حرز امام جواد(ع)
متن حرز امام جواد(ع) چیست؟ اعتبار آن چقدر است؟
حِرز امام جواد(ع) در کتاب مهج الدعوات نوشته سید بن طاووس نقل شده و مورد اعتنا و اعتماد عالمان شیعه بوده است. حرز امام جواد در این کتاب با دو صورت بلند و کوتاه نقل شده است. به نظر محققان علم رجال سند صدور این حرز مورد اعتماد نیست اما در کتابهای عالمان شیعه نقل شده است و مورد توجه ایشان قرار گرفته است.
توصیه امام جواد(ع) به استفاده از حرز
سید بن طاووس در کتاب مهج الدعوات و منهج العبادات نقل میکند که امام جواد(ع) خطاب به مأمون که قصد حمله به روم را داشته، حرزی توصیه میکنند. در این روایت یاسر که از ملازمان مأمون بوده، نقل میکند که امام جواد(ع) از وی خواست پوست آهوئی از زمین تهامه برایش بیاورم، سپس حرزی را به خط خود در آن پوست نوشت. امام از او خواست برای این حرز حفاظی از نقره ساخته و بر روی دعای دیگری را بنوسند. براساس این روایت امام این حرز را برای مامون نوشت و توصیه کرد که این حرز را بر بازوی خود ببندد، «وضوئی نیکو گرفته و چهار رکعت نماز بجای آورد و در هر رکعت یک مرتبه فاتحة الکتاب، هفت مرتبه آیة الکرسی، هفت مرتبه آیه «شَهِدَ اللَّهُ» تا به آخر، هفت مرتبه سوره ضحی، هفت مرتبه سوره لیل و هفت مرتبه سوره توحید بخواند. هرگاه از خواندن اینها فارغ شد، در هنگام سختیها و حادثهها آن را بر بازوی راست خود ببندد، به حول و قوه الهی از هر چیزی که میترسد، سالم خواهد ماند و سزاوار است که در آن وقت ماه در برج عقرب نباشد و اگر چنانچه او با پادشاه و اهل روم میجنگد، به اذن خدا و به برکت این حرز بر آنها پیروز میشود…»
سند حرز
این روایت با دو سند نقل شده است. در سند این روایت علی بن عبدالصمد را فقیه و ثقه،[۱] جعفر بن محمد بن احمد نیز ثقه و عادل بوده است.[۲] شیخ صدوق و پدرش و علی بن ابراهیم قمی نیز از بزرگان شیعه بودهاند. نام هاشم پدربزرگ علی بن ابراهیم[۳] و محمد بن احمد بن عباس[۴] و ابو نصر همدانی در کتابهای رجالی نیامده است و ابو جعفر محمد بن ابی الحسن (عموی پدر علی بن صمد) نیز مجهول است. در کتابهای رجالی اشارهای به ثقه بودن یا نبودن حکیمه دختر امام جواد(ع) نشده است[۵] و ام الفضل دختر مأمون نیز قاتل امام جواد(ع) است و نمیتوان به روایت او استناد کرد. با این نگاه سند این حرز معتبر نیست.
متن | ترجمه |
---|---|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ * الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ * اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ * صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ. أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ الْمَلِکُ [الدَّیَّانُ] یَوْمَ الدِّینِ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ بِلَا مُغَالَبَةٍ وَ تُعْطِی مَنْ تَشَاءُ بِلَا مَنٍّ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ وَ تَحْکُمُ مَا تُرِیدُ وَ تُدَاوِلُ الْأَیَّامَ بَیْنَ النَّاسِ وَ تُرَکِّبُهُمْ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ | بهنام خداى بخشنده مهربان سپاس خدایی را كه پروردگار عالمهاست، تا آخر سوره حمد. «آیا ندیدهای که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتیها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه میدارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش. در حقیقت خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است». خدایا تو یگانهای و مالک روز جزایی، هر آنچه خواهى انجام میدهی بدون مغلوب شدن از كسى و به کسی که بخواهی بدون منّت میبخشی و هر آنچه خواهى انجام میدهی و آن چه را كه اراده کنی، حکم میکنی و روزگار را میان مردم میگردانی و آنان را بر احوال و حوادث گوناگون مینشانى. |
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْمَجْدِ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ السَّرَائِرِ السَّابِقِ الْفَائِقِ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ النَّضِیرِ رَبِّ الْمَلَائِکَةِ الثَّمَانِیَةِ وَ الْعَرْشِ الَّذِی لَا یَتَحَرَّکُ وَ أَسْأَلُکَ بِالْعَیْنِ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ بِالْحَیَاةِ الَّتِی لَا تَمُوتُ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی لَا یُطْفَأُ وَ بِالاسْمِ الْأَکْبَرِ الْأَکْبَرِ الْأَکْبَرِ وَ بِالاسْمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الَّذِی هُوَ مُحِیطٌ بِمَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ بِالاسْمِ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَ أَضَاءَ بِهِ الْقَمَرُ وَ سُجِّرَتْ بِهِ الْبُحُورُ وَ نُصِبَتْ بِهِ الْجِبَالُ وَ بِالاسْمِ الَّذِی قَامَ بِهِ الْعَرْشُ وَ الْکُرْسِیُّ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْعَرْشِ وَ بِالاسْمِ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْعَظَمَةِ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْعَظَمَةِ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْبَهَاءِ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْقُدْرَةِ وَ بِاسْمِکَ الْعَزِیزِ وَ بِأَسْمَائِکَ الْمُقَدَّسَاتِ الْمُکَرَّمَاتِ الْمَخْزُونَاتِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ | درخواست میکنم از تو به حق اسمت كه بر سراپرده بزرگی و شرافت نوشته شده است، و درخواست میکنم از تو به حق اسمت كه بر سراپرده اسرار برتر و غالب و بلند مرتبه و نيكو و بسيار زیبا و با طراوت، نوشته شده است همان که پروردگار فرشتگان هشتگانه و عرشى است كه حركت نمیكند. و درخواست میکنم از تو به حق چشمى كه به خواب نمیرود و به حق زندگى كه نمیميرد، و به نور رویت كه خاموش نمیگردد و به اسمی كه بزرگتر است از همه بزرگتر و بزرگتر، و به اسم اعظمت اعظمت اعظمت که به حقیقت و ملکوت آسمانها و زمين احاطه دارد، و به حق اسمى كه خورشید به آن روشن و نورانی گشت و ماه پرتوافشان گردید، درياها پر و لبریز و كوهها برافراشته شدند، و به حق اسمى كه به سبب آن عرش و كرسى استوار گشتند و استقرار یافتند، و به حق اسمی كه بر سراپرده عرش نوشته شده، و به حق اسمی كه بر سراپرده بزرگى و عظمت نوشته شده، و به حق اسمی كه بر سراپرده عظمت نوشته شده، و به حق اسمت كه بر سراپرده شکوه و زیبایی نوشته شده، و به حق اسمت كه بر سراپرده قدرت نوشته شده، و به حق اسمت كه غلبه كننده است و به اسمهاى مقدس، بزرگوار و نهفته در گنجینه علم غیبت. |
وَ أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ خَیْراً مِمَّا أَرْجُو وَ أَعُوذُ بِعِزَّتِکَ وَ قُدْرَتِکَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ وَ مَا لَا أَحْذَرُ یَا صَاحِبَ مُحَمَّدٍ یَوْمَ حُنَیْنٍ وَ یَا صَاحِبَ عَلِیٍّ یَوْمَ صِفِّینَ أَنْتَ یَا رَبِ مُبِیرُ الْجَبَّارِینَ وَ قَاصِمُ الْمُتَکَبِّرِینَ. | و درخواست میکنم از نيكویى تو بهتر از آن چه اميد دارم و پناه میبرم به عزت و قدرتت از شر چيزى كه میترسم و پرهیز میکنم از آن و از چيزى كه نمیترسم از آن. اى مددكار محمّد در روز جنگ حنين و اى همراه على در روز جنگ صفّين. تو اى پروردگار من، هلاکكننده زورگویان و شكننده متکبّران. |
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ طه وَ یس وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ الْفُرْقَانِ الْحَکِیمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَشُدَّ بِهِ عَضُدَ صَاحِبِ هَذَا الْعَقْدِ وَ أَدْرَأُ بِکَ فِی نَحْرِ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ وَ عَدُوٍّ شَدِیدٍ وَ عَدُوٍّ مُنْکَرِ الْأَخْلَاقِ وَ اجْعَلْهُ مِمَّنْ أَسْلَمَ إِلَیْکَ نَفْسَهُ وَ فَوَّضَ إِلَیْکَ أَمْرَهُ وَ أَلْجَأَ إِلَیْکَ ظَهْرَهُ اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِی ذَکَرْتُهَا وَ قَرَأْتُهَا وَ أَنْتَ أَعْرَفُ بِحَقِّهَا مِنِّی وَ أَسْأَلُکَ یَا ذَا الْمَنِّ الْعَظِیمِ وَ الْجُودِ الْکَرِیمِ وَلِیَّ الدَّعَوَاتِ الْمُسْتَجَابَاتِ وَ الْکَلِمَاتِ التَّامَّاتِ وَ الْأَسْمَاءِ النَّافِذَاتِ وَ أَسْأَلُکَ یَا نُورَ النَّهَارِ وَ یَا نُورَ اللَّیْلِ وَ یَا نُورَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ نُورَ النُّورِ وَ نُوراً یُضِیءُ بِهِ کُلُّ نُورٍ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ کُلِّهَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ وَ الْجِبَالِ وَ أَسْأَلُکَ یَا مَنْ لَا یَفْنَی وَ لَا یَبِیدُ وَ لَا یَزُولُ وَ لَا لَهُ شَیْءٌ مَوْصُوفٌ وَ لَا إِلَیْهِ حَدٌّ مَنْسُوبٌ وَ لَا مَعَهُ إِلَهٌ وَ لَا إِلَهَ سِوَاهُ وَ لَا لَهُ فِی مُلْکِهِ شَرِیکٌ وَ لَا تُضَافُ الْعِزَّةُ إِلَّا إِلَیْهِ لَمْ یَزَلْ بِالْعُلُومِ عَالِماً وَ عَلَی الْعُلُومِ وَاقِفاً وَ لِلْأُمُورِ نَاظِماً وَ بِالْکَیْنُونِیَّةِ عَالِماً وَ لِلتَّدْبِیرِ مُحْکِماً وَ بِالْخَلْقِ بَصِیراً وَ بِالْأُمُورِ خَبِیراً | از تو میخواهم به حقّ طه و ياسين و به حقّ قرآن بزرگ و به حقّ فرقان حکیم که درورد و رحمت فرستى بر محمّد و آل محمّد و به سبب این بازوبند، بازوى صاحب آن را محكم و استوار گردانى. و به وسیله تو هر متکبّر و منحرف از راه حق و هر شیطان سرکش و هر دشمن بیرحم و هر دشمن زشتخو را دفع میکنم. و صاحب دعا را از كسانى قرار ده كه خود را تسلیم تو و امورش را به تو واگذار کرده و تو را پشت و پناه خود قرار داده است.بار خدايا به حقّ اين نامها كه آنها را بر زبان آوردم و خواندم و تو به حق آنها از من داناترى. و در خواست میکنم از تو اى صاحب نعمت بزرگ و اى صاحب بخشش كريم، اى صاحب دعاهاى مستجاب و كلمات تام و کامل و نامهاى نافذ و مؤثر. و از تو میخواهم اى روشنىبخش روز و اى روشنکننده شب و اى نور آسمان و زمين، و اى روشنى ده نور، و اى نورى كه هر نور و روشنایی به سبب او پرتوافشانی میکند، اى داناى امور پنهان در بيابان و در دريا و در زمين و در آسمان و در كوهها. و از تو درخواست میکنم اى كسى كه فانى نمیشود و هلاك نمیگردد و زوال نمیپذیرد، و براى او چيزى كه به وصف درآيد نیست، و به حدی محدود نیست، و نه خدائى با اوست و نه خدائى غير او هست، و نه در سلطنت و پادشاهىاش شریکی دارد، و نسبت داده نمیشود عزّت مگر به او. همواره به همه علمها داناست و بر همه دانشها مطّلع است و سازمانده دهندهی همه امور است و به هستىِ همه چيز داناست و تقدير چيزها را محكم و استوار گردانيده و به آفرینندگان بينا و به همه امور آگاه است. |
أَنْتَ الَّذِی خَشَعَتْ لَکَ الْأَصْوَاتُ وَ ضَلَّتْ فِیکَ الْأَحْلَامُ وَ ضَاقَتْ دُونَکَ الْأَسْبَابُ وَ مَلَأَ کُلَّ شَیْءٍ نُورُکَ وَ وَجِلَ کُلُّ شَیْءٍ مِنْکَ وَ هَرَبَ کُلُّ شَیْءٍ إِلَیْکَ وَ تَوَکَّلَ کُلُّ شَیْءٍ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ الرَّفِیعُ فِی جَلَالِکَ وَ أَنْتَ الْبَهِیُّ فِی جَمَالِکَ وَ أَنْتَ الْعَظِیمُ فِی قُدْرَتِکَ وَ أَنْتَ الَّذِی لَا یُدْرِکُکَ شَیْءٌ وَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ الْعَظِیمُ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ قَاضِی الْحَاجَاتِ مُفَرِّجُ الْکُرُبَاتِ وَلِیُّ النِّعَمَاتِ یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دَانٍ وَ فِی دُنُوِّهِ عَالٍ وَ فِی إِشْرَاقِهِ مُنِیرٌ وَ فِی سُلْطَانِهِ قَوِیٌّ وَ فِی مُلْکِهِ عَزِیزٌ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ احْرُسْ صَاحِبَ هَذَا الْعَقْدِ وَ هَذَا الْحِرْزِ وَ هَذَا الْکِتَابِ بِعَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ اکْنُفْهُ بِرُکْنِکَ الَّذِی لَا یُرَامُ وَ ارْحَمْهُ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ مَرْزُوقُکَ | تو آن چنانى كه آوازها و صداها برایت نرم و آهستهاند و عقلها و اندیشه در تو سرگردانند، اسباب نزد تو در تنگنا و مضیقهاند، نور تو هر چیزی را پر کرده و همه چیز از تو ترسان و هر چیزی به سوی تو گریزان است، هر چیزی بر تو توکل و اعتماد کرده، تو در جلال و بزرگیات بلندمرتبهای و در زیبایی و جمالت باشکوهی و در قدرت و تواناییات بزرگی. تو چنانی که چیزی تو را درک نمیکند، تو بلندمرتبه و بزرگ و باعظمتی، تو اجابت كننده دعاها، برآورنده حاجات، برطرفكننده اندوهها و صاحب نعمتهایی. اى آنکه در اوج بلندای خویش به آفریدهها نزدیک است و در کمال نزدیکی به آنان فراتر از همگان است و در روشنیاش پرتوافشان و در پادشاهیاش نیرومند و در مملكتش غالب است، بر محمد و آل محمّد درود و رحمت فرست و صاحب اين دعاى بسته شده را و اين حرز را و اين نوشته را با دیدهی بیخواب خویش محافظت کن و در حمایت ستون و پایگاه سستیناپذیرت قرار بده و به حق قدرتت بر او، او را مورد رحمت قرار بده که همانا او روزیخور توست. |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ لَا صَاحِبَةَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ بِسْمِ اللَّهِ قَوِیِّ الشَّأْنِ عَظِیمِ الْبُرْهَانِ شَدِیدِ السُّلْطَانِ مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ مَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ أَشْهَدُ أَنَّ نُوحاً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلُ اللَّهِ وَ أَنَّ مُوسَی کَلِیمُ اللَّهِ وَ نَجِیُّهُ وَ أَنَّ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ کَلِمَتُهُ وَ رُوحُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ لَا نَبِیَّ بَعْدَهُ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ السَّاعَةِ الَّتِی یُؤْتَی فِیهَا بِإِبْلِیسَ اللَّعِینِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَقُولُ اللَّعِینُ فِی تِلْکَ السَّاعَةِ وَ اللَّهِ مَا أَنَا إِلَّا مُهَیِّجُ مَرَدَةٍ- اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْقاهِرُ وَ هُوَ الْغَالِبُ لَهُ الْقُدْرَةُ السَّابِقَةُ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ کُلِّهَا وَ صِفَاتِهَا وَ صُوَرِهَا وَ هِیَ سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْعَرْشَ وَ الْکُرْسِیَّ وَ اسْتَوَی عَلَیْهِ أَسْأَلُکَ أَنْ تَصْرِفَ عَنْ صَاحِبِ کِتَابِی هَذَا کُلَّ سُوءٍ وَ مَحْذُورٍ فَهُوَ عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ وَ أَنْتَ مَوْلَاهُ فَقِهِ اللَّهُمَّ یَا رَبِّ الْأَسْوَاءَ کُلَّهَا وَ اقْمَعْ عَنْهُ أَبْصَارَ الظَّالِمِینَ وَ أَلْسِنَةَ الْمُعَانِدِینَ وَ الْمُرِیدِینَ لَهُ السُّوءَ وَ الضُّرَّ وَ ادْفَعْ عَنْهُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ مَخُوفٍ وَ أَیُّ عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ أَوْ سُلْطَانٍ مَارِدٍ أَوْ شَیْطَانٍ أَوْ شَیْطَانَةٍ أَوْ جِنِّیٍّ أَوْ جِنِّیَّةٍ أَوْ غُولٍ أَوْ غُولَةٍ أَرَادَ صَاحِبَ کِتَابِی هَذَا بِظُلْمٍ أَوْ ضُرٍّ أَوْ مَکْرٍ أَوْ مَکْرُوهٍ أَوْ کَیْدٍ أَوْ خَدِیعَةٍ أَوْ نِکَایَةٍ أَوْ سِعَایَةٍ أَوْ فَسَادٍ أَوْ غَرَقٍ أَوِ اصْطِلَامٍ أَوْ عَطَبٍ أَوْ مُغَالَبَةٍ أَوْ غَدْرٍ أَوْ قَهْرٍ أَوْ هَتْکِ سِتْرٍ أَوِ اقْتِدَارٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ عَاهَةٍ أَوْ قَتْلٍ أَوْ حَرَقٍ أَوِ انْتِقَامٍ أَوْ قَطْعٍ أَوْ سِحْرٍ أَوْ مَسْخٍ أَوْ مَرَضٍ أَوْ سُقْمٍ أَوْ بَرَصٍ أَوْ جُذَامٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ فَاقَةٍ أَوْ سَغَبٍ أَوْ عَطَشٍ أَوْ وَسْوَسَةٍ أَوْ نَقْصٍ فِی دِینٍ أَوْ مَعِیشَةٍ فَاکْفِنِیهِ بِمَا شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ فَأَمَّا مَا یُنْقَشُ عَلَی هَذِهِ الْقَصَبَةِ مِنْ فِضَّةٍ غَیْرِ مَغْشُوشَةٍ یَا مَشْهُوراً فِی السَّمَوَاتِ یَا مَشْهُوراً فِی الْأَرَضِینَ یَا مَشْهُوراً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ جَهَدَتِ الْجَبَابِرَةُ وَ الْمُلُوکُ عَلَی إِطْفَاءِ نُورِکَ وَ إِخْمَادِ ذِکْرِکَ فَأَبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَکَ وَ یَبُوحَ بِذِکْرِکَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.[۶] | به نام خداى بخشنده مهربان به نام الله و به ذات خدایی كه نه همراه و نه فرزندى دارد، به نام خدائى كه شأنش قوی، برهانش عظیم و پادشاهىاش سخت و شدید است. هر آنچه خدا خواست، شد و هر چيزى كه نخواهد، ناشدنی است. گواهی میدهم كه نوح رسول و فرستاده خدا، ابراهيم خلیلالله (دوست خدا)، موسى کلیمالله (همصحبت با خدا) و محرم راز اوست و عيسى پسر مريم، درود و صلوات خدا بر او و بر تمام پیامبران، كلمه و روح خداست و محمّد که رحمت خدا بر او و بر خداندانش باد، خاتم پيامبران است و بعد از او پیامبری نيست. و درخواست میکنم از تو به حقّ آن ساعتى كه در روز قيامت شیطان ملعون آورده میشود و آن ملعون در آن ساعت میگويد: سوگند به خدا كه من جز برانگيزنده ياغيان و سركشان نبودم. خدا نور آسمانها و زمين است و اوست مسلط و چیره و غالب بر هر چیز، توانائى كامل براى اوست و حکیم آگاه اوست. خداوندا از تو میخواهم به حقّ همه اين نامها و صورت و صفتهاىشان که عبارتند از: پاک و منزّه است خدائى كه عرش و كرسى را آفرید و بر آن مستولی و حاکم شد، از تو درخواست میکنم هر بدى را و خطری را از صاحب نوشته من دور نمائى که او بنده تو و فرزند بنده و کنیز توست و تو آقا و مولای اویی. پس ای خدا! اى پروردگار! او را از همه بدیها حفظ کن و دیده ستمكاران و زبانهاى دشمنان و کسانی که نسبت به او قصد بدی و زیان دارند، از او منصرف گردان و هر خطر و امر وحشتناک و ترسناکی را از او دفع کن و هر بندهاى از بندگانت يا كنيزى از كنيزانت يا پادشاه سرکش يا شيطان مرد يا زن، جن مرد يا زن، غول مرد یا زن، كه صاحب نوشته من را به ستم كردن يا ضرر رسانيدن يا مکر و حیله يا ناخوشى يا حقه و حيله، يا جراحتى يا بدگویی يا فسادى يا غرق کردن [يا سوختنى] يا از بيخ بركندنى يا هلاكتى يا مغلوب شدنى يا مكرى يا غلبهاى يا پردهدری يا زورگویی يا بلائى يا آفتى يا كشتنى يا سوختنى يا انتقام يا قطع كردن يا سحر نمودن يا مسخ شدن يا بيمارى يا آزارى يا پيسى يا خورهاى يا فقر و تنگدستی يا آفتى يا گرسنگى يا تشنگى يا وسوسه يا كمى در دين يا در زندگانى اراده کند. پس كفايت نما او را به هر وسیله و نحوهای و از هر راهی كه خواهی. بدرستى كه تو بر هر چيز قادر و توانایی. و درود و رحمت خدا بر سید و سرور ما محمّد و بر همه خاندان او درودی فراوان. نیرو و توانى نیست مگر از جانب خداى بلندمرتبه و بزرگ و همه حمد و ستایش از آنِ خداست كه پروردگار جهانیان است. و امّا آن دعائى كه بر جعبه نقرهاى كه از نقره خالص ساخته شده، بايد نقش و حک شود، اين است: اى آن كه در آسمانها بلندآوازه و سرشناسی، اى آن كه در زمينها شمهوری، اى آن كه در دنيا و در آخرت سرشناسی، گردنکشان و پادشاهان بر خاموش کردن نور تو و کتمان كردن ذكر تو تلاش کردهاند. اما خداوند امتناع نمود مگر از آن كه نورت را تمام كند و ذكر تو را آشکار سازد، هر چند مشرکان را خوش نیاید. |
حرز دوم امام جواد(ع)
در کتاب مهج الدعوات از امام جواد(ع) در ذیل حرز اول، حرز دیگری نیز نقل شده است:
﴿ | یَا نُورُ یَا بُرْهَانُ یَا مُبِینُ یَا مُنِیرُ یَا رَبِّ اکْفِنِی الشُّرُورَ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُکَ النَّجَاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ
ای نور، ای دلیل، ای آشکار، ای نور دهنده، پروردگارا بدترین بدیها و بلاهای روزگاران را از من کفایت کن و از تو نجات در روزی را که در صور دمیده میشود، خواستارم[۷] |
﴾ |
برای این حرز سندی ذکر نشده و فقط آمده که این حرز با سند حرز اول نیست. این حرز را علامه مجلسی در بحارالانوار هم نقل کرده و سندی برای آن نیاورده است.[۸]
منابع
- ↑ جامع الرواة و إزاحة الإشتباهات عن الطرق و الأسناد، ج۱، ص۲۴۹. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۹۶.
- ↑ منتجبالدین، علی، الفهرست (رازی)، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۶۶ ه. ش، ص۴۵.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۱۳۰.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص۴۲۱.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص۳۷۸. زبده المقال من معجم الرجال، ج۲، ص۷۲۵.
- ↑ ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم، دار ذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۳۶.
- ↑ سید بن طاووس، مجمع الدعوات، چاپ سنگی، بی تا، ص۴۲؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، المطبعه الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۸ قمری، ج۹۴، ص۳۶۱.
- ↑ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بيروت، دارإحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق، ج۹۱، ص۳۶۲.