامي مهدويت شخصي را، مقصود شيعه از مهدويت شخصي اين است که ؛ مهدي موعود(عليه السلام) شخصي است معيّن که متولد شده و تاکنون زنده است و در آينده ظهور خواهد کرد، و او کسي جز فرزند امام حسن عسکري‏(عليه السلام) نيست.

مقصود اهل سنّت از مهدويت نوعي اين است که در آخرالزمان شخصي از ذريه پيامبر اکرم(‏صلي الله عليه وآله) به نام مهدي متولد شده، و ظهور خواهد کرد. و اوست کسي که زمين را پر از عدل و داد خواهد نمود همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد، گرچه وجود خارجي ندارد.

تعبير مهدي نوعي و شخصي کاربرد ديگري نيز دارد که نزد عرفا متداول است. برخي از عرفاي اهل سنّت همچون مولوي معتقدند به اينکه در هر زماني بايد يک مهدي موجود باشد خواه از نسل علي و خواه از نسل عمر. مقصود آنان از مهدي، همان قطب عالم امکان است، ولي شيعه قائل است که در هر زمان بايد امام معصوم موجود باشد، زيرا بدون آن زمين مضطرب خواهد شد. و اين نظر مبتني بر روايات بسيار زياد از اهل بيت عليهم السلام است.

آن چه توجه به آن لازم و ضروری است اين نکته ی مهم است که بر اساس اعتقاد کلامی شيعه که پشتوانه ادله ی عقلی و نقلی دارد ، که جهان هيچگاه از وجود امام حی معصوم و منصوب از طرف خداوند خالی نخواهد بود؛ زيرا يكي از اصول اساسي مكتب تشيع،‌ اين است كه جهان هستي و زمين هرگز بي امام نخواهد بود. چه آن كه بدون وجود امام و خليفه الهي و واسطه فيض، جريان فيض الهي در قلمرو تكوين و تشريع امكان ندارد. و حيات و بقاء آن در اين عالم وجود ظلّي دارد و فقط در سايه وجود مقدّس امام در هر عصر امكان پذير خواهد بود. اين مسأله به قدري حائز اهميّت است كه امام صادق(ع) فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشيم يكي از آن دو امام خواهد بود و آخرين كسي كه مي ميرد امام است.[۱]

مبناي اين اصل امور ذيل اند:

الف) امام واسطه فيض تكوين است: اگر امام نباشد، فيض هستي قطع شده جهان هستي فرو مي پاشد. محمد بن فضيل مي گويد از حضرت رضا(ع) پرسيدم آيا روزي روي زمين بي امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روايت شده كه اگر روي زمين بي امام باشد، زمين يا بندگان مورد خشم خداوند قرار مي گيرد. فرمود: نه اصلاً زميني و بشري نمي ماند، همه از بين مي رفتند.[۲]

از اين رو بي وجود امام(ع) و حجت الهي، كائنات بي امداد فيض الهي خواهند بود و بدون اين امداد همه چيز عدم محض خواهند بود.

ب) امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن كتاب هميشگي و زنده انسان ها است، پس مخاطب حقيقي آن نيز بايد هميشه وجود داشته باشد و اين مخاطب حقيقي كه قلب و روحش بستر و جايگاه وحي است، بعد از پيامبر اكرم(ص) جز ائمه و امام نمي تواند باشد.

جريان زنده و مستمر و بقاي استمرار قرآن و شب با بركت قدر جز با پذيرش وجود كسي كه حامل و مهبط و مخاطب آن ها باشد، قابل تصور نيست و چنين شخصي همان امام زمان است.

بر اين اساس وجود امام در هر زماني لازم است اما از آنجا که بنابر دلايل موثق و شواهد قطعي تاريخي يازده امام از اين جهان رخت بر بسته اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاريخي امام دوازدهم(ع) پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروري است اگرچه در پرده غيبت باشد.

پس آفرينش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستي در روي زمين بدون وجود انسان كامل كه مظهر و واسطه فيض الهي است معنا ندارد و اين است معناي كلام امير المؤمنين(ع) كه فرمود: زمين هيچگاه از حجّت خالي نمي ماند، حجت خدا يا ظاهر و آشكار است و يا خائف و پنهان،‌ تا حجت ها و برهان هاي خدا باطل نگردد.[۳] از اين رو همواره بايد انسان كامل در زمين وجود داشته باشد و از آنجا كه شرايط جهان به جائي رسيد كه حاكمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را بر نتافتند تنها راه وجود انسان كامل و استمرار فيض و كشته نشدن ولي، و نيز علل ديگري كه بر ما پوشيده است، غيبت او بود تا زماني که زمينه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.

علّامه طباطبائي(ره) در همين باره می گوید: براي هر انساني يك حجّت بايد باشد زيرا خلقت او بدون غايت نمي شود و اگر حجت نباشد، يعني غايت ندارد، و صدور چنين فعلي از خداوند متعال محال است، بنابراين، بازگشت اين مسأله به اين است كه فعل خداوند متعال غايت مي خواهد.

به عبارت ديگر: عالم انساني داراي كمال خاصي است كه بايد به آن كمال هدايت شود، و هدايت بشر و انسان حجت (هادي) مي خواهد. و اگر حجت (امام) از بين برود (و يا نباشد) بايد غايت از بين برود، و اگر غايت از بين برود. فعل خدا (خلقت) بي غايت مي شود و لغويت در خلقت لازم مي آيد و صدور چنين امري از خداي (حكيم) محال است.[۴] خداوند متعال مي فرمايد: ما آسمان و زمين و موجودات ميان آن دو را جز به حق و هدف دار نيافريديم.[۵]

بنابراين گذشته از ادله نقلي و روايات معتبر و فراواني كه از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) دلالت صريح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد ادله عقلي و وجداني كه به گوشه اي از آن اشاره گرديد ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان(ع) را به اثبات مي رسانند.

و از همين رو هم نظريه ی اهل سنت مردود است که می گويند امام مهدی(عج) در آخرالزمان متولد می شود[۶] چون مخالف با ادله مسلم کلامی و تاريخی است ، و هم نظريه ی صوفيانه ی برخی عرفا، چه آن که در مهدويت عصمت و نص و انتصاب شرط است.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. انسان كامل از ديدگاه نهج البلاغه، استاد حسن زاده‌ي آملي.

۲. راهنما شناسي، استاد مصباح يزدي.


منابع

  1. کليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه حاج سيد جواد مصطفوي، دارالکتب الاسلاميه. ج۱، ح۴۵۷.
  2. همان: ح۴۵۲.
  3. اصول كافي، همان، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.
  4. در محضر علامه طباطبائي، ص۸۸ـ۸۹،محمد حسین رخشاد. انتشارات نهاوندی ، قم.
  5. حجر/۸۵.
  6. البته برخی از علمای اهل سنت معتقدند که امام مهدی(عج) متولد شده اند.