عصمت
این مقاله هماکنون به دست R.bahmani در حال ویرایش است. |
اگر معصوم بودن بهمعنای نداشتن خطا، گناه و اشتباه در تمام عمر است، چگونه میتوان این ویژگی را برای انسانهایی پذیرفت که در شرایط طبیعی و اجتماعی زندگی میکردند؟ آیا باور به عصمت مطلق، با اصل اختیار، مسئولیتپذیری و تجربه انسانی در تعارض نیست؟
عصمت محفوظ بودن شخصِ معصوم از گناه و خطاست. متکلمان شیعه و معتزله عصمت را لطف الهی و حکمای مسلمان ملکه نفسانی تعریف کردهاند که باعث اجتناب معصوم از گناه و خطا میشود.
معناشناسی
سه معنا در لغت برای عصمت بیان شده؛ حفظ و نگهداری؛[۱] مانع شدن[۲] و وسیله بازداشتن؛[۳] با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است.[۴][۵]
از لحاظ اصطلاحی نیز دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
- عصمت به معنای لطف: از نظر شیخ مفید عصمت از ناحیه خداوند متعال، توفیق و لطف اوست و دارا بودن این عصمت به وسیله حجتهای الهی، برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۶].
- عصمت به معنای ملکه: خواجه نصیرالدین طوسی عصمت را ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهی صادر نمیشود[۷].[۸]
اهمیت و جایگاه عصمت
عصمت، یکی از مهمترین و بنیادیترین مسائل نبوت و امامت در حوزه اعتقادات است که هر یک از فرقهها و مذاهب اسلامی از منظر خود به آن پرداختهاند. ارتباط بحث عصمت با حجیت قول و فعل فرستادگان پروردگار، حساسیت و اهمیت فوق العادهای به این مبحث داده است.
شیعه تمام حجتهای الهی ـ اعم از نبی، رسول و امام ـ را معصوم میداند و معتقد است پیامبران در عقاید و اعمال، قبل و بعد از بعثت، معصوماند اما از آنجا که اهل سنت به عصمت امامان اعتقاد ندارند؛ بحث عصمت را صرفاً ذیل مباحث نبوت مطرح میکنند و معتقدند که انبیا(ع) تنها در دریافت و ابلاغ وحی معصوماند و در بقیه حالات فردی و اجتماعی، ارتکاب اشتباه و خطا از ایشان جایز است. با وجود این میتوان عصمت را از موضوعات مشترک بین فِرَق و مذاهب مسلمان به شمار آورد؛ هرچند در مصادیق و جزئیات، اختلافات ریشهای فراوانی وجود دارد[۹].
منشأ عصمت
در مورد منشأ یا همان موجبات عصمت در پیامبر و امام دیدگاههای مختلفی از سوی متکلمان مطرح شده است:
- دیدگاه اول: اسباب چهارگانه: قائلان این دیدگاه[۱۰] میگویند اجتماع چهار عنصر (سبب) موجب پیدایشِ صفت عصمت (لطف خفی) میشود:
- در نفس یا بدن مطهّر معصوم، خاصیتی (عاملی/ عنصری) وجود دارد که اقتضا میکند ملکۀ مانع از فجور در او پدید آید.
- علم و یقین نسبت به زیانها و مفاسد معاصی و فوائد طاعات در او حاصل است.
- وحی یا الهام مستمرّ به معصومان، بینش ایشان نسبت به حقیقت معاصی و طاعات را موکد و عمیق میسازد.
- توجه به اینکه در صورت ترک اولی و راجح، مورد مواخذه و سختگیری الهی قرار خواهد گرفت؛ به عبارت دیگر معصوم توجه به این امر دارد که خداوند هیچ گونه اغماض و اهمالی در ترک اولی، درباره آنها روا نمیدارد[۱۱].
- دیدگاه دوم: علم ویژه: بسیاری از اندیشوران اسلامی، به ویژه در عصر کنونی علت و منشأ عصمت را نوع خاصی از علم و آگاهی میدانند[۱۲]. به این بیان که وجود علم قطعی و تام نسبت به خدای متعال و صفات جمال و جلال او و یا علم تامّ نسبت به حقیقت معاصی و طاعات در نفس معصومان، موجب پیدایش صفت عصمت در ایشان میگردد.
- دیدگاه سوم: علم و اراده: برخی از اندیشمندان معاصر، عصمت را معلول علم و اراده معصومان دانستهاند[۱۳].
- دیدگاه چهارم: اراده و انتخاب: برخی عصمت را زاییده اراده قوی و حسن انتخاب میدانند. از نظر آنان عصمت پدیدهای است کاملا ارادی و اختیاری و اراده انسان در پیدایش این ویژگی نقش تعیین کنندهای دارد و در انحصار افراد معدودی نیست، بلکه همه انسانها میتوانند این ویژگی را در خود ایجاد کنند[۱۴].
- دیدگاه پنجم: تمامیّت عقل: برخی از حکمای الهی، تامّ و کامل بودن «قوّه عقل» را ریشه و منبع «عصمت» شمردهاند[۱۵]. برخی از معاصرین نیز بر همین عقیدهاند[۱۶].
بهترین دیدگاه در باب «منشأ عصمت»، همان «علم خاص» است.[۱۷]
ابعاد عصمت
عصمت امام از جنبههای متعددی بررسی و در دو بخش کلی مطرح میشود:
- عصمت عملی:
- عصمت از گناهان صغیره و کبیره، پیش یا پس از تصدی منصب: تمامی متکلمان شیعه پیامبران الهی و امامان اثنی عشر را از انجام کلیه گناهان صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، معصوم میدانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای متکلمان اهل سنت در این بحث اختلافاتی میان اصل عصمت پیامبران از گناهان قبل از رسیدن به مقام نبوت و نیز در جواز یا عدم جواز ارتکاب گناهان صغیره پس از تصدی نبوت، وجود داشته و در مورد عدم عصمت جانشینان پیامبر خاتم نیز اتفاق دارند[۱۸].
- عصمت از سهو: مرحوم صدوق به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود روایات فراوانی مبنی بر وقوع سهو و به تعبیر دقیقتر، اسهاء از پیامبر خاتم(ص)، ضرورت عصمت آن حضرت از اشتباه در نماز[۱۹] و نیز خواب ماندن از نماز[۲۰] را نفی میکند. اما پس از او مرحوم شیخ مفید قاطعانه امکان اشتباه پیامبر و امام در نماز[۲۱] و به طور کلی عمل به دین را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی معصوم میداند.
- عصمت از نسیان: فراموش کردن احکام الهی از جانب انبیا(ع) باعث گمراهی دیگران و احتجاج ایشان به آن عمل میگردد.
- عصمت از ترک اولی و ترک مستحبات.[۲۲].[۲۳]
- عصمت علمی: مقصود از «عصمت علمی» آن است که آیا امام در نظریاتی که ارائه میکند، از اشتباه معصوم است؟ به دیگر بیان، آیا نظریات ارائه شده از سوی امام با واقع مطابق است؟ این بخش از عصمت نیز میتواند دارای انواع زیر باشد:
- عصمت از اشتباه در تبیین دین پیش یا پس از تصدی منصب: از آنجا که جامعه شیعی و نیز اندیشمندان مسلمان، یکی از اهداف نصب امام را تبیین دین پس از رسول خدا(ص) میدانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که امام، ضرورتا از اشتباه در تبیین دین معصوم است.
- عصمت از اشتباه در نظریات علمی غیر دینی پیش یا پس از تصدی منصب: غالب متکلمان امامیه در پنج قرن نخست، به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی نکردهاند، لکن از نظریات آنان درباره مسأله علم امام دست کم میتوان به لوازم نظریهشان در این بخش نیز دست یافت.[۲۴]. از این رو میتوان آنان را بر این عقیده دانست که امام از اشتباه در نظریات غیر دینی معصوم است.[۲۵]
مراتب گناه
گناه و نافرمانی دارای مراتبی است[۲۶] که ابتدا باید روشن شود عصمت از کدامیک از آنها مورد ادعای ما میباشد. به همین منظور لازم است مراحل و مراتب گناه را بازشناسیم:
- گناه قانونی و شرعی: این همان معنای مشهور گناه است و منظور از آن تخلف از قانون مطاع (اعم از قانون دینی یا غیر آن) است. این مرحله در امور شرعی مطابق است با تخلف از اوامر و نواهی مولوی و ما معتقدیم که تمامی انبیا از ارتکاب این قسم از گناه معصومند.[۲۷]
- گناه اخلاقی: یعنی کاری از شخص سر زند که مخالف مکارم اخلاق باشد؛ هر چند که از حیث قانون و شرع ممنوع و حرام نباشد. گناه اخلاقی نسبت به موقعیت اجتماعی افراد متفاوت است. طبیعی است افرادی که از نظر اجتماعی و دینی الگوی دیگراناند، باید از این نوع گناهان نیز مبرّا باشند.[۲۸]
- گناه در مقام محبّت: مقام محبّت لوازم و اقتضائاتی دارد که اگر محبّ به یکی از آن اقتضائات و آداب عمل نکند و از آن غفلت نماید، این کار را بزرگترین گناه برای خویش دانسته و پیوسته از آن استغفار و اظهار پشیمانی میکند. روشن است که در این حالات، مسأله وجوب و حرمت شرعی و امور اخلاقی و نفسانی مطرح نیست، حساب دیگری در کار است و سرّ و رمزی ویژه دارد که جز آنان که در آن وادیاند، خبری از آن ندارند.[۲۹]
عصمت و اختیار
ارزش انسان به ارادۀ آزاد و اختیار اوست. افرادی که دچار گناه میشوند، یا نسبت به زشتی گناه، آگاهی کامل ندارند و یا از ارادهای قوی برای ترک آن برخوردار نیستند. در طرف مقابل هرچه علم و اراده انسان تقویت شود، انسان بیشتر بر خود مسلط شده و میتواند در مقابل گناه، خویشتنداری بیشتری داشته باشد. معصومان کسانی هستند که به زشتی و ناپسندی کارها علم دارند و همچنین دارای ارادهای قوی هستند که میتوانند نفس خود را کنترل کنند.[۳۰]
مطالعه بیشتر
- «عصمت از منظر فریقین»، اثر سید علی حسینی میلانی.
- پژوهشی در عصمت معصومان(ع)، تألیف احمدحسین شریفی و حسن یوسفیان.
- عصمت از دیدگاه شیعه و اهلتسنن، اثر فاطمه محقق؛
- عصمت، ضرورت و آثار، از سید موسی هاشمی تنکابنی؛
- اندیشه کلامی عصمت؛ پیامدهای فقهی و اصول فقهی، اثر بهروز مینایی.
- منشأ عصمت از گناه و خطا؛ نظریهها و دیدگاهها، نوشته عبدالحسین کافی.
- «اندیشه کلامی عصمت (پیامدهای فقهی و اصول فقهی)»، وبگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ پژوهشکده فق و حقوق.
- رابطه عصمت و اختیار؛ محمد حسین فاریاب؛ فصلنامه علمی پژوهشی انجمن کلام حوزه؛ بهار ۱۳۹۸.
- عصمت و اختیار، قنبرعلی صمدی؛ پژوهشهای مهدوی؛ پاییز ۱۳۹۰.
منابع
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰.
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
- ↑ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵.
- ↑ ر.ک: راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.
- ↑ سید علی حسینی میلانی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
- ↑ شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹.
- ↑ محمد حسین فاریاب، عصمت امام، ص۳۴ ـ ۳۵.
- ↑ مهدی سازندگی، عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن، ص ۸۱.
- ↑ برای نمونه: رازی، فخرالدین، المحصل، ص۵۲۲؛ سیوری، فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ص۲۴۴.
- ↑ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۶۵.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ج ۲، ص۱۳۹ و ج ۱۱، ص۱۶۳؛ سبحانی، جعفر، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۲۰۵؛ حسن یوسفیان؛ احمد حسین شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان، ص۵۹-۵۱.
- ↑ محمد محمدی ریشهری، فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۸ -۲۱۰.
- ↑ لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص۱۲۸؛ جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۹. نراقی، ملامهدی، انیس الموحدین، ص۹۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، ج، ص۲۲۶-۲۳۱.
- ↑ علی ربانی گلپایگانی؛ سید کریم واعظ حسینی، مقاله منشأ عصمت، ص۷۴-۵۰.
- ↑ مهدی فرمانیان، مقاله عصمت امامان شیعه، معارف کلامی شیعه، ص۱۹.
- ↑ ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۰۳.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.
- ↑ مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.
- ↑ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، ص۶۲؛ همو، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۹.
- ↑ محمد حسین فاریاب، عصمت امام، ص۳۷۰.
- ↑ ر.ک: طبری ابن جریر، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱؛ همان، ص۴۶۹.
- ↑ محمد حسین فاریاب، عصمت امام، ص۴۱۴ ـ ۴۱۵.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج۶، ص۳۷۱.
- ↑ احمد حسین شریفی، حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۱۸۱.
- ↑ احمد حسین شریفی، حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۱۸۱.
- ↑ احمد حسین شریفی، حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۱۸۱.
- ↑ راهنماشناسی، ص۱۱۵. برای آشنایی با تبیینهای دیگری از اختیاری بودن عصمت، نگاه کنید به تلخیص المحصّل، ص۳۶۹؛ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ کشف المراد، ص۳۶۵؛ الالهیات، ج۳، ص۱۵۹؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۲۹۷؛ امامشناسی، ج۱، ص۸۰؛ امامت و رهبری، ص۱۷۴؛ تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹؛ گوهر مراد، ص۳۷۹؛ انیس الموحدین، ب۳، ف۳؛ و فلسفه وحی و نبوت، ص۲۱۸.
